دیشب همهی آنهایی که روزگاری با کوه اُلفت داشتند؛ همهی آنهایی که بخشی از خیسترین خاطراتشان در کوهستانهای وطن رقم خورده است و همهی آنهایی که کوهها را دوست دارند، همان طور که زندگی را دوست دارند؛ گرد هم جمع شده بودند تا برای پنجمین بار در زیر سقف بنای قدیمی، امّا سخت اصیل و صمیمی باشگاه آرارات تهران واقع در کوچهی نوبهار فریاد حمایت از کوهستانهای وطن را سردهند. رسم خوشایندی که از سال 2003 میلادی و به ابتکار سازمان ملل متحد در تقویم جهانی ثبت شده است و ایرانیان نیز با یک سال تأخیر آن رسم خوشایند را در کشور جشن میگیرند.
امسال امّا جای عباس جعفری که همیشه یکی از صحنهگردانهای اصلی چنین مراسمی بود، اصلاً خالی نبود! چون عکسهای عباث همه جا از در و دیوار باشگاه آرارات بالا میرفت و بیننده را از این همه هوشمندی و نازکاندیشی به حیرت و تحسین وامیداشت.
نگارنده نیز در این آیین نکوداشت، سخنانی را با عنوان : «کشوری که کوهستان سبز دارد؛ زندگی دارد.» ارایه داد که ظاهراً بیشتر از آنچه انتظار میرفت، مورد توجه و عنایت حاضرین قرار گرفت.
کوهها، نهتنها ستونهای استوار و نگهدارندهی زمین هستند؛ نهتنها بزرگترین اندوختهگاه تولید آب شیرین جهان به شمار میروند؛ نه تنها امنیت غذایی بیش از نیمی از مردم جهان را برعهده دارند و نهتنها ضامن پاسداری از تنوع زیستی منحصر به فرد گیاهی و جانوری در بستر خویش هستند؛ بلکه یکی از مهمترین مؤلفههایی محسوب میشوند که حس غرور و آرامش و اعتماد به نفس را در آدمزمینیها تحریک کرده و آنها را آمادهی رؤیارویی با شرایط دشوار آن پایین دستها میسازند.
و ما در شمار مردمانی قرار داریم که بیشترین کوه ممکن را در کمترین فضا به خود اختصاص دادهایم؛ ویژگی ارزشمندی که سبب شده به رغم متأثر بودن از زیستاقلیمی خشک، همچنان 100 محصول کشاورزی را تولید کرده و در برخی از آنها در بین 10 تولیدکنندهی نخست جهان هم قرار داشته باشیم.
باشد که قدر این موهبت را بیشتر بدانیم و کمتر بیالاییم و خراش دهیم جان شیرین و ذات سبز کوهستانهای وطن را.
در همین باره:
اول آن كه گفته هایتان خیلی زیبا بود. دوم اين كه گمان کنم آنقدر در خويشتن خويش و تمایل به عقب نماندن از دیگران در امور سبک و نازل مشغولمان داشته اند که دیگر آوای طبیعت را نمی شنویم.
پاسخ:
درود بر نسيم عزيز …
به قول ملاي رومي:
از درون خويش اين آوازها
منع كن تا كشف گردد رازها
رنگ ها بيني به جز اين رنگها
گوهران بيني به جاي سنگها
چقدر دلم می خواست اون جا باشم…
و همین طور چقدر نوشته روی عکس آقای جعفری زیبا و درست است.
زنده باشین.
شب فراموش نشدني اي بود … به خصوص براي اروند … شب عباث بود و دوستاني كه هنوز كوه را عاشقانه دوست دارند و حرمت مي نهند …
سپاسگزارم از سخنرانی بسیار خوبتان. واقعاً جمع را تحت تأثير قرار دادید. آمارها و عکسهاتون واقعا تامل برانگیز بود … باز هم سپاس .
آیا امکان دارد پاورپوینت سخنرانی تان را در اختیار اینجانب قرار دهید؟
و اگر امکان دارد این سخنرانی تان را در وبلاگ قرار دهید تا افراد بیشتری از آن استفاده نمایند.
با تشکر
درود بر مريم عزيز. ممنون از ابراز محبت و لطفتان. آنچه انجام دادم وظيفه بود و حتماً تا آنجا كه بتوانم به وظيفه روشنگري و اطلاع رساني خود ادامه خواهم داد.
درويش چون همیشه شیوا مي گويد
کشوري که کوهستان سبز دارد،زندگي دارد
و من مي گويم
کشوري زندگي دارد که انديشه اش سبز باشد
انديشه اي سبز است که عاشق باشدوآسمانش آبي
قلبش بتپد براي زيستن
کشوري زنده است که وجود مردمانش براي خاک مامش باشد
کودکانش هميشه بخندند
مادرانش کهکشاني باشند
پدران با ناني در دست بيايند
کشوري زنده مي ماند که مردمانش با لبخند آشنايند
سفره شان پر ز صفا
خانه هاشان آباد
کشوري زنده است که در دل پارک جنگلي اش مستثنياتي يافت مي نشود!
زندگي را جستجو کنيد
کوير را و آسمان پر ستاره اش را بياد داريد
کوير نشيني که بدنبال مديريت پايدار و مديران پايبند مي گشت
بياد داريد چراغش بي مصرف بود نه حتي کم مصرف
يادمان باشد با کوهستان سبز،دريايي آرام،جنگل بي مدعي،ستاره هاي بيابان گرد و…
بايد زندگي را هديه داد، دوست داشتن را تجربه کرد و عاشق مريمي بود
بايد عشق را بتوان عاشقي رساند،در ساکنين زمين ضرب کرد و آنگاه زيستن را زندگي کرد
بيائيد زيستن را زندگي کنيم
و ياس را پاس بداريم
پاسخ:
اميدوارم كه روزي فرزندان ما بتوانند با افتخار آن كشور را بر روي نقشه با انگشتان مرمرينشان نشان دهند …
مسیو دارویش
امید داریم شب خوبی را بین مادام ها و مسیو های(یا به اصطلاح خودشان بارون)نازنین گذرانده باشید
ارامنه بسیار نازنین و دوست داشتنی هستند کشورشان زیباست آرارات شکوه مند است
راستی شام ژامبون اصل میل کردید؟
ارامنه ایران را بیشتر از برخی از ایرانیان دوست دارند
درست مي گويي اشكار عزيز … شور و شوق وطن دوستي را مي شد در چشمان هموطنان فرهيخته ارمني ديد … جايت خالي … شب خوبي بود؛ زيرا به اروند خيلي خوش گذشت!
با سلام خدمت جناب درویش
چند وقتی بود چنین سخنرانی مفید و با اطلاعات به روز نشنیده بودم از خداوند بزرگ برای جناب درویش سلامتی و تندرستی آرزو می کنم
درود بر حسین عزیز … خوشحالم که چنین بازتابی داشته است. زنده باشید.
درود
زنده باشی ابوحنانه عزیز.
رئیس سیاتل، فرماندهی مورد احترام و صلح جو، متعلق به یکی از تیره های سرخپوستان شمال غرب امریکا بوده است.در سالهای میانه 1850، که دولت امریکا عزم کرد تا سرزمین آنها را از مردم درمانده و مغلوب او خریداری کند ، او با زبان بومی خویش، وبا فصاحتی که ریشه در فرهنگ روایت شفاهی خود داشت،در مقام پاسخ گویی برآمد:
چگونه میتوانید آسمان را بخرید؟
چگونه میتوانید باران را صاحب شوید و باد را؟
هر پاره این زمین برای مردم ما مقدس است.
ما پارهای از خاکیم و او پاره ای از ماست .
هر پژواک شبح وار، در ضلالی آب دریاچه ها از خاطرات حیات مردم ما حکایت دارد.
زمین از آن ما نیست ما از آن زمینیم
.
.
.
با درود بی پایان بر شما
عنوان سخنرانی و مطالب ارایه شده عالی بود.
سبز و پاینده باشید.
زنده باشي بهمن جان … لطفت را پاس مي دارم و انديشه ات را حرمت مي نهم.