بعد از ظهر جمعه –
اول مرداد 1389
قبل از رفتن به تولد امیرطاها
خداییش وجه تمایزتون که از بین رفت ! عین هم شدین!!ا
😀
حالا این قدر گرمت بود ، که خودتو به این روز در آوردی پسر!؟
یعنی تو کچل و مودارت هردو تیکه است پسر
:*
چه پدری و چه پسری
کلن چه پدر و پسری
به اروند :
شونه های پدر رو بچسب ، محکم… جای امنیه … خیلی
شونه های پدرونه همیشه جای امنیه
اروند خروشان…
به چشمهايش نگاه كنيد… خروشان…
آی گفتی … درست مثل اروندرود … رودخانه ای که هرگز خشک نخواهد شد …
دیدگاهتان را بنویسید