بنام خدا
۰۵/۰۳/۱۴۰۱
شبکه تشکل های مردم نهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور طی شماره ۷۹۱ بتاریخ ۲۳/۲/۱۴۰۱ گزارشی تکان دهنده و هشدار باش مسائل فاجعه بار منابع آبی کشور و نارسایی های مدیریتی آن را مورد بررسی و کالبدشکافی قرار داده است هر چند دیر هنگام و پس از “مرگ سهراب” اما انتشار آن مفید، قابل تقدیر و سپاسگزاری است.
در این نامه نگاه ویژه ای به تصمیمات فاجعه بار حفر چاههای جدید شده است و دیگر عوامل ایجاد بحران و تخریب برگشت ناپذیر سرزمینی ناشی از دست درازی غیرقانونی به منابع آبی از توجه به دور مانده ست.
ابَر ویرانگر دیگری بنام انتقال آب میان حوضه ای را می گویم که خود در مبدأ یکی از این رخدادهای هستی بر باد ده بوده ام و از نزدیک شاهد نابودی سرزمینی و تلاشی معیشت محلی مردمانش هستم، حفر تونل برای انتقال آب چشمه لنگان و خدنگستانِ فریدون شهر به زاینده رود که بیش از ۵۴ مزرعه و چند روستا و حدود ۶۰۰ خانوار را تحت تاثیر قرار داد و ۱۶ سال است کشاورزان و باغداران زمین گیر شده برای انتقال ۴۵۰ لیتر آب جبران خسارت مصوب کارگروه بر سر مزارع خسارت دیده پیگیر می باشند اما با تداول مدیریت ها بدفع الوقت گذشته است اگر چه ۳ سالی است کمتر از نیمی از آب خسارتی ۲۰۰لیتربرثانیه بصورت قطره چکانی به بخشی از مزارع انتقال میشود! و سال هاست مردم چشم براه اجرای تعهدات دولت و انتقال کامل آب جبران خسارت بر سر مزارع خسارت دیده می باشند.
احداث بند برای هدایت آب چشمه لنگان و خدنگستان به درون تونل بر روی رودخانه یلان، این رودخانه پر پیچ و خم و بیشه زار با برکت را خشکاندند و اکوسیستم آن را نابود و به دره سوخته تبدیل کردند، احداث سد تنظیمی، روستاهای سرداب بالا و مازه قلعه از توابع فریدون شهر را محو و نابود تا حیاط خلوتی برای سد مذکور باشد. تعطیلی مشاغل روستاییان و آوارگی مردمانش در حاشیه شهرها از پیامدهای آن می باشد. این در حالیست که هیچ یک از پروژه ها مجوز قانونی و پیوست محیط زیستی ندارند!!
“مگر می توان همچنان به مدیریت سرسری و باری به هر جهت در موضوع آب ادامه داد و با اصل موجودیت سرزمین و پایداری و تاب آوری کشور شوخی کرد؟ مگر میتوان در برابر چنین فاجعه بنیاد بر باد ده و ویرانگری زبان در کام گرفت و چشم ها رابست.”
هیچ کس نمی تواند مخالف تامین آب شرب مردم ایران در هر نقطه ای از کشور باشد. اما به بهانه تامین آب آشامیدنی و انتقال ده ها برابر استاندارد نیاز آب شرب مقصد و به قیمت ویرانی و نابودی مبدأ، احداث دریاچه تفریحی و گسترش کشاورزی گلخانه ای و تاسیس کارخانجات فولادسازی و تولید کاشی و سرامیک در سرزمین های کویری و بدمصرفی و پر مصرفی آب انتقالی کوههای زاگرس در مقصد نمی تواند توجیه پذیر و نادیده انگاشته شود.
انتظار می رود موضوع انتقال آب میان حوضه ای و پیامدهای ناگوار آن همچنین سدسازیهای بی حساب و کتاب و غیرضرور مورد توجه و مداقه دانشمندان دلسوز شبکه تشکل های مردمی محیط زیست و منابع طبیعی کشور قرار گیرد!
نصرت الله تواضع- عضو انجمن دوستداران طبیعت شهرستان فریدون شهر