قرار است به زودی و برای نخستین بار در یک ملاقات تاریخی، عالیترین مقام جمهور ایران – دکتر حسن روحانی – با حدود دو هزار نفر از نمایندگان سمنهای کشور ملاقات کنند. این دیدار بیسابقه میتواند از یک سو فصل تازهای از توجه و احترام دولت تدبیر و امید به نهادهای غیردولتی و جلب مشارکت واقعی مردم در تصمیمگیریها را نشان داده و از سوی دیگر، عزم جدی دولتمردان در تیم یازدهم را به کاهش نگاه امنیتی نسبت به فعالیت سمنها (سازمانهای مردمنهاد) و برونسپاری مسئولیتهاشان نمایش دهد. آشکار است که این آرمان و نقشهی نوین راه به مفهوم واقعی کلمه شاید تحقق نیابد اگر سمنها تکلیف خود را به درستی در حاکمیت ندانند و نسبت، نقش و منزلتشان در قوانین موضوعه مملکت دقیقاً تبیین نگردیده باشد؛ موضوعی که باید هر چه سریعتر با ساماندهی قانون سمنها در دولت و مجلس نهایی شود.
به هر حال، در بخش سمنهای محیط زیستی، وظیفهی ساماندهی و بررسی مهمترین مطالبات ایشان از فرد شماره یک قوهی مجریه بر عهدهی سازمان حفاظت محیط زیست قرار گرفته که بتواند نظرات تمامی تشکل محیط زیستی فعال در این حوزه را جمعآوری و اولویتبندی کند.
از این رو، از دوستداران محیط زیست و فعالان در تشکلهای غیردولتی این حوزه تقاضا دارد حداکثر تا پایان دی ماه 1392، مهمترین درخواستها و مطالبات خویش را از شخص رییس جمهور بر روی کاغذ آورده و از سه طریق به شرح زیر ارسال فرمایید.
شما میتوانید نظرات خود را از طریق کامنت در زیر همین یادداشت درج کرده و یا آن که به شمارههای نمابر: 88233071 و 88233072 به دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست ارسال کنید و یا آنکه از طریق رایانامه به نشانی: [email protected] برایم بفرستید.
بیشک محتوای یادداشتهای شما در نهایت در دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست و با حضور نمایندگانی از سمنهای کشور مورد بررسی و فراکافت قرار گرفته و مهمترین آنها با توجه به وقتی که در اختیار قرار میگیرد به ترتیب اولویت، در ملاقات رودررو با رییس جمهور توسط یکی از فعالان محیط زیست کشور قرائت خواهد شد.
جناب آقای مهندس درویش عزیز, من در این باره نظری ندارم ولی مطمئن هستم که شما و کلیه ی فعالین محیط زیست شرکت کننده در این مشارکت, موفق خواهید شد بهترین ایده ها را پیشنهاد داده و خواهید توانست سهم بسیار زیادی در تصویب قوانین مربوط به محیط زیست بدست آورید. موفق و پیروز باشید.
اهمیت فراوانی که رئیس جمهور و دولتمردانش به مسائل زیست محیطی بهمراه حمایت از سازمان و تشکلهای مردم نهاد می دهند جای قدردانی دارد.
با تشکر از همه زحمات جنابعالی
تقاضای ما مردم و جوانان عسلویه ثبت قانون خاص برای وضعیت بحرانی آلودگی ها و محیط زیس عسلویه می باشد . نیاز به شعار و تحقیقات بی فایده نیست . آنقدر مطالعات صورت گرفته که این پیشنهاد را حمایت کند.
محیط زیست ایران مشکلات عدیده دارد.با توجه به زلزله خیزبودن ایران،برای نیروگاه بوشهر حد فعالیت تعیین کنیم.و به انرژی های پاک بی اندیشیم.تا فچایعی چون فوکوشیما پیش نیاید.
آقای درویش میزان حقوق دریافتی محیطبانها کفاف زندگی را نمیکند و بسیار پایین تر از خط فقر جامعه است. لطفا برای مستند سازی یک برگه حکم کارگزینی یکی از محیطبانها را به مقامات نشان دهید تا دریابند بزرگترین مشکل سازمان محیط زیست چیست!
سلام و خسته نباشيد
اولين خواسته من اعلام مخالفت دولت به مجلس نسبت به طرح ويرانگر واگذاری اراضی ملی به پيمانكاران و طلبكاران دولتی
دوم اموزش و فرهنگسازی زيست محيطی تا حد زيادی به انجمنها و دوستداران محيط زيست واگذار بشه
ترويج فرهنگ حفاظت از محيط زيست از رسانه ها و در مدارس تا در اينده اين فرهنگ خود به هنجار تبديل بشه
اقای درويش چرا سازمان حفاظت از محيط زيست اقدام به نشر روزنامه زيست محيطی نميكنه لطفا پيگير باشين
به اميد فردايی روشن
درود
مردم اطراف بختگان فقط یک چیز میخواهند آبگیری بختگان 12 ماهه آب داشتن و حفاظت از تالاب بختگان و طشک
در این رابطه حاضر هستیم بر روی چاه کشاورزی کنتور کنترل آب بسته شود
جناب آقای درویش به آقای دکتر روحانی بفرمایید که دولت باید با قوانین بسیار بسیار سخت از محیط زیست در حجوم خرابکاران و شکارچیان دفاع کند قوانین محیط زیست در مورد قاچاق چیان و شکارچیان خیلی ساده و پیش پا افتاده هست
متشکرم
بختگان در حسرت یک قطره اب
در غم ان روزگار خوب وناب
لب گشودست و حکایت میکند
از مدیران گه شکایت میکند
از مدیرانی که خوش بر مسندند
مهر بر خشکاندن در یازدند…
درد دل از اینکه دیگر اب نیست
داخل شبهای اومهتاب نیست
نیست در نا وفلامینگو وقو
تشنه ام اما دریغ از یک سبو
نغمه ی مرغان خوشخوانم چه شد
اب کر شریانی از جانم چه شد
شاهراه زندگی سیوند کو
ان همه مهمان چه شد لبخند کو
لحظه های عاشقی بر ساحلم
از چه بگذشت و پر از غم شد دلم
من مگر الوده گشتم بر گناه
کاین چنین خشکیدم و گشتم تباه
سالها خدمت به مردم کرده ام
خویش را در عشقشان گم کرده ام
لیک چون فصل خزان من رسید
روی گرداندندو کس من را ندید
این همه فریاد بی ابی زدم
هی فغان از مرگ مرغابی زدم
مردم اباده بینابین راه
خوب میدیدند میگردم تباه
کس ولی بامن وفاداری نکرد
یک نفر هم صحبت از یاری نکرد
اینچنین من غوطه ور در مرگ خویش
مینویسم بر سر سر برگ خویش
مرگ من الموت احساس شماست
صحبت از بادو گل یاس شماست
ابروی شهرتان عمر من است
هی نریزد ابرو چون روغن است
استین بالا زده کاری کنید
از عطش مردم مرا یاری کنید
حک نگردد توی تاریخ این سخن
شهر نیریز عامل خشکی من
کس نگوید بعد از نسل شما
نیست اینجا سایه ی بال هما
شهر من نیریز شهر مرگها
شهر مرگ غنچه و گلبرگها
عاقبت شد شهر مرگ بختگان
کس ندادی از تاسف سر تکان
اف به مسئو لین ذیربطش کنید
مرگ من را در جهان ثبتش کنید.
درویش عزیز درود. امید که وقتی؛ لحظه ای فراغت داشته باشی که به نظرات مشتاقان تارنمایت که همان مشتاقان محیط زیست ایران عزیزمان هستند نیم نگاهی بیاندازی و در پس پر خروش ذهنت برایشان جائی باز نمائی تا شاید روزی تلنگری باشد برای یک اندیشه درست و یک تصمیم درست و در نهایت حرکت درراه درست و مقبول اکثریت با گام های استوار. و اما در مورد پرسش شما برای بیان نظریات و ارائه طریق برای رفع مشکلات بایستی عرض کنم که الویت های زیست محیطی انقدر زیاد هستند که نمی شود همه را اینجا برایتان لیست نمایم؛ اما آنچه که می دانم اینست که بدان و آگاه باش که ما نه تنها در ذیار عزیزمان ایران بلکه در سراسر جهان دوجور دانشمند داریم شایسته دانشمند و شارلاتان دانشمند. آن اولی سر به زیر دارد و تحلیل هایش از جهان و مافیها بر اساس واقعیت و عینیات زندگانی نوادگان آدم ابوالبشر است و آن دیگری شارلاتانیزم علمی را بلغور می کند و با هزاران استدلال نابخردانه ایده های منفعت طلبانه اش را به عنوان دستاوردهای ناب به خورد خلق اله وبسیاری ….می دهد. در هیچ مجموعه سیستماتیکی که محورش انسان است تکیه بر دومی هاراه به جائی نمی برد اگر تمامی امکانات هم برای آن مجموعه فراهم باشد.درویش پایدار باش و کشکولت پر بار نه آن چنان که کشکول درویشهای کودکی من خالی. برایت آرزوی پیروزی می نمایم.
آب را سد نکنید
در فرو د ست انگار بختگان منتظر است
یا که آن کوثر طشک سر به زانوی غم است
چه مهاجر مرغی !
ناله ی العطشش تا به سر اوج فلک . تا دم بیشه ی هور .
سخت بلند آواز است
آب را سد نکنید
شاید این آب روان می رود تا بنوازد دل بی نا ن کسی
یا بشوید ز لبی خار وخسی
مش رجب منتظر است
کشت امسال چه بد آوردست !
مش رجب گفت … ولی !
… همه دنیا گفتند …
آب را سد نکنید
بختگان در عطش آتش ما می سوزد
دل شوریده ی او خاموش است
نرگس طشک در آغوش نمک می میرد
آهوی دشت به پای چمنش می خواند… !
آب را سد نکنید
مردم پایین دست به هرج افتادند
آدمای سر رود از شما بی خبرند …
یادمان باشد که …
کودکی با سر چوب می نوشت بر لب آن ساحل خشک
بختگان مرد … چرا ؟
بختمان مرد ……. چرا ؟
شعر از آقای عبدالکریم زارع
با سلام و عرض خسته نباشید
خیلی صبر کردم تا ببینم از جمعیت صدائی در می اید .نظر خودم این است که قوانین طبیعت باید بر قوانین انسان ساخت اولویت داشته باشد.در حال حاضر حیف و میل در عرصه های طبیعی بسیار سنگین است و این را کشورهای صنعتی بر ما تحمیل می کنند .فرهنگ مصرف باید اصلاح شود .
سلام و عرض ادب
جناب درویش تالاب پریشان را دریابید…
یک سوال از آقای روحانی: مگر خون دریاچه ارومیه از تالاب پریشان رنگیت تر است که هیئت ژاپنی برای بررسی و تحقیقات به ایران می آیند؟
پریشان کازرون را دریابید.
این رو من تنها نمیگم بلکه 4000 نفری که در بمناسبت روز جهانی تالابها دست در دست هم و دور پریشان حلقه زدند و فقط از شما و جناب روحانی توجه می خواستند…
به راستی دولت تدبیر و امید فقط میخواهد تدبیرش را برای دریاچه ارومیه به کار بندد و به تنها به ساکنین آنجا امید بدهد؟ نه، فکر نمی کنم!
راستش وقتی پای اخبار می شینم و خبر از پیگیری و کارشناسی دریاچه ارومیه می شنوم از جهاتی خوشحال می شوم ولی حسرت میخورم که چرا پریشان سهمی در تصمیمات و رسانه ها و حتی وبلاگ خود شما ندارد؟؟!!!
پریشان پریشان پریشان…
ذکر خیرتان را از دوستان شنیده ام که به کازرون و پریشان چندین بار سر زدید و از نزدیک با مشکلاتش آشنایید…
به همین دلیل هم ازتون خواهش می کنم اگر که پیام بنده رو مطالعه نمودید، بنده رو مطلع فرمایید تا بدانم در این دولت پریشان نماینده ای برای پیگیری در آن بالا بالاها خواهد داشت…
ما که این پایین و دستمان از تهران کوتاه است…
منتظرتونم استاد…
کمی به لبخند پریشان توجه کنید…
بابت اشتباهات نگارشی و تایپی که به علت سرعت در نوشتار پیش آمد عذرخواهی می کنم…
موفق باشید