تاریخ طبیعت ایران روزهای تلخ، ناامیدکننده و سیاه کم ندارد؛ هرچند که البته درکنارش نباید کتمان کرد که روزهای سپید، امیدوارکننده و انرژیبخش هم داشته است که اگر نبود، شاید دیگر رمقی هم نبود برای ادامهی کار! بود؟
در تازه ترین یادداشتم در خبرآن لاین با عنوان: این دیگر نامش تیر خلاص است! نیست؟ کوشیدهام تا به جدیدترین و شاید خطرناکترین مصوبهای بپردازم که نامش الحاقیه شماره 63 در بودجه سال 1392 است و در صورتی که توسط شورای نگهبان وتو نشود، ممکن است همهی ملاحظات منابع طبیعی و محیط زیست در شبکهی قانونگذاری کشور وتو شود!
عجب روزگاری شده یعنی یک نفر وسط اون مجلس نیست که این حرفارو بزنه؟؟ یعنی طبیعت ما در مجلسش یک مدافع هم ندارد که هم چین اتفاقاتی نیفتد؟ پس حافظان طبیعت و دوستدارانش کجان؟ تا کی این اهالی توسعه طلب بی فکر این اقدامات مخرب را ادامه می دهند؟ تا کی جبر و ریاضی؟اقتصاد بی برنامه؟ یک وطن پرست وسط اون مجلس نیست؟ خدایا
سلام، آقای درویش ممکن است ایمیل تان را جهت چند سوال در مورد موضوع فرسایش خاک برای بنده بگذارید. تشکر
گرفتن تغییر کاربری اراضی جهت احداث واحدهای تولیدی فرآیندی پرهزینه بود که در عمل کارایی چندانی نیز نداشت. با مصوبه جدید مجلس این گره از مسیر صاحبان صنعت و تولیدکنندگان برداشته خواهد شد. شما مطمئن باشید که مردم ایران به اندازه کافی در فکر زیست بوم خود هستند و از منطقی صحیح در تغییر کاربری اراضی خود برخوردارند.
قوانین دست و پاگیر و غیرکارآمد باید که برداشته شوند.
جناب آقای ارشیا با ابراز تاسف و مخالفت کامل با نظر شما، بعنوان یکی از کارشناسان اراضی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری و با توجه به تجربه خودم باید خدمتت عرض کنم که متاسفانه نه تنها مردم ایران اغلب به فکر زیست بوم خود نیستند بلکه فرصت برای افراد ناآگاه و بعضاً سودجو مهیا شد.
آقا مهدی شما ناکارآمدی و اشتباهات خودتان را به مردم نسبت ندهید. البته نظر شما که از آن مجموعه ارتزاق میکنید قابل درک است.
بنده کاملا با نظر آقای بهروزنژاد موافق هستم.
درود
هر دم از اين بــاغ بــري مي رسد . . .
متاسفانه هر از گاهي بايد خبري ناگوار درباره زيست بوم خود بشنويم.
خيلي كم به ياد دارم خبري خوش از محيط زيست و يا در رابطه با رشته خودم تاريخ شنيده باشم .
به اميد روزي كه همه ما در قبال زيست بوم خود با مسئوليت بيشتري كار كنيم .
آقای ارشیا ای کاش حق با شما باشد؛
من هم صمیمانه آرزو دارم که مردم ایران زمین نسبت به شرایط محیط زیست خود حساس باشند.
درود بر دوستان همراه …
ماتاکنون چندین تجربه مشابه را داشته ایم؛ از واگذارب قطعات دوهکتاری در شمال به بهانه توسعه کشاورزی در پیش از انقلاب گرفته تا طرح هایی چون طوبی، بوستان خانوادگی، فلاحت در فراغت و همین طرح باغ شهرها … اجرای کدام شان به افزایش توان بوم شناختی سرزمین و کاهش بدهکاری اکولوژیکی آن تمام شد؟
مشکل کار کجا بود؟!
درود بر جناب درویش عزیز!
آخه بی خردی تا کجاااااا؟!
البته که من به عنوان یک موطن فکر نمی کنم فقط بحث بی خردی باشه!بحث منافعی هم هست که مستقیم یا غیرمستقیم پای تصمیم گیرنده ها هم در آن بند است !
فقط به چه بهایی؟!
مشکل اینجاست که کسی رو که خواب باشه میشه از خواب بیدار کرد!اما کسی که خودشو به خواب زده باشه نمیشه !
درست می فرمایید … کسی را که خواب نیست! نمی شه از خواب پراند!!
درود …
آقای درویش بنده طرح توسعه بخش کشاورزی که کارگروه آن در شهرستانها اخیراً تشکیل و اجرایی شده را تجربه و شخصاً معضلات آن را دیدهام.
متاسفانه آزمون دوباره آزمودهها…
دقیقاً حق با شماست جناب بهروزنژاد عزیز …
وقتی اجازه ندادیم به مردم تا در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی از آگاهی های لازم برخوردار شوند، معلوم است که بر شاخه نشسته و بن ببرند.
درود …
مرسی آقای درویش بابت ایمیل.
آقا مرتضی عزیز:
ایمیل من هم در صفحه نخست وبلاگ قدیمی ام و هم در بخش درویش کده از تارنمای مهار بیابان زایی اعلام شده است.
موفق باشید.