اعتراف تلخ اما شیرین یک مقام ارشد در وزارت نیرو!

120 سدی که نمی‌خواهیم بسازیم!

    علیرضا دائمی، پس از اعتراف تاریخی‌اش در آبان‌ماه 1391، اخیراً یک اعتراف دیگر هم کرد تا نام او در کنار چیت‌چیان در تاریخ مدیریت آب کشور ماندگار شود! چرا که آنها از معدود مدیران ارشد وزارت نیرو بودند که بیشترین اعتراف را نسبت به خطاهای فاحش در اصرار بر مدیریت سازه‌ای و ساخت سدهای بزرگ مخزنی بروز دادند. نوشتار پیش رو، به همین بهانه ماجرای 120 سدی را پیش می‌کشد که وزارت نیرو باید بسازد، اما اصلاً و ابداً دوست ندارد تا دستان خود را در این جنایت بزرگ بر ضد پایداری طبیعت ایران شریک سازد …
چندی پیش در شورای راهبردی رادیو ایران، موضوع بحران آب با حضور مدیرانی از وزارت نیرو، سازمان حفاظت محیط زیست و تنی چند از کارشناسان مستقل در دستور کار قرار داشت. نکته‌ی جالب و در عین حال پندآموزی که علیرضا دائمی، معاون وزیر نیرو در آن نشست مطرح کرد، عدم تمایل وزارت متبوعش در ساخت بیش از یکصد و بیست پروژه جدید سدسازی بود؛ پروژه‌هایی که ظاهراً به رغم مخالفت بدنه‌ی کارشناسی درون وزارتخانه، با اعمال فشار از سوی برخی از شخصیت‌های حقیقی و حقوقی صاحب نفوذ در مناطق مختلف کشور، درصدد ساخته شدن هستند!
این هم البته در نوع خود در شمار عجایبی است که شاید فقط در ایران مجال بروز می‌یابد. با این همه، نگارنده بر این باور است که نفس چنین اعترافی می‌تواند بس امیدبخش و راهگشا باشد؛ اینکه بدانی دیگر دوره‌ی مدیرانی که خود را در باد سازه‌های غول‌آسای سیمانی رها کرده و سدسازی را نماد سازندگی و پیشرفت بدانند، گذشته است و حالا هم آنها از فعالان و کارشناسان مستقل می‌خواهند تا با تداوم روشنگری‌های رسانه‌ای‌شان اجازه ندهند تا باقیمانده‌ی ذخایر استراتژیک آب شیرین کشور، اینگونه در آسمان دود شود!
یادمان باشد که روزگاری نه چندان دور، میزان تبخیر سالانه آب در ایران را 270 میلیارد مترمکعب عنوان می‌کردند، اما تازه‌ترین برآوردها که اخیراً توسط دکتر رضا مکنون (مشاور وزیر نیرو) اعلام شد، حکایت از آن دارد که دست‌کم باید به این رقم 15 میلیارد متر مکعب دیگر افزود. یعنی ایرانیان هم‌اکنون به جای 130 میلیارد متر مکعب، در خوشبینانه‌ترین حالت، فقط 115 میلیارد متر مکعب آب در سال به طور متوسط در اختیار دارند. گسترش بی‌رویه اراضی کشاورزی، افزایش شمار سدهای مخزنی و کاهش امکان نفوذ آب در خاک از جمله مهم‌ترین دلایل نزول فاحش آب قابل استحصال سالانه در ایران است.
باشد که درس گیریم و دیگر به خود اجازه ندهیم تا در کشوری که متوسط تبخیر سالانه‌اش بیش از دو هزار میلی‌متر است، آب شیرین و ارزشمند کشور را به بهانه توسعه‌ی بخش کشاورزی و صنعت بر روی زمین نگه داریم.
و شاید از آن مهم‌تر آنکه، دیگر شاهد آن گروه از نمایندگان مجلس و مدیران و صاحب‌منصبان پرقدرتی نباشیم که نیازهای کوتاه مدت منطقه‌ی خود را بر مصلحت‌ها و ملاحظات ملی ترجیح دهند.
آمین …

20 فکر می‌کنند “اعتراف تلخ اما شیرین یک مقام ارشد در وزارت نیرو!

  1. آرش جزيني

    درود
    در جايي كه پيمانكاران نظامي در نخست جاي پروژه را به سيم خاردار مي بندند سپس پروژه براي پيمان و ترك مناقصه به وزارت نيرو ديكته مي شود،مدير جز اعتراف هيچ ابزار ديگري ندارد كه آنهم بسيار دلآوري مي خواهد . واين داستاني بود و هست كه بر سرچشمه هاي زاينده رود ديديم . دست وزارت خانه هم كوتاه است .
    بدرود

  2. مه لقا کاشفی

    با سلام
    شاید یکی از دلایل این باشد که اقای چیت چیان و دائمی اردهایشان را الک کرده اند و الک را اویخته اند حال نوبت دیگرانی رسیده است که می خواهند بر گوری گریه کنند که مرده ای درون ان نیست.اما همین دو روز پیش اقای چیت چیان گفتند که به هر قیمتی شده باید سدهای سیمره و رودبار لرستان را به بهره برداری برسانیم در غیر اینصورت سال اینده برق کم می اوریم . ایشان حاضر نیستند به هر قیمتی پانل های خورشیدی را در وزارت خانه خودشان نصب کنندتا ما دلمان خوش باشد که وزارت نیرو از انرزی پاک استفاده می کند.اقای دائمی هم که پیمان دائمی با وزارت نیرو بسته اند که هر کس هر جا دلش خواست برایش سد بزنند.

  3. زارع

    سلام جناب درویش. بنده دانشجوی ارشد منابع طبیعی هستم و همیشه از مطالب جامع شما استفاده میبریم
    یه نکته ای میخواستم بهتون بگم و اون تبلیغات صداوسیماست که جدیدا همش داره میگه در مصرف برق صرفه جویی کنیم و د لابلای مطالبش میگه کولرآبی بجای کولرگازی استفاده کنید چون برق کمتری مصرف میکنه/برق قابل تولید هستش و ماشالا ما انرژی هسته ای داریم و برق تولید میکنیم!!! ولی منابع آب ما در حال تمام شدن است و یک بحران جهانی هستش و به نظر من باید کولرهای گازی جایگزین کولرهای آبی بشه تا در مصرف آب به نوعی صرفه جویی بشه..
    میخواستم در این زمینه اگه میشه مطلبی نگارش کنید چون حرف شما مخاطب زیادی داره و اثرگذاره
    باتشکر

  4. آرش خیراندیش

    سلام
    سوال اساسی من همیشه این بوده است که چرا متولی آب کشور وزارت نیرو است؟ و اصولا آب را با نیرو چه کار؟ جواب صحیح به این سوال بسیاری از ابهامات موجود بر سر نیت خوانی مدیران این وزارت خانه را رفع می کند. پاسخ من این است که: زمانی که مدیریت آب کشور را به وزارت نیرو سپردند، آب را وسیله ایی دیدند که که بیشترین فایده اش تولید برق است و بس. ساخت نیروگاه های برق آبی هدف اصلی واگذاری چنین ماموریتی در گذشته و حال بوده است. با چنین ساختار ذهنی ای که در مدیران این وزارت خانه حاکم است به نظر من بعید است که ایده سد سازی در آن متوقف شود که البته انگیزه های متعدد دیگری نیز به آن اضافه می شود. شخصاامیدی به بهبود دراین وزارت خانه ندارم. اگر می خواهیم وضعیت آب کشور بهبود یابد باید مدیریت آب کشور تغییر یابد. فرض کنیم مدیریت آب کشور به سازمان حفاظت محیط زیست سپرده شود. برای احداث یک سد برای ساخت نیروگاهی برق آبی وزارت نیرو مجبور می شود که سازمان حفاظت محیط زیست را برای این کار قانع کند که قاعدتا روندی طولانی خواهد داشت. متاسفانه اکنون در عمل وزارت نیرو هر تصمیمی در مورد آب کشور می گیر خود ارزیابی و اجرا می کند. ساختار ذهنی این افراد میانه ای با حفظ ذخایر آب کشور ندارد بلکه بهره برداری حداکثری چیزی است که فرا گرفته و اجرا می کنند. همه مردم و مسئولان کشور باید درک کنند و بخواهند که: منطقاوزارت نیرو یک متولی صالح برای مدیریت آب در کشور نیست. این ماموریت باید به یک متولی خبره در حوزه مدیریت آب سپرده شود.

  5. سلمان

    با سلام خدمت استاد گرامی
    به عنوان مثال ساخت سد شفارود در استان گیلان چه توجیهی دارد به جز اینکه چندین هکتار جنگل پاک تراشی شده و از بین برود وچند روستا به زیر آب برود.

  6. آرش خیراندیش

    سلام مجدد
    قبلا گفته بودم که اکنون ژست زیست محیطی داشتن، سکه رایج است. این هم از ابداعات مسئولان فعلی وزارت نیرو است که وانمود کنند که مخالف سد سازی هستند اما در عمل همان کارهای گذشته خود را (طی بیش از نیم قرن) پیش ببرند. هرگز نباید به این ادعاها توجهی کرد و فریب خورد. واضح است که اگر کسی امروز با دلسوزان محیط زیست ابراز همدردی کند کمتر در معرض اعتراضات قرار می گیرد اما تنها ملاک معتبر برای ارزیابی ادعاهای زیست محیطی افراد و سازمان ها عملکرد آن ها است. اگر دقت کنیم در سخنان چنین افرادی تناقضات فاحشی می یابیم که نیت آنها را آشکار می کند. در این باره توجه دوستان را جلب می کنم به نوشتاری که در این باره در تاریخ 25 اردیبهشت 93 در سایت ایران سبز منتشر کرده بودم به این آدرس:
    http://igparty.ir/1393/02/12371/

  7. imtish

    من متوجه نشدم کلا هیچ سدی مفید نیست حتی جایی که آب بدون استفاده زیادی دارد؟

  8. محمد درویش نویسنده

    سد فقط در زمانی منطقی است که هیچ راه دیگری برای تأمین آب شرب مردم وجود نداشته باشد. در ضمن اصطلاح “آب بدون استفاده” بی معنی است.
    درود.

  9. مهدی

    خدا ما را از سیاست زدگی و جناح بازی در مسایل ملی و منطقه ای نجات دهد …

  10. آرش خیراندیش

    دوست عزیز آقا مهدی سلام
    پافشاری بر حل معضلات زیست محیطی نمی بایست ناشی از سیاست زدگی باشد که اگر کسی چنین کرد درک درستی از موضوع ندارد. همچنان که گفتم سد سازی های غیر اصولی بیش از نیم قرن است که گریبان گیر کشور تاریخی ایران شده است. در این مدت همه جناح های سیاسی فقط یک کار کرده اند پس اصولا ربطی به سیاست ندارد. سخن ما این است که در کشوری که این همه مظاهر تمدنی به دنیا معرفی کرده است از جمله کشاورزی و مدیریت منابع آبی(ماننداهلی کردن گندم، اهلی کردن دام ها، اختراع قنات و …) نمی بایست با تقلید از دیگران خود را به این روز بیندازیم. تازه غربی ها که سدسازی جدید را به ما آموخته اند خود سال هاست که در حال عقب نشینی از آن هستند. در مقابل در ایران با پافشاری بر سدسازی همه داشته های خود را به باد می دهیم: دریاچه ارومیه، رودخانه زاینده رود، روستاهای پایین دست سدها، روستاهای تخلیه شده، شوری آب سد گتوند و … آیا این همه کافی نیست که به خود بیاییم؟ این ها چه ربطی به سیاست زدگی دارد؟

  11. آرش خیراندیش

    در جواب imtish باید بگویم که همه ما باید با یکی از آفریده های پروردگار بیشتر آشنا شویم یعنی چرخه آب. در این صورت متوجه می شویم که آب بدون استفاده وجود ندارد. کارشناسان وزارت نیرو از اصطلاح دیگری استفاده می کنند: آبی که در رودخانه ها هدر می رود! شما که سوال کرده اید کارتان صحیح و اصولی بوده و نتیجه اش این است که فرا می گیرید. اما کارشناسان وزارت نیرو که اصلا سوالی نمی پرسند اما من به آنها می گویم: اگر ایمان واقعی داشته باشیم که خداوند حکیم و دانا می باشد هیچ گاه نباید بگوییم آب رودخانه ها هدر می رود.

  12. زهرا یزدانی

    سلام
    آقای مهندس درویش عزیز، از تلاشهایتان که علیرغم همه گرفتاریهایی که دارید باز هم ادامه می دهید، سپاسگزارم. متاسفانه باید بگویم که بسیاری از مدیران میانی کشور ما وقتی فضای سیاسی کشور تغییر می کند و مدیران ارشد چیزی را می گویند به دنبال ان ها راه می افتند و به هر طریق ممکن، چه اعترافات بی فایده و یا پس گرفتن حرفهای بی پایه و اساس سابق که چه بسا ممکن است غیر از طبیعت انسانهای زیادی را نیز به کام مرگ فرستاده باشد سعی می کنند وجهه خود را اصلاح کنند. متاسفانه آقای دائمی هم از آن دسته از افراد است. هیچ وقت برخوردهای توهین امیز و پوزخند زدن هایشان را در جلسات طرح های انتقال آب خزر به سمنان، سد ها و بسیاری طرح های دیگر فراموش نمی کنم، وقتی که به ایشان می گفتم که انتقال آب بین حوزه ای آخرین و آخرین گزینه برای انتقال آب است و یا اینکه چرا ما با این حجم تبخیر باید سد بسازیم و یا اینکه چرا به فکر اصلاح الگوی مصرف نیستید، چرا با وزارت کشاورزی دراین راستا همکاری نمی کنید. ایشان مدام با جملاتی مانند این که ما محدودیتهایی داریم که شما نمی دانید و یا اینکه این حرف ها در این جلسات جایی ندارد و یا اینکه اصلا وزارت نیرو وظیفه اش این چیزهایی که می گویید نیست و البته با هماهنگی مدیران محیط زیستی که تنها و تنها چیزی که در جلسات در ذهنشان است نگه داشتن میزشان است مسایل را به نفع افکار و ایده های خود پیش می بردند و البته همان مدیران محیط زیستی دیروز که وقتی در جلسات به ایشان اعلام می شد که نباید یک سد را به تنهایی دید بلکه باید مجموعه سدها را در یک حوزه و حوزه های همجوارش دید بنده را متهم به پیچید ه کردن قضایا می کردند و این مسایل را بی ربط می دانستند این روزها در مدح ارزیابی اثرات استراتژیک زیست محیطی و ذم انتقال آب بین حوزه ای مصاحبه می کنند. مدیرانی که از انتقال آب بین حوزه ای سبزکوه به چغاخور حمایت می کردند و در هر محفلی آن را طرح محیط زیستی می دانستند امروز بر این طرح خط بطلان می کشند و نامه ها و مصاحبه های پرسوزو گداز منتشر می کنند. نمی دانم باید بابت این اعترافات تلخ خوشحال باشم و یا افسوس بخورم، وقتی عمیق نگاه می کنم و وضعیت محیط زیست، فرهنگ، اقتصاد، بهداشت و … کشورم را می بینم عمیقا متاسف می شوم و برای شما و امثال شما که اگر چه بسیار اندکید ولی از جان مایه می گذارید آرزوی پیروزی می کنم. به شما قول می دهم اگر ورق برگردد این مدیران با بت حرف های امروزشان عذرخواهی هم می کنند. یک روز یکی از مدیران سابق که البته الان هم در جایی غیر از دفتر ما مدیر هستند رو به من گفتند که شما نمی دانید من چه محدودیتهایی دارم و برای همین اصرار می کنید که حتما موضوع به طریق علمی پیش برود من مجبورم و شما مرا درک نمی کنید.در جواب ایشان گفتم و به نظرم باید در جواب همه مدیرانی که این طور صحبت می کنند باید گفت که شما مجبور نیستید، شما انتخاب می کنید بین میزتان و محیط زیست، بین چند میلیون درامد امروز و آینده فرزندانتان،شما اتنتخاب می کنید بین سالم کار کردن و پایبندی به علمی که آموختید و پست و مقامی که به شما داده شده است، شما انتخاب می کنید بین اینکه یک کارشناس ساده اما سلیم النفس بمانید یا اینکه مدیری باشید که با شکست عزت نفس خود راهی را بروید که مقامات بالاتر از شما می خواهند و به نظر من این انتخاب انتخابی بین انسان ماندن و ….

  13. بابک

    آقا ما از دست گرد و خاک خوزستان فرار کردیم اومدیم کرج. حالا کرج هم تابستانها گرد و خاک بلند میشه. و به من ثابت شد که مدیریت ناکارامد در زمینه محیط زیست نه تنها در کشورهای همسایه و خوزستان بلکه حتی در مرکز کشور هم ریشه دوانده. و موضوع تاسف بار سازگاری مردم با این شرایط است . به خوبی یادم هست که در سال ۸۱ -۸۲ وقتی گردو خاکها در اواخر تابستان به خوزستان هجوم می‌آوردند اوایل مردم گلایه میکردنند ولی بعدها همین مردم به مهمانهای که به خوزستان میامدند و گرد و خاک را در هوا میدیدند و سوال میکردند این دیگه چیه؟ میگفتن اگر خاک تو هوا نباشه که نمیتونیم نفس بکشیم. و یا با عبارتی مثل ما گرد و خاک با ما خوزستانیها دیگه عجین شده و عادت کردیم.

  14. آرش خیراندیش

    سلام متاسفانه اخیرا هیات دولت مبلغ هشت میلیارد دلار برای سد سازی و آبرسانی اختصاص داده است. این را در جلسه ای با عنوان خروج از شرایط رکود مصوب کرده اند. این خبر را سخنگوی دولت با افتخار بیان کرده و از شبکه های خبری پخش کردند. می دانید با این هشت میلیارد دلار چه بلایی می توانند بر سر ذخایر آبی کشور بیاورند؟ شاید برای فعالان محیط زیست که سال هاست علیه سد سازی تلاش می کنند این خبر از دولت فعلی عجیب به نظر برسد. باید بگویم برای من نه تنها عجیب نبود بلکه همیشه آماده چنین خبرهایی هستم. همچنان که قبلا گفتم تفکر سد سازی و بطور کلی عمران بدون در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی دهه هاست که گریبان گیر دنیا و از جمله کشورمان شده است. در خاطرات رضا شاه می خوانید که وی با افتخار بیان می کند که تالاب های شمال را خشک کرده چون به نظرش تالاب ها کانون مالاریا هستند! بله از اوایل قرن بیستم ما با توسعه ناپایدار فراوانی روبرو بوده ایم. هم اکنون تکنوکرات های موجود در بدنه کارشناسی دولت به راحتی جولان داده و ذهن مسئولان را با تفکرات مخرب خود اشغال می کنند. طرفه اینکه هیچ کس از گذشته عبرت نمی گیرد. در معرض نابودی قرار گرفتن دریاچه ارومیه یک نمونه بارز آن است که با اینکه همگان می دانند سهمم سد سازی در آن چقدر بالاست اما باز به همین روند ادامه می دهند. اکنون باید میلیاردها دلار صرف بازگرداندن آب به ارومیه کنیم تا بلکه در ده سال آینده مشکل آن حل شود. کسی هم نمی پرسد میلیاردها دلاری که صرف سد سازی بر روی رودخانه های منتهی به ارومیه کردید چرا اینگونه به هدر رفت یعنی دوبار ضرر. چه کسی گفته که در ایران پول و سرمایه کافی نداریم؟ آنقدر پول در کشور داریم که چند ده سد می زنیم و یک دریاچه را خالی می کنیم و بعد ده سال هزینه می کنیم تا دوباره دریاچه را پر کنیم! من یاد پول هایی می افتم که همینگونه در شهرداری ها به باد می رود: آسفالت را می کنند تا مثلا لوله ای بکشند بعد روی آن را آسفالت کرده بلافاصله دوباره آسفالت جدید را می کنند تا کابل کار بگذارند! این روند همینطور ادامه دارد و البته کسی به خاطر هدر دادن بیت المال بازخواست نمی شود. پیمان کاران شهرداری هم مشعوف از این وضع با پول مردم زندگی می کنند. در سطح کلان تر داستان سد سازی ها هم همین است. و اما سخنی با فعالان محیط زیست کشور: متاسفانه باید اعتراف کنم که ما در باب موضوعاتی به اهمیت سد سازی در کشور واکنشی در خور نداریم اما در عوض برای چیزهای فانتزی و بیهوده سنگ تمام می گذاریم. لطفا مقایسه کنید بین واکنش هایمان برای زیست توپ و اختصاص هشت میلیارد دلار برای سد سازی! چفدر اظهار نظر در مورد هر یک کرده ایم؟ چرا از فونبال با آن همه تخریب هایش نه تنها نگران نیستیم بلکه آن را حمایت می کنیم اما از این همه سد سازی(علیرغم وعده های یک ساله مسئولان) ابراز نگرانی شایسته ای نمی کنیم؟

  15. سید عبید فخرالدینی

    جناب آقای درویش با سلام و عرض ادب
    بعد از مدتها توفیقی حاصل شد تا به وبلاگ شما سری بزنم و از مطالب دلسوزانه و پربارتان بهره برم…
    امروز هر جا سری می زنیم دنیایی از ضعف و نا کارآمدی را مشاهده می کنیم، محیط زیست، فرهنگ، اخلاق، ایمان و دیگر ارزشهای اجتماعی در پس پرده ی پر رمز و راز سیاست پنهان شده اند!!! بسط عقاید و اهداف سیاسی و آئینی پیش از هر چیز بلای جان محیط زیست شده است…
    بحث را به دلایلی ادامه نمی دهم و میخواهم درد امروز دیارم را بیان نمایم تا شاید شما و همکارانتان چاره ای برای زخمهای خونین محیط زیست اورامانات بیابید؛ ماههاست سپاه پاسداران در حال احداث جاده ای جهت دسترسی به ارتفاعات کوه زیبا و بکر شاهو ست. جاده ای که با اهداف نظامی و امنیتی احداث می شود اما دنیایی از معضلات محیط زیستی را به همراه دارد…
    آقای درویش براستی که اورامان نشینان و فعالین محیط زیست منطقه در قبال این موضوع نگران اند و انتظار دارند سازمان حفاظت محیط زیست از ادامه ی احداث این جاده جلوگیری نماید، چرا که احداث این جاده در دل شاهو یعنی مرگ تدیجی شاهو..
    امید ما به ایمان و پشتکار شماست

  16. آرش خیراندیش

    سلام مجدد
    امروز اخبار شبکه یک ساعت 9 شب خبر سفر وزیر نیرو را به سمنان پخش کرد. در این بخش خبری اعلام شد که وزیر نیرو در سمنان ابراز امیدواری کرده تا هر چه زودتر با جلب رضایت سازمان حفاظت محیط زیست پروژه انتقال آب دریای خزر به سمنان شروع شود! می دانید شنونده این خبر چه برداشتی از آن دارد؟ بنا به سال ها تجربه مطمئنم که شنونده، محیط زیست را مزاحمی برای پیشرفت کشور تلقی می کند. بله معنای سخن وزیر نیرو این است که ما تصمیم گرفتیم که این مزاحم را هم کنار بزنیم. این وزیر نیروی دولت فعلی است. همان دولتی که ادعای حمایت از محیط زیست را دارد. کسی نیست از او بپرسد که به چه حقی وقتی سازمان متولی حفاظت از محیط زیست کشور با پروژه ای مخالف است، چرا به مردم وعده ای خلاف مصلحت آن ها می دعید.چرا مردم را در مقابل سازمان حفاظت محیط زیست قرار می دهید. چرا با این کار به سازمان محیط زیست فشار می آورید. این کار بالاترین توهین به سازمانی در حد معاونت ریاست جمهوری است. این توهینی آشکار به بدنه کارشناسی سازمانی تخصصی است که وظیفه حفظ سلامتی محیط کشور را بر عهده دارد. و اما سخنی با مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست:
    اکنون ما نیاز به موضع گیری رسمی سازمان در برابر چنین توهین هایی داریم. جای هیچ گونه تعارفی باقی نمانده است. باید به نظر کارشناسان سازمان احترام گذاشته و یکبار قاطعانه به وزارت نیرو نه گفته شود. وزیر نیرو مرتبا از نظر کارشناسان خود دفاع می کند اما نظر کارشناسان محیط زیست کمتر مورد استناد و احترام است. این رویه باید تغییر کند. وقتی کارشناسان محیط زیست به چیزی نه می گویند باید نظرشان محترم شمرده شده و جای هیچ گونه چانه زنی باقی نماند. ما این انتظار را از عالی ترین مقام سازمان حفاظت محیط زیست داریم.
    اما سخنی با فعالان محیط زیست: در برابر توهین به شعورتان چرا ساکت هستید؟ اگر دل به شعارهای دولت بسته اید این را بدانید که در همه جای دنیا دولت ها منافع کوتاه مدت خود را بر منافع بلند مدت جامعه ترجیح می دهند مگر اینکه منافع بلند مدت جامعه مانند محیط زیست را به منافع کوتاه مدت دولت ها تبدیل کنید و این نمی شود مگر با ایستادگی آگاهانه و البته قانونی در برابر تخریب ها. سکوت سنگین بسیاری از فعالان محیط زیست ایران در برابر وزیر فعلی نیرو نشانه بدی است از بی اطلاعی و ساده انگاری و بعضا مصالحه و گرنه چگونه بعد از سال ها اطلاع رسانی و تلاش علیه سد سازان، اکنون و در چنین دولتی یک مقام مسئول جرات می کند و به سازمانی با چنین ماموریت عظیمی توهین می کند؟

  17. سعيد

    ساخت سد هراز = نقض فاحش اصل50 قانون اساسي=بي قانوني
    اين سد باعث اسيب جدي به رودخانه هراز ومنابع طبيعي وجنگل ها ي منطقه خواهد شد.درضمن محل كاسه سد سالهاست محل دپوي زباله صنعتي خانگي بيمارستاني است كه شيرابه هايش به خاك نفوذ كرده اند. جكونه اب اين سد مي خواهد براي مصارف شرب وكشاورزي مصرف شود.
    بنابر گفته هاي مسولان سازمان و حتي در بسته بيشنهادي ضد ركود دولت شرط اجراي پروزه هاي عمراني وجود ارزيابي و توجيه محيط زيستي است.انموقع چطور اين طرح بدون ارزيابي در حال اجراست.سازمان حفاظت محيط زيست بايد اين پروزه مخرب را متوقف ونتيجه ارزيابي را اعلام كند.در صورت ارزيابي واقعي زيست محيطي مطمئنا اين طرح در ازيابي رد مي شود. البته سد داريان هم باعث تخرب جشمه مي شود.در كل مي شود ديد كه عزمي جدي در سازمان محيط زيست ووزارت نيرو وجود ندارد.

  18. سید عبید فخرالدینی

    و اما سد داریان و به زیر رفتن یکی از بهترین چشمه های آب معدنی جهان؛ چشمه خروشان بل…
    آیا راهی برای نجاتش وجود دارد؟!

  19. محمد شرافت ساوجی

    شهر سالم ساوه

    معرفی ساوه بعنوان شهر سالم

    22مرداد روزملی سازمان مردم نهاد NGO نامیده شد

    در همایش سازمان مردم نهاد کل کشور با ریاست جمهور وجمعی از وزرای در 22مرداد 1393

    روز 22 مردادماه روز ملی سازمان مردم نهاد نام گذاری شد
    نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم مرداد 1393ساعت 18:17 توسط محمد شرافت| نظر بدهيد |

  20. آرش خیراندیش

    سلام
    پاییز سال گذشته به همراه تعدادی از فعالان محیط زیست در نشستی که در دانشگاه تهران برگزار شده بود حاضر شدم در آن نشست که با موضوع نجات دریاچه ارومیه برگزار شده بود، محققان و متخصصان رشته های مرتبط با موضوع نیز حضور داشتند. نکته جالب آن روز حضور وزیر نیرو کنونی از صبح تا عصر بود چیزی که کمتر از مسئولان سراغ دارم. رییس سازمان حفاظت محیط زیست نیز در چند ساعت آخر به جمع پیوستند. اما وزیر نیرو در آن جمع چه وعده هایی که نمی دادند!حتی بیان کردند که در صورت لزوم تعدادی از سدهای رودخانه های منتهی به دریاچه ارومیه را تخریب می کنند! البته جای بسی خوشوقتی است اگر این کار صورت بگیرد اما بعد از قریب یک سال از آن زمان به نظر می آید ایشان تحت تاثیر جو زیست محیطی سنگین اوایل دولت جدید چنین گفتند. اکنون ایشان را مصمم به سد سازی می یابیم به گونه ای که هر چند وقت یک بار در گوشه ای از کشور حضور یافته و پروژه های سد سازی را پیش می برند. آری واقعیت این است که چنین افرادی جو حاکم را می سنجند و در صورت کوتاه آمدن فعالان محیط زیست به کار خود که همان نابودی نشانه های خلقت است ادامه می دهند(چه آگاهانه چه نا آگاهانه).در اینجا وظیفه سنگین ما معلوم می گردد: این که نباید سرنوشت کشور اعم از طبیعت و فرهنگ مان را به دست تکنوکرات ها بسپاریم. آن ها متاسفانه صاحب فرهیختگی و غیرت کافی برای حفظ این کشور نیستند. غرب زدگی در اعماق جان آنها چنان رخنه کرده که هیچ درک درستی از مخلوقات زیبای خداوند ندارند. آن ها نه آب را می فهمند نه ماهی. نه روستایی را دوست دارند نه تاریخ کشورشان را. تکنیک برای آنها غایت آرزویشان است و به میزان مفید بودن تکنیک شان توجهی ندارند.اما اکنون به آنها چنین می گویم: در تاریخ این کشور بسیار آمدند و رفتند. کاری کنید تا از شما به نیکی یاد کنند. نابودی رودخانه های کشور یعنی نابودی روستاها، طبیعت، فرهنگ و هر آنچه ایرانیان موحد تاکنون اندوخته اند. خود را بدنام تاریخ نکنید. لختی به کارهایی که می کنید بیندیشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.