امروز در صفحه 18 روزنامه ایران، از یگانه کلید نجات محیط زیست ایران سخن گفتهام. در ادامه متن کامل این گفتگوی طولانی را میتوانید ملاحظه فرمایید …
گفتوگو با محمد درویش، مدیر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست
آموزش، کلید نجات محیط زیست ایران
این حقیقت تلخ که حال محیط زیست ایران خوب نیست، بر کسی پوشیده نیست و به گفته بسیاری از فعالان و مسئولان این حوزه، محیط زیست کشورمان در یکی از بدترین دوران خود به سر میبرد. حیات وحشی که نفسهایش به شماره افتاده، جنگلهایی که دست سرد جاده سازان و قاچاقچیان چوب، گلوی سبزشان را میفشارد، تالابها و رودخانههایی که یکی پس از دیگری خشک میشوند، چاههای آب غیرمجازی که بیرحمانه شیره زمین را از رگهایش بیرون میکشند، هوای آلودهای که نفس را بر مردم و موجودات این سرزمین تنگ کرده؛ اینها تنها بخشی از مصیبتهایی است که محیط زیست ایران به آن دچار شده است. به این موردها باید بیتوجهی عمومی به محیط زیست را نیز اضافه کرد. برای بررسی این موضوع از جنبههای مختلف، در یک بعدازظهر پاییزی به دفتر محمد درویش مدیرکل آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست رفتیم. درویش که سالها سابقه پژوهش و فعالیت در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی را پرونده کاریاش دارد و عشق به طبیعت باعث شده وارد عرصه مدیریتی شود، بزرگترین مشکل محیط زیست ایران را «ناآگاهی» میداند. او در گفتوگو با ایرنا به تازهترین اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست برای ارتقای آگاهی و آموزش در این عرصه اشاره کرد.
مردم ایران را تا چه اندازه در خصوص محیط زیست و مسائل آن حساس هستند؟
من نسبت به جامعه ایران خوشبین هستم. معتقدم هرگاه که ما قادر بودهایم دانایی محیط زیستی مردم را به شکلی جذاب ارتقا دهیم، آنها واکنشی سزاوارانه از خود نشان دادهاند.
آیا نمونهای از این آگاهی بخشی با نتیجههای موفقیتآمیز سراغ دارید؟
البته. من برای اثبات این ادعا یک مثال میزنم؛ مدتی پیش، گروهی از ما فعالان محیط زیست به همراه جمعی از سازمانهای مردم نهاد فعال در حوزه محیط زیست، به منطقه کردنشین «نقده» در جنوب استان آذربایجان غربی که تالاب «کانی برازان» در آن واقع است رفتیم و با مردم این منطقه گفتوگو کردیم. ما به آنها گفتیم که اگر نحوه تعامل شما با طبیعت به شکل فعلی در جریان باشد و تغییری نکند، بزودی همه تالابهای شما خشک خواهد شد و گَرد نمکی که در اثر خشکی تالاب ایجاد میشود، زمینهای کشاورزی و باغهای شما را نابود خواهد کرد و در نهایت چارهای جز مهاجرت نخواهید داشت. ما به این افراد پیشنهاد دادیم بخشی از حقابه کشاورزی خود را در اختیار تالاب قرار دهند. پیش از طرح این پیشنهاد، مردم ناحیه تصور میکردند با زهکشی و خشکاندن زمینهای اطراف تالاب، قادر به کسب درآمدی بالا خواهند بود. البته این برنامه معمولاً طی ماههای ابتدایی اجرایی شدن جواب میدهد؛ ولی بلایی که در صورت اجرای این طرح، در بازه زمانی بلندتر و در مقیاس گستردهتر بر سر این منطقه میآمد، همان بلایی است که بر سر حوضه آبریز دریاچه ارومیه آمد و سبب از دست رفتن خود دریاچه شد. مردم این منطقه به افرادی که از آنها برای حفظ تالاب درخواست کمک کرده بودند و دولتی نیز نبودند اعتماد کردند و بخشی از حقابه خود را در تالاب رها کردند. بعد از مدتی تالاب دوباره جان گرفت و پرندگان مهاجر به آن هجوم آوردند. در این زمان فعالان محیط زیست بار دیگر از مردم درخواست کردند به سمت پرندگان شلیک نکنند و به جای آن به مردم کمک کردند تا با راه انداختن «برد واچینگ»(پرنده نگری)، دوربینهایی را در اطراف تالاب نصب کنند تا گردشگرانی که به این منطقه میآمدند از مناظر طبیعی آن لذت ببرند. آنها حتی اطلاعاتی در خصوص این پرندگان یاد گرفتند تا به گردشگران داخلی و خارجی ارائه دهند. با افزایش حضور این گردشگران در منطقه، مردم محلی در پاسخ به نیاز محل اسکان و اقامت، خانههای خود را تجهیز کردند یا سوئیتهایی برای اجاره به این افراد ساختند و غذای محلی خود را در اختیار این افراد گذاشتند. اهالی کانی برازان ثروتمند شدند و زندگی و کسب و کار آنها تا حدی رونق گرفت که آنها تالاب را خون رگهای خود توصیف کردند. حالا همین افراد که روزی قصد خشک کردن زمینهای اطراف تالاب را داشتند از سرمایه خود نگهبانانی استخدام کردهاند تا از حریم تالاب در مقابل متجاوزان محافظت کنند. چراکه آنها دریافتهاند حفظ محیط زیست و نگهداری از طبیعت جانوری این منطقه، سود اقتصادی برای خود آنها نیز به دنبال دارد. پس نتیجه میگیریم هرکجا که ما با زبان جذاب توانستهایم به مردم اطلاعات کافی دهیم، آنها بخوبی مشارکت کردهاند. اگر ما مردم را از خود بدانیم و به سمنها (سازمانهای مردم نهاد) اعتماد داشت باشیم و برون سپاری واقعی را اجرایی کنیم، بدون شک نتیجه خواهیم گرفت.
تصور نمیکنید این مثبت اندیشی نسبت به مشارکت مردمی، تنها در مناطقی که زندگی و معاش مردم آن به طبیعت وابسته است، مصداق پیدا میکند؟ تکلیف مردم شهرنشینی که در روزهای تعطیل طبیعت را به کوهی از زباله و جنگلها را به شعلههای آتش میهمان میکنند چیست؟ چگونه میتوان آنها را نسبت به طبیعت دغدغهمند کرد؟
شکی در این نیست که نگاه مردم ما به محیط زیست نسبت به آن چیزی که باید باشد بسیار متفاوت است. اینکه مردم در این زمینه آگاهی کمی دارند، به این خاطر است که بستر فرهنگی مناسب ایجاد نشده است و متأسفانه هیچ یک از سازمانهایی که متولی افزایش آگاهی و دانایی مردم در خصوص محیط زیست بودهاند به وظایف خود عمل نکردهاند. شما ببینید که محیط زیست تا چه اندازه در اولویتهای مسئولان و سازمانها و برنامه سازان ما جای دارد. ما در پربینندهترین ساعتهای رسانه ملی، برنامههای متنوعی نظیر «برنامه90» برای فوتبال یا «هفت» برای سینما را داریم. ولی آیا یک برنامه ثابت محیط زیستی داریم که در ساعتهای پرمخاطب و از یکی از بهترین شبکههای تلویزیون پخش شود و مردم را به محیط زیست حساس و در این خصوص ظرفیتسازی کند و مشکلهای محیط زیست کشور را به چالش بکشد؟ زمانی که در مدارس ما بحث محیط زیستی مطرح نمیشود و درس محیط زیستی نداریم، اصلاً زمانی که مدرسه محیط زیستی نداریم، چگونه از بچهای که پشت این میز و نیمکتها آموزش دیده و وارد جامعه شده انتظار داریم با محیط زیست مهربان باشد یا درصورتی که مسئولیتی به او داده شد، فرمانهای سازگار با محیط زیست صادر کند؟
پس از نظر شما در معادله مردم و مسئولان، سهم گروه دوم در اوضاع کنونی محیط زیست بیشتر است؟
بله. الان که من و شما با هم گفتوگو میکنیم، ایران در بدترین شرایط محیط زیستی در تاریخ قرار دارد. طبق مطالعاتی که خانم دکتر «راضیه لک» در واحد رسوب شناسی سازمان زمین شناسی ایران روی لایههای زیرین کفه نمکی دریاچه ارومیه انجام داده، بین 25 تا 40 هزار سال گذشته، این دریاچه هرگز شاهد وضعیتی چنین بحرانی نبوده است. شبیه این ماجرا را میتوان در کل کشور شاهد بود و شواهد و مطالعات به ما نشان میدهد که در این سرزمین هرگز دورهای وجود نداشته که اینچنین عرصههای زیست محیطی ما دچار بحران شوند. اینک بسیاری از تالابها و رودخانه و دریاچههای ما یا نابود یا در خطر نابودی قرار دارند. 25 استان ما درگیر پدیده ریزگردها هستند. میزان افت سطح آب زیرزمینی در مرکز کشور به 2 متر در سال رسیده و آلودگی هوا 8 میلیارد دلار به کشور خسارت زده است و در نتیجه آن 10 هزار و 200 میلیارد تومان صرف درمان انواع سرطان شده است. گونههای جانوری هم در معرض خطر جدی قرار دارند. در چنین شرایطی که همه باید دست در دست هم دهند و اختیار کافی برای حفاظت از اندوخته جانوری و طبیعت ایران به سازمان متولی محیط زیست داده شود، 63 نماینده مجلس طرحی را به هیأت رئیسه مجلس میدهند و خواستار انحلال سازمان حفاظت محیط زیست میشوند. آیا چنین چیزی در جهان سابقه دارد؟ اینها همان افرادی هستند که فردا به مردم میگویند ما سازمان حفاظت محیط زیست را به این دلیل که با ساخت سد و چاه و… مخالفت میکرد منحل کردیم؛ پس به ما رأی دهید. در این شرایط آیا مردم مقصر هستند؟ آن هم مردمی که نمیدانند محیط زیست چیست و ما نیز تلاشی برای تشریح این مقوله و مشکلات آن برای آنها نکرده ایم.
دولت چگونه میتواند در عین برآوردن نیازهای فوری و عمرانی، به دغدغههای بلندمدت در حوزه محیط زیست توجه کند؟ آیا تصمیمگیری در این زمینه دشوار نیست؟
نکته اول این است که ما نباید انتظار نتایج بزرگ را از اقدامات کوچک و کوتاه مدت داشته باشیم. یکی از اقدامهایی که دولت میتواند در بلند مدت انجام دهد، فراهم کردن بستری است که در مردم مجال تغییر رفتار نسبت به محیط زیست ایجاد شود. این مهمترین و راهبردیترین اقدامی است که باید انجام شود. دولت به جای سرگرم کردن خود با معلولها باید به دنبال علتها باشد. ما در منطقهای استقرار پیدا کردهایم که به کمربند خشک جهان شهرت دارد. در این منطقه که ریزشهای آسمانی آن، یک سوم و تبخیر آن دو برابر میانگین جهانی است، ما نباید به سمت آن نوع از توسعه که وابستگی معیشتی را به سرزمین افزایش میدهد حرکت کنیم، بلکه باید به سمت رونق کسب و کارهایی برویم که کمترین چشمداشت را به آسمان دارند.
یعنی چه سیاستهایی را باید جایگزین کنیم؟ اشکال سیاستهای فعلی در چیست؟
اگرتوسعه ما بر مبنای بهرهبرداری از انرژیهای نو همچون انرژی خورشیدی و بادی، تقویت زیرساختها در راستای جذب گردشگر و رونق گردشگری طبیعی (اکوتوریسم)، استفاده از ظرفیتهای کشور در حوزه کهن زادبومهای تاریخی، فرهنگی و طبیعی بنا شود، تبدیل به کشوری خواهیم شد که حرفی برای گفتن دارد. مساحت کشور جزیرهای «گوام»، یک سوم جزیره قشم است. ولی همین جزیره کوچک، در سال 3 میلیون گردشگر دارد. کل کشور ما در سال 3 میلیون گردشگر ندارد.
اشکال اصلی، سیاستگذاری غلط و تعریف نادرست از روشهای توسعه است. ما طی سی سال اخیر، ذخیره هزار ساله آب خود را مصرف کردهایم چرا که میخواستیم در کشاورزی به خودکفایی برسیم و این یک اشتباه راهبردی بود. چرا مدیران استان یزد باید به اینکه این استان جزو 10 استان برتر کشور در حوزه کشاورزی است افتخار کنند؟ مردم یزد باید به اینکه بیشترین جذب گردشگر را دارند و قادر هستند از بافت تاریخی و طبیعت بیابانی بینظیر این استان بیشترین درآمد را کسب کنند، افتخار کنند. افتخار استان یزد باید به استفاده از مزیت بادگیرهایش باشد، نه اینکه اجازه دهد این بادگیرها توسط امارات متحده عربی و با حضور «کوفی عنان» ثبت میراث معنوی «یونسکو» شود.
همه این اقدامات در کنار آموزشی که شما به جای خالی آن اشاره کردید زمانبر هستند. اگر ما آموزش را شروع کنیم و در حوزه سیاستگذاری هنوز هم نقصهای فعلی وجود داشته باشد، آیا در آینده مردمی نخواهیم داشت که دوستدار محیط زیست هستند ولی محیط زیستی باقی نمانده که از آن حمایت کنند؟
سؤال بسیار خوبی است. گاه درک ناصحیح از شرایط بحرانی و چگونگی برون رفت از آنها باعث میشود تا همه تمرکز خود را روی اقدامهای شتابزده و اورژانسی در کوتاه مدت بگذاریم و از اصل ماجرا غافل شویم. در شرایط کنونی ما باید هردوی این اقدامها را در کنار هم پیش ببریم. یعنی با آموزش به جنگ علت العلل یا همان نادانی برویم و در کنار آن با بررسی دقیق راههایی برای حل معضلهای محیط زیست کشور نظیر آلودگی و بیابانزایی و… داشته باشیم
دفتر شما (آموزش و مشارکتهای مردمی) در این خصوص چه اقداماتی را بویژه در حوزه آموزشی انجام داده است؟
همه عزم ما در دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی، بعد از تفاهمنامهای که رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با وزیر آموزش و پرورش امضا کرد، این است که مدارس محیط زیستی را راهاندازی کنیم. منشور این طرح آماده است و ما مشغول کار روی شیوه نامه آن هستیم. هدف اصلی ما این است که در یک دوره بیست ساله بتوانیم همه فارغالتحصیلان مقاطع ابتدایی تا متوسطه را برخوردار از سواد محیط زیستی کنیم. علاوه بر این، ما کارگاههای آموزشی برای گروههای نخبه را آغاز کردهایم و به نویسندگان، کارگردانان، مستندسازان، تهیهکنندگان صدا و سیما، نمایندگان مجلس، امامان جمعه و… اطلاعات کافی در خصوص شیوههایی که این افراد میتوانند در آموزش محیط زیستی مردم سهیم و شریک باشند ارائه میدهیم. خوشبختانه و با توجه به همین تلاشها، امسال 37 کتاب درسی در مدارس ما تغییرات محتوایی کردهاند و محتوای محیط زیستی به آنها اضافه شده است. بر اساس تفاهمنامه میان سازمان محیط زیست و وزارت آموزش و پرورش، این وزارتخانه قبول کرده تا 56 هزار معلم خود را در اختیار ما قرار دهد تا آموزشهای محیط زیستی ببینند. ما قصد داریم از سال تحصیلی 95-94، 60 مدرسه را در 5 اقلیم کشور و در همه پایهها، بهصورت آزمایشی تبدیل به مدارس محیط زیستی کنیم و با آسیب شناسی نتایج حاصل از این طرح، آن را با قدرت و در کل کشور ادامه دهیم. این مدارس قرار است تجربههای زنده و میدانی در اختیار دانشآموزان قرار دهند. ما نمیخواهیم یک کتاب دیگر و امتحانی دیگر به کتابها و امتحانات دانشآموزان اضافه کنیم و سرنوشت این درس را به سرنوشت درسهایی مثل عربی و انگلیسی که همه میخوانند و کسی چیزی از این زبانها نمیداند تبدیل کنیم. ما میخواهیم بچهها عاشق طبیعت شوند و از شنیدن واژههایی نظیر جنگل، بلوط، میش، مرغ، یوزپلنگ و…، همان احساس مثبت را داشته باشند که بعد از شنیدن واژههایی نظیر مادر و پدر دارند.
آموزش نباید سرسری گرفته شود. وضعیت کنونی آلمان به عنوان کشوری که دارای قویترین احزاب سبز در جهان است، نتیجه بیش از 60 سال آموزشهای محیط زیستی است. پس آموزش، مهمترین اولویت ما است و در کنار آن نیز باید به معضلات اورژانسی محیط زیست پرداخته شود.
دولت یازدهم بدون شک نسبت به دولت پیشین اهمیت بیشتری به محیط زیست میدهد؛ ولی مشکلهای فراوان کشور در حوزه اقتصادی، سیاسی و… ممکن است این اولویت را در حاشیه قرار دهد. ممکن است بهصورت مصداقی به اقدامهایی که وزارتخانهها و نهادهای مختلف میتوانند انجام دهند اشاره کنید.
ما در شرایطی قرار داریم که باید در راستای افزایش اهمیت عمومی به محیط زیست، به بیش از تذکر دادن اکتفا کنیم. چرا بستن کمربند در کشور ما طی سالهای اخیر تبدیل به یک عادت شد؟ چون علاوه بر فرهنگ سازی، از سیاست جریمه نیز استفاده کردیم. آیا این مقررات سفت و سخت را در حوزه محیط زیست نیز اعمال میکنیم؟ این همان اقدامی است که نیروی انتظامی میتواند برای محیط زیست انجام دهد. این نهاد باید پاسدار قانون در حوزه محیط زیست باشد و با خاطیان برخورد کند. وسایل نقلیه شخصی و عمومی که دود میکنند و هوا را آلوده میکنند، کمپانیهایی که خودروهایی با نقص فنی تولید میکنند، تولید بنزین آلوده پتروشیمی با ترکیبات سرطانزایی که 5 برابر حد مجاز است، شکارچیان غیرمجاز، افرادی که طبیعت را به شیوههای مختلف آلوده و نابود میکنند؛ چرا نیروی انتظامی با آنها برخوردی نمیکند؟ مگر ما در اصل 50 قانون اساسی نمیگوییم که حفظ محیط زیست، لازمه حیات اجتماعی رو به رشد مردم ایران است و هر شخصیت حقیقی یا حقوقی که عملکرد او به تخریب غیر قابل جبران محیط زیست منجر شود، مجرم است و نیروی انتظامی با این جرایم برخورد کند؟ مگر از دست دادن ارومیه، بختگان و… تخریب غیرقابل جبران نیست؟
بسیاری از نهادهای مسئول در بحران کنونی محیط زیست، دولتی و حکومتی هستند و این حلقه بسیار به هم پیوسته است. برای مثال در بحث آلودگی هوا که به آن اشاره کردید، اگر نیروی انتظامی بخواهد با خاطیان برخورد کند باید در مقابل وزارت نیرو و صنعت و دهها شرکت و سازمان بایستد. شاید به همین دلیل است که بسیاری محیط زیست را حوزهای سیاسی توصیف میکنند. با وجود این چه اقدامهایی میتوان برای برون رفت از این شرایط انجام داد؟
این وضعیت زمانی بدرستی اصلاح میشود که مطالبه اصلاح این شرایط در جامعه ما وزن داشته باشد و خواست مردمی وارد این معادله شود. برای مثال دریاچه ارومیه را در نظر بگیرید. چرا دولت تا این حد به این موضوع اهمیت میدهد؟ چرا 15 هزار میلیارد تومان برای احیای این دریاچه بودجه تخصیص داده شده است؟ چرا نخستین مصوبه دولت تدبیر و امید، یک مصوبه محیط زیستی بود؟ به این دلیل که مردم با همه وجود در این حوزه ورود پیدا کردند و جامعه نسبت به تنشهای اجتماعی که ممکن بود تحت تأثیر بحران دریاچه ارومیه در غرب کشور بروز کند حساس شد. اگر مردم ما متوجه عواقب توجه نکردن به موازین محیط زیستی شوند، دولت نیز متعاقباً محیط زیست را جزو نخستین اولویتهای خود قرار خواهد داد. این اتفاق اکنون به دلیل شرایط معیشتی و اقتصادی مردم کشور ما در حاشیه قرار گرفته است و مردم ترجیح میدهند به کسی که شعار او رفع مشکل اقتصادی است رأی بدهند تا کسی که شعارهای محیط زیستی میدهد. ولی زمانی که مردم از آگاهی کافی برخوردار شوند و بدانند که محیط زیست چقدر میتواند در بهبود زندگی آنها و عزیزانشان در جنبههایی که حتی تصور آن را نیز نمیکنند تأثیرگذار باشد، به این مسأله اهمیت میدهند. به همین دلیل است که همه تلاش ما در دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست بر افزایش آگاهی عمومی در این حوزه متمرکز است.
نقش سازمانهای مردم نهاد محیط زیستی را در پیشبرد این هدف چقدر مهم میدانید؟
خوشبختانه سمنها در این خصوص بسیار عملکرد خوب و دلسوزانهای داشتهاند. زمانی که من در سال 92 وارد دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی شدم، تعداد سمنهای محیط زیستی ما 420 عدد بود. این در حالی است که این آمار اکنون به 764 عدد رسیده است. ما تلاش کردیم با برون سپاری و کاهش نگاههای امنیتی به حوزه محیط زیست، مردم را به صرف زمان و سرمایه خود در این حوزه تشویق کنیم و نرخ مشارکت را به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای بهبود، افزایش دهیم. اقدام مهم دیگری که ما مشغول انجام آن هستیم، آموزش محیط بانان است؛ آموزشی که سالها بود متوقف شده بود و محیطبانان ما از آموزشهای لازم در حوزه کنترل خشم، فنون مذاکره و حتی قدرت و فیزیک بدنی مناسب برخوردار نبودند.
همانطور که شما نیز اشاره کردید، این اقدامها باوجود مثبت بودن، بدون اصلاحات و حمایتهای قانونی قادر به موفقیت صد درصدی نخواهند بود. آیا شما در حوزه قانونگذاری نیز مذاکراتی داشتهاید؟ آیا میتوان در این خصوص به مجلس فعلی امیدوار بود یا باید منتظر انتخابات آینده ماند؟
ما به افرادی در حوزه قانونگذاری و اجرای قانون نیاز داریم که قاطعیت داشته باشند و حقیقتاً به محیط زیست اهمیت دهند. به طور مشخص یکی از جدیترین درخواستهای ما ایجاد دادگاههای محیط زیستی است تا در آن افرادی را که به جنایت علیه محیط زیست دست میزنند مجازات کنیم. در این دادگاه باید قاضی و هیأت منصفهای داشته باشیم که فهم اکولوژیک داشته باشند و قادر باشند قضاوت درستی از عواقب تصمیمهای غیرکارشناسی که به خسارتهای غیر قابل جبران به محیط زیست منجر میشود، بکنند. اگر ما با درک ضرورت وجود دادگاههای روحانیت، مطبوعات، پزشکی و… اقدام به تأسیس آنها کردهایم، باید از تشکیل دادگاههای محیط زیست نیز حمایت کنیم. ولی متأسفانه حمایت از سوی مسئولان در این حوزه و سایر برنامهها، بسیار کمرنگ بوده است. حتی زمانی که ما درخواست شمارهای 3 رقمی کردیم تا مردم بتوانند تخلفات حوزه محیط زیست را گزارش کنند، با این بهانه که شمارههای 3 رقمی مخصوص سازمانهایی با موضوعات مهم و خطیر هستند مواجه شدیم.
در کشورهای مختلف، اشخاص حقیقی و حقوقی دوستدار محیط زیست، با استفاده از ظرفیتهایی نظیر شهرت و محبوبیت به بهبود این حوزه کمک میکنند. چقدر امکان بهرهبرداری از این ظرفیتها در کشور ما وجود دارد؟
یکی از دلیلهایی که مردم ما رغبت نمیکنند فیلمها و مستندهای محیط زیستی را که در کشور ما تولید میشوند، تماشا کنند این است که افرادی که پشت دوربین تولید این آثار قرار میگیرند، قادر نیستند از این ابزار بهصورت کاملاً حرفهای و با اضافه کردن عنصر جذابیت استفاده کنند. چرا سریال «سیاره زمین»(مستندی در خصوص کره زمین که در صدر برترین سریالهای جهان قرار دارد) تا این حد موفق است؟ چون فردی نظیر «دیوید آتن برو» (مستندساز مشهور بریتانیایی) پشت این برنامه قرار دارد. چرا «عباس کیارستمی» و «رخشان بنی اعتماد» و سایر کارگردانان ما نباید فیلم محیط زیستی بسازند؟ بسیاری از افرادی که در کشور ما به عنوان روشنفکر شناخته میشوند، در حوزه محیط زیست هیچ کارنامهای ندارند. دشمن ما نادانی است و نادانی نیز حریف قدری است. اگر ما میخواهیم به جنگ این دشمن برویم، باید همه نیروهای جامعه وارد این نبرد شوند و از همه ظرفیتها نیز استفاده کنند. میخواهم صحبت هایم را با جملهای از «جبران خلیل جبران» تمام کنم. او میگوید: «سرمایه واقعی یک ملت، در اندوختههای طلا و مخازن نفت و گاز نیست، بلکه در توان یادگیری اوست». این توان همان چیزی است که سرمایه انسانی را میسازد و ما نیز باید برای حفظ سرمایه انسانی خود بکوشیم. چرا که ملتی که بتواند از سرمایه مردمی خود استفاده کند، به هر هدفی خواهد رسید.
من هر بار كه در مورد مدارس محيط زيستي و طيف نوين آموزش سبز مي خوانم؛ خوشحال مي شوم.
دست مريزاد پدر ِ آموزش سبز
سلام جناب درویش و خسته نباشین بابت همه زحمت هایی که میکشین و به عنوان یک انسان که روی زمین زندگی میکنه ازتون سپاسگزارم.
متنتون رو در مورد تنها راهکار حفظ محیط زیست خوندم و کاملا به جأ و حقیقتی است که بایستی انرژی و تلاش زیادی بابت اون صرف کرد.
من ۸ سال هست که دارم سفر میکنم و به مدارس میرم و کلاسهای آموزشی برای بچهها میزارم در مورد این مساله و تا به حال توی حدود ۱۳۵ مدرسه در ۴۰ کشور مختلف این کارگاهها رو داشتم.
در حال حاضر سویسام و به اتفاق یه تیم از دوستانم ( یک نفر از سویس، ۲ نفر از آمریکا) داریم یه مجموعه راه میندازیم که در جاهای مختلف دنیا کار آموزش داشته باشیم و همه تمرکز ما بر روی بچه هست.
اولین قدم برای من گسترش فعالیتهای این مجموعه در خود ایران است و با توجه به اینکه من هر سال میام ایران فرصت مناسبی هست برای ارتباطهای این فعالیت و هماهنگیهای اون.
اگه هر زمان فرصتی داشتین خوشحال میشم که با هم گپی بزنیم و بیشتر در این مورد صحبت کنیم و از تجربیات شما بهره بیشتری داشته باشیم در این زمینه.
سپاسگزارم و به امید دیداری
محمد
درود بر شما جناب تاجران عزیز. در خدمت هستم با کمال میل. موفق باشید.
درود بر شما جناب درویش گرامی و سپاس از تمام تلاشهایتان برای حفظ تنها سیاره قابل سکونتمان و این میسر نمیشود مگر با مشارکت احاد جامعه بعنوان یک مسئولیت اجتماعی و ایجاد دغدغه و اموزش به کودکان و امیدان اینده این مرزوبوم.
شارکت اتحادیه تعاونی مسکن نمونه رسا درجهت حفظ محیط زیست
منتشر شده در یکشنبه, 05 بهمن 1393 08:23 | | | بازدید: 2
مسولین اتحادیه تعاونی های مسکن نمونه رسا ، با ابتکار مدیریت شهری زیست محیطی ، اقدام شایسته ای در دعوت از مسولین دفترخانه اسناد رسمی به محل اتحادیه بمنظور جلوگیری از رفت امد تعداد 888 خانوار، مجتمع مسکونی پارسیا در محل اتحادیه حهت دریافت سند مالکیت خود حضور یافته، اقدام شایسه وقابل تقدیر دوستاران اوای طبیعت گردید
شرکت عمران ظفر کار شهرک شهید باقری
با ابتکار مدیریت شهری زیست محیطی ، اقدام شایسته ای در دعوت از مسولین دفترخانه اسناد رسمی به محل اتحادیه بمنظور جلوگیری از رفت امد تعداد 4000خانوار، مجتمع مسکونی در محل اتحادیه حهت دریافت سند مالکیت خود حضور یافته، اقدام شایسه وقابل تقدیر دوستاران اوای طبیعت گردید
ظ محیط زیست وظیفه همه ماست
منتشر شده در شنبه, 04 بهمن 1393 13:45 | | | بازدید: 5
حفظ محیط زیست دریاچه چیتگر (شهدای خلیج فارس ) وظیفه همه ماست
نماز گزاران دوستدار محیط زیست
مسجد مقدس زاده یکی از کانون های تاثیرگذار و مهم فرهنگی، اجتماعی در شهر ساوه از دهه های گذشته تاکنون بوده است.
اکثر اقشار متدینی که به این مسجد پا می گذارند از فرهنگ بالا یی برخوردار ند. این مسجد در جذب جوانان و نوجوانان نیز موفق بوده است.
محمد بهراد شکوری، دانش آموز کلاس هفتم دبستان المهدی ساوه، نوجوان ورزشکاریست که هر روز با دوچرخه اش به مسجد می آید، او مکبر مسجد است و حدود 5 سالیست که دوچرخه سواری میکند، محمد بهراد احتیاط های لازم را انجام میدهد، خداکند که برخی رانندگان جوان و بی توجه نیز مراقب عابران و دوچرخه سوارها باشند.
آقا ی ابوالحسن خالصی یکی دیگر از نماز گزاران متدین وقدیمی محل است که اهالی حدود 43 سال است ایشان را سوار بر دوچرخه می بینند، آقای خالصی تا حد امکان به جهت جلوگیری از آلودگی هوا و هم به جهت تامین سلامت و شادابی و انجام ورزشی سودمند،دوچرخه را جایگزین اتومبیل نموده و جز در موارد ضروری و همراه با خانواده از وسیله نقلیه اش استفاده نمیکند.
متاسفانه هوای شهر 210000 نفری ساوه بشدت رو به آلودگی است که یکی از عوامل آن استفاده از وسایل نقلیه موتوری است، ای کاش بیشتر هوای همدیگر را داشته باشیم و فرهنگ پیاده روی و استفاده از دوچرخه را جایگزین کنیم تا هم هوای سالم و تن سالم تری داشته باشیم.
وقتی کمی بیشتر با این خادم الحسین صحبت کردیم متوجه شدیم بشدت طرفدار پاکیزگی و حفظ محیط زیست است.به شوخی میگوید اگر کسی دید من به اندازه یک ته سیگار، زباله در کوچه و خیابان انداختم بیاید و 1 میلیون جایزه بگیرد!!!
آقای خالصی تاکنون 13 بار، حج و 17 بار عتبات مشرف شده است. در نظر ایشان، انسان هر قدر متدین تر باشد باید تمیزتر، با فرهنگ تر و پیرو واقعی اهل بیت باشد. در دین کامل اسلام به رعایت پاکیزگی و حفظ محیط زیست، سفارش زیادی شده است، چرا باید بعضی شهروندان، زبالهها ی خود را در کوچه و خیابان رها کنند؟؟!
انسان های با فرهنگ، هرگز به این گونه اعمال زشت دست نمی زنند. برای این نمازخوان ورزشکارو خادم الحسین ونوجوان عزیز محمد بهراد شکوری و خانواده های محترمشان طول عمر با عزت و سلامتی آرزو مندیم
ملاقات روز شنبه 20دی 93با این عزيزان و جمعی از نمازگزاران مسجد مقدس زاده.
مشارکت مردم و دوستداران محیط زیست خواست می شوددر صورت مشاهده هرگونه تخلف زیست محیطی مراتب را به محیط زیست شهرستان واستان خود اطلاع دهیم
گزارش جلسه شبکه محیط زیستی استان با مدیر کل محیط زیست
قای فرقانی پور مدیرعامل دوستداران و حافظان طبیعت ساوه و زرندیه به بررسی معضلات و مسائل محیط زیستی ساوه و زرندیه بشرح زیر پرداخت :
اداره کل محیط زیست می بایست به نقش مشارکت مردمی و نیروهای بالقوه ای که سرمایه و بازوی محیط زیستند اهمیت دهد. متاسفانه بسیاری از هزینه ها صرف منطقه 70 قله و میقان می شود و بودجه ای برای سایر مناطق باقی نمی ماند. مناطقی از بخشهای خرقان و نوبران ، 4 سال است شکار و تیر اندازی ممنوع شده اما از لحاظ نیرو و امکانات این مناطق با قبل و بعد تفاوتی نکرده اند، پاسگاه محیط بانی نوبران هنوز کلنگ نخورده، و دو سال نیم پس از کلنگ زنی پاسگاه محیط بانی رازقان، هنوز اعتباری برای ساخت تخصیص نیافته. منطقه کوه سفید سد ساوه استعداد شکار و تیر اندازی و حفاظت ویژه با توجه به گونه های باقیمانده کل و بز و پلنگ را دارد در منطقه خرقان هم کاراکال ، سیاه گوش و قوچ میش و گونه های قابل توجهی وجود دارد که نیاز به توجه ویژه محیط زیست و اداره کل را دارند.
جای گردهمایی های فصلی و تشویق از فعالان محیط زیست خالی است ، همین طور می بایست هدایای فرهنگی برای فعالان و همیاران و جوامع محلی در نظر گرفته شود،تا کنون خبری از اینها نبوده دوستداران و حافظان طبیعت از جیب خودشان هزینه کرده اند… اداره زرندیه در حد نمایندگی است می بایست ارتقاء یابد…آلودگی هوا در شهرستان ساوه پدیده ای جدی است و دستگاه سنجش آلودگی می بایست به نمایشگر مجهز شود فعلا فاقد این دستگاه است… مجتمع مدیریت فناوری پسماند در آزاد راه ساوه مشکل محیط زیستی دارد…کارخانه نیترو آموت در جاده قدیم ساوه زرندیه بسیار آلوده کننده است…باشگاه تیراندازی ساوه غیر فعال است که در صورت فعالیت می تواند بسیاری از شکارچیان را به این ورزش سودمند، بجای شکار حیوانات سوق دهد.سپس آقای ایزدی از شهر کمیجان به ایجاد نیروی واکنش سریع برای حفظ محیط زیست اشاره کردند بعد ازآقای ایزدی خانم ملکی از شازند مشکلات مربوط به حوزه شازند را مطرح نمودند.
آقای دکتر انصاری به سئولات و درخواست های مربوط پاسخ و توضیحاتی ارائه نمودند،که برخی موارد در صورتجلسه شبکه برای پیگیری بیشتر آمد، تلاش برای ارتقاء منطقه پیرحیدر به شکار و تیراندازی ممنوع و اقدام برای ارتقاء چارت سازمانی محیط زیست استان به 371 پست و… مشکلات کارخانه آلومینیوم، سوخت مازوت نیرو گاه شازند و هوای آلوده اراک نیز از مسائلی بود که آقای مطیعی زاده به آنها اشاره داشتند.
در پایان جلسه از آقای دکتر محمدی به جهت زحمات ایشان در شبکه محیط زیستی استان تقدیر بعمل آمد
با سلام خدمت جناب آقای مهندس درویش
چندی پیش یکی از فامیلامون از لندن برگشته بود ابران داشتیم در مورد تفاوت فرهنگ در ایران و انگلستان صحبت می کردیم که خاطره ای رو برام تعریف کرد. فکر کنم بااین موضوع ارتباط خوبی داره: ایشون تعریف می کرد که یک بار با چند تا از دوستای ایرانی داشیم تو خیابون راه می رفتیم که به یک درخت گردو رسیدیم و همگی رفتیم سراغ گردوها، داشتیم گردو می چیدیم که چند تا شهروند انگلیسی اومدند و بهمون گفتند که شما حق ندارین این گردوهارو ببرین ما هم علتش رو جویا شدیم گفتند که این گردو ها سهم سنجاب هاست و شما دارین به اونا حسانت می کنند.
به نظر من باید درس های محیط زیستی و فرهنگ سازی ار همون اول ابتدایی آموزش داده بشن.
با تشکر
محمد
سلام
هدفی که در پیش گرفته اید بسیار عالی است در آن جلسه که در اردوگاه آموزشی محیط بانی حضور داشتید متوجه روشن فکری شما شدیم و بسیار دوست دارم دوباره پای صحبتهای شما بنشینم ویاد بگیرم ولذت ببرم
ای کاش مانند شما هم در همه استانها بودند
ممنون حسین آقا. خوشحالم که چنین بازخوردی داشته سخنانم در بین محیط بان های عزیز وطن. درود …
انجمن پیام اوران نظم انسانی
نظم اجتماع اسایش
-نظم زیبایی می آفریند
-قانون اساس جامعه متمدن است
-فایده نظم .ارامش وایمنی است
-رعایت قانون نظم وارامش می افریند
هیچ فردی نباید به دلیل بی نظمی اسیب ببیند
-به دلیل بی نظمی نباید کسی امکان سوء استفاده
[email protected]
اصل 50 قانون اساسی درباره “حفاظت از محیط زیست” چه ميگويد؟
در اصل 50 قانون اساسي آمده است:«در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست كه نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود. از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن كه با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا كند، ممنوع است.»
اقدامات اساسی با پدیه خشکسالی
1- طرح جداسازی اب اشامیدنی ازسایر مصارف
2- طرح جمع اوری فاضلاب -تصفیه پیشرفته واستفاده مجدد از ان
3- طرح استفاده بهینه از اب در کشاورزی
4- طرح استفاده بهینه از اب در صنعت
5- قانون قوی جلوگیری از الودگی اب
6- اموزش وفرهنگ سازی و دریافت واقعی قیمت اب ازمصرف کننده
اموزش/ایدههای مهربانی (به تکمیل لیست کمک کنید)
ان الله یحب المحسنین
(دکتر مصطفی نیک اقبال)
ایدههای مهربانی (به تکمیل لیست کمک کنید)
– کمک به پدر: رساندن پدر به سر کار یا جایی که می خواهد برود. کار برایش انجام دادن. ماشینش را کارواش بردن و سرویس کردن. کار بانکیاش را انجام دادن. ماساژ دادن.
– افطار دادن، اطعام کردن: افطار درست کنیم مانند ده پانزده تا ساندویچ با ساندیس؛ ببریم حین افطار بین مردم تقسیم کنیم. روی تقسیم کردنش وقت بگذاریم و با اشراق بفهمیم به چه کسی بدهیم. مثلاً به رفتگر، فقیر، کسی که در صف اتوبوس مانده و افطار ندارد و… برای همکاران غذا یا تنقلات ببریم. وقتی که برای سر زدن منزل یکی از دوستان یا ارحام میرویم با خودمان غذا ببریم.
– شاد کردن دلها: چند جعبه شیرینی بگیریم و ببریم بهزیستی یا سرای سالمندان یا محل نگهداری جانبازان میانشان تقسیم کنیم. هدیه دادن یک شاخه گل به دوستان یا همکاران در محل کار. شیرینی خریدن برای کارگران محل.
– مرگ آگاهی: بریم بهشت زهرا در قطعات جدید که قبر کندهاند توی یک قبر بخوابیم و به یاد روزی بیفتیم که میمیریم، به یاد روز مرگ و قبر، روزی که آنجا سرای تنهایی ماست.
– گرداندن دیگران: پدر، مادر، بچههای فامیل یا سالمندان فامیل را به گردش ببریم: پارک، سینما و…
– کارگری: برویم خدمت کنیم در جایی که هیئت یا مجلس دارند و دارند غذا درست میکنند، شاگردی و کارگری کنیم، سفره را پهن کنیم و جمع کنیم و ظرفها را بشوئیم. تا آخر کار پایه باشیم وسطش نگذاریم در برویم.
– خدمتکاری در خانه: خانه مادر، همسر، سالمندی از فامیل را نظافت کنیم. تی بکشیم، جارو بکشیم، شیشهها را تمیز کنیم، دیوار را دستمال بکشیم، کابینتها را بیرون بریزیم و نظافت کنیم، توالت را بشوییم و…
– شبی با پدر و مادر: یک شب به مادر بگوییم غذا درست نکند و از بیرون غذا بگیریم و بیاوریم با پدر و مادر بخوریم. شب را با آنها بگذرانیم با پدر تلویزیون نگاه کنیم برایشان بچگی کنیم.
– بخشش غیر ضروریات: وسائل، لباسها، کتابها، اسباب بازیهای غیرلازم را بسته بندی کرده به خیریههایی که به این منظور است بدهیم. عقب ماشین خودمان یک ظرف ایمن پر از بنزین داشته باشیم تا به ماشینی که بنزینش تمام شده است بدهیم.
– صله رحم: سر زدن به یکی از فامیلها به خصوص آن که بیشتر انتظار دارد، تنها تر است، سالمندتر است، حق به گردن ما دارد. دست خالی نرویم. به معلمان و دوستان قدیمی تلفن بزنیم، ایمیل بدهیم و…
– هدیه کردن عبادت: یک سوره یا یک جزء قرآن را بخوانیم و به کسی تقدیم کنیم. نماز قضا بخوانیم به نیت کسی مثلاً کسی که حتی نمیشناسیماش و سالها قبل از دنیا رفته. خصوصاً مردگان بد وارث یا بی وارث
– محاسبه نفس: در این چند سال چه کردهایم؟ کی از ما راضی است؟ از کی کینه داریم و کی از ما کینه دارد؟ چند نفر را شاد کردهایم؟ برای چه کسی زدهایم؟( پا پوش درست کردهایم و صفحه گذاشتهایم)… کلاً چه غلطی کردهایم؟
– غمخواری: به درد و دل و چرت و پرت مردم گوش دادن و عشق نثار کردن…
– بچه شدن: برای بچهها وقت گذاشتن، به بچهها هدیه دادن، زمانی برای بازی با بچهها اختصاص دادن.
– نیکی به حیوانات: غذا دادن به حیوانات به کمک یک کودک برای پرندگان آشیانه بسازیم.
– رانندگی: چند ساعتی نذر کنیم برای خدا در شهر بچرخیم و مردم را به مقصد برسانیم و پول نگیریم بگوییم مسیرم بود.
– مقداری بیسکویت و آبمیوه بخریم و در شهر بگردیم و میان فقرا تقسیم کنیم.
– کار اصلی انبیاء، هدیه کردن معرفت و آگاهی: مطلبی کارگشا که ما را به عملی زیبا تشویق کرده یا تغییری در آگاهی ما ایجاد کرده به دوستان نزدیک خود ایمیل یا اس ام اس کنیم.
– همکاری و همدلی: برای یک مراسم مذهبی و نذری، دوستان و آشنایان را به کار گیریمو با هم غذا درست کنیم و میان خانوادهها تقسیم کنیم. در ضمن کار میفهمیم تهیه غذا چقدر سخت است و اسراف نباید کرد.
– صدقه دادن: کمی به هرکسی بخشیدن، حین صرف غذا (چون غذا خوردن بدون شریک کردن فقرا مکروه است) پس مبلفی کنار بگذاریم به عنوان صدقه ی سفره.
– دعا برای دیگران: برای اولین کسی که به ذهنمان آمد هفت آیت الکرسی بخوانیم.
– خدمت به نیکان: دستشوییهای مسجد یا امامزاده را بشوییم. کفشهای مجلس را مرتب کنیم.
– کاشتن درخت: هرکسی در زندگیاش لااقل باید یک درخت بکارد. در گلدان یا باغچه همسایه گل بکاریم.
– بخشی از هزینه تحصیل کسی را بر عهده گرفتن.
– برای آموزش و تدریس در مدارس محروم داوطلب شدن.
– در مکانهای عمومی مثل درمانگاه، مدرسه، فرودگاه، پارک؛ لااقل همان توالتی را که استفاده کردهایم تمیز بشوییم.
– چند ساعت از وقتمان را گذاشته و بچه یکی از آشنایان را نگه داریم تا والدین او به کارهایش برسند.
– یک روز در ماه را در اداره یا محل کار، روز نیکوکاری نام بگذاریم و کمکهای همه را برای نیازمندان جمع آوری کینم.
– مهمانی بدهیم
– دست خالی جایی نرویم. به دیدن دوستان که میرویم برایشان میوه تازه ببریم.
– حداقل روزی یکبار دیگران را تحسین کنیم. به هرکسی که در روز میبینیم یک حرف قشنگ بزنیم. خوش خلق باشیم. لبخند بزنیم تا از بودن با ما یا دیدن ما شاد شوند. دیگران را در آغوش بگیریم.
– قدر دان بودن: از معلمانمان قدردانی کنیم. لااقل یک یادداشت تشکر برای کسی بنویسیم که به طریقی مثبت بر زندگیمان تاثیر گذاشته است. برای پدر یا مادر یادداشتی بنویسیمو بگوییم چرا اینقدر برایمان ارزش دارند.
– به فرزندانمان ابراز محبت کنیمو به او بگوییم چرا دوستش داریم.
– خون اهدا کنیم.
– جای پارکمان را به راننده دیگری بدهیم.
– به پیکی که برایمان چیز آورده یک خوردنی خوشمزه بدهیم.
– ماشین دیگران را بشوییم
– برچسبهایی که دیوار همسایه را زشت کردهاند تمیز کنیم.
– با دوستان برای پاکسازی و تمیز کردن فضای سبز برویم
– به گارسن یک انعام فوق العاده بدهیم
– در را برای دیگران باز کنیم.
– یک دسته گل روی میز یکی از همکارانمان که رابطه چندان خوبی با او نداریم بگذاریم.
– با یکی از اعضا خانواده که جدا زندگی میکند تماس بگیریم و حال او را جویا شویم.
– برای انجام تعمیرات خانه فرد سالخوردهای که تنها زندگی میکند داوطلب شویم.
– برای بچههای مهدکودک نزدیک خانهمان اسباب بازی ببریم.
– با دانشآموزی که تازه به مدرسه وارد شده یا یک همکار تازه وارد دوست شویم.
– با فرستادن یک ایمیل یا یک هدیه کوچک برای یکی از دوستانمان که خیلی وقت است با او در تماس نیستیم دوستی را تازه کنیم.
– زبالههای اطراف را جمع آوری کنیم.
– لباس اعضا خانواده را برایشان اتو بزنیم.
– به دوستان پیشنهاد دهیم که فرزندش را به کلاس ببریم
– یکی از دوستان قدیمی خود را پیدا کنیم و با او قرار بگذاریم.
– لیستی از کارهایی که میتوانید برای رواج مهربانی در دنیا انجام شود، تهیه کرده و از دوستی بخواهیم که او هم این کارها را بکند با لیستها را با هم عوض کرده و هر ماه یکی از کارها را انجام دهیم.
– کاشتن درخت: هرکسی در زندگیاش لااقل باید یک درخت بکارد. در گلدان یا باغچه همسایه گل بکاریم.
Read more: http://mohammaddarvish.com/desert/archives/9469#ixzz3Rbr790gW
رفع مشکلات زیست محیطی کشور همت جهانی نیاز دارد با مشارکت مردم NGO وهمت دولت وسازمان محیط زیست خارج ار کشور مطالعه وپزوهش و اجرای طرخ ها به مرحله اجرا گداشته شود
1- فراوانی اب در عراق ورهاشدن زمینهای بدونه استفاده…
2- مهار بیابان زدایی در ایران نیاز به مطالعه ورنامه دارد
3-مشارکت علمی وکاربردی کشورها همسایه وویگران دارد
4- مشارکت مردم NGO وهمت بین بخشی دولت با مطالعه واجرای طرحها توسعه پایدار دارد
دوستداران اوای طبیعت
منتشر شده در چهارشنبه, 06 اسفند 1393 16:24 | پرینت | ایمیل | بازدید: 0
بنابر اعلام دفتر اجتماعی سارمان مردم نهاد استانداری استان تهران موافقت با مجوز قانونی سازمان مردم نهاد با نام (دوستداران اوای طبیعت) انشا الله با همت کلیه دوستدان که موفق به عضویت در این سازمان مردم نهاد (دوستداران اوای طبیعت ) بتوان به شاخص های جهانی محیط زست EPI و شاخص سازمان جهانی بهداشت WHO درسطح استان تهران – کشوز – جهان برسیم
دوستداران اوای طبیعت http://www.ngo22.ir
چگونه بچه ها می توانند دوستدار محیط زیست باشند؟
چهارشنبه … 1391.03.24
چگونه بچه ها می توانند دوستدار محیط زیست باشند؟
این مطلب را ایرج مومنی زاد، آموزگار مدرسه راهنمایی نمونه دولتی ديّر، برای آشنا کردن کودکان با راه های ساده حفاظت از محیط زیست و بازیافت نوشته است:
بچه ها، می دانید که با وجود برنامه های گوناگون درباره ی حفظ و نگهداری از محیط زیست مان، بایدها و نبایدها و تعهدهایی در این زمینه، هنوز اتفاقات بدی برای محیط زیست مان می افتد. گویی به نظر می رسد که بزرگسالان فقط حرف می زنند و کاری صورت نمی دهند. سیاره مان – زمین – اکنون بیشتر به کمک تان نیاز دارد.
شما می توانید برای داشتن محیط¬ زیست بهتر، کارهای بسیاری انجام دهید. در کمک به حفظ و نگهداری از منابع، طبیعت و فضایی که در آینده می بایست در آن نفس بکشید، بهتر است محیط زیست را دوست بدارید. اما چگونه؟
شما می توانید دوستدار محیط زیست باشید، اگر:
از این که نشان دهید دوستدار محیط زیست هستید، نترسید.
برخی از مردم ممکن است از سر ناآگاهی و نداشتن درک درست از کارهای خوب تان پیرامون محیط زیست، شما را مسخره کنند. در این مواقع، جدی، اما مودبانه، به آن ها بگویید که ما بچه ها به سیاره مان زمین اهمیت داده و خواستار محیط زیستی امن و سالم برای زیستن هستیم.
به برنامه های زیست محیطی و بنیادهای نیکوکاری هدیه دهید.
پولی هر چند اندک برای کمک به برنامه های زیست محیطی و بنیاد های نیکوکاری (امور خیریه هدیه) کنید. فقر یکی از مهم ترین عوامل مشکلات زیست محیطی است. با کمک به بهتر شدن زندگی مردم فقیر، شما به حفظ و نگهداری محیط زیست کمک می کنید. برای نمونه، کمک به یک بنیاد نیکوکاری که هدفش تشویق مردم فقیر به داشتن باغچه هایی بدون مواد شیمیایی- برای تامین مواد غذایی خود – است، می تواند به تامین غذای سالم و محیط زیست پاک کمک کند.
لوازم خانگی برقی را خاموش کنید.
اگر به لوازم برقی نیازی ندارید آن ها را خاموش کرده و یا دو شاخه را از برق بکشید.
بازیافت کنید.
به چیزهایی که می توان دوباره از آن ها استفاده کرد، توجه کنید؛ اشیائی مثل بطری ها، جعبه ها و قوطی ها. با دقت به آن ها، می¬توان متوجه شد که از چه چیزهایی می توان دوباره استفاده کرد و کدامیک این کاربرد را ندارند.
در مصرف آب صرفه جویی کنید.
با به کاربردن دوش ها و شیرهای ظرف شویی و روشویی مناسب می توان در مصرف آب صرفه جویی کرد. از پدر و مادر خود بخواهید تا دوش ها و شیرهای کهنه را که چکه می کنند تعویض کنند.
زباله تولید نکنید.
به جای تولید زباله، بهتر است چیزهایی را که می توانید دوباره از آن ها استفاده کنید، دور نریزید. زباله چیز ناخوشایندی است و سبب تجمع حشرات و جانوران موذی خانگی می شود.
درخت بکارید.
گونه های گیاهان بومی – گیاهان منطقه ی خود – و دیگر گیاهانی که منبع تغذیه و پوشش برای محل زندگی حیوانات منطقه تان است، بکارید. از پدر و مادرتان بخواهید به جای چمن، گیاهان بومی و یا گونه هایی که به آب کمتری نیاز دارند، بکارند.
در برنامه های زیست محیطی مربوط به انرژی در مدرسه فعال باشید.
از مدرسه تان بخواهید برنامه هایی درباره ی استفاده ی بهینه از آب و دیگر انرژی ها و روش های درست زندگی اجرا کند.
به سایت های اینترنتی مناسب برای آگاهی و پیشنهادهای دیگران درباره ی محیط زیست مراجعه کنید.
شاید شما فکر کنید، تنها گروه محدودی نگران سیاره مان – زمین – هستند، اما این فکر اشتباه است. اینترنت را که بگردید می بینید که آدم های بسیاری از محیط زیست، حفظ و نگهداری آن می نویسند، اما به یاد داشته باشید که به دقت و با کمک پدر و مادرتان در اینترنت جست و جو کنید.
برگردان: ایرج مومنی زاد
ویراستار: گروه ویراستاران کتابک
منبع: http://www.wikihow.com