هياهوي هفتهي منابع طبيعي در سال 1386 هم به پايان رسيد؛ منابع طبيعي كه مظلوم بود، امسال با تقارن نكوداشتش با هنگامهي مبارزات انتخاباتي مجلس هشتم، بيش از پيش در سايه قرار گرفت و كمرنگتر شد، آنقدر كه كسي نه سراغي از خرگوشدره گرفت و نه به قول سام عزيز، از موضوعات مهمتر از آن.
حتا رييس جمهور نيز، پرهيز كرد تا درختي غير مثمر را در روز درختكاري غرس كند و به مانند نهال زيتوني كه پيشتر كاشته بود، امسال هم يك نفر نخل كاشت! تا همه بدانند كه سخن گفتن از منابع طبيعي و حفظ حرمت آن گويا براي رييس جمهور و اغلب مشاوران مرتبطش چندان دلپذير نيست!
آيا سندي بيشتر و صريحتر و آشكارتر از اين ميخواهيد تا دريابيد كه منابع طبيعي و محيط زيست تا چه اندازه از مظلوميتي مضاعف در اين ملك رنج ميبرد؟ بخصوص وقتي عاليترين مرجع منابع طبيعي كشور نيز ميپندارد: «اگر بخواهيم محيط زيست صد درصد حفظ شود، بايد همه كارهايمان را تعطيل كنيم.»
راستي! خطرناكتر از اين سخن براي بهانهدادن به دست طبيعتستيزان قدرتسالار چيزي هست؟!
اينجاست كه آدمي با خود ميگويد: چرا با وجود حجمِ بیکرانی از حمايتهای کلامی و نوشتاری و ديداري صورت گرفته توسط نخبگانِ جامعه و دستگاههاي تبليغاتي و فرهنگي و با وجود ظاهراً همراهی و تشويق رهبران سياسی و مذهبی به حراست از طبيعت، وضعيت محيط زيست و منابع طبيعي ما، کماکان شکننده بوده و از ناپايداریهای فزايندهای رنج میکشد؟ رخداد نگرانکنندهای که عملکرد بخش پژوهش در اين حوزه را نيز به چالش میکشاند. به راستي چرا اگر اينگونه ظاهراً همه براي طبيعت و درخت حرمت قايل هستند، وضعيت پايداري سرزمين مقدس ما همواره از شيبي منفي تبعيت كرده و در بسياري از مؤلفههاي زيستمحيطي، شرايطي نگرانكننده را تجربه كرده و ميكنيم؟ كيست كه ادعا كند در اسفندماه 1386 وضعيت منابع طبيعي و محيط زيست ما بهتر از اسفندماههاي سالهاي گذشته است؟ آيا كسي هست كه با عدد و رقم در چنين برحهاي اعلام نمايد: خوشبختانه از نظر فرسايش خاك، شوريزايي، افت كمي و كيفي آبهاي زيرزميني، كيفيت تالابهاي بينالمللي كشور، شمار رخداد سيلهاي حادثهخيز، تنوع زيستي، گونههاي اندميك و … امروز در شرايطي به مراتب (يا دستكم اندكي) بهتر از سالهاي پيشين هستيم؟ و اگر نيستيم – كه نيستيم – كسي پيدا ميشود كه بگويد: چرا؟!
اصولاً اگر همان طور که در سند نهايي برنامهي چهارم توسعه بر آن تأکيد شده است، توسعهي جهشی پژوهشهای کشاورزی و منابع طبيعی، راهبرد منتخب اين بخش برگزيده و اعلام میشود؛ مگر نبايد كمترين انتظار اين باشد كه از استعداد بالقوهي پژوهشی بخش از نظر منابع انسانی و تجهيزاتی مطمئن بوده و با اعمال مديريت صحيح، بالاخص کاهش زمان در فعاليتها، شرايط رشد سريع و ميانبر فراهم شود؟ و مگر نبايد در آن صورت، سياستهای پژوهشی منابع طبيعی و در نتيجه نهاد متولّی آن، يعنی مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور، مبتنی بر ملاحظات و اصول زير باشد؟
1. مأموريتگرا کردنِ واحدهای پژوهشی مرتبط با منابع طبيعی متناسب با اولويتها؛
2. اولويتمدار کردنِ سازمانهای اجرايي در پژوهش منابع طبيعی؛
3. توجه به جايگزينی اقتصاد زيست محيطی با اقتصاد کلاسيک در پژوهش منابع طبيعی (حرکت از «محیطزيستی اقتصادی» به «اقتصادی زيستمحيطی») و بسترسازی مناسب برای پررنگشدن ارزشهای اقتصاد بومشناختی؛
4. افزايش ترويج يافتههای پژوهشی در سطوح استانی، ملّی و بينالمللی؛
5. اثربخش کردن پژوهشهای منابع طبيعی؛
6. جامعنگری در پژوهشهای منابع طبيعی و توجه به ارتباط سامانهای اجزای منابع طبيعی؛
7. توجه به پژوهشهای بنيادی در کنار پژوهشهای توسعهای و اصل مشتريمداري؛
8. توجه بيشتر به کيفيت يافتههای پژوهشی برای تجاریسازی در سطح بينالمللی؛
9. افزايش توان زيربنايي مشترک واحدهای پژوهشی در اقليمهای يکسان؛
10. ارايهي شيوههای نوين مديريت منابع طبيعی در پژوهشهای مرتبط؛
11. افزايش اعتبارات پژوهشی منابع طبيعی از کل اعتبارات پژوهشی.
آشکار است که در صورت تحقق چنين سازوکارها و حمايتهای اصولی (به ويژه از بخش پژوهش)، میتوان به افزايش کيفيت و کميت نهادهها و محصولات در حوزهي کشاورزی، منابع طبيعی و امور دام به عنوان دستاورد بیبديل تحقيقات اميدوار بود و در همان حال، با عينيت يافتن آرمان بلند اصل 50 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، مردم سرزمين عزيزمان از گام نهادن در طبيعت ايرانزمين نشاطي بايسته، پايدار و درخور را تجربه كنند؛ نشاطي كه در طول زمان پيوسته بر دوام و قوامش نيز افزوده شود. امّا آيا واقعاً امروز نگاه به تحقيقات منابع طبيعي اينگونه است؟ اگر اينگونه است، چرا در طول سه سال گذشه پيوسته از سهم تحقيقات منابع طبيعي از بودجه سالانه كشور و توليد ناخالص ملي كاستهايم؟
آري بزرگداشت هفته منابع طبيعي، فقط به شعار دادن و زدن حرفهاي زيبا و طبيعتپسندانه نبايد خلاصه شود. طبيعت از ما براي حفظ حرمتش عشق و دانش و تدبير و سرمايه ميخواهد. شعار بس است.
درویش جان ممنون از حضورت. یقینا نقش شما در همه جا و همه وقت ارزنده و غنیمت است.
راستی چه هفته(منابع طبیعی) بی رونقی بود نفهمیدم کی آمد و کی تمام شد در طول 30 سال خدمتم انیطور هفته (منابع طبیعی)بی رمق و بی رونقی ندیده بودم
انتخاب بهترين وبلاگ زيستمحيطي سال 1386 از منظر وبلاگنويسان و سبزانديشان!