موضوع نخستین نشست علمی سال 1392 که به همت دکتر مهدی زارع، رییس پژوهشکده زلزلهشناسی ایران و همکارانشان در محل کتابخانه حسینیه ارشاد برگزار خواهد شد، بررسی وضعیت محیط زیست ایران است. رخداد خجستهای که آن را در نخستین روزهای سال نو به فال نیک میگیرم. چرا که قرار است این سلسله نشستهای علمی به طور مرتب در دیگر موضوعات هم ادامه یابد و از این که موضوع محیط زیست به عنوان آغازگر این رشته سخنرانیها انتخاب شده است، مسرورم. در این برنامه، نگارنده میکوشد تا به مدت حدود 45 دقیقه تصویری اجمالی از فرازها و فرودهای محیط زیست ایران ارایه داده و چشماندازی از آینده را به تصویر کشد.
در چند روز نخست فروردین 1392، مطابق رسم این سالها به اتفاق خانواده و همراهانی دوستداشتنی که گاه شمارشان از سی نفر هم گذر میکرد، از مناظر طبیعی و جلوههای تاریخی و فرهنگی چند استان کشور از جمله، خوزستان، بوشهر و چهارمحال و بختیاری دیدن کردم. از تالاب شیمبار در منتهی الیه شمالی خوزستان تا شادگان در جنوبیترین نقطهی آن را درنوردیدم و آنچه که حیرانم کرد، سکوت عجیب حاکم بر این دو تالاب منحصر به فرد ایران بود که از قضا دچار محدودیت آب هم نبودند، امّا از اهالی همیشگی و دوستداشتنیشان کمتر خبری بود! از خیلیها هم پرسیدم که چه بر سر پرندگان این تالابها آمده است؟ امّا کسی چیزی نمیدانست و یا شاید نمیخواست که بداند! وضعیتی که بر مناطق همجوار دریاچههای بزرگ سدهای کارون 4، شهید عباسپور، مسجد سلیمان و مارون هم مشاهده کردم و در یازدهمین روز از فروردین ماه 1392، زمانی که به تالاب گندمان در قلب زاگرس – دیار بختیاری – هم رسیدم، دوباره تکرار شد و در آنجا بود که یعقوب خسروی، یکی از اهالی تالاب که خود از شکارچیان به نام منطقه است، پاسخم را داد! وقتی که گفت: تصمیم گرفته است تا برای همیشه اسلحهاش را به کناری نهد تا مجال دیدن پرواز پرندهها را به فرزندان و نوههایش هم بدهد …
پرندههایی که دیگر نه در شیمبار بودند، نه در شادگان و نه در گندمان … و البته شما خوانندهی فهیم مهار بیابانزایی میدانید که این فقط قصهی پرغصهی دلایل سکوت در این سه تالاب وطن نیست! هست؟
ساعت 10 صبح پنج شنبه – 15 فروردین 1392 – در تالار کتابخانه حسینیه ارشاد از دلایل این سکوت غمبار بر فراز آسمان ارزشمندترین پارههای طبیعت ایران سخن میگویم؛ شناسهای گویا و زنهاردهنده که نشان میدهد باید در ترتیب اولویتهای راهبردی ایران، به نفع اصل پنجاهم قانون اساسیمان، تغییری محسوس ایجاد کنیم؛ اگر به راستی هنوز ارادهای وجود دارد تا به اهداف بلند مندرج در سند چشم انداز 20 سالهی کشور نزدیک شویم.
گفتنی آن که شرکت در این نشست برای عموم آزاد است و همه میتوانند خود را به پلاک 4 در کوچه مشهور و خاطرهانگیز ارشاد واقع در خیابان دکتر علی شریعتی برسانند.
درود
شما سخن می گویید آنها خودشان هم با چشمشان می بینند
ولی کاش می فهمیدند!!!!!!!!
متاسفانه پول مهمتر است!!!!!
ومتاسفانه این درک وجود ندارد که اینها همه همان سرمایه هایی هستند که ما به دنبالش هستیم
اميدورام بخت يار باشد تا در اولين سخنراني سال جاريتان شركت جوييم .
پس به امید دیدار …
چون می دانم که بخت برای تو همیشه پارتی بازی کرده است! نکرده است؟
به ماندانا:
نباید ناامید شد و هرکسی باید در حد توان خود برهم زننده این آرامش طبیعت ستیزان باشد.
درود
امیدوارم که این سرآغاز خجسته، نوید بخش فعالیت های باز هم موثرتر تو در عرصه ی محیط زیست کشور باشد.
به امید سالس سبز برای طبیعت ایران.
ببخشید! غلط تایپی داشتم: منظورم “سالی سبز…” بود.
درود بر عباس محمدی عزیز و سختکوش …
من هم امیدوارم در سال پیش رو، بتوانیم حال طبیعت ایران را بهتر کنیم رفیق.