در همه جای دنیا، یکی از شاخصها یا شناسههای توسعهیافتگی را در کمیت و کیفیت شبکهی ارتباطی کشورها، به ویژه در حوزهی حمل و نقل جادهای و ریلی ارزیابی میکنند. ایران هماکنون بیش از 120 هزار کیلومتر جاده اصلی و آزادراه و 60 هزار کیلومتر هم راه فرعی آسفالته دارد؛ یعنی بسیار بیشتر از آن مقداری که همسایه شرقی در رؤیای ساختنش برای کشور خویش به سر میبرند. با این وجود، همین ماه گذشته بود که معاون وزیر راه و ترابری در گفتگو با خبرنگار شبکه خبر سیما، به صراحت اعتراف کرد که اصول علمی و مهندسی در ساخت اغلب پروژههای راهسازی کشور رعایت نمیشود! واقعیتی که آمار بالای تلفات جادهای، تأیید کنندهی آن است.
به دیگر سخن، باید بپذیریم که برخی از جادهها و پلهایی که ما در کشور ساخته یا میسازیم، بیشتر از آن که افزایش دهندهی کارایی سرزمین باشد، کاهندهی آن بوده و بر نرخ بیابانزایی و تخریب سرزمین میافزاید.
از نمونههای آشکار آن میتوان به روند جادهسازی در عسلویه و پارک ملی نایبند، دریاچه ارومیه، آزادراه تهران شمال، تعریض جاده گرگان مشهد در قلب پارک ملی گلستان، پروژه میان گذر تالاب انزلی و بسیاری از محورهای مواصلاتی در کهکیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری اشاره کرد.
کافی است به نمونههای جهانی ساخت چنین پلها و جادههایی در کشورهای دیگر دنیا از جمله چین، آلمان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، آمریکا و برخی از شیخنشینهای حاشیه جنوبی خلیج فارس دقت کنیم تا دریابیم چگونه آنها پل و جاده میسازند تا تخریب را کمتر، مصرف را پایینتر و هوا را پاکتر سازند و ما پل و جاده میسازیم تا بهانهای یا مجوزی برای تخریب منابع طبیعی خویش بیابیم! چرا؟
در ملاقات اخیرم با کامران زلفینژاد، ایشان بر همین نکته تأکید کرده و یکی از دلایل مخالفت سازمان متبوع خویش را با ادامه ساخت میانگذر تالاب انزلی، آگاهی از توان مهندسی جهان در ساخت پلها و جادههایی دانست که کوشیدهاند تا کمترین زیان را بر بومسازگان پیرامون خویش وارد سازند.
تصاویری که ملاحظه میکنید، حجتهایی است بر این مدعا.
اقا اجازه…, شما قبلا” پرسیده بودین “…چگونه آنها پل و جاده میسازند تا تخریب را کمتر، مصرف را پایینتر و هوا را پاکتر سازند و ما پل و جاده میسازیم تا بهانهای یا مجوزی برای تخریب منابع طبیعی خویش بیابیم! چرا؟”.
آقا اجازه…, هیشکی جواب نداد, حالا ما بگیم چرا؟
پاسخ:
خوشحال می شوم تا پاسخ تان را بخوانم و بخوانیم دانش جان.
دلم می خواد کاری برای اینهمه کنم/حتی یه کار کوچولو/از غرزدن و نالیدن و هیچی خسته شدم/خدای من همه دنبال انجام کارهایی هستند که باید/ما دنبال انجام کارهایی که نباید/عقل این دنیای وارونه کجا قایم شده!
پاسخ:
ما راه درازی پیش رو داریم. ما نخست باید هنوز به اغلب مردم ثابت کنیم که روبان بریدن و هلهله کردن برای افتتاح چنین سازه هایی افتخار ندارد!
انگار در تمام فیلدهای حرفه ای همین است !
دانشی را وارد می کنیم بدون آن که چگونگی استفاده اش را هم یاد بگیریم،
فقط می دانیم که پل سازی و جاده سازی و سد سازی جزء مظاهر پیشرفت و سازندگی است ولی نمی دانیم یا نمی خواهیم بدانیم که چگونه و کجا باید به کارش بندیم!
دو عکس ِ مقایسه ای انتهایی ، دلم را سوزاند!
پاسخ:
دل سوختن هم داره.
وای…. کارنامه پل سازی های گیلان هم که درخشااااا عینه آفتاب ما بیچاره ها و طبیعت بیچاره تر ماهم که بلا به دور عین ایکاروس!
پاسخ:
می شه چند مورد از این کارنامه درخشان را با عکس برایمان توضیح دهید؟
درود
من هر وقت به عکس این جادهء ای که وسط دریاچهء ارومیه کشیده اند نگاه می کنم واقعا” عصبی میشوم . این جاده نمادی از بلاهت و عقب ماندگی در قرن بیستم و بیست و یکم هست جا دارد که دنیا به ما و به مهندسین ما و به کارشناسان ما و به مقامات زیست محیطی و به مسئولین راه سازی ما بخندد.
پاسخ:
تأسف آور تر آن که آنقدر هم مورد تقدیر و تشویق قرار گرفته و توسط عالی ترین مقامات مملکتی افتتاح شده است!
درود بر لطیف عزیز.
دوست عزيز گفتم كه وبلاگ قشنگي داري .پس از پاسخ به اس مس بنده تا ساعتها گيج ومنگ بودم كه چرا؟؟؟؟ ابته اين افكار پريشان كمك كرد تا نوشته اي در باره موضوع انشاي بچگي مان بنويسم كه بعدن منتشرش ميكنم.
در پاسخ به مطلب اين پست بايد گفت كه :مگر شما فكر ميكنيد در اطاق فكر آقايان جاده ساز ما چه اتفاقي مي افتد؟صبح زود كه به قصد محل كار خارج ميشوند وپس از تلف شدن وقت زياد بدليل نبودن سرويس اياب وذهاب با تاخير قابل توجه به محل كار رسيده وپس از تدارك صبحانه وصرف آن به مبالغ مندرج در حكم كارگزيني گير داده كه چرا 6 در صد اضافه شده مگر با اين درصد كه به 40 هزار تومان افزايش حقوق هم نميرسد ميتوان كار كرد؟
پس از فارغ شدن از اين افكار بايد به فكر تدارك داغ كردن غذائي بود كه از منزل به محل كار آورده شده واگر روي گاز ته نگيرد ونسوزد ميشود نهار ايشان كه پس از صرف هم حال كار كردن نيست آخر وقت اگر وقت شد روي يك نقشه خم شده وبا بي حوصلگي وفيگور مهندسي يك خط كش روي نقشه با مقياس يك به 500000 ميگذارد ويك خط صاف كشيده وميگويد اين جاده تهران به شمال.البته نظرات مهندسي لحاظ شده چون سعي كرده از كوتاهترين مسير اين خط را بكشد يا در مورد گلستان واروميه و بقيه جاها.
آخه مرد حسابي اين هم شد كار كه جاده رو از روي آسمون رد كني اونوقت اگر كسي حوس لواشك آلو وپره زردآلو كرد از كجا بايد تهيه كنه؟آيا در اين جاده هاي هوائي جايي براي تعويض روغن وخريد ونماز ونهار وقضاي حاجت و…. هست؟
نه داداش اين نقشه هاي بيگانگان بدرد خودشون ميخوره كه ماشيناشون خراب نميشه وزود از روش رد ميشن وويلائي هم توي اون جنگل ندارند تا بخواهند از پل بيان پايين.ما بدليل اينكه عملن قصد اصليمون از تخريب جنگل وساخت جاده واگذاري اراضي بيشتر وساخت ويلا وغذا خوري بين راهي ومجتمع هاي گردشگري وهزار كوفت وزهر ماري ديگر هست بايد حتمن از روي زمين تردد كنيم.
جنابعالي هم بجاي نوشتن اين حرفها ومنحرف كردن ذهن مردم پولاتو جمع كن تا برات بر اتوبان تهران شمال(كن به نور)يه قواره زمين هلو بخرم برو 5 شنبه جمبه حالشو ببر.
لطيف جان حرص نخور اين خوبشه كه حداقل 20 سال كشيد تا تموم بشه حالا برو اتوبان تهران شمالو ببين.
آزادراه تهران شمال، مخرب ترین جاده در ایران است.
به مهرداد: می بینم که اطلاعات زیرمیزی خوبی داری رفیق!
موضوع انشاء
بگوئید چرا پل و جاده میسازیم؟
برای اینکه:
-اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت چطوری بگیم ما هم یه کارهایی بلدیم؟
-اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت چطوری سالی سی هزار نفر اضافه-جمعیت! رو به کشتین بدیم؟
-اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت چطوری میتونیم برای ساختن برجهامون, پول جور کنیم؟
-اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت چطوری نشون بدیم که پولهای بیت المال چطوری خرج شده؟
-اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت چطوری میتونیم هی سد بزنیم, هی سد بزنیم, و باز هم هی سد بزنیم؟
_اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت چطوری ادعا کنیم که ما میتونیم مدیریت جهان رو بعهده بگیریم؟
-اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت چطوری میتونیم جواب خدا رو بدیم, اگه یه وقت پرسید برای خلق الله چه کاری انجام دادین؟
-اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت چطوری اوقات بیکاری مون رو بگذرونیم؟
-اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت چطوری خودمونو سریع به بچه هایی که شلوغ پلوغ کردن, برسونیم؟
-اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت چطوری برای چینی ها, کار ایجاد کنیم؟
-اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت چطوری میتونیم بیابان زایی ایجاد کنیم؟
-اگه پل و جاده نسازیم, اونوقت بقول آقای درویش, چطوری میتونیم یه بهونه ای برای تخریب منابع طبیعی پیدا کنیم؟
بنابراین, ما باید همیشه پل و جاده بسازیم تا مملکت آباد بشه و آیندگان هم به نیکی از ما یاد کنن.
درود بر دانش عزیز …
امیدوارم یه روزی بدون هیچ یک از این بهانه ها هم بتوانیم پل و جاده بسازیم!