خلأ اقتصاد اکولوژیک
چرا منابع طبیعی قربانی ساخت مسکن میشود؟
بخش نخست:
محمد درویش / کنشگر محیط زیست
🇮🇷 @darvishnameh
✍ مهمترین دلیلی که دولتها برای ساخت مسکنهای ارزانقیمت با اسمهای متعدد از جمله مسکن مهر یا مسکن ملی به سمت واگذاری اراضی ملی و منابع طبیعی میروند، این است که مالکیت منابع طبیعی در اختیار دولت است و دولت اساساً فکر میکند این منابع رایگان هستند و از این دست به دست دیگر میبخشد. منابع طبیعی و محیط زیست همیشه به شکل حیاط خلوت دولتها بوده است. دولتها فکر میکنند منابع طبیعی جزو مایملک آنهاست و آنها هر وقت خواستند میتوانند از آن بذل و بخشش کنند. حتی در مورد فضای سبز شهری چنین نگرشی دارند. چندی پیش در زمان آقای قالیباف که شهردار تهران بودند، تاکید شد که فضای سبزی که ما داریم برای این است که بعدها برای طرحهای توسعهای از جمله ساخت جاده و بزرگراه و دیگر سازههای مورد نظر، نیازی به خرید زمین نداشته باشیم و به راحتی بتوانیم این فضای سبز را تخریب کنیم، تغییر کاربری دهیم و مسیر مورد نظر خود را باز کنیم. در دید کلان نیز محیط زیست و منابع طبیعی چنین جایگاهی برای مقامات و سیاستگذاران کشور دارد. چندی پیش خط لوله معروف گاز از جنگلهای زاگرس عبور میکرد. من آنجا را از نزدیک دیدم. اگر این خط لوله گاز صد متر جابهجا میشد از اراضی کشاورزی عبور میکرد و نیازی نبود یکی از ارزشمندترین رویشگاههای جنگلی در زاگرس که زیستگاه خرس قهوهای بود از بین برود. وقتی من به مجریان پروژه گفتم چرا این لوله را از این مسیر عبور ندادید که جنگل قطع نکنید؟ گفتند؛ «به خاطر اینکه ما باید از کشاورز زمینهایش را میخریدیم و چنین بودجهای برای این طرح پیشبینی نشده بود. در صورتی که این قسمت از عرصههای منابع طبیعی با یک نامه از طرف وزیر نفت به وزیر جهاد کشاورزی حل شد و این عرصه جنگلی برای انتقال خط لوله به ما واگذار شد.» این قصه غمانگیزی است که ما در مناطق مختلف کشور با آن دستبهگریبانیم.
موارد زیادی از تخریب عرصههای جنگلی و مرتعی برای واگذاری زمین به ساخت مسکن در سراسر کشور وجود دارد. در رودبار مسکن مهر بر روی صخرهای بسیار بلند با بادهای سرسامآور و در عرصهای طبیعی ساخته شده است. در سروک یاسوج در رویشگاههای جنگل بلوط مسکن مهر ساختهاند. در تهران و مشهد دوتا از شاخصترین سکونتگاههای کشور در عرصههای منابع طبیعی ساخته شد. دامنههای جنوبی البرز که ریههای شهر تهران محسوب میشوند، با توجه به قیمت بالای زمین در این مناطق قربانی ساخت مسکن شدند. در مشهد نیز چنین اتفاقی افتاد و دلالان زمین توانستند عرصههای طبیعی را تبدیل به زمین مسکونی کنند. این اتفاقات سبب شد که رهبر انقلاب حتی نسبت به آن واکنش نشان دهند. دیماه سال ۱۳۹۳ رهبری صراحتاً گفتند که من نگران آن هستم که جان نحیفم را زمین بگذارم و [یکسری نهادها] دامنههای شمالی تهران و مشهد را تصرف کنند. این نگرانی خیلی جدی است که هنوز هم وجود دارد. باغ شهر شیراز در قصرالدشت قربانی سوداگری زمین شده است. در همدان اغلب باغها از دست رفته و تبدیل به زمین ساخت مسکن شده است. در تهران به بهانه مصوبه ننگین برجباغ، که در شورای پنجم لغو شده بود ولی در شورای ششم دوباره تایید شد، همین بحران را داریم و چند هزار هکتار از باغهای باقیمانده تهران از بین رفت و همچنان دارد از بین میرود. این مساله کاملاً جدی است که در اغلب شهرها گرفتار آن هستیم.
دولتها بر اساس اقتصاد رایج مملکت هزینه-فایده میکنند و متوجه میشوند واگذاری اراضی ملی و منابع طبیعی برای آنها سود دارد. مثلاً طبق اقتصاد رایج مملکت چوب و میوههای درخت را به عنوان ارزش اقتصادی جنگل یا باغ محاسبه میکنند. حتی گاهی عرصههای مرتعی و جنگلی را بیارزش تلقی میکنند. مثلاً نوع درخت مناسبی برای استفاده ندارد و آن را درخت تلقی نمیکنند و ارزش اکولوژیک درخت و جنگل و مرتع و… را محاسبه نمیکنند. در صورتی که در اقتصاد اکولوژیک جنگل ۳۳ نوع کاربرد دارد و خدمات متنوعی به انسان و طبیعت ارائه میکند. ترسیب کربن، تولید اکسیژن، حفاظت خاک، حفاظت تنوع زیستی، جذب ریزگردها، تعدیل اقلیم، توان زیستپذیری سرزمین، آشیانسازی برای پرندگان و… این موارد اساساً برای دولتها که درک درستی از اقتصاد اکولوژیک ندارند مهم نیست و بعضاً ناشناخته است. نمایندگان مجلس در برنامه پنجساله چهارم تلاش کردند در ماده ۵۹ این برنامه ارزشگذاری اقتصادی را بگنجانند و آقای محمد خاتمی رئیسجمهوری آن زمان دفتری را در سازمان حفاظت محیط زیست ایجاد کرد برای اینکه وظیفهاش ارزشگذاری اقتصادی برای محیط زیست و منابع طبیعی بود.
🔻 ادامه دارد …
#اقتصاد_اکولوژیک
#تجارت_فردا
#محمد_درویش
https://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-43490