درخواست مهم انجمن اعضاي هيأت علمي از دكتر پرهمت

آنچه كه با عنوان تجاوز بي سابقه به باغ گياه شناسي نوشهر اين روزها، دل هر علاقه مند به محيط زيست و منابع طبيعي اي را به درد آورده است؛ سبب شد تا پژوهشگران اين عرصه را با پرسشي جدي مواجه كند:
اين كه تا چه زمان مي توان سال ها پ‍‍ژوهش كرد و آنگاه در چند ساعت شاهد نابودي حاصل آن پژوهش ها بود؟!
چگونه است كه يك مدير محلي به نام فرماندار نوشهر مي تواند به خود اجازه دهد كه با اختياراتي كه براي خويش قايل است، سرمايه ملي و پژوهشي يك ملت را نابود كرده و شرم آورتر آن كه از آن دفاع هم بكند؟!
چنين است كه بزرگترين تشكل علمي/ پژوهشي كشور با بيش از يكصد عضو هيأت علمي، اينك طي نامه اي صريح، عالي ترين مقام پژوهشي وزارت جهاد كشاورزي در سازمان تات – دكتر پرهمت – را مورد خطاب قرار داده و از ايشان درخواست كرده است: « قانونی را در مجلس شورای اسلامی به تصویب برسانیم  که تغيير کاربری ایستگاه ها و مراکز تحقیقاتی و باغ های گیاهشناسی در هیچ شرایطی امکان پذیر نباشد. لطفا تيمي را مسئول پيگيري اين موضوع مهم بفرماييد. با توجه به زمان‌بر بودن این کار و نظر به بخشی نگری استانداران و فرمانداران و مصوبات استانی (سفر آتي هيأت دولت به مازندران خواهد بود) اقدام کوتاه مدت ممکن است این باشد که توسط وزیر محترم جهاد کشاورزی مصوبه‌ای در هیأت دولت به تصویب برسد که دخل و تصرف در ایستگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی و باغهای گیاهشناسی ممنوع اعلام گردد
متن كامل نامه را مي توانيد در تارنماي انجمن اعضاي هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگل ها و مراتع بخوانيد.
از سوي ديگر، سرانجام دكتر علي سلاجقه هم در مصاحبه با ايسنا نخستين واكنش رسانه اي خويش را در برابر متجاوزين به باغ گياه شناسي نوشهر علني كردند و به صراحت اين عمل نابخردانه را به زراعت چوب در وسط بزرگراه تشبيه كردند.
اميدوارم همه با هم دست به دست داده و براي يكبار هم كه شده، فقط به محكوم كردن اين اقدام شرم آور و حرمت شكني آشكار بسنده نكرده و تا عزل مقام يا مقاماتي كه در اين حادثه، فرمان آتش را صادر كرده اند، كوتاه نياييم.
اگر امروز کاری نکنیم فردا دیر است، درختان ریشه کن شده باغ گیاهشناسی نوشهر را دیگر هیچ کس نمی‌تواند دوباره مستقر کند حداقل کاری کنیم که شاهد ادامه این فجایع زیانبار و يا تکرار آن در مکانهاي ديگري در میهن اسلامی خود نباشیم.

در همين باره:

براي تعريض جاده ضرورتي به تخريب باغ نبود!

باغ گياه‌شناسي نوشهرازذخايرملي است.

27 فکر می‌کنند “درخواست مهم انجمن اعضاي هيأت علمي از دكتر پرهمت

  1. خوارزمی

    درود..
    از این قانونا که تا دلتون بخواد هست که!!!اصلا منظورم اصل 45 قانوان اساسی نبود ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    را ستی مهندس زحمت اطلاع رسانی در مورد اون طومار هم باشما!!

  2. سیمین

    سلام آقای درویش
    معلومه دل پردردی دارید این روزها. لحن نوشته تون خیلی شکوه آمیزه!
    پایان شب سیه سپید است انشالله، البته با پیگیری های شما و امثال شما.
    خداوند توان چند برابر به شما و همکاران فعالتون بده.
    این باغ را تاکنون ندیدم ولی نگران این باغ و باغ های دیگر در معرض تخریب و نابودی هستم.
    نمی دانم چه کاری از دست یکی مثل من برمیاد؟
    به نظر من تصویب یک چنین قانونی می تونه بسیار موثر باشه چون خیلی از اقدامات به قول خودتون نابخردانه به خاطر ناآگاهی است و ابلاغ چنین قانونی می تونه مانع خوبی برای اقدامات نابخردانه بالقوه آتی باشه.

  3. رحمانی

    خسته نباشی مهندس
    یک نسخه از نامه انجمن به کمیسیون کشاورزی و منابع طبیعی هم ارسال شد.

  4. داریوش

    باسلام جناب درویش درخبرها خواندمکه فرماندار مریوان گفته اند:آتش سوزیهای غرب کشور دروغی بیش نیست کار دشمنان است و قصدآشوب دارند.اطلاعات شما چیست؟

  5. اشکار

    هااااان !!
    دکتر پر همت که می گفتند ایشونه ؟؟؟؟
    مهندس درویش در کنار نخل های خشکیده برای خودم و خودتون و هومان خان حتما یک اسپندی دود کنید !!!

    دکتر فرود شریفی ، دکتر پر همت …
    … ببخشید سوفیا لورن و جینالولو برجیدا نمیشه یک یک پا بیایند منابع طبیعی؟

  6. فرهنگی‌ - تاریخی‌ - صنعتی

    آقای درویش عزیز،
    در لینکی که برای این نوشتارتان گذاشته بودید، من درست خواندم که آقای دکتر کیادلیری گفته اند تخریب باغ نوشهر برای رضایت عامه بوده است؟

    http://www.isna.ir/isna/NewsView.aspx?ID=News-1649689&Lang=P

    اگر خواست عامه این باشد که وای بر همه چیز.
    حالا حالاها کارهای زیربنایی و آگاهی رسانیهای بسیار زیادی در پیش است.

    موفق و پیروز باشید.

  7. اشکار

    خان دایی

    .. حتم دارم همگی شما بجز دکتر همت و دکتر ملکشاه سلجوقی در دهه شصت با دلهره و با پرداخت شبی پانصد تومان ! ان موقع یک دستگاه ویدئو بتا ماکس یوقور را که لای پتو پیچیده شده بود یواشکی کرایه کرده و برای هزارمین بار فیلم های خش دار شغله ، سنگام ، راکی و فیلم هایی چون قیصر را دیده اید . البته دکتر پر همت و دکتر ملکشاه سلجوقی چون از همان دوران بسیار متشرع بودند تمامی دانشجویان فیلم ببین را امر به معروف عملی می نمودند ( پیش از نحی از منکر البته ! ) در فیلم قیصر پس از تجاوز یکی از برادران گردن کلفت آب منگل به ناموس ؟! خانواده پس از ماجراهایی قیصر قصد گرفتن انتقام را دارد که خان دایی که روزی یل محله بود می خواهد قیصر را منصرف کند
    حالا شما دپیش خودتان ناموس برباد رفته را باغ اکولوژی نوشهر تصور بفرمایید که یک بچه حاجب لوس ننر که چند مایه دار نوکیسه و 200 چماق بدست همراه انها هستند همگی سانفرانسیسکو و لوس آنجلس را انجام داده اند و تا کمتر از نه ماه یک اتوبان و یک سری مجتمع نامشروع سبز می شود
    خوب اگر حدس زدید خان دایی را که آقای مشایخی ایفا گر نقش آن بود یادآور چه کسانی هستند ؟

    … ( حاج آقا بی خود حرف در دهان من نذارید … آخ .. توبه .. من کی به دکتر پرهمت ( خسته نباشند چه اسم با مسمایی 1 برعکس نهند نام زنگی کافور !! ) و دانشمند وارسته ملکشاه سلجوقی توهین کردم ؟ … )

  8. اشکار

    آقای فرهنگی تاریخی گرامی !
    از قماش این دکتر کیادلیری ها فراوان هستند …. جدی نگیریدشان… خدای را شاکر باشید که چون با فرهنگ هستید و هم از نیاکان مطلع و هم بجای دلالی عمر و دارایی خود را بپای صنعت ریختید بجای وبلگ خودتان را فیلتر نکرده اند !!

  9. اشکار

    آه گمان دارم زود قضاوت کردم !!! آقای دکتر کیا دلیری مخالف حمله به باغ بود
    در اینصورت از ایشان و خوانندگان محترم پوزش می خواهم

  10. خسروشاهی

    خسته نباشی مهندس
    مثل اینکه در نیشابور ما هم اتفاقاتی هست (پیغام یک همشهری در وبلاگ من حاکی از این قضیه است)اگر آدرس یا ای میلی از خبرنگار ایسنای خراسان(خانم ناظری) داری برایم بفرست تا بیشتر بررسی شود

  11. موج پنجم وبلاگستان

    با سلام
    موج پنجم وبلاگستان محیط زیست روز پایانی خود را در حالی طی می کند که فعالان این عرصه تا باز پس گرفتن حریم باغ و برخورد قانونی با متخلفین به حمایت خود در راستای حفظ داشته های طبیعی ایران ادامه می دهند.
    در همین راستا بیانیه ای در اکثر خبرگزاری های کشور منتشر شده است که از شما وبلاگ نویس حامی موج پنجم می خواهیم با قرار دادن این بیانیه در تارنمای خود به باز انتشار این بیانیه کمک کنید.متن این بیانه در سایت موج سبز موجود است.

    با تشکر از تمامی زحمات شما

  12. علیرضا

    درود بر درویش عزیز حتما مسافرت خوبی داشتید اون خانم که گفتید دلش برای محیط زیست سوخته زنگ نزد البته محیط زیست که دل سوز نمی خواد ما باید برای خودممون دلمون بسوز به امید دیدار

  13. RS232

    با وجود افرادی مثل شما هنوز کورسویی از امید به آبادانی به چشم می خورد هرچند که کشورمان را کچل کرده اند و دیگر برای حریم هم حرمتی باقی نمانده است.

    تنها کاری که از فردی مثل من برمی آید این است که مثل افراد سالخورده در گوشه ای بنشینم و باعث و بانی آن کار شنیع را نفرین کنم و بگویم که الهی به زمین گرم بخورند و برای شما هم دعا کنم و بگویم که عاقبت به خیر بشی ننه.

  14. جواد

    اي روزگار اين همه ذلت به ما گذشت، اين قلب رنج ديده ز خير دوا گذشت

  15. فرهاد

    غلط مي کني قانون را قبول نداري،قانون تو را قبول ندارد

    –امام خمینی
    http://www.rasekhoon.net/Article/Show-60233.aspx

    ———————————–

    نمیدونم چرا هیچ کدام از مسئولان برای قانون اساسی و قانون هیچ ارزشی قائل نیستند و به قول ما تهرونیها برای قانون « تره هم خورد نمیکنند» ؟! بنیانگزار جمهوری اسلامی بارها بر اهمیت قانون پافشاری کرده اما هیچکدام از مسئولین در هیچ زمینه ای برای قانون احترامی قائل نیستند.

  16. مرد خاکی

    درود

    نمی دانم خبر شنیدن قطع شدن انگشتان ناکجا ابادی از این میهن … شنیده اید یا نه؟
    این هم باید به دیگر مزایای سدسازی اضافه شود و به اطلاع اقای چهره ماندگار رسانده شود که در میتینگ های بعدی با آن افتخار … اشاره کند!

    روز خوش

  17. سیمین

    بله آقای مردخاکی، من هم خبرش را در پیک بامدادی امروز صبح شنیدم و صدای گریه های مادری به خاطر قطع انگشتان دستان دو دخترش. خبر مربوط به روستائی در کهگیلویه و بویراحمد بود. خیلی ناراحت کننده بود. مادره با گریه می گفت مگه ما ایرانی نیستیم؟

  18. RS232

    سلام سیمین خانم, از خیر مقدم شما سپاسگزارم.
    مادربزرگ من فقط از تماشای فیلم هایی لذت می برد که بتواند اشک او را سرازیر کند و تا مدت ها بعد از فیلم نیز حرص می خورد و به شخصیت های نابکار فیلم بد و بیراه می گفت. من هیچ وقت نمی فهمیدم که چرا او از غمگین شدن خود لذت می برد. من نیز اکنون هر زمانی که خوشی به زیر دلم می زند به خود می گویم که بد نیست که یک سری به وبلاگ آقای درویش بزنم تا کمی ذکر مصیبت زیست محیطی بشنوم و حرص بخورم. امیدوارم که با آمدن اروند ها زمانی فرا برسد که همه ما با چنین وبلاگ هایی شاد شویم و از خرد و تدبیر مسئولان فرضی محیط زیست خودمان انگشت به دهان بمانیم. در گرند کنیون یک اطاقک راهنما بود که در آن یک تابلوی بزرگی قرار داشت و روی آن نوشته بود که اگر می خواهید بدانید که آینده این سرزمین حفاظت شده به چه کسی بستگی دارد درب این تابلو را باز کنید. سپس وقتی که درب تابلو را باز می کردیم در یک آینه بزرگی که داخل آن نصب شده بود تصویر تمام قد خودمان را می دیدیم.

  19. سیمین

    سفرنامه کوتاهتون و ماجرای اون آینه رو خوندم.
    جالب بود.
    این روزهائی که نبودید همش خبرهای بد زیست محیطی داشتیم.
    ببینیم از این به بعد شاید آقای درویش خبرهای خوبی هم داشته باشند. آخه همه خبرها که بد نیست و همه مسئولان هم بی تدبیر و ضد محیط زیست نیستند. خدا کنه خبر بعدی خوب باشه و شادکننده.

  20. محمد درویش نویسنده

    من هم امیدوارم روزی در مهار بیابان زایی نگارش خبرهای خوش در صف انتظار چند روزه قرار گیرند …
    درود بر همه دوستان عزیز و ممنون که همچنان با این تارنما و دغدغه هایش همراه هستید.

  21. سیمین

    هر کس فیلم آواتار رو ندیده حتما” ببینه.
    داستان حرص و طمع بشر و ستیز با طبیعت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.