در هفتهاي قرار داريم كه قرار است، وبلاگنويسان و وبلاگخوانان فارسيزبان بيشتر با تهديدي به نام «گرمايش زمين» آشنا شوند. از همين رو، سوّمين موج سبز وبلاگستان به پرداخت عقوبتهاي جهانگرمايي در سدهي پيش رو اختصاص يافته است.
يادمان باشد، جهانگرمايي در شمار مهمترين موانع سد راه حصول به توسعه پايدار و دستيابي به رفاه ملي است، با اين وجود، در برنامهي كمتر تشكل عمدهي سياسي كشور، ميتوان ردپايي از ملاحظات مبتني بر محيط زيست و مهار جهانگرمايي را مشاهده كرد. از همين رو، اهميت ظرفيتسازي اطلاعاتي در اين حوزه دوچندان مينمايد.
چنين است كه يادداشت پيشرو جان ميگيرد؛ يادداشتي كه با تحليل انديشههاي فرزانگاني چون لستر تارو در خارج و حميد طراوتي در داخل كشور، ميكوشد تا با زباني ساده، وخامت كمتوجهي به جهانگرمايي را بازتاباند.
وقتي سر ديويد كينگ، مشاور ارشد توني بلر- نخستوزير سابق انگلستان – برخي از ستادههاي حاصل از پژوهشهاي خويش و گروه ارشد تحت سرپرستياش را اعلام كرد، بسياري از ديرباوران نيز نگران شدند، چه رسد به دانشمنداني كه از سالها پيش خطر گرمايش جهاني را گوشزد كرده بودند.
بر بنياد مطالعات كينگ، رابطه بین میزان دی اكسید كربن نيوار و گرمای كره زمین در 740 هزار سال گذشته به روشني و شفافيت آشكار شد. دانشمندان گروه كينگ توانستند براي نخستين بار تا ژرفاي 3 كیلومتري يخهاي جنوبگان نفوذ كرده و عمر لایههای مختلف را تعیین كنند. مهمتر آن كه توانستند غلظت دی اكسید كربن اين لايهها را نيز بسنجند. قدیميترین لایهي یخ مورد آزمايش، 740 هزار سال قدمت داشت. نتیجهای كه به دست آمد، آن است كه در تمام این740 هزار سال، غلظت دی اكسید كربن بین 200 تا 270 قسمت در میلیون، نوسان داشته و هیچ گاه بالاتر نرفته است. حال آن كه غلظت آن در سال 2004 میلادی 377 قسمت در میلیون بوده است! اين در حالي است كه در طول این 740 هزار سال، چندین بار عصر یخبندان روی داده و دوباره هوا گرم شده، اما در تمام سالهای عصر یخ، غلظت دی اكسید كربن حدود 200 باقي مانده و در گرمترین سالها نیز هیچ گاه از مرز 270 تجاوز نكرده است.
به زباني سادهتر، این مقدار (377 قسمت در ميليون) نه تنها در740 هزار سال گذشته سابقه نداشته، بلكه به باور بسياري از دانشمندان، احتمالاً از 55 میلیون سال پیش تاكنون هم بيسابقه بوده است!
اما مگر 55 ميليون سال پيش، زمين چگونه بوده است كه حالا بايد از شبيهسازي انسانساخت آن بترسيم؟!
55 میلیون سال پیش، كره زمین یك سیاره گرمسیری بود. قطب شمال و جنوب وجود نداشت و سطح دریاها 80 متر بالاتر از امروز بود. این شرایط برای حیات انسان مناسب نبود. در واقع این شرایط از بین رفت تا انسان توانست به وجود بیاید. ولي اكنون بشر با دست خود دارد مجدداً این شرایط ويرانگر و كابوسگونه را بازميآفريند. دريافتي كه بدل به یكی از جديترين كابوسهاي بشر قرن بيست و يك شده است. هرچند هنوز هم، بايد بپذيريم كه اگر به فضاي رسانهاي درون و برون كشوري دقيق شويم، ميزان عنايت و پرداخت رسانههاي ديداري، شنيداري، نوشتاري و مجازي به اين مهم، حتا همپاي موج رسانهاي حاصل از شهرآورد دو تيم فوتبال يا بسكتبال نيز نيست!
و اين درد بزرگ ماست …
يادمان باشد:
بنابه تحليل اطلاعات مربوط به درجه حرارت متوسط كره زمین كه از 128 سال پيش تا امروز انجام شده و بيش از 800 ایستگاه معتبر هواشناسي را در نقاط مختلف كره زمین پوشش ميدهد ( از سردترین نقاط كوهستانی و یخچالهای قطبی تا گرمترین نواحی استوایی)؛ از 1970ميلادي تاكنون درجه حرارت متوسط كره زمین 0.8 (هشت دهم درجهي سانتيگراد) اضافه شده است. تأملبرانگيزتر آن كه در تمامي طول این دوره، افزایش درجه حرارت در هر دهه از دهه قبل بیشتر بوده است. به نحوي كه 22 سال از گرمترین سالهای ثبت شده از 1980 بدین سو بوده و 6 سال از گرمترین سالهایی كه تاكنون ثبت شده در 8 سال گذشته رخ داده. همچنين، شش سال از این سالها ( 2002 و 2003 و 2005و 2006 و 2007 و 2008) همان سالهایی است كه در آنها تولید غلات شدیداً كاهش یافته است. درواقع، در هفت سال از هشت سال گذشته تولید جهانی غذا از تقاضای جهانی کمتر بوده و دولتها چارهاي نداشتند جز آن كه نیاز جهان را با برداشت از ذخایر غله تأمین كنند. به شكلي كه اکنون ذخایر جهانی غله به پایینترین سطح خود در چند دههي اخير رسیده و در نتیجهي آن، قیمت غلات افزایشي چشمگير یافته است. بنابراين، بايد بپذيريم كه كمبود شديد مواد غذايي و دو برابر شدن قيمت گندم و ذرت در سطح جهان ديگر يك رويداد موقتي نيست، بلكه يك روند شوم و كابوسي مرگبار است؛ كابوسي كه آزمندي و حماقت بشريت در عينيتبخشيدن به آن، بيشترين سهم را داشته است. حماقتي كه اگر مهار نشود، ممكن است عقربههاي زمان را به 55 ميليون سال پيش بازگرداند!
كافي است به روند افزايش ناامنيهاي جهاني متأثر از شناسههاي زيستمحيطي اندكي دقت كنيم:
در سودان ظرف 3 ماه نخست سال 2008 ، 56 كاميون حامل غله براي پناهندگان دارفور به سرقت رفت؛
در تايلند گرسنگان سارق، شبانه مزارع برنج را درو كردند؛
در پاكستان قيمت آرد دو برابر شده و هزاران نيروي مسلح نظامي به حراست از سيلوها گمارده شدهاند؛
در تركيه دولت از مردم خواسته از خريد برنج خودداري كنند؛
در مصر صف نانواييهاي دولتي بسيار طولاني شده و هر روز در صف زد و خورد ميشود؛
و دست آخر آن كه در پايتخت اقتصادي هند، بمبئي، رخدادي خونبار و بيسابقه تمامي خبرهاي جهان را به زير ميكشد …
محيط زيست ناپايدار، فقري پيشبرنده را به ارمغان ميآورد و فقر با خود تمامي شناسههاي بزهكاري و امنيتزدايي از جامعه را پيشكش خواهد كرد.
برای آگاهی بیشتر:
براي مطالعه بيشتر در باره كمبود مواد غذايي و آينده آن به كتاب “خارج از تحمل كره زمين” Outgrowing the Earth ” نوشته لستر براون و ترجمه دکتر حميد طراوتي رجوع فرماييد.
سیارة زندة ما در تمام طول حیات خویش به واسطة برقراری «بازخوردهای منفی» همواره تعادل خویش را حفظ نموده است و هرهنگام که آشفتگی کوتاه مدتی رخ داده، این مکانیزم آنرا به قرار بازآورده است.امروزه دانشمندانی بر این باورند که چرخة بازخوردی مثبتی توسط انسان ایجاد شده است که سرانجام خود او را از میان خواهد برد یا آنکه جمعیتش را تا حد بسیاری کاهش خواهد داد و آن چرخة « دانش ـ قدرت » است.
می گوییم «دانش» و نه «خرد» و گویا از این تا آن راه بسیاری است که اگر می خواهیم هنوز مسافر این سیاره باشیم، ناچار این راه نرفته را باید بپیماییم.
پاسخ:
جناب دكتر ناصري عزيز
تاكيد درستي است. بشر امروز شايد بتواند خود را “دانشمند” بنامد. اما هرگز اجازه ندارد كه خود را “خردمند” نام نهد.
مطلب بسیارجالبی بود
مثل همیشه نباید منتظر باشیم غربیها به ما راه و چاره نشان بدهند و دنیا را برای ما تعریف کنند. امروز فرصت خوبی است برای منتقدان محیط زیست ایرانی. کشور ما در این تخریب تاریخی محیط زیست کره زمین سهم بسیار ناچیزی داشته است. منتقدان محیط زیست کشور ما – در کنار دیدگاه انتقادی خود از نابسامانیهای محیط زیست کشور مان ٫باید در نظر داشته باشند که متأسفانه بیش از ۹۰ درصد تخریب محیط زیست کره زمین بدست کشورهای « متمدن » صورت گرفته و این تخریبها همچنان ادامه دارد. یک مثال از این تخریبها را در لینک زیر می تون دید.
A million tonnes of North Sea fish discarded every year
http://www.panda.org/news_facts/newsroom/news/index.cfm?uNewsID=149401
با درود بر جناب درویش عزیز…درویش محیط زیستی ها:-)
با سپاس از نوشته ی ارزشمندتان….
در مورد نوشته ی پیشین ام در تارنما و ابراز لطف جنابعالی باید در جواب سوالتان بگویم که با مشاوره با دوستان به این نتیجه رسیدیم افزایش مواد آلی در مناطق خشک و بیابانی ایران کاری تقریبا محال است مگر با صرف هزینه های بالا در بلند مدت…ولی به هر حال با افزایش پوشش گیاهی با استفاده از گیاهان بومی در درجه اول و سپس استفاده از کودهای سبز و ورمی کمپوست شاید بتوان از نظر تئوری کارهایی کرد ولی همانطور که می دانیم با کمبود آب روبرو هستیم و میکرو و ماکروارگانیسم های خاک و گیاه نیاز شدید به آب دارند…
به شما خواندن مقاله ی زیر را هم توصیه می کنم…
http://www.iranagrimagazine.com/official/1022/view.asp?ID=555594
امیدوارم توانسته باشم سوالتان را جواب داده باشم….
پیروز باشید
پاسخ:
مرد خاكي عزيز
ممنون از لطفت. درسته، افزايش ماده آلي خاك در مناطق بياباني كاري بسيار دشوار و گران است. راهكار ساده تر آن، كاشت گونه هاي گياهي هالوفيت و نظاير آن است كه با آن شرايط دشوار سازگار باشند.
موفق باشيد.
مطلب خیلی خوبی است و در عین حال اگر کمی خلاصه تر باشد خوانندگان بیشتری آنرا کامل می خوانند. با مطلبی درباره ترجمه نادرست صدا و سیما و ربط آن به قطع درختان به روزم.
درود بر شما
بلاه متاسفانه جها گرمایی اثار مخرب بسیاری را دارد چنانکه یکی از آثار مهم شروع انقراض یکی از رده های جانوری یعنی دوزیستان است که کمتر به چشم می آید اما تاثیر بسزایی در کنترل حشرات بخصوص در مناطق حاره ای کره زمین دارند. گرمای چند درجه ای زمین از دو سو موجب افزایش انقراض گونه های این جانور شده (چنانکه دانشمندان قرن اخیر را قرن انقراض این گروه با ارزش می دانند)، یک نا مساعد شدن و کاهش رطوبت و دیگری افزایش برخی قارچ های بیماری زا که به شدت بسیاری از گونه های دوزیستان را که در معرض بیماری و در نهایت انقراض قرار داده و حال آنکه تا چند 10 پیش این قارچ های بیماری زا مختص به مناطق حاره ای بوده و در آنجا با توجه به شرایط اکولوژیک این مناطق در یک تعادل با میزبان خود بسر می بردند. مهمترین اثر جهان گرمایی را می توان برهم خوردن تعادل بین محیط جاندار و بی جان دانست که موجب انقراض تعداد بی شماری از جانداران کره زمین خواهد شد.
سلامی دوباره
مطلبی رو در وبلاگم در مورد افزایش گرمای جو نوشتم که خوشحال می شم نظرتون رو در موردش بدونم