عکس‌هایی که بی اختیار هر حال بدی را خوب می‌کند! نمی‌کند؟

کلیک کنید

    نگاه کنید به قاب زیبایی که حسین اسماعیلی، عکاس خوش ذوق خبرگزاری مهر برای ما انتخاب کرده و لذت ببرید از زندگی در سرزمینی که نامش ایران است و به رغم همه‌ی زخم‌ها و دشواری‌هایی که می‌دانید و می‌دانیم که بر آن تحمیل شده، مردمانی دارد که مترصد یافتن بهانه‌ای برای پایکوبی هستند.

کلیک کنید

    حسین اسماعیلی بی شک نمره‌اش 20 است و چه خوب که این نمره‌ی 20 حاصل شکار شادی‌آورش در بیستمین روز از دومین ماه بهار 1392 در امیریه دامغان بوده است؛ جایی که در آن، خاله‌ها، عمه‌ها، مادربزرگ‌ها و دختران تازه بخت‌شان به استقبال گل‌های خوش عطر محمدی رفته و به بهانه‌ی ‌درک نخستین بهارِ جوان‌ترین ایرانیان روی زمین، با هم در آیینی موسوم به گل غلتان، می‌خوانند:

کلیک کنید

همه کوه و کمر بوی تو داره یا محمد ؛ کدوم گل قامت روی تو داره یا محمد

همون ماهی که از کوه می زنه سر ؛ نشان طاق ابروی تو داره یا محمد

 کلیک کنید

کلیک کنید

کلیک کنید

21 فکر می‌کنند “عکس‌هایی که بی اختیار هر حال بدی را خوب می‌کند! نمی‌کند؟

  1. مسعود

    آخ خ خ خ كه نمي دونم الان بيشتر دلم از اين گل غلتان ها خواست يا از اين ني ني هاي قلمبه !

  2. مسعود

    🙂
    هي مي گم آستينتون رو بالا بزنيد ، روتون رو مي كنيد اونوري !

  3. محمد درویش نویسنده

    نه به خدا … بحث تغییر جهت دادن به “رو” نیست!
    نخست باید ببینم زاویه تو با کاندیدای اصلح در جمهور یازدهم چگونه است تا بر همان اساس، تصمیم بگیریم که آیا اصولا از صلاحیت لازم برای عقد پیمان تأهل در دوره یازدهم جمهور برخوردار هستی یا بهتره بمونی تو آب نمک برای دوره دوازدهم!!

  4. مسعود

    نه استاد اگر از آن “رو” حساب فرماييد ، من بايد رجعت كنم به دوره هشتم !
    با اين حال و روز بهتره براي سركه برنامه ريزي كنيد تا آب نمك ! 🙂

  5. محمد درویش نویسنده

    آخی … دلم سوخت …
    هرچند که سرکه هم یک ماده ضروری و کاتالیزوری مفید به شمار می آید که برای کیفیت دادن به زندگی لازم است! نیست؟

  6. محمد درویش نویسنده

    می دانم از چه جهت گفتید … منتها مهم این است که از هر جهتی که نگاه کنیم به یک رخداد غم انگیز! بتوانیم یک پیام دل انگیز و امیدوارکننده از آن برباییم! نه؟

  7. مسعود

    بله راست گفتيد . ممنون كه روشني ها را مي بينيد و پررنگش مي كنيد .

  8. lida

    salam
    ostad ma taze in miasesa ro rah andazi kardim dar khosos mohit zist dar shahrestan bahar hamedan
    montaha aslan ro manategh bekre in mantaghe tahghighi sorat nagerfte va ma ashnaei ba in mana tegh nadarim khastam age mitonid yerahnamei be ma baray shenasandan in manateghbokonid
    mamnon misham az lotfeton

  9. نیما

    دلم گل خواست ، عطر گل خواست ، طراوت و تازگی گل را خواست به همراه بکری و بی گناهی کودکی که غلتان است در این همه عطر و جذابیت
    دلم شادی خواست ، بی خیالی و بی غمی … چیزی که مدتها از انها به دورم

  10. فیروزی

    ممنون استاااد عالی بود!ا صبح اول وقت خنده برلبانمان نشاندید. همیشه لبتون خندان و دلتون شاد باد.

  11. محمد درویش نویسنده

    درود بر فیروزی، لیدا و نیما عزیز …
    خوشحالم که تماشای این آیین ایرانی حال تان را خوش کرده است. دقت کنید که سازمان میراث فرهنگی ما به جای شناسایی و ثبت معنوی چنین آیین های شادی آور و دلپذیری، می کوشد تا رسم غیر انسانی شکار را ثبت ملی کند!!

  12. مه لقا کاشفی

    با سلام
    کاشکی چند تا از این ادم به دورهائی را که تا خرخره توی فساد گیر کردهاند را درا ین گلها بغلتانند شاید رنگ و بوی ادمیزاد بگیرند.

  13. سلیمان بهرامی

    جناب درویش عزیز
    با سلام و احترام
    پس از پایان کار در شیفت شب و خستگی مفرط به خانه رسیدم . عادتی است که هنگام خواب تلویزیون جلوی چشمانم باشد . کانال ها رو بالا و پایین کردم و رسیدم به 4 .
    برنامه ای بود ردباره طبیعت که حضرتعالی و جناب اینانلوی دوست داشتنی مهمان برنامه بودید .بی نهایت از آن برنامه لذت بردم و علی رغم خستگی کار تا انتها تماشا کردم . از آن پس برنا مه هایتان را دنبال میکنم . برایتان آرزوی سلامتی دارم .

  14. محمد درویش نویسنده

    درود بر سلیمان بهرامی، مه لقا و هومان عزیز …
    خوشحالم که برنامه هایم مورد توجه تان قرار گرفته جناب بهرامی گرامی.
    پیشنهاد خوبی است خانم کاشفی! هر چند فکر نکنم برایشان کارگر بیافتد!
    بردبلند را دوست دارم و خاطراتی شیرین از آنجا را همواره با خود حمل می کنم هومان جان.

  15. فرشاد

    اقاي درويش در اين روزهاي شلوغ هرشب سري مي زنم تا شايد دل نوشته اي تازه براي چند دقيقه افكارمو ،اهدافمو در ذهنم ياد اوري كنه ولي… منتظريم.ممنون

  16. نادر جباري

    سلام جناب مهندس.حتما مطلع شديد كه در جريان ساخت فيلم رالي ايراني،نگهبان چادر هنرپيشه هاي عزيز ،يك گراز را به بهانه اينكه قصد حمله به چادر اين عزيزان را داشته،با شليك گلوله،در نيمه هاي شب كشته.بعد هم اين خبر با آب و تاب تمام در فضاي مجازي در حال انتشار است كه حمله گراز به چادر هنرمندان فيلم رالي.كاش يكي به اين عزيزان يادآوري كند كه گراز هرگز به انسان حمله نميكند مگر اينكه يا توسط انسان زخمي شده باشد و يا به صورت اتفاقي در سر راهش قرار گرفته باشيم و گراز نگون بخت راهي براي فرار نداشته باشد. وگرنه چه دليلي دارد گرازي در نيمه شب به يك چادر حمله كند.آن هم در اين فصل كه اگر گراز ماده باشد لابد بچه هاي كوچكي هم داشته.ضمنا جناب مهندس، لطفا اس ام اس ديروز بنده را حمل بر بي ادبي نگذاريد.و در ضمن جي ميل بنده مختل شده به خاطر همين از طريق جي ميل نتوانستم مراتب را معروض دارم.سپاس و درود

    پاسخ:

    درود بر شما جناب جباری عزیز و ممنون از بیان این نکته آموزشی در مورد گرازها …
    کاش مردم بدانند که گرازها، باغبان بی جیره و مواجب طبیعت هستند.

  17. مسعود

    استاد يادم رفت اين را تعريف كنم !
    پريروز پشت فر مان بودم و راديو روشن بود ، راديو فرهنگ داشت در مورد گل غلتان دامغان حرف مي زد و
    يكي از شنونده ها كه تماس گرفت در مورد اين كه اين رسم را تازه از وبلاگ شما به جا آورده است ، صحبت كرد 🙂

  18. محمد درویش نویسنده

    چه نکته جالبی …
    خوشحالم که در اطلاع رسانی این حوزه مؤثر بوده ام.
    درود بر مسعود عزیز …
    و همچنین متشکر از توجه و لطف فرشاد گرامی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *