امروز میزبان بهناز محرمزاده بودم؛ یک هموطن اسطورهای که نهتنها با کلام و سلوک متفاوتش، بلکه با عمل به آنچه که میگوید، نشانمان داده که “غیرممکن” در این جهان وجود ندارد.
از بهناز قول گرفتهام که روزی خاطراتش را از همهی رنجها و مرارتها و دردهایی که در طول زندگی چشیده، نقل کرده و به رشته تحریر درآورد تا برای امثال من و ما، همواره نمادی پرصلابت از “خواستن، توانستن است” باشد.
بهناز میخواهد روز جمعه – 18 تیر 1389 – به سوی رفیعترین چکاد ایران – دماوند – حرکت کند. امّا در این صعود تنها نیست! زیرا در کنار خود، شریفترین و عزیزترین انسانی را که تاکنون در زندگیاش به جا آورده، میبیند … علی عظیمی، جوانی که قرار است در پیش از ظهر روز شنبه، 19 تیر و همزمان با مبعث رسول اکرم (ص) در کاکل سپید و دوستداشتنی دماوند، رسماً بهناز را با تنپوش سپیدرنگش به خانهی بخت دعوت کند و آسمانیترین پیوند ازدواج در ایران را شکل دهد.
شعار این زوج هنجارشکن و طبیعت دوست: “احترام به دماوند؛ احترام به طبیعت ایران” است. باشد که حرکت این دو پرندهی عاشق و سبکبال وطن، بتواند بار دیگر موجی از شور و شوق در بین جوانان سلحشور هممیهنم بیافروزد و نشان دهد که دماوند، چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود. در ضمن آن دو اعلام کردهاند که پذیرای هموطنانشان در پای دماوند هستند تا در شادمانهترین روز زندگیشان، خوشیهاشان را با هموطنان بیشتری به اشتراک نهند و پاکوبانی بیادماندنی بیافرینند.
چنین است که از دوستان مطبوعاتی و نویسندگان دنیای مجازی میخواهم تا به شیواترین و شورانگیزترین و گستردهترین شکل ممکن، این حرکت عاشقانه و سبزمدارانه را پوشش دهند.
درنگ!
از بهناز میپرسم: آیا با سایت های هواشناسی اطلاعات آن روز صعود را چک کردهای و خبر از وضعیت اقلیمی شنبه داری؟
خندهای معنیدار تحویلم میدهد و میگوید: ایمان دارم که در آن روز همه چیز دست به دست هم میدهد تا من و علی بهترین روز زندگیمان را تجربه کنیم!
خواستم بگویم:
خوش به حالش و حالشان …
درووود
ظاهرن من دیر رسیدم به عروسی ،
ولی گمان می کنم هر لحظه می تونم برای تمام اون هایی که زندگی رو دوست دارند و مسیر زندگی رو عاشقانه طی می کنند دعا کنم .
آرزو می کنم که قله ی خوشبختی رو فتح کنند و پرچم عشق به خودشون و انسانیت رو اون بالا بالاها به اهتزاز دربیارند.
و … کسی این جا حرف اسپانیا رو زد؟
VIVA Spania
به فلورا: 40 سال که دیگه این حرف ها رو نداره! داره؟ من خودم با 45 سال همچنان برای اروند کری می خوانم!
.
.
به سروی: برای شادباش گفتن به چنین زوج بلند پروازی، هیچگاه دیر نیست.
درود …
در ضمن خوشحالم که همه اینجا ظاهراً با تیم محبوب اروند همراه بوده و اسپانیایی هستند! جالبه که اصرار داره با هم سر فینال شرط ببندیم و اصرار هم داره که من رو طرفدار هلند کنه تا بتونه شرط رو ببره!!
يووووهوووو
تبريك ميگم
به اميد پيروزي مردم ايران
ممنون … معلوم بود که اروند می بره! خدارو شکر شرط نبستم!!
درود.
آقاي درويش توروخدا پيام قبلي منو پاكش كنين!
متوجه نبودم فضاي اينجا با جي تاك فرق داره!
آرزو كردم يه روزي ما ايرانيهاجشن پيروزي بگيريم اما مثل پدر مادرهامون نباشيم. قدرپيروزي رو بدونيم و براي پيروز موندن هم زحمت بكشيم آمين
آقاي درويش تورو خدا پيام قبلي رو حذفش كنين.متوجه نبودم محيط اينجا با جي تاك فرق داره.
آرزو كردم پيروزي مردم ايران رو جشن بگيريم ولي مثل پدرمادرهامون نباشيم براي پيروز ماندن هم تلاش كنيم آمين
خب مگه چی شده حالا؟
چرا باید آرزوی به این قشنگی را حذف کرد فلورا جان؟!
منظورم اون پيامي هست كه اولش نوشتم يوووهوووو
خب اينجا يه فضاي رسميه! جاي هورا كشيدن نيست!
پاسخ:
چرا نیست؟
اینجا نامش دل نوشته هاست … اینجا که قرار نیست مهار کنیم بیابان زایی را! قرار است؟
.
.
منتها از این پس بهتر است به جای واژه مشکوک و الحادی “یوهو” از عبارت “یاهو” یا “هورا” استفاده فرمایید!
درود …
فلورا جان ،
تازه من می خواستم بیام این جا ، به افتخار اسپانیا چند تا بووووووق اساسی هم بزنم ،
این کامنت شما رو خوندم ، دست و پام رو جمع کردم
😀
سلام دوستان………برای شما آرزوی شادی سلامتی صداقت و موفقیت دارم.
می خواستم بدونین که همدل بودن با ما که بالای قله سبلان عروسی گرفتیم من رو شاد کرد و بسیار زیاد بیاد عروسی خودمون افتادم.
به امید اینکه قله های سخت زندگی رو بتونیم صعود کنیم.ندا و مجیددرودگر
پاسخ:
درود بر ندا و مجید درودگر عزیز … یک زوج کوهنورد و عاشق دیگر وطن.
علی و بهناز عزیز ، من و آسیه و آرمین کوچولو پیوند عاشقانه و رویایی شما رو در زیر آسمان آبی و فراز قله دماوند تبریک میگیم . صد حیف که نتونستیم در کنار شما باشیم
علی و بهناز عزیز ، من و آسیه و آرمین کوچولو پیوند عاشقانه و رویایی شما رو در زیر آسمان آبی و فراز قله دماوند تبریک میگیم . صد حیف که نتونستیم در کنار شما باشیم . راستی سالگرد ازدواج ما هم بود
درود بر شما مهرداد گرامی … سالگرد ازدواج تان مبارک باد …
ممنونم عمو. دلتنگ اينجا هستم و وقت تنگ و حوصله هم…
درود بر آنیموسی مهربان …
چه شده است که حوصله تنگ شده؟
تا چشم هم مينم زمان تمام شده و شب شده و قت خواب است، زمان كم دارم! حداقل 5 ساعت در 24 ساعت!
ولي حالا خوب ِخوبم خدا رو شكر.
کار زیاد و نداشتن فراغت یه موقع هایی خودش نعمت است! نیست؟
درود …
بهناز جان
در کنار علی بهترینها رو برات آرزو می کنم. امیدوارم شاد، سلامت و خوشبخت باشید.
بازتاب: کبوتر آواره » پیوندی که عمق عشق آن را فقط دماوند درک می کند.
بازتاب: قصه ناتموم » پیوندی که عمق عشق آن را فقط دماوند درک می کند.
همزیستی که به این زیبایی آغاز میشود قطعا همیشه بر فراز است . و روز مرگی کمرنگش نمی سازد . *عشقشان چون دماوند پایدار باد*
حتمن همینگونه خواهد بود. آمین و درود.