آيا واقعاً رطوبت به سنگ‌هاي آرامگاه كوروش رسيده است؟!

نجات پاسارگاد يك آرمان ملي است نه يك شعار سياسي

چرا در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كسي سخني نمي‌گويد و همه سكوت كرده‌اند؟ چرا مقامات وزارت نيرو مهر خاموشي بر لب زده و واكنشي نشان نمي‌دهند؟ بالاخره يك نفر در اين مملكت بايد بداند كه آيا گزارش منتشر شده در روزنامه اعتماد يا عكسهاي انتشار يافته در تارنماي سرزمين جاويد حقيقت دارد يا خير؟ و آيا يكي از ديرينه‌ترين و مشهورترين كهن‌زادبوم‌هاي وطن در پاسارگاد در حال تخريب و فروپاشي است يا همه‌ي اين حرف‌ها و ادعاها مشتي دروغ و اتهام بي‌ربط از سوي عده‌اي افراد مشكوك و مسأله‌دار است!
راستي! چگونه مي‌توان تعبير مثبتي از اين همه بي‌تفاوتي به افكار عمومي يافت و ارايه داد؟ چگونه مي‌توان در پي اين همه خار، از گلي سخن گفت كه ردپايش را نمي‌بينيم و بوي عطرانگيزش مدتهاست كه مشام‌مان را نمي‌نوازد؟!

نشانه‌هاي رطوبت در سنگهاي كف بستر آرامگاه كوروش - خبرگزاري ميراث فرهنگي

     كلام آخر آنكه:
پاسارگاد، نه فقط ميراثي ملّي كه امانتي جهاني است؛ اگر آن 8 هزار درخت پانصدساله را از دست داديم و در سكوتي تلخ و غم‌بار اعدام ايستاده‌ي آنها را در تنگه‌ي بلاغي به نظاره نشستيم، اگر تالاب كم‌جان، بي‌جان شد و دم فروبستيم و اگر درياچه‌ي بختگان را با كوير بختگان معاوضه كرديم؛ دليل نمي‌شود كه بپنداريم: مردم از فروپاشي يكي از مهمترين نشانه‌هاي هويت ملّي و تاريخي خود نيز به آساني مي‌گذرند و از تنبيه مسببان اين جنايت فرهنگي تاريخي  صرف‌نظر خواهند كرد.

درختان در سيوند ايستاده مي‌ميرند …

لطفاً يك مقام مسئول پيش از رسانه‌‌اي‌تر شدن موضوع بيايد و با دليل و مدرك پاسخ دهد كه از مشاهده‌ي اين عكس‌ها و خواندن اين گزارش‌ها نبايد نگران شد. شهر در امن و امان است و مسئولان فرهنگي كشور كاملاً بيدار و هشيار مشغول ديده‌باني هستند!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.