پیش به سوی راه‌اندازی نخستین هنرستان‌های محیط زیست در ایران

مدارس محیط زیستی؛ راهی پایدار به سوی تضمین آینده طبیعت ایران
شاید اگر معصومه ابتکار از آغاز نخستین دوره صدارت خویش بر سازمان حفاظت محیط زیست در 17 سال پیش، کوشیده بود تا به جای متأثرکردن رهبران و مدیران ارشد و میانی کشور نسبت به خطر عدم توجه به ملاحظات و موازین محیط زیستی در چیدمان توسعه در ایران، سنگ بنای آموزش کودکان ایران زمین در حوزه‌ی محیط زیست را بر زمین زده بود، امروز نگرانی به مراتب کمتری از آینده‌ی طبیعت وطنی که دوستش داریم، داشتیم! نداشتیم؟ به هرحال بر بنیاد آن سخن ساده و نیکوی باستانی که ماهی را هرگاه از آب بگیریم، تازه است؛ گمان برم هنوز هم می‌توان با جزم کردن عزم خویش در نهاد متولی طبیعت ایران، پیکره‌بندی مدارس محیط زیستی را برای همیشه در این زادبوم مقدس نهادینه کرد …

همان طور که دوستان و هموطنان عزیز علاقه‌مند به حوزه‌ی خبرهای محیط زیستی می‌دانند، کار تنظیم و انتشار نخستین منشور مدارس جامع محیط زیستی (مجم) واپسین مراحل خود را سپری می‌کند. خوشبختانه اعضای فرهیخته‌ی هسته مشورتی دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در حوزه مدارس سبز، بیشترین همراهی، همدلی و هم‌افزایی را برای نیل به این آرمان بزرگ مصروف داشته و اینک پس از برگزاری بیش از ده نشست، آماده‌ی رونمایی از این سند مهم و ارزشمند در تاریخ دو نهاد راهبردی کشور، یعنی سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت آموزش و پروش هستیم.
گفتنی آنکه یکی از خروجی‌های مدارس جامع محیط زیستی، حرکت به سمت تأسیس هنرستان‌هایی حرفه‌ای در حوزه‌ی محیط زیست است؛ هنرستان‌هایی که مانند دیگر همتایان‌شان در زمینه‌ی موسیقی، مکانیک و دیگر گرایش‌های فنی/حرفه‌ای و هنری، بتوانند فارغ‌التحصیلانی را در مقطع دیپلم متوسطه به جامعه معرفی کنند که بیشتر از دیگر همتایان‌شان از سواد محیط زیستی و فهم بوم‌شناختی (اکولوژیک) برخوردار بوده و بتوانند در مسئولیت‌های کلیدی چون محیط بان و جنگلبان به خدمت مشغول شوند. موضوعی که امروز مسئولیت پیگیری آن را در یک کارگروه مشترک به یکی از همکارانم در بخش آموزش معاونت سپردم تا به سرعت با جلب نظر مثبت مسئولین مرتبط در وزارت آموزش و پرورش، بتوانیم از سال تحصیلی 95-1394 نخستین دانش‌آموزان علاقه‌مند به این حوزه را جذب کنیم.
انشاالله.

18 فکر می‌کنند “پیش به سوی راه‌اندازی نخستین هنرستان‌های محیط زیست در ایران

  1. آرش خیراندیش

    سلام
    مهندس درویش عزیز
    ضمن قدردانی از زحمات شما در این زمینه اضافه می کنم که تفکر اشتباهی رایج است مبنی بر اینکه تغییرات از بالا به پایین صورت می گیرد. واقعیت عکس این است.رفتار مقامات کشور منعکس کننده رفتار عموم جامعه است. لزومی ندارد این رفتار عمومی عنوان مشخصی داشته باشد. مثالی عرض می کنم: در زمینه رانندگی با وسیله نقلیه شخصی متاسفانه ایرانیان یکی از قانون شکن ترین جوامع دنیا هستند. این یعنی بی توجهی به حقوق دیگران به دلیل خودخواهی و البته دلایل دیگر. تبلور چنین قانون شکنی های عمومی را در بسیاری از دولتمردان به راحتی می توان مشاهده کرد.تعجبی ندارد که فلان مسئول به حق زندگی مردم در محیط زیستی سالم بی اعتناست. این در واقع از زندگی روزانه خود ما ملت اثر یافته است اگرچه ناخودآگاه باشد. پس نتیجه می گیرم هرگونه تغییر پایداری در رفتارهای زیست محیطی مسئولان، می بایست از از تغییر رفتار ملت نشات گرفته شده باشد. در این میان کودکان و نوجوانان آمادگی بیشتری برای دریافت چنین آموزش هایی را دارند اگرچه همه ملت به رعایت حق محیط زیست موظفند. البته همه این ها بدان معنی نیست که اجازه دهیم مسئولان هرگونه تخریبی را انجام دهند تا زمانی که ملت رفتار خود را تغییر دهند! ما فعالان محیط زیست نیز بخشی از ملت هستیم که در صورتی که خودمان توانسته باشیم رفتار زیست محیطی حداقلی و بالنسبه مطلوبی داشته باشیم اجازه داریم بقیه افراد از جمله مسئولان را آموزش دهیم ولی در هر صورت آموزش مردم و بویژه کودکان پایدارتر است. فعلا در مورد مسئولان، ما بیشتر نقش بازدارنده را بر عهده داریم اما هم زمان موظف به آموزش ملت هستیم. بسیار امیدوار هم هستیم. قران مجید می فرماید:کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة بإذن الله والله مع الصابرین. ترجمه فارسی:چه بسیار گروهی اندک که به اذن خدا بر گروهی بسیار پیروز شده اند، و خدا با صبر پیشگان است.پایان ترجمه
    آیا ما به دنبال منافعی شخصی از این کار هستیم یا اینکه نگران سلامتی آحاد جامعه و محیط زندگی آنها هستیم؟ این سوالی است که همه ما باید از خود بپرسیم و در بهتر کردن نیت خود روز به روز کوشا باشیم. درود بر ملت موحد ایران

  2. عباس محمدی

    درود

    محمد عزیز، گاه دوستانی گله می کنند که درویش هم رفت داخل سازمان و خودش را از جامعه ی محیط زیستی ها دور کرد! هر بار به آنان گفته ام که درویش در آن جا مشغول کارهای زیربنایی است؛ این هم از آن کارهای درازمدت و بسیار موثر است… . پیروز باشی.

  3. fatima

    بسیار بسیار خوشحال شدم از شنیدن این خبر. جناب درویش .اروند عزیز چه طور است؟کاش یکسری هم به وبلاگ اروند بزنید و از او بنویسید خب ما دلمان برای پسری این چنین دوست داشتنی تنگ شده :)

  4. آرش خیراندیش

    مهندس درویش عزیز
    من و دوستانم با تمام وجودمان از این کار یعنی آموزش محیط زیست حمایت می کنیم. روی ما می توانید حساب کنید.

  5. نصرت ا...تواضع

    بادرود
    مهندس درویش عزیز
    از اینک تلاش وپیگیریهای شماو دوستان همراهتان در آستانه به ثمرنشستن و گشایش مدارس محیط زیستی وتاسیس هنرستانهای آن می باشد بسیار خوشحالم ،برای همه ی دست اندر کاران آن پیروزی بیشتری آرزو دارم .
    باشد که مناطق دورافتاده وفراموش شده که اغلب منابع طبیعی پر بارتر وذخائر محیط زیستی بیشتری دارنداز توجه ویژه دراین طرح نیکو واصولی برخوردار شوند.

  6. آرش خیراندیش

    سلام
    احساس می کنم که موضوع آموزش محیط زیست کمتر مورد استقبال دوستان قرار می گیرد. ممنون می شوم فعالان عزیز محیط زیست در این مورد مرا روشن کنند.

  7. اسماعیل برومندی

    با سلام آقای محمد درویش از شما خواهش میکنم سفری به سرشاخه های رود کر داشته وتخمین بزنید چه مقدار آب برای کشن برنج در کامفیروز مصرف میشود وچه مقدار سموم برای نابودی دژگال در برنجزارها استفاده میشود وبه سفره های زیرزمینی منتقل میشود واز همین آب برای آب آشامیدنی در شهر شیراز استفاده میشود واخیرا نیز خط انتقال آب به شهر مرودشت در حال راه اندازیست .ومقایسه کنید مردم بالای سد وپایین سد درودزن را که چگونه با عدم مدیریت در پایین سد حیات مردم به خطر افتاده است.وبختگان خشک شده است.من از شما خواهشمندم که دعوت ما را برای بازدید از منطقه وپی بردن به عمق فاجعه زیست محیطی پذیرا باشید.با تشکر

  8. مائده کاوووسی

    سلام مهندس درویش
    ما (موسسه طنین طبیعت تیرگان) NGO ای هستیم که دوره یک ساله آموزش طبیعت به کودکان رو در شاهرود در دبستان پسرانه برای دو مقطع برگزار کردیم.
    از محیط زیست شاهرود و آموزش و پرورش مجوز گرفتیم و کار انجام شد. نتایج خوبی هم داشت.
    الان در سدد برگزاری دوره برای دیگر مقاطع همون مدرسه (با کمک گرفتن از بچه های آموزش دیده) و مدارس دگه ای که داوطلب اینکارند هستیم.
    به جز ما NGO های زیست محیطی دیگه از تبریز و اراک هم میخوان همین طرح رو پیاده کنن.

    وقتی دیدم محیط زیست بالاخره آموزشش رو جدی گرفت و طرح به این خوبی و بزرگی رو میخواد پیاده کنه خیلی خوشحال شدم.

    مهندس درویش امکانش هست که محتواها رو قبل از اجرا شدن ببینیم و روش برگزاری این کلاس ها رو بدونیم؟ میشه علاوه بر کلان شهر ها توی شاهرود هم که بستر این کار رو داره به صورت نمونه توش برگزار بشه؟

    میشه ما هم توی طرح کمک کنیم؟ هم ما و هم NGO های دیگه ای که کار آموزش طبیعت کردند کمی تجربه در این زمینه دارند. شاید بتونیم باهم طرح رو پخته تر شروع کنیم.
    اگه بتونیم در این طرح همراهیتون کنیم و کمکی باشیم خیلی خوشحال میشیم.

    مائده کاووسی
    مدیر آموزش طبیعت طنین طبیعت تیرگان

    http://www.env-tirgan.com/learning/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%B7-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA/

  9. فدوی

    سلام بر شما
    به نظر می رسد خروجی هنرستان های محیط زیست جوانانی علاقمند به فعالیت های زیست محیطی باشد که بتوانند خلأ موجود در برخی از زمینه ها مثل محیط بانی و یا عضویت در سمن های دوستدار محیط زیست را پر کنند. این اگرچه خوب است اما در کنار آن توجه ویژه به خردسالان و نوجوانان شایسته و بایسته است. جنابعالی در یکی از مطالب خود از تأثیری که حضور در باغ پدربزرگ بر وجودتان گذاشت به نیکویی یاد کرده اید. فکر می کنم این وصف برای همگان کم و بیش برقرار است و اگر علاقه ای به طبیعت زیبای خداوندی داریم به خاطر طرز تفکری است که ریشه در آموخته های دوران کودکی مان دارد. پیشنهاد می شود آموزش فوق برنامه در مقطع دبستان مورد عنایت قرار گیرد. برای مثال تشویق دانش آموزان به “همیار محیط زیست” شدن شاید بد نباشد.

  10. محمدرضا مهرور

    جناب مهندس درویش
    با سلام و عرض ادب بنده فکر می کنم یکبار برای همیشه بایستی تصمیم گرفت که محیط بایستی تابع گیاه باشد یا گیاه تابع محیط؟ چون گیاه سیستم یا مجموعه ای بسیار دقیق است که براساس قوانین ترمودینامیک فیزیک عمل می کند ولی محیط تولید جامعه ای بسیار وسیع شامل سیستم های مختلف است که الزاماً نمی توانند منظم باشند و نقش ما به نظم در آوردن آنها در قالب محیط های تولید از پیش تعریف شده است و در این بین علم مدلسازی کاربردی و علوم کاربردی مشابه در جهت کمی سازی رفتارهای اکولوژیکی و فیزیولوژیکی محیط تولید و اجزای زنده آن بسیار مهم و کارساز هستند. واقعیت این است که بایستی بر اساس واقعیت ها حرکت کنیم یعنی توقعمان را براساس بهینه سازی محیط انجام دهیم ونه الزاماً براساس اکستریم ها. سپاسگزارم

  11. فهیمه

    باسلام
    مهندس درویش عزیز خسته نباشید
    من به دلیل علاقه شدیدبه حفاظت وحمایت ازمحیط زیست کشورعزیزمان ازرشته کارشناسی خودتغییررشته داده ورشته محیط زیست رابرای ادامه تحصیل انتخاب کردم وازشنیدن این خبربسیاربسیارخوشحال شدم وبه عنوان یک معلم امیدوارم بتوانم باقی عمرم راصرف حفاظت وحمایت ازمنابع طبیعی وهمچنین آموزش این امرلازم وضروری به فرزندان کشورم نمایم.ازخدای متعال تندرستی وسلامت برای شما وهمه حامیان محیط زیست آرزودارم.

  12. ناهید گیگا

    سلام
    خدا قوت! خوش حالم که بالاخره بیدار شده ایم تا به زمین تنفس مصنوعی بدهیم بلکه آن را از مرگ نجات دهیم. من هم خود به عنوان نویسنده ی کودک و نوجوان در برابر طبیعت آسیب دیده کشورم مسئول می دانم و معتقدم باید روی گروه خردسال بیشتر کار کرد. تا کنون 4 قصه از بسته ی آموزشی محیط زیست را نوشته ام و بقیه در مرحله ی تحقیق و طرح است. آرزویم است طبیعت وطنم را پاک و آبرومند ببینم. خدا کند آرزو به گور نشوم! آمین!

  13. سايه

    چقدر عالي …سال 88 همش آرزو ميكردم خانم ابتكار اين بار وزير آموزش و پرورش شود(بماند كه كلا خوش خيال بودم…)

  14. کمجان س ز

    سلام. وقتی نمک زار ابیاری میکردیم.
    صحبت .حرف .درددل.گلایه.غصه .رنج فقر .مهاجرت. بیماری. بزه کاری……….وهزارن گره کوری که در زندگی تلخ تر از مرگ اسیب دیدگان زیستی و حاشیه نشینان زیست بومها وجود داردو هیچگاه نخواستیم واقع بین باشیم .به خودمان هم دروغ گفتیم و دروغ مان را باور کردیم اگر غیر از این بودسرنوشت محیط زیستمان اسفبار نبود.از خود پرسیده ایم نقش مان به عنوان یک انسان در سرنوشتش چقدر موثر بوده گاهی به اتفاقاتی که اطرافمان افتاده توجهی داشته ایم.وقتی از خیابانی عبور میکنیم که در فصل بهار شهرداری با اره برقی درختان سبز را قطع میکند ایستاده ایم وبپرسیم چرا؟ وقتی بهار به بهانه بارش احتمالی برف زمستان درختان را هرس میکنند این سوال به ذهن مان خطور کرد الان وقت این کار نیست.زمانی که به اصطلاح به بهانه ی زیبا سازی شهر درختان پیاده روها بریده میشود جای انرا سنگ وسیمان وکاشی میگیرد چه حسی داریم ایا زندگی ماشینی حس زیبا شناختی ما را هم کور کرده.وقتی صدای پرند را در روستا نمیشنویم صدای پارس سگهای دهکده که دیگر دنبال نمیکنند روباهی را که به قصد مرغ و خروسهای دهکدهمی امد نمی شنویم چه حالی داریم. اصلا حالی داریم .صدای قورباغه ها وقتی در بزم شبانه ملودی حیات را مینواخت و گاها با تک نوازی جیر جیرک سیاهی ریتم دلنشین خارج زدن ان سرشارمان میکرد دیگر رخت بر بست از دیار ابی و بانشاط سرزمین مان.فصل برداشت محصول هزاران چکاوک تکه ای ابر را شبیه بود که با جریان باد این سو انسو میرفت.راستی از کلاغها خبر ی نیست احتمالا از بس انتظار حاجی لک لک را کشیده اندخسته و درمانده به دنبالشان رفته ودیگر روی برگشتن را ندارند. احتمالا انها هم باورشان را از دست داده اند وقتی دیدند ما ادمها که ادعای عقل داریم هنوز نتونستیم بفهمیم اب باید راهشو بره ورود خانه خانه ابه .دریاچه زمین بازی و من و شما از دیدن بازی ابه که شادیم نه وقتی اونو پشت دیوارهای بتونی زندونی کردیم.کاش یه روزی بیاد از گفتن دست بکشیم و از کشیدن دست در امور مهم فریاد بزنیم که اگر دستامون قطع بشه و زبون هامون از حلقوم بیرون بیاد بهتر از اونه که اجازه بدیم اب رود خونه قطع بشه.////ادامه داره….

  15. بازتاب: مهار بیابان زایی » بایگانی » وقتی که معصومه ابتکار خود وارد ماجرای مدارس جم می‌شود!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.