گمان برم آن روز كه رئيس ستاد حوادث غيرمترقبهي وزارت كشور، پس از بازديد از سواحل آسيبديده از طوفان گونو – طوفاني كه نظير آن در طول دست كم 60 سال گذشته ثبت نشده است – در جنوب كشور و خطاب به نمايندگان رسانههاي گروهي اعلام داشت: «خسارتهاي وارد شده ناشي از طوفان گونو، بيش از مجموع بودجهي سال جاري اين ستاد است.» زماني بود كه دولتمردان و كلاننگران برنامهريز كشور براي نخستينبار به عظمت عقوبتهاي ناشي از فرآيند تغيير اقليم و «گرمايش جهاني» در ايران پي بردند. موضوعاتي كه هيچگاه حاضر نشدند در عاليترين سطح تصميمگيري خود را درگير آن كنند! كافي است به ياد آوريم كه در كنفرانس ريو (1992)، ايران در سطح معاون اوّل رئيسجمهور (حسن حبيبي) شركت كرد، در حالي كه بيش از 80 رهبر جهان در آن اجلاس گردهم آمده بودند و در اجلاس 2002 (كيپتاون) آفريقا نيز، با چند پله نزول، در سطح رئيس سازمان حفاظت محيط زيست (معصومه ابتكار) در اجلاس شركت كرد؛ آن هم در زماني كه سيد محمّد خاتمي – دستكم در شعارها و گفتههايش – بيشتر از دولت قبلي به آموزههاي زيستمحيطي ارادت و توجه نشان ميداد! به هر حال، ميزان توجه ايران و پايبندياش به ملاحظات كلان و جهاني محيط زيست، چنان ضعيف ارزيابي شد كه اگر كشورهايي چون آمريكا و استراليا نبودند، آشكارا اسباب شرمندگي بيش از اينها فراهم ميشد! امّا خوشبختانه مواضع طبيعتستيزانهي دولت آمريكا و استراليا در مخالفت با پيمان كيوتو، سبب شد تا كسي به ايران و موضعگيري ضعيف آن توجه نكند.
امروز امّا روز ديگري است … و همان طور كه رهبران استراليا و آمريكا نيز ناچار به بازنگري در سياستهاي طبيعتستيزانهي خود شده و آشكارا به ابراز ندامت مستقيم و غير مستقيم از عملكرد خود پرداخته و ميپردازند؛ مشاهدهي رخدادهاي بيسابقه و ويرانگري چون گونو و طوفانهاي شديد در جنوب كشور، دورههاي طولانيمدّت خشكسالي و افزايش ميانگين دماي ايران – كه در سخنراني رئيس سازمان هواشناسي كشور در روز جهاني مقابله با بيابانزايي هم مورد تأكيد قرار گرفت – سبب شده كه چه بخواهيم يا نخواهيم، عواقب «گرمايش جهاني» را بيش از گذشته جدي بگيريم. موضوعي كه در «يك حقيقت ناخوشايند» به ملموسترين شكل ممكن مورد تأكيد قرار گرفته است.
در فرازي از اين اثر ماندگار، ميشنويم و ميبينيم كه بر بنياد پژوهشهاي بسيار دقيق دانشمندان و ديرينشناسان، در طول 650 هزار سال گذشته هيچگاه مقدار دي اكسيد كربن موجود در نيوار (اتمسفر) از مرز 300 واحد در ميليون (ppm) فزوني نگرفته بوده، در حالي كه همان طور كه در اين نمودار ميبينيد، هماكنون اين مقدار به نزديك دوبرابر رسيده و در صورت ادامهي روند كنوني تا 50 سال ديگر به بيش از سه برابر افزايش خواهد يافت!
اين در حالي است كه بر بنياد پژوهشها و ارزيابيهاي انجام شده در طرح توانمندسازي تغيير آب و هوا که تحت نظر پيمان تغيير آب و هواي سازمان ملل متحد و با استفاده از سناريوهاي مطرح شده توسط کميتهي بين دولتی تغيير آب و هوا يا IPCC) Internatinal Panel on Climate Change)، متشکل از يکهزار دانشمند هواشناس از 50 کشور جهان تهيه شده است (Emamhadi و Deljo، 2003)، اگر غلظت دي اكسيد كربن تا سال 2100 فقط دو برابر شود، دماي متوسط ايران به ميزان 5/1 تا 5/4 درجهي سانتيگراد افزايش خواهد يافت كه اين مسأله تغييرات محسوسي را در منابع آبي، ميزان تقاضاي کارمايه، توليدات كشاورزي و نواحي ساحلي به دنبال خواهد داشت؛ تغيير الگوي دمايي، كاهش منابع آبي، افزايش سطح درياها، تخريب نواحي ساحلي و بروز طوفانهاي شديد، از بين رفتن محصولات كشاورزي و غذايي، تخريب جنگل، تناوب و تشديد خشكسالي و تهديد سلامت شهروندان از اثرات زيانآور مستقيم تغييرات آب و هوا به شمار میروند. از اثرات غير مستقيم تغيير اقليم هم ميتوان به آسيبهاي اقتصادي ناشي از اقدامات مقابلهاي كشورهاي توسعه يافته اشاره كرد. مثلاً تنها در بخش كشاورزي سبب كاهش باروري بسياری از محصولات از جمله نشاء برنج، كاهش طول عمر ذرت، نارسي گندم و كاهش جوانهزني سيب زميني ميشود. از طرفي، تغييرات آب و هوايي با كاهش ميزان و زمان بارش، بر اساس دادههاي تاريخي، كاهش توليد گندم و پنبه را به دنبال خواهد داشت؛ به طوري كه خشكساليهاي اخير در محدودهي سالهاي 78-1377، كاهش 1050 هزارتن محصول گندم آبي و 2543 هزارتن محصول گندم ديم را سبب شد. اين نتايج نشان ميدهند كه دامنهي آسيبپذيری بخش كشاورزي ايران در برابر پديدهي تغيير آب و هوا کاملاً معنیدار است.
خوانندهي گرامي مهار بيابانزايي
وقتي شش سال پيش و در گزارش سال 2001 يونپ (برنامهي محيط زيست سازمان ملل)، به جهانيان هشدار داده شد كه پديدهي گرمشدن زمين در طول 50 سال آينده، ميتواند سالانه 304 ميليارد دلار خسارت به بار آورد (همشهري، ش 2362، ص 11)؛ بسياري فقط به آن گزارش خنديدند و آن را بينهايت بدبينانه توصيف كردند! ايرانزمين، 3/1 درصد از خشكيهاي جهان را در اختيار دارد، بنابراين، پيشبيني خسارتي 4 ميليارد دلاري ناشي از اين پديده، كمينهي انتظار ميتوانست باشد. اينك امّا ابعاد خسارتها و ژرفناي فاجعه بسيار بسيار بيش از آن گزارش ارزيابي ميشود، به نحوي كه به راحتي ميتوان گزارشي را كه زماني بسيار بدبينانه پنداشته ميشد، امروز در منتهاي خوشبيني فرض كرد!
اينك و در انتهاي اين پست از شما خوانندهي فهيم ميخواهم تا فقط به عناوين رخدادهاي خبري اقليمي در طول دو ماه گذشته در منطقه توجه كنيد:
– باران در كراچي 256 كشته برجا گذاشت؛
– توفان شديد در ايالت آندرا پرادش هند 45 نفر را كشت و دهها هزار نفر را بيخانمان كرد؛
– 90 شهر كشور با مشكل تامين آب مواجه هستند؛
– همچنان منتظر گونو باشيد (دکتر عزيزي معاون پژوهشي دانشکده جغرافياي دانشگاه تهران: از نظر كلي براي مناطقي مانند ايران وقوع اين پديده بسيار نادر است، چون موقعيت كشور ما و آرايش خشكيها در اين منطقه به سادگي اجازهي ايجاد چنين سامانهاي را نميدهد؛ اما با توجه به تغييرات اقليمي و گرم شدن كرهي زمين، امكان تكرار اين پديده به هيچ وجه منتفي نيست)؛
– توفان گونو در حالي كشور را ترك كرد كه 21 كشته و مصدوم در استانهاي هرمزگان و سيستان و بلوچستان بر جاي گذاشت و برخي از روستاها را تا30 درصد تخريب كرد؛
– تركيه به استقبال تابستاني سوزان ميرود كه در طول 400 سال گذشته بيسابقه بوده است.
– موج هوای گرم جنوب اروپا را فرا گرفته و درجه حرارت در بسیاری نقاط به بالای 40 درجه سانتیگراد رسیده است.در کالابریا، ساردینیا و سیسیل واقع در ایتالیا 25 مورد آتش سوزی در جنگلها رخ داده است.
– يک درياچه در شيلي ناپديد شد (يك درياچه در جنوب شيلي بهطور اسرارآميزي ناپديد شد. ناپديد شدن اين درياچه موجب بروز حدس و گمانهايي شده است مبني بر اينكه زمين دهان باز كرده و آن را بلعيده است. اين درياچه در منطقه «ماگالانس» در «پاتاگونيا» قرار داشت و مساحت سطح اين درياچه بين چهار تا پنج هكتار بود. «خوان خوزه رومرو» مدير منطقهاي «شركت ملي جنگلداري شيلي»گفت كه آنها ماه مارس در اين منطقه گشت زده بودند و همه چيز عادي بود. دوباره ماه مي به آنجا رفتند و با كمال تعجب ديدند كه درياچه كاملا ناپديد شده است. چند تكه بزرگ يخ و يك شكاف بزرگ تنها چيزهايي هستند كه در بستر خشك اين درياچه باقي ماندهاند. بهنظر ميرسد يك زمينلرزه در اين منطقه، شكافي در زمين اين منطقه ايجاد كرده كه مانند چاهي آب درياچه را در خود فرو برده است).
در همين ارتباط
– آنچه از گونو یاد گرفتم!
– پیشترها در هنگام شنیدن اخبار گردبادهای ینگه دنیا، پیش خودم فکر میکردم که چرا این منطقهی ما اصولاً مشکل ویژهای با گردبادها و طوفانها ندارد؟ جوابم را امسال گرفتم!
پيوست:
جناب درویش عزیز
با تشکر از محبتتان
درمورد تاریخچه روز درختکاری متاسفانه مطلب موثقی ندارم. نکته جالبی است تلاش می کنم تا اطلاعات بیشتری دراین مورز بیابم.
وو…در مورد این نمودار و غلظت 300 میلیون پی پی ام در واحد هواواقلیم خونده بودیم…جالب بود که استاد گفته بود که از این مقدار بالاتر نمی رود…حالا ببینید کار دنیا به کجا رسیده….بیچاره زمین….
موفق باشید
موفق باشید جناب درویش…
سلام استاد
ممنون از پیامتان.خواهشمندم در صورت امکان خبر راهاندازی صفحه محیط زیست اعتماد را پوشش دهید. به یقین حضور دوستان و اساتیدی مانند شما در کنار بنده علاوه بر قوت قلب راه را برای بیراهه رفتن مسدود میکند.در ضمن می خواهم در تعامل با دیگر دوستان مهمترین معضلات مشكلات محيط زيست را جمع آوري كنم تا به بهترين شكل ممكن به راهكارهاي مقابله با آنها يا حمايت از آنها برسيم.
سلام جناب….
اخبار رو که دنبال می کنیم هنوز آثاری از این طوفان هست….یا شاید بهتره بگیم پس طوفان!!!
یه سوالی داشتم آیا اعمال روش ها و مدیریت های غلط بر خاک می تواند بر بروز چنین حوادثی خیلی موثر باشه؟
راستی جناب خبر خوبی در مورد خاک شناسی ایران دارم….نظرتان را دوست دارم بشنوم….ممنون می شوم سر بزنید…
موفق باشید
این عکسها بدون ذکر منبع در وبلاگ شما گذاشته شده است حق مطلب را ادا نمایید عکاس خبرگزاری فارس در قلعه گنج کرمان
پاسخ:
شوخي مي فرماييد؟! زيرنويس عكسها كه مشخص است! عكاس نيز آقاي حميد صادقي هستند.
موفق باشيد.