زیباترین سپید بر سبزترین زیبایی

آهار

تابستان 1389

پاسخ‌ها

  1. سوار بر بازوی قاصدگی رقصان
    تمام دشت را ورق می زنم؟
    ودامن بیشه را..از دستان آشفته ی باد می ستایم
    نگاه زیبایی دارید..وزیبا هم ثبت شده

  2. قاصدک ها را روزگاری دوست نداشتم … زیرا هرگاه که سر و کله شان پیدا می شد، یعنی آن که تابستان دارد تمام می شود و دوباره باید بروی مدرسه! اما حالا وضع فرق کرده است … حالا که از بلندای زمانی به ارتفاع سه دهه به آن روزگاران می اندیشم … فکر می کنم که چه دوران طلایی و سبکبالانه ای را زود گذراندم … درست مثل عمر کوتاه قاصدک ها …
    درود …

  3. چقدر قشنگ دامن سپیدش رو باز کرده روی اون مخمل سبز
    بختش بلند ، این عروس سپید بخت ِ سپید روی

  4. بختش که البته بلند نیست … اما یادش بلند است و همیشه برای آدم ها زنده و تامل برانگیز …
    درود

  5. بختش حتمن بلنده که یادش در خاطر طبیعت مردانی مثل شما ، جادوانه است
    بختش حتمن بلنده

  6. ممنون از لطفتان …

  7. چون تاج افتخار بر سر سبز دمن… پيامبر زندگي به وسعت زمين… قاصدكي از نور … كه سپيد، تمام رنگهاست و سبك … كه جدا از همه تعلقهاست… چون تاج افتخار.. خوشا آنگاه كه بر شانه اي نشيند و بر سري فرود آيد و بر انگشتي جاي گيرد… اين تاج افتخار لبريز مرواريد…

  8. تاج افتخار؟
    تعبیر هوش ربایی است … درود.0

  9. هوش را آن ربوده است كه چنين طناز و دلارا به چشم دوربين تو چشمك زده است، ماندگار…
    دل و دين و عقل و هوشم / همه را به باد دادي…

  10. اون رو که نگو … در شمار مصادیق پدرسوخته است! نیست؟

  11. خواستم شعر ِ قاصدک ِ اخوان ثالث را بنویسم
    دیدم زیادی سیاه است برای این پیامبر ِ سپید چهره ی گریز پا !ا

  12. ترکیب “پیامبر سپید چهره ی گریز پا” محشر بود و چقدر به تصویر قاصدک نزدیک …
    درود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *