ساعتي پيش چهارمين نشست علمي انجمن اعضاي هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع با عنوان: «چالشهاي صنعت سدسازي با تأكيد بر اثرات متقابل آن بر بخش منابع طبيعي» پايان گرفت. همايشي كه به خاطر حضور در آن، استاد احمد آل ياسين خود را از هزاران كيلومتر آن سوتر (فلوريداي آمريكا) خود را به باغ گياهشناسي ملّي ايران رسانده بود. همچنين، آقاي دكتر محمّدجعفر ملكزاده، رييس كميسيون آب سازمان آب منطقهاي استان فارس، از ديار حافظ آمده بود و البته برخي از نمايندگان تشكلهاي مردمي لفور – بهشت مازندران – نيز كه از مصيبت سد البرز به تنگ آمده بودند، خود را به تالار اجتماعات مؤسسه متبوع رسانده بودند.
در مجموع اگر بخواهيم، حاصل دو سخنراني 40 دقيقهاي استاد احمد آل ياسين و سركار خانم فاطمه ظفرنژاد را به همراه بيش از 70 دقيقه مباحث مطرح شده از سوي حاضران در يك جمله خلاصه كنم – هر چند كه كاري بسيار دشوار خواهد بود – شايد بتوان گفت: سد، يكي از گزينههايي است كه ميتواند با رعايت همه جوانب و براي مديريت بهتر آب در سرزمين پيشنهاد شود، به شرط آنكه هيچ گزينهي ديگري وجود نداشته باشد. به ديگر سخن، همان گونه كه در پيشاني اين يادداشت نيز آمده است، سدهاي بزرگ مخزني، آخرين گزينه براي آباداني هستند نه نخستين آن!
در يادداشتهاي بعدي، بيشتر از اين همايش خواهم نوشت.
منتظر شماییم در وبلاگ سیاسی یک خط کوتاه……….نظر یادتون نره……
http://www.1-.blogfa.com
چون خجالت می کشد هر روز و شب ماه از شما
خویش پنهان می کند هر گاه و بی گاه از شما
گاهی اما سایه ات را می برد روی درخت
می نویسد با قلم یک خط کوتاه از شما
نشاني شما راه به جايي نمي برد رفيق! مي برد؟