در مراسم بدرقه تیم ملی فوتبال ایران، معصومه ابتکار، معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست، خود شخصاً در ورزشگاه 12 هزارنفری سرپوشیده آزادی حضور یافت و زیست توپ را به دست جواد نکونام، کاپیتان ملی پوشان سپرد.
در پی آن، حسام الدین آشنا، رییس مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری، ضمن حمایت قاطعانه از این ابتکار، از وزیر ورزش خواست تا از این اقدام در راستای شعار ریاست جمهوری، یعنی: جهان عاری از خشونت، جانانه حمایت کند. جالبتر آنکه چند روز پیش از آغاز بازیها، جناب گودرزی، وزیر ورزش، طی یک گفتگوی تلفنی از معصومه ابتکار پرسید: آیا خبر دارید که زیست توپ را به برزیل بردهاند یا خیر؟! پرسشی که ظاهراً هیچ مقامی در ایران به اندازهی شخص وزیر ورزش نمیتواند به سهولت پاسخش را بیابد! با این وجود، از طریق چند تن از دوستان دریافتیم که گویا به گفته پسر آقای ملا محمد، رییس کمیته فرهنگی فدراسیون فوتبال ، زیست توپ روز جمعه گذشته به برزیل رسیده است تا خیال ایشان راحت شود!! با این وجود، در صبح روزی که قرار بود بازی ایران و آرژانتین رخ دهد، خیال خانم ابتکار هنوز راحت نبود و شخصاً با آقای گودرزی مجدداً گفتگو کرده تا مطمئن شود که امشب، جواد نکونام زیست توپ را به لیونل مسی میدهد؛ گودرزی هم ضمن تأکید دوباره، معاون خود – آقای عبدالحمید احمدی – را مأمور پیگیری موضوع کرد. حتی ما این نگرانی را به ایشان منتقل کردیم که مبادا در اثر ازدحام و استرس، زیست توپ در هتل محل اقامت ملیپوشان قبل از عزیمت به ورزشگاه محل بازی، جا بماند!!
اما شگفت آور آن که سرانجام همانی شد که از آن نگران بودیم و خلاصه از زیست توپ در دستان نکونام خبری نشد که نشد! عادل فردوسیپور و مزدک میرزایی و بقیهی کارشناسان و گزارشگران و مجریان تلویزیون هم که معمولاً حتی در بارهی شباهت فلان مربی با جین هاکمن هم صحبت میکنند و اینکه در کدام مجلس، برادر کدام بازیکن، ساقدوش پسرعموی که بوده هم بحث میکنند، هیچ اشارهای به این موضوع نکردند که نکردند! چرا؟
شگفتآورتر و شاید تأسفبارتر آن که تاکنون هیچ مسئولی در فدراسیون فوتبال هم حاضر نشده در این باره توضیحی ارایه دهد و بدتر آن که هیچ رسانهای هم موضوع را تعقیب نکرده و در باره آن نه از مقامات ورزشی و نه حتی از مقامات سازمان حفاظت محیط زیست، سؤالی نکرده و خواهان توضیحی نشدهاند! چرا؟ این همه بیتفاوتی و عدم مسئولیت در پیگیری یک خبر از کجا میآید؟ موضوعی که بعدازظهر دیروز در شورای راهبردی رادیو ایران و در حضور حمید شیخ محمدی (رییس رادیو ایران) مطرح کردم و البته ایشان هم آن را نشنیده گرفت!
همین و تمام …
با سلام و عرض خسته نباشید
بنده نیز از شنیدن این خبر ناراحت شدم اما پرسشی دارم .چرا زیست توپ نباید به کاپیتان نیجریه که حیات وحش ان هم قربانی زیاده خواهی اروپائیان شده است و هم اولین بازی را با ایران داشت تحویل داده نمی شد.شما خوب می دانید که اقای نکو نام و فردوسی پور تمام سلول های وجودشان فوتبالی است و خیلی کار دارد تا به محیط زیست بپردازندو بهتر بود از کسی که بوی محیط زیست به مشامش خورده استفاده کرد.اما شمارا بخدا از همین اتفاق پند بگیرید و در جایگاهی که نشسته اید جانانه از محیط زیست مظلوم حمایت کنید.
ظاهرا قرار بودشما در رادیو در باره اب صحبت کنید و از مواضع مهار بیابان زائی دفاع کنید .چه شد که به زیست توپ رسیدید؟؟؟؟
سکوتشون معنی داره!
احتمالا براشون هیچ اهمیتی نداشته که در امانت هم خیانت کردند
واقعا که….
احتمالا اسم زیست توپ مشکل داشته
باید یه طلایی چیزی به آن اضافه میشده
مثلا توپ طلای محیط زیست ایران
آنوقت سرش دعوا میشد که چرا یکی دادید 10 تا ندادید
نه
مهندس درویش عزیز
سلام بر شما و همه فعالان محیط زیست
می دانم اگر نبود زحمات شما در اطلاع رسانی معضلات زیست محیطی، معلوم نبود الان کشور چه وضعیتی داشت.با علم واحترام به آنچه انجام داده اید باید بگویم که جهان از فرهنگ فوتبالی بقدری ضربه خورده که بندرت چیزی می تواند با آن همطراز باشد. اشتباهی که عزیزان ما انجام دادند نه در طراحی نقش یوز پلنگ بلکه در تکیه بر صنعت مخربی بنام فوتبال است. ردپای اکولوژیک رویدادی به بزرگی جام جهانی فوتبال بقدری بزرگ و مخرب است که نمی بایست به آن نزدیک می شدیم. البته تجربه ای شد برای آینده. همین فرهنگ فوتبالی است که اجازه تفکر عمیق در هیچ حوزه ای را به جامعه نمی دهد. فرهیختگان جامعه باید حد اقل یک سر و گردن از توده جامعه بالاتر فکر کنند نه اینکه دنبال روی احساسات جمعی باشند.از چند ماه پیش این را تذکر داده بودم که صنعت فوتبال با محیط زیست نسبتی ندارد از جمله در نوشتاری که در وبلاگ دیده بان میانکاله منتشر کردم(فوتبال، یوز، محیط زیست 24/3/1393)موضوع را مفصلا تشریح کردم.از همگان می خواهم یکبار دیگر مطلب من را مطالعه کرده و نقد نمایند. آدرس نوشتار
http://miankaleh.persianblog.ir/post/119/
بادرودبه مهندس درویش عزیز
رهبران ارشدجامعه ما سال هاست هرازگاهی هشدار و صحبت ازتهاجم فرهنگی می نمایند اماکاملن پیگیری نمیشود،حتی بعضی ها منکر چنین مقوله ای هستند!اماایزن هاور ریس جمهور امریکا درهفدهم دسامبر1955اعلام کرد:
ّّّّ”بزرگترین جنگی که درپیش داریم جنگی است برای تسخیر اذهان انسان ها.”آری خداوندان زر وزورهفتادسال پیس برای جهانیان برنامه ریزی کردندتا از راهای مختلف افکار واذهانشان را تسخیر نمایند و چه خوب هم موفق شدند!آدمهائی با افکارکاملن تجاری ومصرف گرا که ازکناربحرانهابا پوزخندعبورمیکنند.
غم خشکیدن زاینده رود و مرگ دریاچه ارومیه ونا بودی گونه های گیاهی وجانوری و…برایشان معنا ومفهومی ندارد.
اینان با مسائل محیط زیست ودغدغه اینده و ایندگان فرصت آشنائی پیدا نکردند و ازاین شانس پیش آمده هم
نتوانستند بهره ببرندوبا ارئه زیست توپ وطرح فرهنگ پویای بومی ایران گلی ماندگار وارزشمند بکارند؟افسوس !
ّّ
درود بر جناب تواضع عزیز و سپاس از اندیشه نیک تان.
دوست عزیز آقای تواضع سلام
مقدمه تان عالی است اما نمی دانم چرا نتیجه گیری تان کاما نیست.همچنان که فرمودید تسخیر اذهان اصلی ترین برنامه زر مداران و زورمداران است.این کار با وسایلی انجام می گردد. از جمله این وسایل سرگرمی های افراطی است از قبیل فوتبال. نفس بازی فوتبال بی اشکال می نماید اما صنعت فوتبال چنان ذهن،فکر، وقت و انرژی جامعه را تسخیر می کند که دیگر مجالی برای افکار و اعمال جدی و عمیق باقی نمی ماند. از کسانی که میلیاردها میلیارد سرمایه و میلیون ها ساعت وقت بشر را به پای فقط یک بازی می ریزند و مایه تعصبات و نزاع های بی پایان می شوند انتظار نداشته باشید موضوعات زیست محیطی را بفهمند یا به آن حساس باشند.در مورد اتفاقات اخیر مانند این است( البته در مثل مناقشه نیست)که بخواهیم روی پاکت سیگار نقش یوز پلنگ بکشیم برای تبلیغ حفاظت از محیط زیست.صنعت فوتبال آنقدر مخرب است که نباید از آن برای چنین اهدافی استفاده کرد چون خود مسئول شستشوی مغزی آحاد جامعه است.یادمان باشد با دستمال کثیف نمی توان شیشه را پاک کرد.موفق باشید
با درود بر جناب خیراندیسش
از یادآوری هوشمندانه شما سپاسگزارم،حق با شماست قسمتی ازمطلب جا مانده بود”وقتی اذهان با ارزش های کاذب انباشته و کاملن تسخیر شد فرصت اندیشیدن بمسائل اصلی زندگی ومجال تفکر عمیق و احساس مسئولیت اجتماعی
داده نمی شود وجایگزین آن بی تفاوتی وبی مسئولیتی ست”
برای مثال جوانی از دورترین نقطه کشور با صرف روزها وقت وهزینه وتحمل سختی راه برای تماشای فوتبال تاپایتخت مشتاقانه سفر میکند اما اگر در زادگاهش آتش سوزی رخ دهدحوصله ورغبت چندانی براس شرکت درمهار آتس از خود نشان نمی دهد!واین دردبزرگی است .
ازتوضیحات خوب شما درتکمیل مطلب ممنونم.
محمد جان بیام پیشت با هم بریم رم؟!!
اقای دکتر سلام
هر چی است در خیل عظیم تماشاگران ایرانی خصوصا هنرمندان ایرانی اعزامی به برزیل توسط صدا سیمای کشورمان به مدیریت جناب سر لشکر ضرغامی است.طفلکی ها بازیکنان با دیدن هنرمندان و تماشاگران اعزامی ، فراموشی گرفتند.بطوریکه مجری مسابقات نیز در هر سه بازی اشاره ای به نقش یوز ایرانی نکرد.
مهم نفس کار است. دهه تنوع زیستی است. 4 سال دیگر در نیمه عمر دهه ،اهداف قابل دست یافتن است. بهروز و موفق باشید.
سلام
یکی از مهم ترین دلایلی که همکاری بین محیط زیست و صنعت فوتبال را غیرممکن می سازد، مخالفت های گسترده با برگزاری جام جهانی است. این امر بویژه درجام جهانی امسال در برزیل که خود از صاحبان سبک در فوتبال است، نمود بیشتری یافته است. همزمان با برگزاری مسابقات، در پشت درهای استادیومهای فوتبال تظاهرات گسترده ای که توآم با درگیری های شدید با پلیس بود به وقوع می پیوست. تظاهر کنندگان بر خلاف آنچه که بعضی سعی کردند آنها را به جنبش های چپ ربط دهند مطالبات ساده و روشنی داشتند. آنها غذا، بهداشت و امنیت می خواستند. شعارها علیه فیفا قاطع بود: قیفا به خانه ات برگرد. خانه فیفا کجاست؟ فیفا خانه ای ندارد اما با این وجود مانند یک دستگاه حکومتی حکم فرمایی می کند. بسیاری از سران حکومت های جهان با سب بلاتر رفتاری همطراز خود دارند. این دستگاه عریض و طویل هیچ میانه ای با دموکراسی نیز ندارد.
در این میان فعالان محیط زیست ایران باید بدانند که با همکاری با فیفا فرهیختگان جهان را از دست می دهند. چگونه می توان به مطالبات انسانی و غیر سیاسی یک ملت بی توجه بود و ادعای محیط زیست داشت؟ (طبیعتا شورشیان و غارتگران که با سوء استفاده از موقعیت پیش آمده چهره اعتراض ها را مخدوش می کنند محکوم هستند).
بنگاه های سخن پراکنی جهانی اخبار اعتراض های مردمی علیه جام جهانی برزیل را با بی مهری مواجه ساختند که متاسفانه رسانه های داخلی ما نیز همان راه را ادامه دادند. همه اینها ما فعالان محیط زیست را با این سوال مواجه می کند: آیا ما وظیفه خود را می شناسیم؟
سلام ادب احترام به استاد فرزانه جناب محمد درویش افتخار کشور جمهوری اسلامی وجهان معرفی NGO دوستاران اوای طبعت منطقه 22 ومعرفی خانه خیرین ایران تحت پوشش 400 موسسه خیریه در سراسر کشورhttp://ch-iran.org/ 09121562036
با سلام و خداقوت!
خیلی عجیب نیست در جامعه فوتبال با پیچیدگی های مخصوص به خودش جایگاه مفاهیم محیط زیست غریب بیفتد! شاید نگاه برخی مسئولین به محیط زیست هنوز نگاه فانتزی ست! و شاید هم توقع ما از آنان داشتن معرفت و سواد زیست محیطی ست، در حالی که حتی اطلاعات محیط زیستی هم ندارند!
به امید فرداهای بهتر و آزادی افکار ملت هایی چون ما از بند استثمار فوتبالی
تندرست باشید
فکر کنم موضوع در همان ابتدا خوب خبری و رسانهای نشد و دربارهی اهدافش سخنی نرفت و حتا شما هم یادداشتی در مطبوعات به چاپ نرساندید… میشد بیشتر رویش سروصدا کرد.