و نخواهيم پلنگ از در خلقت برود بيرون
و بدانيم اگر كرم نبود، لطمه ميخورد به قانون درخت …
بيگمان، يكي از شناسههاي توسعهي انساني، ارزشي است كه انسانها، نه فقط براي انسانها كه براي همهي زيستمندان طبيعت، از گياهان گرفته تا جانوران قايل هستند. حيات، به مفهوم دقيق كلمه، تنها هنگامي پايدار، باكيفيت و پرنشاط خواهد بود و خواهد ماند كه بتوانيم در كنار خويش از موهبت حضور گياهان و حيوانات نيز بهرهمند باشيم. جهان بدون سبزينه و بدون پرنده و كرم و سگ و گربه و يوز و گراز و اسب و قورباغه و … چيزي نيست جز همان جهنمي كه خداوند وعدهي آن را به بدخواهان و ستمپيشگان داده است.
به باور نگارنده، براي مهار پديدهي شرمآور حيوانآزاري بايد كاري بنيادي را آغاز كرد و از كودكستان و دبستان آغاز نمود.
اگر بتوان فرزنداني را تربيت كرد كه دلشان براي يك پرنده، يك درخت، يك سگ، يك گربه، يك سمور آبي و … بسوزد و هيچگاه به خود اجازه ندهند كه براي تفريح و سرگرمي به آزار اين آيههاي بيگناه و مفيد خلقت بپردازند، آنگاه ميتوان اميدوار بود كه آيندهي اين بوم و بر مقدس در دستان ايرانيان توانمند و مسئوليتپذيري خواهد افتاد كه نقش خود را به عنوان شهروند صلحجو و مفيد جامعهي جهاني به خوبي ايفا كرده و ايراني پرتوان، طبيعتدوست و عدالتمحور را به جهان معرفي خواهند كرد.
پرهيز از ترويج رسوم غلط، كه به يكي از آنها در يادداشت پيشين هم اشاره كردم و يا عدم افتخار به عكس گرفتن در كنار لاشهي حيوان بيگناهي كه براي تفريح شكار كردهايم، ميتواند از مصاديق اميدواركنندهي مهار اين پديدهي شوم در ايرانزمين باشد.
يادمان باشد كه ما فرزندان آن ايراني فرزانهاي هستيم كه متجاوز از ۲۵۰۰ سال پيش گفته بود:
به فهم آب رسیدن و گندم را گرامی داشتن،
این آیین من است.
پس هرکه رونده ای را بیازارد
جهان را آزرده است.
او که درختی را بیافکند،
بی اجاق خواهد مرد.
او که آب را بیالاید،
روان خویش را آلوده است.
کوروش بزرگ (ترجمه شده از منشور پارسوماش)
مؤخره:
ممنون از آونگ خاطرههاي ما كه به موقع زنهارمان داد. خوشحال ميشوم تا ديگر سبزانديشان دنياي مجازي نيز در نكوهش حيوانآزاري يادداشتي را در تارنمايشان اختصاص دهند. در ضمن اين يادداشت در صفحه ۲ روزنامه همشهري امروز – نوبت عصر ۶ بهمن ۸۷- منتشر شده است.
در همين ارتباط و از همين نويسنده:
– گراز خوب، گراز مرده است!
– انسان زيانكار ؛ حيوان زيانكار ، شرقالاوسط و كريستفكلمب!
– اميدوارم سگي را نوازش كني
– عكس گرفتن در كنار لاشهي شكار به چه معني است؟
– براي اشكهاي اسماعيل كهرم
– از مارمولكها بياموزيم
– در نكوداشت روز ملي حمايت از حيوانات
آقاي درويش عزيز ضمن تشكر از اين متن زيبا متاسفانه حيوان آزاري گويا در خون بيشتر هموطنان جريان دارد.
چند روز پيش شوهر دوستم از كرج بر ميگشته وسط راه ميبينه شغالي را ماشين زده و در كنار جاده مردم ده نزديك با چوب و آهن و سنگ به جان شغل نيمه جان افتاده اند و در مورد قسمت كردن پوست و گوشت و دندانش صحبت ميكنند. اين دوست از آن روز بيمار شده و نتوانسته سر كار خود برود…
همانطور كه نوشتيد اين مسئله ايست كه بايد والدين به كودكان خود آموزش دهند كه متاسفانه در مملكت ما برعكس آن صدق ميكنه.. اميدوارم روزي اوضاع بهتر بشه.
با سپاس از اشاره ی درستی که به عادت های زشت حیوان آزاری داشتید ، توجه شما را به یادداشتی که من در وبلاگ دیده بان کوهستان ( 19/2/86) داشته ام جلب می کنم .
سبز باشید
ضمن تشكر از كامنت شما.
زماني در اين راه خود را بسيار تنها ميديدم . ولي پس از آشنائي با شما وب لاگ نويسان سبز شجاعت بيشتري در اين راه و برخورد با مردم پيدا كرده ام…
درويش عزيز سلام
قطعه اي كه از كوروش بزرگ گذاشته اي بسيار زيبا بود.ممنون.
ممنون از نوشتهَ زیباتون.
در صورت امکان ترجمه ای را که قطعهَ کوروش بزرگ را بر گرفتید معرفی نماید.
درویش عزیز
به واقع، تا مشکل را از بنیان که همانا فرهنگی است حل نکنیم، اتفاقی نخواهد افتاد
موافقم دکتر جان.
خشت نخست، فرهنگ است که ظاهراً کج نهاده شده است! نه؟
درود …