🔻مهاجرت اجباری، گناه نابخشودنی صنعت سدسازی در جهان!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
۱️⃣ الیا کازان کارگردان نامدار هالیوود، شش سال پیش از به دنیا آمدن نگارنده در اثر مشهورش – رودخانه وحشی – به طرح پرسشهایی جدی درباره تبعات سدسازی و آثار شوم آن بر روح و روان مهاجران اجباری ناشی از سدسازی پرداخت. دقت کنید زمانی او به این تردیدها فکر میکرد که ساختن سد در شمار افتخارات هر دولت و سیاستمداری بود!
۲️⃣ برآورد شده که شمار کوچکنندگان اجباری از سدسازی امروز از مرز یکصدمیلیون نفر گذشته؛ یعنی بیش از هر مهاجرت بزرگی در طول تاریخ در اثر جنگ!
۳️⃣ آنهایی که غم و درد مردم متاثر از کوچ اجباری را هنوز درک نکردهاند، خوب است سری به بالادست سد گتوند – که مردم بینوایش به تلخی مهاجرت کردند و گزارشش را پیشتر منتشر کردهام – یا خرسان ۳ – که مردم محلی در برابر مهاجرت هنوز مقاومت میکنند – بزنند تا شدت افسردگی، یاس و استرس این مردم بینوا را درک کنند.
۴️⃣ تاملبرانگیزتر آنکه به تازگی یک پژوهش در ژورنال Nature Communications منتشر شده که نشان داد: سدها میتوانند در برخی موارد با تغییر ترکیب و ساختار بستر رودخانه در پاییندست، در واقع باعث افزایش ریسک سیل هم بشوند. مثل اتفاقی که در بستر کرخه در مقطع رفیه در سال نود و هشت رخ داد. یعنی ادعای کاهش خطر سیل توسط سدسازی، ادعایی پوچ و بیاساس است. بررسیهای چند دهه اخیر در ایران آشکارا نشان میدهد که به موازات افزایش شمار سدها، خسارات سیلها هم افزایش یافته است.
۵️⃣ عبرتآموزتر آنکه با وجود ساخت سی و هشت سد بزرگ بر روی رودخانه تنسی، پاتریک مککالی در کتاب خویش – رودهای خاموش – گزارش میدهد که شدت فقر در حوضه آبخیز تنسی به مراتب بیشتر از حوضههای همجوار فاقد سد باقی ماند. درست مثل وضعیت خوزستان و ارومیه که به رقم آنکه بیشترین تعداد سد را دارند، اما سرزمینشان با شتاب در حال فروپاشی است و نرخ مهاجرت و فقر بیداد میکند.
۶️⃣ توصیه میکنم خاطره آلدولئوپلد، فیلسوف طبیعتگرا از بلمرانی در دلتای رودخانه کلرادو – در سال ۱۹۲۲ – پیش از ساخت سد هوور و نابودی آن دلتای پرشکوه به بهای ساخت یک عشرتکده به نام لاسوگاس در قلب بیابان را بخوانید. چقدر شبیه سرنوشت تلخ هورالعظیم پس از ساخت سد کرخه و سیمره و یا شادگان پس از ساخت سدهای پرشمار بر روی کارون و یا جازموریان و آلماگل و گاوخونی و ارومیه و … است. لئوپلد از بیم آنکه این دلتا به یغما رفته باشد، دیگر هرگز به آن منطقه بازنگشت. اما نویسنده کتاب رودهای خاموش، هشتاد سال پس از سفر آلدولئوپلد به دلتای کلرادو با تلخی و تاسف فراوان مینویسد: بعید است که او حتی در تاریکترین و نومیدانهترین لحظات میتوانست چنین ویرانی کاملی را برای دلتای کلرادو پیشبینی کند!
۷️⃣ حاصل این تجربههای تلخ آن است که اینک جهانیان نزدیک به سه دهه است – از ۱۴ مارس ۱۹۹۷ – که روز جهانی حفاظت از رودخانهها دربرابر سدهای بزرگ را گرامی میدارند و من – محمد درویش – عمیقاً متاسفم که گروهی فنسالار که نانشان در دوام غلبه تفکر سازهای در مدیریت آب است، همچنان در صدد توجیه ساخت سدها و طرحهای انتقال آب بیشترند. آنها در واقع وزارت نیرو را به عملهی حقیر و مزدور تفکری خطرناک و نادان تبدیل کردهاند که بر طبل اقتصادی آبمحور کوبیده و عملاً با تاراج منابع آب ایران، امنیت غذایی را به شدت تهدید کرده و میکنند.
#نه_به_غلبه_تفکر_سازه_ای_در_مدیریت_آب
#الیا_کازان
#محمد_درویش
https://www.instagram.com/reel/Cp4b69RI8J6/?igshid=YmMyMTA2M2Y=