اخیراً گزارشی بر روی درگاه مجازی spiegel قرار گرفت که بسیار تأملبرانگیز است. در این گزارش میخوانیم که یکی از بزرگترین عواملی که اصطلاحاً سبب ساز خودکشی نهنگها را فراهم میآورد، اختلالی است که در سامانهی جهتیابی این بزرگترین پستاندار آبزی جهان رخ میدهد؛ اختلالی که وقتی ردش را میگیریم و چراییاش را میجوییم، ما را میرساند به صدای دستگاههای سونار کشتیها، زیردریاییها، موتور کشتیها و یا اصواتی که ابزارهای پرقدرت حفاری برای رسیدن به نفت تولید میکنند و مجموعهی این نواهای انسانساز و گوشخراش، سبب شده تا نهنگها دیگر نتوانند صدای یکدیگر را به سهولت بشنوند؛ رخدادی که باعث میشود به جای آن که به مسیر طبیعی خود بروند، سر از کنارههای کم عمق اقیانوسها و دریاها درآورده و عملاً به گل نشسته و مانند کشتی یونانی کیش برای همیشه به تاریخ پیوسته و نابود شوند.
نگرانیها هنگامی اوج میگیرد که بدانیم در طول نیم قرن گذشته، دست کم 420 نهنگ عظیمالجثه موسوم به پاسیفیک اینگونه دست به خودکشی زدهاند؛ نهنگهایی که تخمینهای جدید دانشمندان حکایت از آن دارد که شمارشان از یکصد هزار به چند صد تا کاهش یافته است.
و البته وقتی در یکی از متمدنترین کشورهای جهان – دانمارک – اینگونه به جان آبزیان بزرگپیکر میافتند و حمام خون راه میاندازند؛ نباید شگفت زده شد از آمارهایی که تارنمای Spiegel ارایه داده است.
راستی ما را چه میشود؟ چرا فریادمان را برای ادامه زندگی آنگونه گوشخراش کردهایم که حتا نهنگها هم نتوانند صدای یکدیگر را بشنوند و حتا نتوانند عشقشان را برای جفتشان فریاد بزنند … و شما فکر کنید تصور دنیایی را که در آن صدای هیچ عاشقی به معشوقی نمیرسد …
وای بر ما.
مؤخره:
اینجا را هم بخوانید:
– تو روزنامه نمیخونی نهنگها خودکشی کردند …
گزارش سودمندی بود و اما آخرین تصویر رفتاری کاملا” غیر اخلاقی و وحشیانه ای بود، چرا که می شد این کار را در یک فضای بسته و به دور از چشم رهگذران و … انجام داد!
درود بر فرهاد خان عزیز
مسأله مهم تر این است که چند کشور در دنیا از جمله دانمارک و ژاپن و برخی ملل اسکاندیناوی دارند بدجوری نسل آبزیان بزرگ را به مخاطره انداخته و آزمندی را از حد گذرانده اند.
باز هم عکس این نهنگهای دوست داشتنی ِ آزار دیده…
بله … من نمی دانم ما آدم ها چه از جوون این نهنگهای دووست داشتنی می خواهیم؟!
جناب درویش چند وقت پیش مطلبی می خواندم که یکی از دانشمند جهان نسبت به این بی عدالتی ها و این وحشی گری ها بعضی به اصطلاح انسانها متمدن؛ خیلی دل آزرده شده بود واعلام کرده بود که کشتی زندگی را نگهدارید می خواهم پیاده شوم.
تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته
جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخته خوشبخته
.
.
.
همه آزاد آزادن همه بی درد بی دردن
تو روزنامه نمی خونی نهنگا خودکشی کردن
پاسخ:
در خبرها آمده است که تنها 30 نهنگ پاسیفیک در جهان باقیمانده اند! بنابراین انگار فقط زمانی می توان مطمئن شد که دیگر در روزنامه خبر خودکشی نهنگ ها را نخواهیم خواند که آن 30 نهنگ را هم از بین ببریم!
دوست دارم اينجور فكر كنم كه ما آدمها هم مثل اين نهنگها راه خودمون رو در مسير زندگي و حيات روي كره زمين گم كرديم به همين دليله كه به حركتهاي انتحاري دست ميزنيم و روزبروز طبيعت رو بيشتر ميفرساييم و در واقع خودمون رو بيشتر رو به هلاك ميبريم!
بادا كه هرچه زودتر بشريت دست از اين تخريبهاي انتحاري ش برداره.
اما شعري كه سروي اين بالا نوشته بسيار زيباست و متاسفانه نميدونم از كيه؟!
تعبیر زیبا و ظریفی بود … با این تفاوت که نهنگ ها در گم کردن مسیرشان مقصر نیستند؛ اما ما هستیم! نیستیم؟
.
اما در مورد آن شعر که یکی از ترانه های بیادماندنی سیاوش قمیشی است:
تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته
جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخت خوشبخته
جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست
جواب همصداییها پلیس ضد شورش نیست
نه بمب هسته ای داره نه بمب افکن نه خمپاره
دیگه هیچ بچه ای پاشو روی مین جا نمیذاره
همه آزاد آزادن همه بیدرد بیدردن
تو روزنامه نمیخونی نهنگها خودکشی کردن
جهانی رو تصور کن بدون نفرت و باروت
بدون ظلم خودکامه بدون وحشت و تابوت
جهانی رو تصور کن پر از لبخند و آزادی
لبالب از گل و بوسه پر از تکرار آبادی
تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه
اگه با بردن اسمش گلو پر میشه از سرمه
تصور کن جهانی رو که توش زندان یه افسانه است
تمام جنگهای دنیا شدن مشمول آتشبس
کسی آقای عالم نیست برابر با همن مردم
دیگه سهم هر انسان تن هر دونه گندم
بدون مرز و محدوده وطن یعنی همه دنیا
تصور کن تو میتونی بشی تعبیر این رویا
اصل این ترانه به زبان انگلیسی که نامش هست:
Song’s Name; Imagine
Lyrics by: John Lennon
Imagine there’s no heaven, تصور کن بهشتی در کار نیست
It’s easy if you try, اگر سعی کنی آسان است
No hell below us, جهنمی در زیر ما نباشه
Above us only sky, روی سرمان فقط آسمان
Imagine all the people
تصور کن همه مردم
living for today…
برای امروز زندگی بکنند
Imagine there’s no countries,
تصور کن که مملکتی در کار نیست
It isn’t hard to do,
کارسختی نیست
Nothing to kill or die for,
هیچ چیز که بکشی و یا براش بمیری نباشه
No religion too,
مذهب هم نباشه
Imagine all the people تصور کن همه مردم
living life in peace…
در صلح زندگی کنند
Imagine no possesions,
تصور کن مالکیتی در کار نباشه
I wonder if you can,
نمیدونم میتونی این کار را بکنی
No need for greed or hunger,
احتیاجی برای طمع و یا گرسنگی وجود نداشته باشه
A brotherhood of man,
یک اجتماع برادرانه
Imagine all the people
تصور کن همه مردم
Sharing all the world…
همه دنیا را با هم شریک هستند
You may say I’m a dreamer,
ممکن است که تو فکر کنی من آدم رویائی ام
but Im not the only one,
ولی من تنها نیستم
I hope some day you’ll join us,
امیدوارم تو هم به ما ملحق بشی
And the world will be as one.
و اون موقع همه دنیا یکی خواهد شد
.
.
درود …
دوست ندارم فکر کنم اون 30 نهنگ ، ما رو تنها بگذارند.
حتی تصورش هم غم انگیزه.
تعبیر فلورا ، قشنگ بود…مرسی بانو
ممنونم آقای درویش!
چه جهان وطنی زیبایی تو شعر هست!
یادم اومد که ترجمه شعر رو از یغما گلرویی خونده بودم.
اما نمیدونین چه همه متاسف میشم ازینکه گاهی اینقدر موسیقی یکنواخت گوش میکنم که شاید خیلی از زیباییها رو از دست میدم.
می فهمم چه می گویید … همه ی ما گاه آنچنان غرق در یکنواختی و عادت و کسالت می شویم که خیلی چیزها را نمی بینیم و خیلی صدا ها را نمی شنویم …
درود.
واقعا غم بار است…:(
نميدانم…شايد بهتر بود عنوان پست را ميگذاشتيد انسان هايي كه راه را گم ميكنند…اهدنا الصراط المستقيم.همين!
بله در حقیقت این ما هستیم که راه را گم کرده ایم …
درود.