ملای رومی دوستداشتنی ما، بیش از 800 سال پیش سروده بود:
آب کم جو، تشنگی آور به دست
تا به جوشد آبت از بالا و پست
و میگویند که او با الهام از افق لایتناهی و سحرآمیز موجود در دشت کویر، چنین درکی را از تشنگی سروده و به نظم کشیده است.
امّا 8 قرن بعد از او، اینک ممکن است حتا در کویر و بیابان هم نتوان منزلگاهی را یافت که خاموشی، مطلق و سکوتش جبروتی باشد … و این البته نگرانی کمی نیست! هست؟ به خصوص اگر میخواهیم با سفر به کویر، برخی رنگها و پیرایهها و آوازها را به سفارش این عارف فرزانهی ایرانی از خود دور کنیم تا درعوض گوهران را دریابیم …
از درون خویش این آوازها
دور کن تا کشف گردد رازها
رنگها بینی به جز این رنگها
گوهران بینی، به جای سنگها
در همین رابطه و به بهانهی عشق نگارنده به بیابان که دست خودش هم نیست! یکی از خوانندگان عزیز مهار بیابانزایی که اهل کاشان هم هست، سفارش خواندن این لینک را داده است که البته به نظرم، سفارش خوبی است!
شما هم بخوانید و اگر دوست داشتید برایم بگویید که آیا واقعاً مرنجاب و کوه سفیدآب بیچارهاند؟!
با سلام آقای درویش.لطفا در نظر سنجی ما شرکت کنید.و نظر خود را نیز اعلام کنید.شما با کمال افتخار لینک شدید.
عزیز جان من که شرکت کردم! نکردم؟
درود.
من بدبینانه فکر می کنم ؛ این که این بیابان زیبا با سکوت و خلوت رویایی اش ، “آنتن می دهد (!!)” ،
یعنی فتح ِ باب هجوم ِ دوستانی که می آیند که فقط آمده باشند!
دیزین ِ پس از آنتن دادن را به یاد آورید !
پاسخ:
دقیقن …
نمی دونم چرا یهو یاد این شعر افتادم :
به سراغ من اگر می آیید ،
نرم و آهسته بیایید ،
مبادا که ترک بردارد ،
چینی نازک تنهایی من …
خدا رو شکر سهراب نیست که این روزها رو ببینه…
پاسخ:
خدا رو شکر …
حدود 50سال پيش اوريانا فالاچي تو كتاب “اگر خورشيد بميرد” نوشته بود؛ بشر روزي كره ي ماه رو هم از فضولاتش پر خواهدكرد.
روحش شاد همه ي حرفاش درست از آب دراومد.
اما واقعا نميدونم بايد براي اون بيابون بكر و اون كوههاي با سكوتي اعجاب انگيز متاسف باشم يا براي خود بشر؟
دارم به اين فكر ميكنم كه اگر قرار باشه كسانيكه به كوير ميرن به سبك صحرانوردها تنها با خودشون آب و خرما و انجير خشكه و كشمش حمل كنن و ظرفهاي آب و آشغالهاي شخصي شون رو برگردونن نصف جمعيت در جا ميزنن.
البته همه ی همه ی حرفاش که نه! آره؟ اوریانا را می گویم البته …
درود.
نه همه ي حرفهاش درست ازآب درنيومد؛ اونجايي كه فكر ميكرد مدرنيسم و تكنولوژي، جانشين ِ به حق و شايسته ي خداي ِموسفيد و ريش سفيدِ پدرش ميشه، حسابي اشتباه ميكرد.البته شايد اون زمان اون اشتباهات گريز ناپذير بود. اما همين كتاب رو كه ميخوني باعث ميشه چارچوب فكري منسجم تري پيدا كني.به داشته ها ي مثبتت بيشتر ببالي و خيلي از اشتباههاي خودت رو چون اشتباه فالاچي هم هستن بهتر بپذيري. من شيفته ي فالاچي با همه ي نقاط قوت وضعفش هستم. اما هشدارهاش به بنيانگذار ما همگي درست بود.نبود؟
بزرگترین اشتباه اوریانا شاید نگارش کتاب خشم و غرور در سال 2002 بود. او در اوج پختگی نشان داد که چقدر خام است!
درود …
من اين كتاب رو نخوندم ولي از نوشته هاي روزنامه مرحوم شرق(سال86) ميدونم درباره ي دين اسلام هست و بنياد گرايي رو مساوي اسلام دونسته البته برداشتش از دين از روي آثار و نشانه هاي دين اسلام در جهان معاصر بوده نه از روي حقيقت دين.
اما از حرفهاش ناراحت نشدم چون اون چهره اي از اسلام رو زشت نشون داده كه واقعا قبيح و زشت بوده. وقتي كسي نشاني از اسلام رحماني در طول تاريخ نميبينه وقتي بزرگترين چهره هاي فرهنگي و مذهبي ما زير بار ستم اسلام رسمي به سختي روزگار گذروندن و ميگذرونن!! به همه حق بديم كه به اين اسلام بتازن!حق بديم كه چنين برداشتي از دين داشته باشن!
كاش همه دين رو بقول مهندس بازرگان يك امر شخصي بدونيم و از چنگال رسمي بودن و رسمي شدن نجاتش بديم.
دروود!
دارم سبك نوشتن شما رو ميدزدم اساسي!
و شما چه دزد دوست داشتنی ای هستید!
درود …
علي ميرفتاح تو قلندر نامه ش مينوشت:
“گذر زمان گاه چنان درسهاي تلخي به ما ميدهد كه هرگز تصوير هيچكس را در ديوار دلت قاب نميگيري.”
فكر ميكنم اين توصيه فكري هولناكش باعث ميشه هرانديشمندي رو دوست داشته باشيم و مطلقش نكنيم. حتي فيلسوف برجسته ي انگليسي آنتوني فلو رو دوست داشته باشيم كه 50 سال درس الحاد ميداد (و ميتونستي ازش متنفر باشي) بعد 8سال آخر عمرش پذيرفت كه جهان آفريننده اي داره و تمام عمر اشتباه كرده!
روده درازي ِمنو ببخشيد.
درود…
درسته … آدمها اگر بدانند که چقدر نمی دانند؛ هرگز بر روی هیچ دانستگی تعصب به خرج نمی دهند و هرگز از شنیدن هیچ امکانی، انکار پیشه نخواهند کرد.
درود بر فلورای عزیز …