دیروز ناصر کرمی همه را شوکه کرد!

ناصر کرمی در حال سخنرانی - 14 اسفند 87

     روز گذشته در نشستی که قرار بود با محوریت نقش تشکل‌های مردم‌نهاد در احیای دوباره‌ی منابع طبیعی کشور برگزار شود؛ دکتر ناصر کرمی – به عنوان یکی از سخنرانان مراسم – به روال معمول و انحصاری خود! ادامه داد و گفت: امروز می‌خواهم اندکی از بار گناه غیبت‌هایی که تاکنون در پشت سر تشکل‌های فمینیستی کشور کرده‌ام، بکاهم و در حضور برخی از نمایندگان نسوان در این تالار، همان انتقادها را دوباره طرح کنم تا بلکه از بارگناهانم کاسته شود! او گفت: حقیقت داستان این است که تشکل‌های زیست‌محیطی در این کشور، بسیار بیشتر از آن چیزی که استحقاق و ظرفیتش را داشتند از طرف رسانه‌ها – و به ویژه  همشهری – مورد توجه قرار گرفته‌اند، در حالی که خودشان بهتر از هر کسی می‌دانند که کمتر از آن چه که نشان داده‌اند، توانسته‌اند به حال محیط زیست و منابع طبیعی ما مفید واقع شوند. کرمی افزود: به راستی چند نفر از اعضای این تشکل‌ها را سراغ دارید که حاضر باشد یک شب را در کویر یا دیگر مناطق طبیعی که قرار است مورد تهاجم طبیعت‌ستیزان قرار گیرند، سرکند و از موجودیت محیط زیست عملاً دفاع کند؟ او گفت: من بارها از دوستانی که قصد برگزاری میتینگ‌های سبز به نشانه‌ی مخالفت با فلان اقدام یا توسعه‌ی ضد محیط زیستی را داشته‌اند، خواسته‌ام تا از این کار منصرف شوند! چرا که آنگاه مخالفان بحث‌های محیط زیستی درخواهند یافت که ما تا چه اندازه تنها و کم‌جمعیت و بی‌طرفدار هستیم.
    امّا ناصر کرمی به این هم اکتفا نکرد و ضمن انتقاد بی‌پرده از تشکل‌های مرتبط با زنان، نه‌تنها نقش آنها را در مباحث محیط زیستی بسیار کم‌اهمیت و کم‌رنگ برشمرد، بلکه حتا تأثیر آنها را در استیفای حقوق واقعی زنان هم با علامت سؤال جدی مواجه کرد! او گفت: این تشکل‌ها فکر می‌کنند همه مشکلات زنان ما، در خشونت همسرانشان بر علیه آنان و یا اعتراض به حکم اعدام چند زن خلاصه می‌شود. کرمی گفت: اتفاقاً من پرونده‌های برخی از این زنان در انتظار اعدام را مطالعه کردم و در کمال حیرت دیدم آنها با چه سنگدلی و قساوت کم‌نظیری نه‌تنها شوهران خود را کشته‌اند، بلکه اجسادشان را نیز مثله کرده بودند! – در این هنگام، الهه موسوی (سردبیر سبز پرس) به نشانه‌ی مخالفت با این سخن گفت: باید دید شوهران آنها چه بلایی بر سر ایشان آورده‌اند که آنها چنین تاوانی را بر شوهران‌شان حلال دانسته‌اند! – به هر حال، سخنان کرمی در انتقاد از عملکرد زنان – به قول او شبه روشنفکر – جامعه چنان بود که حتا آقای دکتر تقی‌فرور (همسر خانم دکتر خدیجه رضوی) را هم به پاسخگویی و دفاع از موضع زنان واداشت.

سردبیر دو خبرگزاری محیط زیستی ایران در کنار هم - الهه موسوی و ناصر کرمی

    در مجموع اگر بخواهم بین محتوای سخنان سخنران اول – آقای دکتر فرود شریفی، رییس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور – و ناصر کرمی مقایسه‌ای بکنم. باید اعتراف کنم که هر چقدر حرف‌های فرود شریفی تکراری، ملا‌ل‌آور و خواب‌کننده‌ی حضار بود؛ کرمی توانست نه‌تنها چرت حاضران را بپراند، بلکه شورآفرین باشد! به قول تقی‌فرور، حرف‌های کرمی آدم را تحریک می‌کند تا به رغم میل باطنی خود از لاکش به درآمده و پاسخ بدهد!
    و این خصلت کرمی است … او یکه و تنها پرچم مخالفت با نظریه‌ی جهان‌گرمایی را به اهتزاز درآورده  و سال گذشته حاضر شد، در تالار انجمن جامعه‌ی مهندسین کشور در برابر همه‌ی موافقان این نظریه بایستد و از موضع‌اش کوتاه نیاید. یادم هست برای آن همایش به اتفاق گرگ خاکستری عزیز چقدر به دنبال یک مخالف گشتیم تا تنور مباحث را گرم کند و عاقبت هیچکس جز ناصر کرمی را نیافتیم. امروز هم به نظرم کرمی تنها روشنفکر انتلکتوال جامعه‌ی معاصر باشد که حاضر است به صراحت به انتقاد از نقش همتایان مؤنس خود در جامعه بپردازد!
    بیاییم همه برای بقای عمر و سلامت ناصر کرمی عزیز دعا کنیم!

تقی فرور - رزاقی و ...

    در حاشیه:
   – ادعای جناب فرود شریفی در این نشست با بی‌تفاوتی و سکوت کامل حاضران مواجه شد و هیچکس نپرسید که جناب معاون وزیر بر اساس کدام ارزیابی‌های دقیق علمی و پایش چه شاخص‌ها و پیراسنجه‌هایی به این نتیجه رسیدند که: پس از 40 سال، امسال برای نخستین بار توانستیم میزان تخریب منابع طبیعی کشور را با میزان احیاء آن به تعادل رسانده و در حقیقت تخریب را به صفر برسانیم!» اگر اینگونه است، چرا از نظر نرخ فرسایش آبی و بادی همچنان در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن، فشاری بیش از شش برابر میانگین جهانی را تحمل می‌کنیم؟ چرا دو سوم از گونه‌های اندمیک ما در سیاهه‌ی گونه‌های در خطر انقراض قرار گرفته‌اند؟ چرا آلودگی هوا به یکی از مهم‌ترین قاتلان خاموش زیستمندان ایران بدل شده است؟ و چرا روند نابودی بوم‌سازگان‌های آبی کشور، هیچگاه تا به این حد نگران‌کننده و شتابناک نبوده است؟!
   – حضور جناب احمد‌پور عزیز که از گیلان خود را به مراسم رسانده بود، برایم بسیار دلگرم‌کننده بود. او به راستی نشان داد که حفظ محیط زیست برایش بیش از رفاه شخصی اهمیت دارد. در ضمن انتقاد گزنده‌ی وی از مدیریت برگزاری مراسم و نیز نوع نگاه حاکم بر دو سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور و سازمان حفاظت محیط زیست نیز با عکس‌العمل شدید برخی از مدافعان سازمان روبرو شد. ایشان این را هم اضافه کردند که چرا همچنان باید نام خانم دکتر توسلی به عنوان نماینده‌ی تشکل‌های زیست‌محیطی کشور مطرح باشد، در صورتی که ایشان دو سال است از این مقام برکنار شده‌اند!
    – اغلب خبرنگاران حاضر در نشست، پس از پایان سخنان دکتر شریفی جلسه را ترک کردند! چرا که خود دکتر شریفی هم چنین کرد و مطابق معمول آمد و حرف زد و بدون آن که بشنود، رفت … اما به باور من، عملکرد اغلب نمایندگان رسانه‌های گروهی حاضر در نشست که به هر حال ادعای سبز بودن دارند، بسیار غم‌انگیز‌تر و ناامید‌کننده‌تر بود و آدم را به یاد گفته‌های ناصر کرمی عزیز می‌انداخت!
   – متأسفانه از این نشست که قرار بود همه‌ی تشکل‌های مردم‌نهاد در آن حضور داشته باشند، استقبال درخور توجهی به عمل نیامد و در حقیقت بر خلاف تیتری که انتخاب کرده بودم، چهارشنبه بسیاری نیامدند! به خصوص از دکتر پرویز کردوانی هم خبری نشد.
   – و در نهایت، یک اعتراف تلخ! باید با شهامت اعلام کنم آنها که نتوانستند یا نخواستند خود را در چهاردهمین روز اسفند به تالار اجتماعات سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور برسانند، چیز زیادی را از دست ندادند!
    امید که نشست‌هاای آینده با برنامه‌تر و منسجم‌تر برگزار شوند.

7 فکر می‌کنند “دیروز ناصر کرمی همه را شوکه کرد!

  1. Nikahang

    از چنان استاد، چنین شاگردی هم باید!

    پاسخ:
    درود بر نیکان عزیز. امیدوارم که روزگار بر کام باشد. همچنان مانند آن روزها ریز می بینی ….

  2. کمال الدین ناصری

    هرچند ما ایرانیان گفتار صریح و بی پرده را چندان نمی پسندیم و گاه دل آزرده می شویم، اما در مورد تشکل های محیط زیستی، گفتار دکتر کرمی شاید کمی اغراق آمیز بوده ولی خالی از حقیقت هم نیست. ولی باید توجه کرد که برای این وضعیت نیز پاسخ ها و توجیهاتی وجود دارد. آرمان گرایی دکتر کرمی باید باقی بماند چرا که بی آرمانی خطر فروافتادن به دام روزمره گی را بدنبال دارد. با اینحال توجه به این واقعیت که تشکل های زیست محیطی ایران نسبتاً جوان هستند و در فضایی بی تئوری و بی ایدئولوژی رشد کرده اند (منظورم ایدئولوژی های روشنفکرانه در باب طبیعت و محیط زیست است) و نیز توجه به فضای عمومی جامعه، وجود فاصله ی بین ما با کشورهای پیشرو را توجیه می کند. با اینحال این استدل یک چیز را هرگز توجیه نمی کند و آن درجا زدن و توقف و بی آرمانی است.
    برای آقای دکتر کرمی عزیز آرزوی سلامتی و تداوم شنا کردن در جهت مخالف جریان آب می نمایم.
    روز درخت کاری گرامی باد.

  3. phoenix

    من نیز آرزوی پایداری و صحت را برای جناب کرمی آرزومندم اما بهتر آنست که ایشان مسائل و مباحث جامعه شناختی و آسیب شناسی های مرتبط را به اهل فن بسپارند. خدایش بیامرزد شریعتی را می گفت انتلکتوئل با روشنفکر تفاوت بسیار دارد.

  4. دختر نارنج و ترنج

    سلام
    امروز اتفاقي سر از وبلاگتان و اين مطلب درآوردم و ديدم خيلي كم لطفي ست اگر كه نظر نداده سرم رو بندازم زير و از در بيرون برم.
    البته قبل از صحبت اقرار كنم كه تا امروز هم آنچنان فمينيست نبوده ام، اما با اين صحبت آقاي دكتر به شدت موافقم!!!!! خودم در چنين جمعيت هايي بوده ام و ديده ام كه تنها كاري كه از دستشان برمياد حرف زدنه… و به نظر من (هرچند عملكرد مفيد در رابطه با محيط زيست به هر دليلي چه خواسته و نتوانسته و چه نخواسته و باز نتوانسته آنچنان زياد نبوده) اما همين اندك هم كه بوده زياد ربطي (حداقل به اين نسوان محترم) نداشته…. متاسفانه اين بحث دفاع از حقوق زنان در جامعه ما به همين برخوردهاي خانواده و اجتماع محدود شده، كه به نظر من زني كه دوست نداره توي اجتماع باهاش برخورد ناشايستي بشه خودش بايد اين رو از جامعه طلب كنه. اون هم نه با خون و خونريزي كه با منطق و رفتار شايسته. به هر حال به نظر من حرف آقاي دكتر كاملا درسته…

  5. بازتاب: مهار بیابان زایی » بایگانی » و سرانجام سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور هم پذیرفت!

  6. بازتاب: دل نوشته ها » آیا زنان کلاردشتی می‌توانند در نرم کردن مواضع لطیف و ناصر مؤثر واقع شوند؟!

  7. فرزاد فضل پور

    با توجه به شناختی که ازآقای ناصرکرمی دارم وعملکردایشان درحوزه محیط زیست ایران .ماجرای ایشان ماجرای دوستی خاله خرسه است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *