برای پیرمردی 89 ساله که نشان داد: خلاقیت تا زمان مرگ پایدار می‌ماند!

    به نظر می‌رسد یافتن خبرهای خوش در زمانه‌ای که در آن زیست می‌کنیم، کمی تا قسمتی سخت شده و پیوسته بر دشواری کاویدن چنین خبرهایی در لابه لای صدها و هزاران خبری که به نوعی رنگ و بوی خون و نفرت و تجاوز و غارت و تخریب و … دارد و ما روزانه در برابر بمباران خبری آن در رسانه‌های گوناگون دیداری، شنیداری، نوشتاری و مجازی هستیم، افزوده می‌شود.

    با این وجود، خبر خوش این است که همچنان خبر خوش کم نیست! و به رغم ظاهر غمبار و پژمان‌کننده‌ی اخباری که می‌شنویم، در زیر پوسته‌ی شهر؛ شهری به بزرگی کره زمین، این زندگی است که همچنان دست بالا را دارد و عشق و خلاقیت و احترام به تکثرگرایی و دوری از مرزبندی‌ها و صف‌کشی‌های قومی، نژادی، ایدئولوژیک، جنسیتی و جغرافیایی است که حرف نخست را می‌زند. یادداشت امروزم در روزنامه قانون به همین بهانه نگاشته شده است تا پرده از اختراعی بزرگ و سبز بردارد؛ اختراعی که می‌تواند دنیای آینده را به مراتب زیباتر، امن‌تر، مرفه‌تر و آرام‌تر از امروز سازد؛ آن هم دستاوردی که در آفرینش آن، رد پای یک پیرمرد 89 ساله آمریکایی به نام ریموند گرین را می‌توان یافت؛ پیرمردی که با اختراعش نشان داد در این دنیا، مرزی برای بازنشستگی خلاقیت و علم‌اندوزی وجود ندارد و بار دیگر ثابت کرد که جامعه سالمندان، نه تنها سربار اجتماع امروز نیستند و هزینه‌های گزاف بهداشتی و درمانی را به هدر نمی‌دهند، بلکه همچنان می‌توانند موهبت و سرمایه‌ای ارزشمند برای بشریت به شمار آمده و بر فراوانی لبخند در زندگی‌هامان بیافزایند. اینک ریموند ثابت کرد که توربین بادی و پره‌های مرگ‌آفرینش برای پرندگان و خفاش‌ها هم می‌توانند دیگر مرگ آفرین نباشند؛ تحولی که نشان می‌دهد: بشر اگر بخواهد و مجالش دهند: می‌تواند راهی سازکار و طبیعت محورانه برای تضمین کیفیت زیستنش پیدا کرده و به کار گیرد.

    با هم یادداشت امروزم را که در صفحه 10 از شماره امروز – 24 آبان 1391 – روزنامه قانون منتشر شده است، مرور می‌کنیم:

    دستاوردی که دورنمای زندگی در کره زمین را روشن می‌کند

    در دنیای کنونی چه می‌گذرد؟ کافی است مروری گذرا به ده خبر نخست چند خبرگزاری و روزنامه مهم در ایران و جهان بیاندازیم تا دریابیم که اگر بیگانه‌ای قرار بود بر بنیاد تفسیرِ همین خبرها، برای زمین ما نامی انتخاب کند؛ بی شک آن نام جهنم یا دست کم برزخ بود! نبود؟ مرگ روزانه هزاران زن و کودک و غیر نظامی در اثر جنگ‌هایی که در بروز آنها تقصیری نداشته‌اند؛ قتل عام میلیون‌ها درخت و حیوان به بهانه‌های مختلف از توسعه راهسازی و معدن کاوی و سدسازی و طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای و توربین های بادی گرفته تا تأمین معیشت و شکار و … خطر قحطی، افزایش قیمت مواد غذایی، نابودی تالاب‌ها، نشست زمین و افت شدید سفره‌های آب زیرزمینی در بخش‌هایی از آفریقا، چین، ایران، کالیفرنیا، استرالیا و … پدیده‌های مرگباری چون تغییر اقلیم، آب شدن یخ‌ها در جنوبگان، به زیر آب رفتن جزایر و سواحل پرجمعیت و بروز توفان‌هایی بی سابقه چون سندی … همه و همه گواه آن است که برای یک بیگانه، انتخاب کره زمین برای زیستن، نمی‌تواند در صدر اولویت‌ها و جانمایی‌هایش قرار گیرد! می‌تواند؟

    با این وجود، حقیقت این است که زندگی در زمین همچنان ادامه دارد و تعداد داوطلبان برای ادمه‌ی آن به مراتب بیشتر از افرادی است که مایلند به آن پایان دهند! چرا که همچنان حتا در سخت‌ترین شرایط و دردناک‌ترین موقعیت‌ها هم هستند، آدم‌هایی که از ته دل می‌خندند و نوشخند زندگی را به آنهایی که شاید هرگز ندیده و نشناخته‌اند هدیه می‌دهند و هم آدم‌هایی که برای بهبود زندگی نه فقط هم‌نوعان‌شان؛ که حیوانات و گیاهان، از هر آنچه که در توان دارند، سود می‌برند تا جهانی سبزتر و آرام‌تر و ایمن‌تر بیافرینند.

    برای همین است که وقتی به روندها نگاه می‌کنیم، درمی‌یابیم که بهانه‌هایی استوار برای روشن دیدن افق آینده وجود دارند؛ بهانه‌هایی که وجودشان را هرگز نمی‌توان انکار کرد.

    به عنوان مثال، رشد کَمّیِ جمعیت جهان در طول چهار دهه‌ی گذشته، تعدیل شده و متوسط جهانیِ تعداد فرزند برای هر زوج از 4.8 به‌ 2.5 نفر کاهش یافته‌ است و بدین ترتیب، آستانه‌ی افق زیستن در سیاره‌ی ما و ظرفیت پذیرش سرزمین باز هم دست‌نایافتنی‌تر شده است. از سوی دیگر معجزه اینترنت، امکان دسترسی تقریباً رایگان و پرشتاب به‌ اطلاعات و برقراری ارتباط بی‌نظیر نسبت به‌ طول تاریخ را فراهم ساخته و امکان اثربخشی هر انسانِ سخاوت‌مند و پاک به‌ اندازه میلیون‌ها فردِ کمتر بخشنده شده‌ است‌. همچنین امروز در بسیاری کشورها، نگرش مردم از دیدگاه‌‌های قطب‌بندی شده‌، وطن جغرافیایی، تمایز و حتی تنفر از انسان‌ها و ملل دیگر؛‌ در حال دگرگونی به‌ نگرش جهان وطنی و خانواده بزرگ انسانی است‌. به‌تدریج مردم بیشتری می‌فهمند که‌ دامن‌زدن به‌ تفاوت‌ها و اختلاف‌ها، مرتبط با منافع بانک‌ها (سرمایه‌داران) و برخی دولت‌ها است‌ نه جامعه جهانی. به موازات این تحولات، دستاوردهای فنی و شگردهایی چون بی‌خاکورزی، کاهش استفاده از آفت‌کش‌ها و جایگزینی ورمی‌کمپوست به جای کودهای شیمیایی در کشاورزی و نیز میل بیشتر به کاهش پروتئین حیوانی در سبد غذایی، می‌رود تا تعریف جدیدی از امنیت غذایی ارایه دهد و آشکارا به بهبود منابع آب و خاک جهان به رغم تولید غذای افزون‌تر کمک کند.

    و شاید آخرین نمونه از آن، ارزان‌شدن شتابان و باورنکردنی استحصال از انرژی‌های نو در طول یک دهه‌ی اخیر در مقایسه با سوخت‌های فسیلی است که می‌تواند بار دیگر یک آسمان با کیفیت و آبی را به همراه جهانی در کمینه‌ی آلودگی دیداری و شنیداری به همه هدیه دهد.

    حتا در زمینه‌ی تکنولوژی توربین‌های بادی هم اخیراً تحول بسیار مثبتی رخ داده و دیگر برای استحصال انرژی از باد، نیاز به ساخت دکل‌های عظیم و پر سروصدا با پره‌های غول آسا نیست که حرکت‌شان موجب مرگ سالانه میلیون‌ها بال پرنده در جهان شود. در همین راستا، یک مؤسسه‌ی بین‌المللی با الهام از قایق‌های بادی و اختراع ریموند گرین، توربینی را طراحی کرده است که بسیار کارآمدتر از توربین‌های کنونی است. این توربین‌های بدون پره از یک بدنه‌ی بادبانی شکل بهره می‌برند و ظاهراً قصد دارند بر قانون Betz غلبه کنند ؛ همان قانونی که می‌گوید: هیچ توربینی نمی‌تواند بیش از ۵۹٫۳ درصد انرژی جنبشی باد را به دام بیاندازد. درصورتی که توربین‌های جدید این رقم را تا حدود 80 درصد افزایش خواهند داد. پس می‌توان گفت این توربین‌ها تحولی بزرگ در تکنولوژی توربین‌های بادی محسوب می‌شوند؛ به ویژه آن که دوستدار پرندگان و خفاش‌ها هم بوده و آلودگی شنیداری کمتری هم ایجاد می‌کنند.

    این ها را نوشتم تا همه بدانیم: به رغم نمود بیشتر اخبار ناخوش و رویدادهای پژمان‌کننده‌ی دل و جان؛ این صداقت و دانایی و امید است که جهان آینده را می‌سازد و همچنان کیفیت و غلظت لبخند را در جهانِ پیش رو، دست بالا نگه می‌دارد.

پس پابکوبید و شادمان باشید از این که 200 سال پیش زندگی نمی‌کردید و فرزند زمانه خود باشید.

 

17 فکر می‌کنند “برای پیرمردی 89 ساله که نشان داد: خلاقیت تا زمان مرگ پایدار می‌ماند!

  1. فیروزی

    مشکل اینه که انسان تا بحال متوجه جنایاتی که می کرد نمیشد.حالا داره ضربه اش رو می خوره و تازه بخودش اومده و راه حل پیدا می کنه.مسلمه انسانی که از کشف و اختراع رو از آتش روشن کردن شروع کردو الان به راحتی به فضا سفر میکنه میتونه خیلی اختراعاتش رو هم زیست محیطی بکنه اما تا حالا لزوم اینکار رو درک نکرده بود.
    درود بر استاد دلسوز ومهربانه ایران زمین

  2. کوشان مهران

    به این می گویند یک نوشتار بسیار عالی در راستای اطلاع رسانی.

    دست مریزاد درویش خان

    در کشور اسپانیا و به ویژه در مرکز و جنوب توربین های بادی باعث بروز تلفات در میان گونه های در معرض خطری همچون عقاب شاهی ایبری و میش مرغ گردیده است و در آمریکا نیز هرسال چه حفاشان و چه پرندگان از برخورد با این مبدل های انرژی پاک گرفتار مرگ و میر می شوند.

    یکی از مهم ترین عوامل مرگ و میر برخورد گله های پرندگان به هنگام مهاجرت سالیانه ب منابع بزرگ نوری همچون فانوس های دریایی می باشد.

    این ها را نوشتم تا همه بدانیم: به رغم نمود بیشتر اخبار ناخوش و رویدادهای پژمان‌کننده‌ی دل و جان؛ این صداقت و دانایی و امید است که جهان آینده را می‌سازد و همچنان کیفیت و غلظت لبخند را در جهانِ پیش رو، دست بالا نگه می‌دارد.

    به نکته بسیار مهمی اشاره داشتید درویش خان، پاشیدن تخم یاس و نومیدی از طریق رگبار اخبار منهی باعث القای حس روزمرگی و عدم دلسوزی خواهد شد.

    به مناسبت درج این خبر هومان خان از حانب من وکیل می باشند تا بر پیشانی و بناگوش شما سه بوسه لایت دهه شصت بزنند.

  3. مسعود

    به اميد ِ بالا رفتن كيفيت و غلظت ِ لبخند در اين زمانه …

    خيلي خوب است كه خبرهاي خوش را هم بشنويم …و البته نه تنها دچار سياه نمايي نشويم ؛ سفيد نمايي هم گريبان مان را نگيرد .

  4. RS232

    اول که عکس را دیدم به یاد سبزی فروش محله قدیمی مان افتادم و گمان کردم که این فرد سالمند سبزی فروش است و بلندگوی به این بزرگی بالای وانتش نصب کرده است ولی بعد که مطلب را خواندم فهمیدم که این بلندگوی عظیم در واقع توربین بادی است و از این که انرژی سبز در حال گسترش و پیشرفت است خوشحال شدم. ولی شاید این سوال برای ما پیش بیاید که چرا با وجود این همه جوان مستعد و باسواد ایرانی این اختراع در امریکا و توسط یک سالمند بازنشسته انجام می گیرد. برای روشن شدن این موضوع اگر سرعت اینترنت شما افاقه می کند و یا دسترسی مقدور است به سایت گرنت نقطه گاو بروید و فقط کلمه انرژی را جستجو کنید تا ببینید که دولت امریکا چه کمک های بلاعوض وسیعی را به حوزه تحقیق و توسعه انرژی اختصاص داده است. اگر فقط بخش کوچکی از این امکانات در اختیار جوانان ایرانی بود و آنها می توانستند با ارائه طرح های ابتکاری خود کمک بلاعوض دولتی دریافت کنند و طرح خود را به مرحله اجرا برسانند شاید الآن کشور ما سرآمد انرژی سبز در دنیا می بود.

  5. مجتبی

    راستی که به شدت نیازمند شستن چشمهامان هستیم
    بزرگترین بلای همه گیر این است که سیاست، یا سیاست زدگی، سایه سنگین اش را چنان بر همه چیز گستراانده که گویی ما در این میانه هیچ اولویت دیگری به جز اندیشیدن به برپا و برجا های سیاستمداران نداریم.
    اگر موافق آنهاییم همه چیز را سفید و اگر مخالفیم به جز سیاهی نمی‌بینیم.
    من هم باور دارم که “همه چیز آرومه من چقدر خوشبختم” نادرسته اما اگر کمی هم خودمان را به جای فرزندان مان بگذاریم که در میانه ی منفی بافی های ما حیران مانده اند و افقی را که برایشان ناخواسته ترسیم میکنیم رنگی تیره و نا امید کننده دارد، انگاه جای آن است که به خود بیایم تا خوب دیدن و خوبیها را هم دیدن را نیز تجربه کنیم.
    ممنون از محمد عزیز که راه این گونه بودن را قدم به قدم به خوانندگانش می‌نمایاند.

  6. امیر شریف یزدی

    به نظر من مهمتر از این رخدادهای انقلاب گونه و رو به ارزانیِ فناوری انرژی های پاک؛ روحیه مثبت و مستدام افرادی همچون شماست که امید و پاکی را گسترش می دهید.
    شاد و سربلند باشید

  7. محمد درویش نویسنده

    درود بر دوستان بزرگوار و عزیزم و سپاس از مهربانی ها، هم افزایی ها و همراهی های دلچسب تان.
    شک ندارم که دنیای فرزندان ما بهتر از ما خواهد بود.
    و اگر بر وسعت دانایی خود بیافزاییم، حتا خیلی بهتر … خیلی …

  8. RS232

    عجیب است. آدم وقتی به خودش رای می دهد باز هم این توهم به او دست می دهد که محبوب مرم است! این خودفریبی هم عجب حس غریبی است!

  9. دماوندی

    درگذشت همکار بازنشسته شما آقای مصطفی لو را که گویا در جنگلهای استان گلستان دیروز طعمه پلنگ گردیده تسلیت میگویم.

  10. محمد درویش نویسنده

    کیارش جان: منظور من این است که “خلاقیت” مرزی و آستانه ای ندارد و می تواند با انسان تا زمان مرگش ادامه یابد. این پیرمرد 89 ساله چنین واقعیتی را ثابت کرده است. اما من نگفته ام که زمان مرگش – خدای ناکرده – فرارسیده.
    درود.
    .
    جناب دماوندی: ماجرا چیست؟ لطفا بیشتر توضیح دهید.

  11. عباس محمدی

    درود. منظورت از این جمله (در بند چهارم مقاله) چیست: “آستانه‌ی افق زیستن در سیاره‌ی ما و ظرفیت پذیرش سرزمین باز هم دست‌نایافتنی‌تر شده است.”

    افق زیستن، دست نیافتنی شده؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.