بياييم به ثبت روزي غرورآفرين در تقويم‌هاي رسمي كشور بيانديشيم

آلودگي چيست؟ چند نوع آلودگي داريم؟ كداميك خطرناك‌ترند؟ مهمترين عامل آلودگي ريشه در فشارهاي انساني دارد، يا واقعيتي طبيعي است؟ چرا بشر به سوي كاربست راديواكتيو رفت؟ آيا نيازي معقول براي پاسخگويي به كمبود كارمايه (انرژي) او را به سمت ساخت نيروگاه اتمي كشاند يا ميل به قدرت‌طلبي و آزمندي؟
دريافت‌هاي مورد اشاره در شمار مهمترين پرسش‌هايي است كه بارها شنيده يا در ذهن خود مرور كرده‌ايم؛ پرسش‌هايي كه كوشيده‌ام در اين مجال بيشتر به آنها نزديك شوم.
شايد بتوان متهم شماره‌ي يك در بروز بحران آلودگي در جهان معاصر را روند شتابان و مهارناپذير مصرف كارمايه (انرژي) دانست. كافي است بدانيم بر بنياد ستاده‌هاي پژوهشي بدست آمده، نوع بشر از ابتداي خلقت تا سال 1852 ميلادي همان قدر كارمايه مصرف كرده (12 هزار تريليون كيلو وات ساعت) كه در طول يكصد سال پس از آن به مصرف رسانده است! امّا نگران‌كنند‌تر آن است كه پيش‌بيني مي‌شود در فاصله‌ي يكصد سال بعدي – كه اينك 56 سال از آن را نيز طي كرده‌ايم، مصرف انرژي بشر با يك‌هزار درصد رشد به 120 هزار تريليون كيلو وات ساعت برسد.

نيروگاه اتمي بوشهرنيروگاه اتمي بوشهر - زمستان ۱۳۸۵تاسيسات نيروگاه اتمي بوشهر


چنين است كه نيازهاي روزافزون بشر، او را واداشت تا به سوي شناخت و مهار جنبه‌هاي ديگري از كارمايه از جمله انرژي هسته‌اي سوق يابد.
و بدين‌ترتيب، آلودگي راديواكتيو هم توانست، يكي از انواع شش‌گانه‌ي عمده‌ي آلودگي (Pollution) به شمار رود كه توسط بشر بر يگانه زيستگاه قابل سكونتش تحميل شده و مي‌شود. در حقيقت پس از آلودگي هوا (ناشي از گازهاي منتشرشده از سوخت خودروها، كارخانه‌ها و نيز آلودگي‌هاي ناشي از حضور ذرات زنده “Micro Organisms” يا غير زنده “Particles” و ميكروسكوپي موجود در هواي محيط (1) …)، آلودگي آب و خاك (پساب‌ها و آب‌هاي آلوده مصرفي كارخانجات و زباله‌هاي تجزيه‌ناپذير و ناسازگار با طبيعت، آلودگي‌هاي شيميايي حاصل از فاضلاب‌هاي صنعتي، آلودگي‌هاي آب‌ها در اثر نشت مواد نفتي و شيميايي، آلودگي‌هاي عفوني و ميكروبي و …)، آلودگي تكنوژنيك (ناشي از هرگونه عمليات سازه‌اي كه به ويراني و تغيير چشم‌اندازهاي طبيعي و دگرگوني محيط زيست مي‌انجامد)، آلودگي صوتي و آلودگي نوري، بايد خطرات ناشي از انتشار مواد راديواكتيو را ششمين و شايد مهمترين نوع آلودگي دانست كه تمامي زيستمندان عالم را به فنا تهديد مي‌كند. تشعشعات اتمي (پرتوهاي يون‌زا) و فضولات كارخانه‌هايي كه از كارمايه‌ (انرژي) هسته‌اي استفاده مي‌كنند، مانند نيروگاه‌هاي برق اتمي، در شمار مهمترين مصداق‌هاي آلودگي راديواكتيو به شمار مي‌آيند كه البته بايد به آنها حوادثي چون انفجار در كارخانه‌هايي مانند تري‌مايل آيلند در آمريكا يا چرنوبيل در روسيه و يا آزمايش‌هاي نظامي و جنگ‌هاي هسته‌اي در صربستان، خليج فارس و ژاپن را هم اضافه كرد.

كاش مي‌شد روزي هم به سوي نيروگاه‌هاي خورشيدي در كشورمان اينگونه برانيم!

يادمان باشد كه قدرت تخريبي نيم كيلوگرم اورانيوم غني شده به كار رفته در يك بمب هسته‌اي برابر با چندين ميليون گالن بنزين است. نيم كيلوگرم اورانيوم غني شده، اندازه‌اي معادل يك توپ تنيس دارد. در حالي كه يك ميليون گالن بنزين در مكعبي كه هر ضلع آن 17 متر (ارتفاع يك ساختمان 5 طبقه) است، جا مي‌گيرد!
البته نبايد انكار كرد كه كاربست منطقي انرژي هسته‌اي، به مراتب اثرات كمتري در تشديد روند جهان‌گرمايي و انتشار گازهاي گلخانه‌ايي دارد. به نحوي كه طبق آمار‌هاي موجود، در حال حاضر نيروگاه‌هاي هسته‌اي جهان با ظرفيت نصب شده فعلي، توانسته‌اند سالانه از انتشار حدود 8 درصد از گاز دي اكسيد كربن در فضا جلوگيري كنند كه در اين راستا تقريباً مشابه نقش نيروگاه‌هاي آبي عمل كرده‌اند. بخصوص اگر فراموش نكنيم كه نيروگاه‌هاي گازي نيز هرچند نصف نيروگاه‌هاي ذغالي دي اكسيد كربن توليد مي‌كنند، ولي در عين حال متان كه يك اثر گرم‌كننده قوي و جهاني ( بي 20 تا ۶۰ برابر دي اكسيد كربن) دارد، در هوا منتشر مي‌سازند. يعني با ترويج و جايگزيني استفاده از سوخت گازي هيچ كاهشي در گرم شدن جهان حاصل نخواهد شد.
بنابراين، تا هنگامي كه بتوان از روش‌هايي كاربردي و ارزان قيمت براي مهار كارمايه‌هاي پايان‌ناپذير خورشيدي، بادي، زمين‌گرمايي، جزر و مد و … بهره برد، ظاهراً چاره‌اي نيست يا نبوده جز آنكه بشر مهار انرژي هسته‌اي و استفاده‌ي صلح‌آميز از اين ماده‌ي طبيعي را نيز در دستور كار قرار دهد، هرچند مي‌پذيريم ريسك آلودگي آن و خطرات ناشي از اشتباه انساني در مورد نيروگاه‌هاي هسته‌اي و مواد راديو‌اكتيو، اثراتي به مراتب مرگبارتر و ماناتر بر كره زمين و زيستمندانش باقي خواهد نهاد.
از همين رو، چنانچه دولت‌هاي جهان عميقاً بر روي اين آموزه باور دارند كه به دنبال زيستن در دنيايي بري از هر نوع سلاح كشتار جمعي بوده و صلح را در هر زمان و مكان بر جنگ ترجيح مي‌دهند، آنگاه بايد عملاً نشان دهند كه حاضرند براي پايداري و مانايي صلح هزينه‌ي بيشتري مصروف دارند تا كوبيدن بر طبل جنگ.
و يكي از بارزترين اين شناسه‌ها، حركت به سوي سرمايه‌گذاري و پژوهش در حوزه‌ي استحصال انرژي‌هاي نو است؛ كارمايه‌هايي كه هرگز به پايان نمي‌رسند و با مهار آنها، هرگز خطري متوجه حيات نخواهد شد و كابوس آلودگي در محيط زيست، به شيوه‌اي معني‌دار به كمينه خواهد رسيد.
اميد كه نسل امروز بتواند آنقدر عمر كند تا عملاً نشانه‌هاي آشكار اين اراده‌ي سبز و صلح‌آميز را در همه‌ي كشورهاي همه‌ي قاره‌هاي جهان ببيند؛ نشانه‌هايي كه هم‌اكنون جمهوري فدرال آلمان پيشگامي‌اش را برعهده گرفته و با توليد حدود
90 ميليارد كيلووات ساعت برق از انرژي‌هاي نو، نشان داده است كه بيشتر از هر كشوري به سلامت كره‌ي زمين و تمامي زيستمندانش مي‌انديشد (2).

نخستين كوشش‌ها در منطقه حفاظت شده بمو - استان فارسپيمان كنعان، مدير دفتر انرژي خورشيدي سانا در هنگام تست نيروگاه خورشيدي شيراز - زمستان ۱۳۸۶نخستين كوشش‌ها در رويشگاه جنگلي مازندران - ساري


پس بياييم با هم به جشني فكر كنيم كه در تقويم‌هاي رسمي كشور درج شده است؛ جشني به پاس توانمندي ايرانيان در مهار انرژي خورشيدي؛ بياييم به خبر خوش خورشيدي بيانديشيم و در روز انرژي خورشيدي به همه‌ي مردمان گيتي بباورانيم كه ايراني مي‌تواند بهترين دوست و حامي محيط‌زيست جهاني باشد.
يادمان باشد، سهم بزرگي از پهنه‌ي پهناور اين آب و خاك مقدس، اين توان را دارد تا از هر متر مربع‌اش تا 5/5 كيلووات ساعت انرژي به ايرانيان هديه كند، اين موهبت را دست‌كم نگيريم و براي عملي كردن اين آرزو، دست محمود آرمودلي، پيمان كنعان و ديگر ياران سختكوش‌شان را در سازمان انرژي‌هاي نو (سانا) بگيريم و تنهايشان نگذاريم.
                                               انشاالله 
 (1) گفتني آنكه امروزه بسياري از محصولات و خدماتي كه در طول زندگي مورد استفاده قرار مي‌دهيم، به نوعي تحت‌الشعاع اين ذراتي هستند كه حتا نمي‌توانيم به طور عادي آنها را مشاهده كنيم. محصولاتي چون رايانه‌هاي شخصي، وسايل صوتي تصويري خانگي، تجهيزات پزشكي، انواع داروها ، دوربين‌هاي ديجيتال، خدمات بيمارستاني و آزمايشگاهي و … از مواردي هستند كه حضور اين ذرات، روي كيفيت و موفقيت آنها تأثير بسيار مهمي خواهد داشت. تلاش براي كنترل اين نوع آلودگي‌ها، در طول سال‌ها تحقيق، مطالعه و تجربه، منجر به بوجود آمدن علم و صنعتي جديد به نام اتاق‌هاي تميز شده است.

(2) افزایش تولید و مصرف انرژهای‌تجدیدپذیر در سال ۲۰۰۷  میلادی در آلمان، تولید دی‌اکسیدکربن را ۱۴ میلیون تن دیگر کاهش داده است. این مقدار معادل دی‌اکسیدکربنی است که پنج میلیون اتومبیل در سال تولید می‌کنند.
 

2 فکر می‌کنند “بياييم به ثبت روزي غرورآفرين در تقويم‌هاي رسمي كشور بيانديشيم

  1. سام خسروی‌فرد

    با سلام بر استاد محمد درویش
    چند نکته به نظرم رسید در ارتباط انرژی صلح آمیز و حق مسلم ملت همیشه در صحنه. چگونه می‌توان اطمینان داد که این تاسیسات از ایمینی کافی و لازم برخوردارند؟ فراموش نکنیم روس‌ها این کار را به عهده گرفته‌اند که در کارنامه خود حادثه چرنوبیل را دارند. واقعه‌ای که برخی پزشکان متخصص عقیده دارند باعث بروز و شیوع اختلالات غده تیروئید در ایرانیان به ویژه ساکنان کرانه خرز شده است. به عبارت ساده‌تر چگونه مطمئن باشیم که این حق مسلم به بلای مجسم بدل نشود؟
    دوم این که از واژه کارمایه استفاده کرده‌اید به جای انرژی. مرا به یاد شعری از شاملوی بزرگ انداخت
    تو را که پابه برآب است و كارمايه خراب….يعني انرژي خوبي نداشته است طرف؟؟؟!!!!
    و نكته آخر. ما يك بار با هم تلفني صحبت كرديم. اما هنوز سوالات آن گفت‌وگو پا برجاست. شما بهتر از من مي‌دانيد فرق ميان متن و فرامتن چيست. مدتي است كه تنها به فرامتن مي‌انديشم و متن‌هاي جذاب ديگران تسكينم نمي‌دهد. شما را چطور؟
    شاد باشيد و پايدار

    پاسخ:
    از آخر شروع كنيم!
    سام عزيز! تا هنگامي كه ياد نگيريم مانند متن زندگي كنيم، روزگار هميني هست كه هست! به قول فروغ: فقط بعضي شاعرها هستند كه مثل شعرهايشان زندگي مي كنند … در حوزه محيط زيست هم بايد بتوانيم آدمهايي را به جا آوريم كه مثل شعارهايشان زندگي و عمل كنند.
    دوم اينكه واژه “كارمايه” را نخستين بار از استاد عزيزم آهنگ كوثر شنيدم.
    سوم اينكه من هم يكي از قربانيان تيروئيد هستم!

  2. سام خسروی‌فرد

    دورود دوباره بر استاد گرامی
    نکته همین است متن سخن از شادی ‌و شادکامی و پیروزی و غروز است و فرامتن به نظر متفاوت. کافی است به اخبار جراید و رسانه تقریبا ملی نظری افکنید نه از فقر خبری هست نه افزایش جمعیت نه آلودگی از آن دست که شما اشاره کردید. این تضاد و تناقض البته همه جا هست و دیده می‌شود حتی میان ادعا کنندگان طرفدار محیط‌زیست. اگر به قول شما باید با متن همراه شد پس اوضاع بسیار خوب است و مشکلی نیست و شما و من و به طور کلی ما بی‌خودی ناراضی هستیم. گزارش‌های دولت نهم از بهبود وضع اقتصادی و رفاه مردم نیز یکی از همان متن‌هاست …
    استاد گرامی اجازه بدهید این بار با شما هم‌داستان نباشم. موضوع همین است باید آدم‌هایی را به جا بیاوریم اما این واژه بسیار واژه پرمعنایی است هر کس که روی دو پا راه می‌رود و تکلم می‌کند و بادیگران به ظاهر مراوده‌ای دوستانه دارد می‌توان نام آدم بر روی او نهاد در حالی که تنها در فکر دستیابی به افکار جاه‌طلبانه خود است. به نظرم نه تنها چشم‌ها که فکرها را باید شست. موضوع بسیار مفصل است استاد گرامی و در این مقال نمی گنجد. به هر حال همان‌طور که گفتم برای حفظ محیط‌زیست نیازمند لشکری سرباز جان برکف هستیم نه عده‌ای پاتوق نشین. و تا زمانی که در تمامی زمینه‌ها این سربازان از خود گدشته حضور نداشته باشند راه به جایی نخواهیم برد.
    باقی بقایت!
    شادکام باشید
    دوست و استاد بسیار شریف و گرامی

    پاسخ:
    شهريار عيوض زاده عزيز، چندي پيش در وبلاگش – كه به ندت به روز مي كند – حكايتي پندآموز از ملاقاتش با لستر براون نوشته بود. و از اينكه ديده بود اين انديشمند مدافع محيط زيست به جاي استفاده از دستمال كاغذي، از دستمال پارچه اي خود استفاده كرده بود، بسيار تحت تاثير قرار گرفته بود. حرفم اين است كه اگر طرفداران محيط زيست هم به خوبي شعارها و نوشته ها و سخنراني هايشان زندگي كنند و از مصرف بپرهيزند، آنگاه مي شود به آينده اميدوار بود. آن متني كه گفتم اين بود برادر جان!
    يا علي.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.