محمّد رضا تابش از ابتدای عمر مجلس هشتم، در مقام رییس فراکسیون محیط زیست در صحن بهارستان فعالیت میکند؛ هر چند او نیز “محیط زیستی” به مفهوم واقعی کلمه نیست، اما وقتی سخنان و عملکردش را با دو رییس قبلی این فراکسیون، یعنی دکتر وحیدهی علایی طالقانی و حجتالاسلام سادات موسوی مقایسه میکنیم، چارهای نداریم جز آن که زبان به تحسین سوّمین رییس فراکسیون مجلس شورای اسلامی باز کنیم.
ایشان در تازهترین سخنان خود به ارایهی تصویری تلخ، زنهاردهنده امّا امیدبخش از سامانهی حاکم بر طبیعت ایران پرداخته و با کشیدن آژیر خطر، قاطعانه خواستار بازمهندسی اولویتهای کشور در حوزه محیط زیست شدهاند.
تابش در مراسم افتتاحيه همايش ملّي ارزيابي زيست محيطي در روز گذشته گفت: برای سنجش عملکرد یک حکمران، میتوان به ارزیابی محیط زیستی اقدام کرد که آن حکمران در آن حکمرانی کرده و میکند!
شما فکر میکنید از منظر توصیهی تابش، حکمرانان ایران چه نمرهای را در کارنامهی خود ثبت خواهند کرد؟!
تابش به این هم بسنده نکرد و در ادامه هفت دلیل برای نمرهی تجدیدی حکمرانان ایران ارایه داد:
1- در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، 7 میلیون هکتار از وسعت رویشگاههای جنگلی کشور کاسته شده است!
2- در طول 50 سال گذشته، سرانهی آب در اختیار ایرانیان، حدود 300 درصد کاهش یافته است!
3- پیش بینی حجم پسابهای اصلی (صنعتی، شهری و کشاورزی) در سال 1400 به میزان 40 میلیارد متر مکعب است که نسبت به 29 میلیارد متر مکعب در سال 1380 ، از رشدی معادل 38 درصد برخوردار است و به حدود یک سوم منابع آبی تجدیدپذیر کشور میرسد.
4- نشت نفت سالانه به حدود 1.2 میلیون بشکه در منطقه خلیج فارس و دریای عمان رسیده که میزان آلودگی نفتی این منطقه را 47 بار بیشتر از حد متوسط جهانی اقیانوسها قرار داده است.
5- ضرر و زیان سالانه ناشی از آلودگی هوا بالغ بر 7 میلیارد دلار و 16میلیارد دلار تا سال 2016 بنا به اعلام بانک جهانی خواهد بود.
6- رسوب سالانه 2 میلیارد متر مکعب خاک (سه برابر متوسط آسیا) در سدهای کشور بر اثر فرسایش سبب از بین رفتن 36 درصد از حجم مخازن سدهای تازه تأسیس شده و معادل تخریب یک میلیون هکتار زمین کشاورزی است.
7- رتبه 13 تولید گازهای گلخانهای در بین کشورهای دنیا و رتبه 67 ایران از منظر شاخص جهانی عملکرد زیست محیطی (EPI) از بین 149 کشور جهان.
نظر شما چیست؟ آیا قبول دارید که تابش، معلم باوجدانی است؟ آیا شما هم حکم بر تجدیدی میدادید یا یکسره مردود میکردید؟!
هرچند که باید دید در نهایت ناظم و مدیر مدرسه با این گزارش زنهاردهنده و تلخ چگونه برخورد میکنند! نه؟
پینوشت:
بد نیست تا نگاهی به این لینک انداخته و گفتگوی مورخ 30 بهمن 1385 نگارنده را با حجتالاسلام سادات موسوی مجدداً مرور کنید تا دریابید چرا میگویم: باید سخنان تابش و عملکرد او را طلا گرفت! حیف که لطیف شبانههایش را تعطیل کرد، وگرنه میتوانست خوراک خوبی باشد! نمیتوانست؟
سلام و دست مريزاد
فكر ميكردم شما چقدر براي رسيدن و وبلاگ وقت ميگذاريد؟براي گردآوري مطالب تلخيص و ارتباط بين آنها.
آقاي درويش عزيز چرا نگران ميبايد بود و از قضاوت ترسيد و دست مريزاد نگفت به اين نمايندهي آگاه و جسور؟ سزاوار است كه ازو به نيكي ياد كرد. هستند نمايندگاني كه تمام زير و بم مسايل خلاف قانون حوزهي انتخابهاشان را مي دانند اما دريغ از كوچكترين حركتي براي اصلاح آن. آنوقت نمايندهاي در اين سطح مسايل را مطرح ميكند و با دقت نظر و جسارت هشدار ميدهد را با ترديد مينوازيد؟ نمرهي مردودي ايشان صحيح است. در منطقهي ما از 100 راس گراز – در 50 سال گذشته – 6 راس مانده آنهم به خاطر تخريبههاي انجام گرفته در محيط زيست و گسيل دام بيحد عشاير و جادهكشي در دل طبيعت براي عبور عشاير و آن شش راس هم براي خوردن چيزي نمييابند و به باغات و مزارع روستا ميايند كه سبب گرديده اهالي هر روز به ادارهي محيط زيست ميروند تا شر آن گرازها را از سرشان كم كند!!از آن اهالي انتظاري نيست. زيرا با از بين رفتن صد هزار تومان انگورش كه ديگر براي او قابل جبران نيست اگر بتواند خودش هر شش راس گراز را از بين ميبرد . امروز هم از طرف اداره محيط زيست همدان براي اين كار آمده بودند!يا قوچ و ميشهاي منطقهي آلمابلاغ كه بيش از 1501 راس بودهاند اما دو راس بيشتر را تا كنون در منطقه نديدهايم. گرچه اداره محيط زيست ميگويد سيزده راساند. گونههاي گياهي و درختچهها و … بماند. پس من هم به نحوهي حفاظت از محيط زيست نمرهي ردي خواهم داد و حتي اگر بشود …
اما يك درد مزمن ديگر هم دچاريم و آن هم اين قضاوت است. ما ايرانيها چون هميشه در حال قضاوت ديگرانيم همزمان نگران قضاوت ديگران در مورد خود نيز هستيم. در حاليكه اين باعث ميشود از پرداختن به موضوع و مطالب مورد علاقهامان جا بمانيم و همواره در حاشيه ايم.
پاسخ:
درست می گویی قباد جان … باید قدر تابش و تابش ها را دانست و از آنها حمایت کرد. آمارهایت از شیب منفی حیات در سرزمینت بسیار تاسف بار است.
اما دقت نظر و سلوکت برایم یک دنیا می ارزد.
تبریک به اهالی تاج آباد پایین برای داشتن قباد و قبادها …
محمد عزیز … در این آزمون 30 ساله اضافه بر حکمرانان مردم هم حضور داشتند که نمره چندان بهتری از هم شاگردی های خود(حکمرانان) نخواهند گرفت.
و اما جناب تابش در بین هم قطارانش تلاش می کند نمره بهتری بگیرد. هر چند آزمون نهایی که همان بعد نظارتی مجلسیان است قبولی یا مردودی تابش ها را در بهارستان تعیین می کند.
پاسخ:
بله مردم هم نمره خوبی نخواهند گرفت، اما یادمان باشد که سهم فرهنگ در بودجه سالانه دولتها همواره کمتر از پولی بوده که مردم برای نوشیدن چای یا کشیدن سیگار هزینه کرده اند!
درود …
اصلاح نگر
150 راس رقم درست تعداد قوچ و ميشهاي منطقهي آلمابلاغ است كه در كمتر از 50 سال يش در اين منطقه ميزيستند – كه به اشتباه درج گرديد- اما اكنون..
محمد عزیز‘ در این سی سال گذشته‘ حرفهای بسیار زیبایی توسط نمایندگان زده شد که بیشتر آنها در جهت یافتن محبوبیت در بین موکلین بوده و هیچگاه هم از حد حرف فراتر نرفت.
آقای درویش عزیز‘ وجدانا” خود شما کدامیک از موارد مندرج در این هفت ماده را نمیدانستید؟ مگر خود شما‘ بارها از همین آمار سخن نگفته بودید؟ مگر خودتان بارها از روند فزاینده ی تخریب جنگلها داد و فغان بر نیاورده بودید؟ مگر شما نبودید که بارها راجع به فرسایش زمینهای کشاورزی و رسوب آنها در پشت سد ها هشدار دادید‘ ندادید؟ آیا کسی آنها را جدی گرفت؟ حالا چرا فکر میکنید آقای تابش آژیر خطر را کشیده و حرفهایشان امید بخش است؟
محمد جان … دادن نمره ی قبولی به آقای تابش‘ حتی اگر توسط ناظم و مدیر مدرسه!! هم باشد‘ باز مطمئنا” هیچ تاثیر مثبتی در این آمارها ندارد‘ زیرا حکمرانان اصلی در سه دهه ی گذشته نشان داده اند که علیرغم دریافت نمره ی صفر‘ بازهم اوامر نهایی از طرف آنها صادر و به اجرا در می آید.
درود بر دانش عزیز …
درسته خیلی از ما شاید پیش تر هم از این آمارها شنیده و دانسته باشیم. اما مهم اینه که این آگاهی بتونه منجر به تغییر بشه و من امیدوارم آگاهی رییس فراکسیون محیط زیست مجلس چنین کنه.
علاوه بر اینکه باید دید ،ناظم و مدیر مدرسه با این گزارش زنهاردهنده و تلخ چگونه برخورد میکنند؛ باید دید
ایشان شرایط احراز تک ماده با رابطه های از قبل تعیین شده دارند یا خیر!
پاسخ:
حتمن دارند! شك نكنيد!!
من همیشه فکر می کنم اگر یک محیط زیستی واقعی چنین پست های کلیدی را داشته باشد , به این روز نمی افتیم.
هرچند انگار؛ در مورد تمام تخصص ها همین است !
پاسخ:
عشق و تخصص اگر با هم در هر مديري جمع شود؛ معجزه رخ خواهد داد.
شك نكنيد.
از دو جنبه و باالفاظ و نگارش حكيم عمر خيام اين بحث جناب تابش را مي توان پاسخ داد:
*اين کوزه چو من عاشق زاري بوده است، در بند سر زلف نگاري بوده است،
اين دست که بر گردن او میبيني، دستيست که برگردن ياري بودهست
* اين کهنه رباط را که عالم نام است، و آرامگه ابلق صبح و شام است،
بزمیست که وامانده صد جمشيد است، قصريست که تکيهگاه صد بهرام است
يكي ديگر براي حسن ختام تقديم مي كنم:
*چون بلبل مست راه در بستان يافت، روي گل و جام باده را خندان يافت،
آمد به زبان حال در گوشم گفت، درياب که عمر رفته را نتوان يافت.
يكي ديگه هم من بگم تا مشاعره مان كامل شود:
من مست و تو ديوانه
ما را كه برد خانه (امير جان؟)
صد بار تو را گفتم
كم خور دو سه پيمانه (محمدرضا جان)!
درود …