درسي كه از طبيعت آموختيم و به كار بستيم!

شايد باوركردنش اندكي دشوار باشد، امّا حقيقت اين است كه آدم‌زميني‌ها دست‌كم سالي 450 ميليارد متر مكعب فاضلاب وارد اندوخته‌هاي آبي كره‌ي زمين مي‌كنند؛ معضلي كه به خودي خود مي‌تواند – يا مي‌توانست – كيفيت و استمرار حيات در يگانه سياره‌ي قابل زيست را به شكل معناداري كاهش دهد. امّا خوشبختانه چندسالي است كه طبيعت، راهي آسان پيش پاي انسان‌ها قرار داده تا با استفاده از اين شگرد، پساب‌هاي حاصل از فعاليت‌هاي كشاورزي، صنعتي و سكونتگاهي خويش را دوباره بازپالايي كرده و به چرخه‌ي حيات بازگردانند.
آيا مي‌دانيد اين شگرد ارزشمند را بايد مديون كدام بخش از طبيعت دانست؟!

تصويه خانه‌هاي طبيعي!

آنهايي كه «چشم‌‌هايي كه فكر مي‌كنند» را مي‌خوانند و يا احياناً سري به Bioremediation زده‌اند و يا چيزهايي در مورد Living machines شنيده‌اند، مي‌دانند كه دارم در باره‌ي تالاب‌ها سخن مي‌گويم؛ همان بخش‌هاي ارزشمند بوم‌سازگان وطن كه اين ‌روزها، روزگار پرتنشي را سپري كرده و يكي پس از ديگري در صف تجاوز، نابودي و خشكيدگي قرار گرفته‌اند.

۲۵۰px-oberlin_living_machine۱.JPG

در حقيقت، اغلب زيستمندان متنوع و متراكم موجود در محيط‌هاي تالابي، اين ريه‌هاي ارزشمند طبيعت، از باكتري‌ها، جلبك‌ها، قارچ‌ها و ديگر گياهان كنارآبزي گرفته تا بسياري از آبزيان موجود در اين اكوتون‌هاي ارزشمند، مي‌توانند همان كاري را كه در طبيعت انجام داده و توان زيست‌پالايي منابع آب و خاك مجاور خويش را افزايش مي‌دهند، در محيط‌هاي صنعتي و تصويه‌خانه‌هاي بزرگ شهري هم انجام دهند، بدون كمترين دردسر و يا نگراني از افزايش آلودگي.
توضيحات و عكس‌هاي بيشتر را مي‌توانيد در پايگاه اطلاع‌رساني «
چشم‌‌هايي كه فكر مي‌كنند» بيابيد و بخوانيد.
با سپاس از اين هموطن ناديده كه در تارنماي شخصي‌اش، درسي بزرگ و ارزشمند از طبيعت را به مخاطبانش ارايه داده است.

چشم‌هايي كه فكر مي‌كنند ...

مؤخره:
حجم كل پساب شهري و صنعتي توليدي در ايران تا سال ۱۳۷۵، به بيش از 36 ميليارد متر مكعب در سال رسيده بود كه اين رقم را اخيراً جناب زرگر، معاون نام‌آشناي وزارت نيرو به 32 ميليارد متر مكعب در سال تعديل كردند. اما پيش‌بيني كردند اين رقم تا سال 1400 به 40 ميليارد متر مكعب، يعني چيزي در حود 40 درصد توان آب قابل استحصال كشور، افزايش يابد و شوربختانه از اين مقدار، تنها 13 درصد در فرآيند بازيابي و تصويه قرار گرفته است. بنابراين ناگفته پيداست كه اگر اين درس طبيعت را مديريت آب كشور جدي گرفته و به كار بنند، تا چه اندازه مي‌تواند در استحصال بهينه‌ي آب و مقابله كشور با بحران كم‌آبي مفيد و مؤثر واقع شود.

5 فکر می‌کنند “درسي كه از طبيعت آموختيم و به كار بستيم!

  1. باقری

    اخبار بسیار حیرت انگیزی به من رسیده. توله شیرهای موزه دارآباد که حدود دو هفته پیش به دنیا آمده اند در همان روز اول به قاچاقچیان حیات وحش فروخته شده اند.متاسفانه ۲ تا از توله ها از بین رفته و ۲ تای دیگر در اسارت همان قاچاقچی می باشند. توله شیرها برای فروش هر کدام ۴ میلیون تومان قیمت گذاری شده اند.

    چند سوال برای من پیش آمده:

    ۱- موزه تاریخ طبیعی برای چه حیوان زنده نگه میدارد؟

    ۲- چرا آنقدر جان حیوانات برای دوستان بی ارزش است؟

    ۳- چرا بخش دولتی با قاچاقچیان معامله میکند؟

    فاجعه دیگر اینکه شیر ماده دیگر موزه نیز تا چند روز آینده زایمان میکند.

    تکلیف توله های جدید چیست؟

  2. پيمان

    باسلام
    جناب درويش خوشحالم بلاخره اهالي منابع طبيعي سري به محيط زيست صنعتي هم زدند!،من دربرچسب محيط زيست در وبلاگم بيشتر بر جنبه هاي مديريت محيط زيست شهري و صنعتي تكيه دارم،حلقه گمشده اي كه اهالي محيط زيست دوست ايراني كمتر در آن كندوكاو مي كنند!…

  3. باقری

    جناب درویش
    اخبار فوق موثق است. حتی از مکان توله شیرهای فروخته شده مطلع میباشم. (فیلم نبز موجود است.)

  4. reza

    جالب بود ولی مطلب را خیلی گنگ نوشته اید دوست عزیز. کمی سرراست‌تر بنویسید لطفا. مختصر و موجز.این طوری شانس خوانده شدن و از آن مهمتر فهمیده شدن خیلی بالا می رود. فراموش نکنید پای اینترنت که می نشینیم با چه حجمی از لینک و اطلاعات روبه روییم!
    ممنون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.