بر روی تصویر کلیک کنید تا بزرگ تر دیده شود
گمان می‌برید دلیل این شورش خیابانی چیست؟!
اینجا کجاست و در چه زمانی رخ داده است؟
به زودی می‌خواهم در باره‌ی این تصاویر و رابطه‌ای که با رخداد آتش‌سوزی‌های پی در پی و غم‌انگیز در مریوان دارد، یادداشتی در مهار بیابان‌زایی انتشار دهم!
تصاویری که حتا به نامه‌پراکتی‌های اخیر بین دو معاون سابق و کنونی سازمان حفاظت محیط زیست هم می‌تواند مرتبط باشد! نمی‌تواند؟
پیوست:
کامنت محمّد سوزنچی را در پست قبلی خوانده‌اید؟ پاسخ شما چیست؟!
جهان را جهاندار دارد خراب
بهانه است کاووس و افراسیاب
بهتر است جناب مهندس درویش زحمت بیس از این بخودتان وآقای سوزنچی و یرکار مصتتاب جناب آقای حاج آقای خودمان ندهید ….
عاقلان را اشارتی کافیست .
آن کسانی که باید بدانند ، دلیل سوختن درختان راست قامت را می دانند . تنها زحمت حاج آقا را اضافه می فرمایید
فقط نگران این هستم که با شروع زمان بارش نعمات آسمانی دیگر چگونه می توان این درختان را سوزانید !
آیا برای از بین بردن کوه ها و صخره ها هم برنامه ای وجود دارد ؟
آقای درویش عزیز،
فکر کنم که نگاره ها مربوط به شهر اشتوتگارت آلمان و ماجرای اشتوتگارت 21 باشد.
جایی که بخاطر قصد دولت برای قطع 300 اصله درخت برای کشیدن ایستگاه راه آهن زیرزمینی، که هنوز هم قطع نشده اند میان دولت و مردم درگیری وجود دارد و وزیر سابقی فعلا میان مردم و دولت بصورت مسالمت آمیزی میانجیگری میکند.
موفق و پیروز باشید.
آفرين بر فرهاد عزيز … البته چند تا از درخت ها را قطع كرده اند!
منتها ربطش را نگفتي!!
اشكار جان حق مي دهم كه نگران باشي! زيرا واقعاً كار دشواري است و زحمت زيادي را بايد دوستان متحمل شوند تا بتوانند همچنان در زير بارش هاي الهي، نعمات الهي را بسوزانند!! نه؟
درود …
درود…
دیشب صحنه ای رو دیدم که کلا از محیط زیست و فرهنگ سازی و… ناامید شدم.
حوالی ساعت 10شب صدای یه گربه توجهمو به خودش جلب کرد
پا شدم بیرون از پنجره اتاق خوابگه بیرون رو نگاه کردم . دیدم یه گربهبالای یکی از درختای محوطه خوابگاست و یک گروه 5 نفری از دانشجویان کارشناسی ارشد(همونایی که زبان گویای جامعه اند!!!) با لنگ دمپایی و بطری جون این زبون بسته افتادنو تو این هوای سرد دارن خیسش می کنن. ا.ن بیچاره هم که راه فرار نداشت فقط ضجه می زد . با ناله هاش بساط تفریح آقایون رو فراهم کرده بود.ناراحت شدم و از همون بالا (طبقه 3 خوابگا) صداشون کردم و کلی باهاشون بحث کردم تا خلاصه بیخیال اون گربه شدن و رفتن. با خودم گفتم اینا که دانشجو ان و دیدشون نسبت به محیط اطراف و حیوونا اینه پس تکلیف مردم عادی دیگه روشنه!!!امروز صبح همون گربه رو دیدم بیچاره از ترس هنوز بالای همون درخت بود و پایین نیومده بود!!
واي به حال جامعه اي كه زبان گويايش دچار چنين روان پريشي ساديسمي چندش آوري شده باشد!
درود بر رسول عزيز …
آقای درویش عزیز،
خیلی کوتاه.
مربوط به بیداری مردم میشود و آمادگی برای پاسخگویی و چاره جویی دولت در برابر مردم. هرچند که تند شروع کرده بود.
البته داستان خیلی مفصلتر و کاملتر و پرمعناتر ومنطقی تر از این چند کلمه ای است که من نوشتم.
هیچ ربطی هم به مبارزه با خرافات ندارد. مانند خبری که در بخش بیشترینهای تارنگار شما آمده است.
موفق و پیروز باشید.
آتش سوزی های پی در پی و پراکنده و عمدی، نبود نهادهای دولتی و متولی در عملیات اطفای حریق، مهار و اطفای آتش سوزی ها توسط مردم و نهادهای غیر دولتی، مناطق کوهستانی مریوان و … !!! ؟؟؟
و بدتر از همه: بی تفاوتی و سکوت اغلب مردم …
به فرهاد:
درود و آفرین …