در آخرین روزهای آخرین ماه پاییز، دوازدهمین نمایشگاه بینالمللی محیط زیست، پس از دو بار تغییر زمان و یکبار تغییر مکان، سرانجام در تهران گشایش یافت؛ آن هم ظاهراً با مشارکت جدی برخی از تشکلها و انجمنهای حامی شکار که بسیاری از فعالان و دوستداران محیط زیست ایران، آنها را اصولاً نه تنها دوست محیط زیست رنجور وطن نمیدانند، بلکه براین باورند که شلیک مستقیم به حیوانات به عنوان نوعی تفریح یا ورزش، آن هم در شرایطی که جمعیت وحوش ایران به اندازهای نگرانکننده در سراشیبی سقوط قرار گرفته، عین جنایت در حق نسلهای امروز و آینده است.
با این وجود، آنچه که در این میان شگفتآورتر مینماید، شکاف ژرفی است که به نظر میرسد هنوز بین منزلت شکار و شکارچی در ایران و خارج از آن وجود دارد. یعنی در حالی که در دنیا با شتابی معنادار بر شمار آن گروه از شکارچیانی که از گذشته خود ابراز ندامت کرده، افزوده شده و به دلیل نگاه سنگین جامعه به رفتار خونریزانه ایشان در کشتار حیوانات، حاضر به تحمل هزینه گزاف اجتماعی اصرار بر سلوکشان نیستند، در ایران، هنوز میتوان شکارچیانی را یافت که با غرور و افتخار نه تنها از گذشته کشتارهایشان با نیکی و رضایت یاد میکنند، بلکه همچنان اصرار بر تداوم آن هم دارند! چرا؟ کافی است عاقبت خوان کارلوس، پادشاه اسپانیا، یا کارلوس دلگادو، وزیر گردشگری جزایر بالریک را مقایسه کنیم با نگاه فاتحانه و طلبکارانهی اغلب شکارچیان موجود در ایران، تا دریابیم که چه راه طولانی نرفتهای هنوز باید طی شود تا شکارچیان محترم دریابند: اقدام برای کشتن یک حیوان ساکن در زیستبوم ایران، نه تنها افتخار نیست، بلکه سبب شرمساری است. همانگونه که پادشاه و وزیر اسپانیایی – که تصاویرشان در کنار لاشه حیوانات شکارشده منتشر شده بود – مجبور به عذرخواهی رسمی شدند و البته به رغم آن عذرخواهی، مردم آنها را هرگز نبخشیدند.
در این میان چراغ سبز سازمان حفاظت محیط زیست به جامعهی شکارچیان در نمایشگاه بینالمللی تهران و در اختیار نهادن بخش عمدهای از فضای نمایشگاه برای تبلیغ ابزارآلات شکار، از نکاتی تأملبرانگیز است و در حالی رخداده که همزمان، آقای محمدیزاده با صراحت میگویند: به دنبال محدود کردن شکار و صید هستیم. سیاست درستی که البته باید خیلی زودتر شکل میگرفت و به اجرا درمیآمد؛ چرا که گزارشهای متعددی وجود دارد که آشکارا نشان میدهد شمار اغلب پستانداران ساکن در زیستگاههای حیات وحش، به طرز محسوسی کاهش یافته است. کافی است بدانیم، مطابق بررسیهای پل مک کریدی که نتایج آن برای نخستینبار در سال 2005 منتشر شد، در هنگامی که کشاورزی در 10 هزار سال پیش آغاز شد، وزن همه مهرهداران روی زمین و هوا در مقایسه با وزن انسان، دام و حیوانات خانگیاش به 99.9 درصد میرسید؛ نسبتی که امروز از دو درصد تجاوز نمیکند. بنابراین، واضح است که ما با چه شتاب ویرانگری در حال از دستدادن تمامیسرمایههای ژنتیکی خود، به ویژه در آسمان و خشکیها هستیم؛ هرچند که البته گزارشهای متعددی هم وجود دارد که نشان میدهد، وضعیت صید در محیطهای آبی هم اصلاً خوب نیست.
نکتهای که در این میان حایز اهمیت است، خاطرهای از اسکندر فیروز، بنیانگذار سازمان حفاظت محیط زیست در ایران و یکی از نخستین مؤسسان کانون شکار است. ایشان، در صفحه 269 از کتاب خاطرات 491 صفحهای خود که اخیراً در ایالات متحده آمریکا منتشر شده است، پس از شرح آخرین سفرشان به آفریقا برای شکار در اوایل سال 1346، چنین آوردهاند: «شکار شیر و به ویژه شکار فیل، نوعی وازدگی و احساس انزجار نسبت به شکار – یعنی کشتن حیوانات به عنوان ورزش سالم یا تفریح! – را در من به وجود آورد. پس از سفر آفریقا، دوربینهای عکاسی، جانشین تفنگهایم شدند و به مراتب راضیتر بودم که در کلکسیونم عکسهای خوب، جای شاخ یا پوست حیوانات را بگیرند.»
همانطور که مشاهده میکنید، مشهورترین شکارچی ایران، نزدیک به نیم قرن است که برای همیشه شکار را کنار گذاشته و از آن ابراز انزجار میکند؛ مردی که به خوبی از زیستگاهها و توانمندیهای بومشناختی کشور آگاهی دارد و بیش از دو دهه، در بالاترین رده، مسئولیت مدیریت محیط زیست ایران را برعهده داشت و هنوز هم عاشقانه طبیعت ایران را دوست دارد و در آخرین سخنرانیاش در جریان برگزاری همایش تالابها در ماه گذشته در تهران، چنان از طبیعت رنجور وطن سخن گفت که چشمان بسیاری از حاضران خیس شد.
باشد که دوستانی که هنوز فکر میکنند با اصرار بر تداوم شکار کردن، دارند به اقتصاد محیط زیست، اکوتوریسم و یا تداوم کیفیت حیات وحش ایران کمک میکنند، دریابند که تا چه اندازه راه را بر خطا رفته و عملی غیراخلاقی و غیر علمی مرتکب شدهاند. همچنین امیدوارم روزی شاهد انتشار کتاب خاطرات این مرد بزرگ در ایران باشیم؛ خاطراتی که بیشک فرازهای بسیاری از فصلهای آن، به ویژه آن هنگام که از تأثیر اشغال کشور توسط متفقین در سالهای پایان جنگ جهانی دوم سخن گفته و از قتل عام و کشتار فجیع حیات وحش ایران توسط سربازان روسی و انگلیسی یاد کرده است، میتواند سندی ماندگار در تاریخ محیط زیست ایران به شمار آید.
آنکه نمیشگاه شکار میزند قطعن از بیخ بویی از انسانیت نبرده
من نمیدانم نگاه کردن آنها چه لذتی برای ببیننده دارد
شاید هم بازدیدکنندگانش هم دچار نوعی کمبود عاطفی باشند
متاسفم برای آن زیست بوم که به جای دوربین تفنگ را نشانه میروند بر زیباییهایش و متاسف تر برای آن ملتی که با ترتیب دادن نمایشگاه ناخواسته دارند کودکانی تربیت میکنند که فردا همان تفنگ را به روی خودشان نشانه خواهد گرفت
منظورم نمایشگاه بود :)
آقای درویش بسیاری از شکارچیان وطنم برای کشتار حیات وحش بیرون نمیروند بلکه برای عبور از وادی معیشت در تلاش معاش برای کسب روزی و آوردن گوشت روی سفره زن و بچه اقدام به شکار می نمایند که البته این حقی از حقوق مردمان این ملک است.
دوستانی که در حمایت از شکار و شکارچی می خواهند کامنت بگذارند؛ لطفاً با نام و نشان واقعی شان کامنت بگذارند. چنانچه هویت واقعی ایشان را تأیید نکنم، کامنت شان منتشر نخواهد شد. این یک نمونه را هم منتشر کردم تا حجت تمام شود.
باید بدانم با کی و چه شخصیتی از کدام جایگاه فکری و تخصصی قرار است وقت گذاشته و بحث کنم.
متشکرم.
واقعا ممنونم جناب مهندس بابت این مطلب مفید وبه موقع چون دیدن این نمایشگاه ضربه ی بدی به روح من وارد کرد تصور کنید به عنوان یک محیط زیستی با خوشحالی نیت نمایشگاه رفتن کنید بعد با این غرفه های عظیم شکار با غرفه های ساچمه سازی و… روبرو شوید واقعا چند روزی است که ناراحتم.از اینکه امروز این مطلب را خواندم روزنه ای از امید به رویم باز شد.ولی افسوس که هنوز افرادی شکارهای افراطی را برای امرار معاش تلقی می کنند.افسوس
با سلام
ستاد اجرايي دوازدهمين نمايشگاه بين المللي محيط زيست دکتر حمید رضا ناطقی (مدیر عامل شرکت زوبین): اين نمايشگاه با شعار ترويج فرهنگي عمومي، حفاظت از محيط زيست، اساس توسعه پايدار برگزار مي شود.
(تشویق و مجهز کردن شکارچی و … جا موند!!!)
متاسفیم
از تحلیل عمیق و دوست داشتنی شما متشکرم
سلام
اين مطلب در وبلاگ یک پزشک به نظرم مرتبط با این گفتار شما آمد:
http://1pezeshk.com/archives/2012/12/the-google-funded-drones-that-hunt-illegal-hunters.html
سلامت باشید
درود بر جناب درویش عزیز …. حرفتان حق است…..متاسفانه نمایشگاهی که برگزار کننده اش ….جناب آقای ناطقی عزیز رییس شکارچیان این مرز و بوم عهده دار آن بود … بهتر از این هم نباید میشد …. مدتهاست که باید فاتحه این محیط زیست و حیات وحشمان را خواند به حال خودمان بگریییم چون جوابی برای بچه هایمان نداریم..واقعا چه باید گفت ؟
پورمحمدی: باید آب سد گتوند تخلیه شود و سد تغییر کاربری دهد
رئیس سازمان بازرسی کل کشور با اشاره به کم شدن سالانه یک متر از حجم آب زیرزمینی کشور گفت: «اگر مدیر با جسارت و پرجرأتی وجود داشته باشد، باید دستور دهد تا کف شکنی ممنوع شود. چرا که با کف شکنی نمیتوان به کشاورزی ادامه داد.»
حجتالاسلام والمسلمین پورمحمدی با تأکید بر حمایت سازمان بازرسی کل کشور به عنوان نهاد ناظر از بخش کشاورزی کشور گفت: «باید هر چه سریعتر الگوی کشت و الگوی مصرف در زمینه تولیدات کشاورزی را تغییر داده و با اصلاح آبیاری، قدم در مسیری بگذاریم که بتوانیم پاسخ نسل آینده را بدهیم. چه اینکه آینده کشور را نمیتوان با واردات اداره کرد.»
وی که در جمع اعضای کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی ایران، نمایندگان اعضاء استانی اتاق، رؤسای کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی استانها و رؤسای تشکلهای کشاورزی کشور سخن میگفت، ضمن اشاره به حضورش در اتاقهای بازرگانی استانهای مختلف کشور و لزوم گفتوگوی مسوولان با فعالان اقتصادی گفت: «کسانی که معتقد بودند تحریم کاغذ پارهای بیش نیست و تدبیر لازم را در مواجهه با آن نیندیشیدند، اکنون که کشور دچار مشکل شده است باید پاسخگو باشند.»
اگر تدبیر لازم را در مصرف آب نیندیشیم، با مشکلات تاریخی و فراتاریخی روبرو خواهیم شد
رییس سازمان بازرسی کل کشور در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به بحران کم آبی در ایران و مشکلات استانهایی نظیر اصفهان و کرمان گفت: «امروزه به علت کم شدن حجم ذخائر آب زیرزمینی کشور که آن هم ناشی از دادن مجوزهای بیرویه برای حفر چاه بوده است، با بحرانی مواجهیم که اگر تدبیر لازم را نیندیشیم، با مشکلات تاریخی و فراتاریخی روبرو خواهیم شد.»
پورمحمدی کاشت برنج با استفاده از آب زاینده رود را یکی دیگر از مسائلی دانست که مسبب مشکل کم آبی در اصفهان شده است، افزود: «چه دلیلی دارد که ما آب زاینده رود که همچون طلا برای ما مهم است، صرف برنج کاری در منطقهای کنیم که سابقهای کمتر از چهل سال کشت برنج در منطقه دارد.»
وی با اشاره به چند برابر شدن زمینهای زیر کشت محصولات کشاورزی در چهل سال اخیر گفت: «زمانی که تولیدات کشاورزی ما هشت تا ده برابر بیشتر میشود، ما باید برای عدم وقوع بحران آبی، الگوی مصرف خود را تغییر دهیم.»
نمیتوان با شرایط حاضر، سد گتوند به فعالیت ادامه دهد
رئیس سازمان بازرسی کل کشور با اذعان به اولویت بخشیدن به بازرسیهای معطوف به حوزه محیط زیست در سازمان تحت امرش افزود: «در سازمان بازرسی کل کشور، در حوزه محیط زیست و مسائلی نظیر آب، حساسیت به خرج میدهیم. آخرین تصمیم سازمان در این حوزه نیز مربوط به تخلیه آب سد گتوند و تغییر کاربری سد است که بر اساس ساعتها کارشناسی نتیجهگیری شده است.»
وی با اشاره به صرف 2000 میلیارد تومان اعتبار برای ساخت سد گتوند و همچنین کار صدها متخصص در سه دولت بر روی این سد و عدم توجه آنها به مشکلاتی که سد ایجاد میکند گفت: «در سازمان بازرسی کل کشور با کارشناسیهایی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که نمیتوان با شرایط حاضر سد گتوند به فعالیت ادامه دهد و من با مد نظر قرار دادن قانون و کار کارشناسی این تصمیم را ابلاغ کردهایم و پای آن هم ایستادهایم.»
پورمحمدی با ذکر اقدامات سازمان بازرسی کل کشور پس از ابلاغ این تصمیم گفت: «600000 از اراضی زیر کشت در این مناطق وجود دارد که با چند بار آبیاری شدن با آب شور، تبدیل به نمک زار میشود و ما این مساله را به وزارت جهاد کشاورزی گزارش دادهایم که یا باید در این فصل آبی، سد را تخلیه کنند یا باید فکری به حال کشاورزی منطقه کنند.»
سازمان بازرسی با حفر چاه در طرح فدک مخالف است
پورمحمدی با اشاره به این نکته که هر چه زودتر باید نقشه جامع زیست محیطی هر استان با توجه به وضعیت کشاورزی، صنعت و آب طراحی شود افزود: «من و همکارانم در سازمان بازرسی کل کشور درگیر یک چالش بزرگ در حوزه آب کشور هستیم. اما ما نباید در این مسیر تنها بمانیم و شما به عنوان فعالان بخش کشاورزی کشور باید ما را یاری کنید.چون که ما هم باید با طرح فدک مبارزه کنیم، هم باید با حفر چاههای غیر قانونی مبارزه کنیم و هم باید با اقدامات غیر قانونی در حوزه زیست محیطی مبارزه کنیم.»
وی با غیرکارشناسی خواندن سه مصوبه مجلس شورای اسلامی در این زمینه گفت: «شما باید با صدای بلند مخالفت خود را با رسمی کردن حفر چاههای غیر مجاز اعلام کنید. کاری که ما آن را انجام دادهایم و به بازرسان کل استانها دستور دادهایم هر استانداری در راستای اجرای طرح فدک، مجوز حفر چاه بدهد،در چارچوب تخلف از قانون پروندهاش به دادگاه ارجاع شود.»
باید در اقتصاد کشاورزی ما تحول پدید آید
پورمحمدی با انتقاد از صنعتگران، تولیدکنندگان و کشاورزان که به تسهیلات بانکی وابستگی دارند گفت: «همه فعالان اقتصادی ما در همه حوزهها میخواهند از تسهیلات بانکی استفاده کنند. البته ما هم از آنان در برابر سیستم بانکی حمایت میکنیم. اما نباید این پیش فرض وجود داشته باشد که همه اقدامات و کارها را باید با وام و تسهیلات بانکی به نتیجه رساند. نتیجه این وضعیت همین میشود که امروز با انبوهی از معوقات بانکی روبرو هستیم. البته این سخن که ما 300 نفر داریم که پولها را گرفتهاند و پس ندادهاند، سخن درستی نیست. عدد و رقم خیلی بالاتر از اینها است و ما تا عمق روستاهایمان تسهیلات دادهایم و اکنون نمیتوانیم پولها را پس بگیریم.»
وی با تأکید بر اصلاح این چرخه معیوب گفت: «علاوه بر این باید رفتار کشاورزی ما و همچنین الگوی مصرف ما نیز تغییر پیدا کند تا اینکه در اقتصاد کشاورزی ما تحول پدید آید.»
رییس سازمان بازرسی کل کشور با اشاره به معضل دریاچه ارومیه گفت: «ما در مورد این معضل زیست محیطی نیز با اساتید دانشگاه ارومیه، متخصصین امر و مسوولان محلی جلسه داشتهایم و به این جمع بندی رسیدهایم که وجود 18 هزار حلقه چاه غیر مجاز و نیز الگوی مصرف بد آب در استان آذربایجان غربی از دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه است»
وی با نقد طرحهایی نظیر انتقال آب دریای خزر به دریاچه ارومیه افزود: «گاهی اوقات حرفهای عجیبی زده میشود و البته اینگونه حرفها و عملهای غیرکارشناسی نباید ما را مأیوس کند، بلکه باید تفکر و تعقل را در دستور کار قرار دهیم و با برنامهریزی مدون، اصلاح امور را پیگیری کنیم.»
باید الگوی کشت و الگوی مصرف در زمینه تولیدات کشاورزی را تغییر دهیم
پورمحمدی با اشاره به پیگیری مسائل مربوط به کشاورزی اعم از گندم، دام و طیور از سوی سازمان بازرسی کل کشور افزود: «ما در زمینه مسائل کشاورزی نیازمند ارادهای فرادولتی هستیم. چرا که حل مشکلات این حوزه فراتر از دولت و مجلس است و شما به عنوان پیشقراولان بخش کشاورزی باید پیشگام اصلاح امور در این حوزه نیز بشوید. چه اینکه قانونگذار نیز برای شما به عنوان اعضاء اتاق بازرگانی ایران، جایگاه قانونی قائل است. در این مسیر نهادهایی نظیر سازمان بازرسی کل کشور نیز از شما حمایت خواهند کرد. اما باید بدانید که برای رفع موانع بخش کشاورزی باید مطالعه زیاد، اصلاح روشها و همفکری در دستور کار شما باشد.»
پورمحمدی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به کم شدن سالانه یک متر از حجم آب زیرزمینی کشور گفت: «اگر دقیق و کارشناسی شده به این موضوع بنگریم و البته اگر مدیر با جسارت و پرجرأتی وجود داشته باشد، باید دستور دهد تا کف شکنی ممنوع شود. چرا که با کف شکنی نمیتوان به کشاورزی ادامه داد، چرا که استفاده بیش از حد مجاز از ذخائر زیر سطحی، به هیچ وجه منطقی نیست و برای آینده کشور مضر است.»
وی در پایان با تأکید بر حمایت سازمان بازرسی کل کشور به عنوان نهاد ناظر از بخش کشاورزی کشور گفت: «باید هر چه سریعتر الگوی کشت و الگوی مصرف در زمینه تولیدات کشاورزی را تغییر داده و با اصلاح آبیاری، قدم در مسیری بگذاریم که بتوانیم پاسخ نسل آینده را بدهیم. چه اینکه آینده کشور را نمیتوان با واردات اداره کرد.»
منبع: خبرآنلاین
آقای درویش
آقای فیروز که امیدوارم تا زمانی که زنده هستند تندرست باشند در صورت صحت این خبر بیشتر خوشحال خواهند شد تا شنیدن سخنان احساسی دو طرف دعوای شکارچی و ضد شکار
خود دانید
درود بر اسکندر فيروز، شما و اروند !
محمد عزیز، درود بر تو که به نکته ی بسیار مهم و بجایی اشاره کردی.
راستش حسودیم شد که تو و اروند عزیز کنار دست اسکندر فیروز نشسته ای و من هنوز آن مرد بزرگ را از نزدیک ندیده ام. لطف کن و این بار که خواستی به دیدن اسکندر فیروز بروی، من را هم خبر کن.
من هم با دیدن غرفه هایی که اختصاصا به موضوع شکار پرداخته بودند که تعدادشون هم کم نبود،تعجب کردم که چرا باید تا این اندازه به این مسئله حیات کُش، بها داده بشه.
بعد از تاخیر در برگزاری نمایشگاه، اینکه در نهایت، نمایشگاه محیط زیست اینطور برپا بشه جای تاسف داره واقعا
ممنون بابت نوشته خوبتان
ای کاش ناشر هموطنی که دغدغه های محیط زیستی از اولویت های کاری و زندگی اوست پیدا می شد و قدر این فرصت ارزشمند را بخوبی میدانست و با انتشار خاطرات روشنگرانه این طبیعت مرد ستودنی، به بهانه جویی های بسیاری از شکارچیان کشور پایان میداد …
شما منتقدان شكار عجب آدمهاي بي منطقي هستيد.لطفا به آمار شكارچيان و تعداد فروش ساليانه اسلحه و مهمات مراجعه كنيد تا ببينيد شما در اقليت هستيد.چرا اين همه به شكارچيان گير ميدهيد.مريضيد؟خوب اگر از دوا و دكتر نا اميد شده ايد،به امامزاده اي برويد و طلب شفا كنيد. ضمنا آقاي مهندس فرموديد با هويت واقعي كامنت بگذاريم.هويت و ايميل بنده واقعي است.ولي فرض كنيد يكي نخواست واقعي باشد.شمانظرش را منتشر كنيد.ميترسيد با انتشار نظرات شكارچيان طرفدارانتان كم شود و پاچه خوارانتان تقليل يابد؟
اتفاقاً با آگاهی از منطق خردمندانه نهفته در نوع استدلال تان، مژده می دهم که شما نیاز به دشمن برای مبارزه با فرهنگ شکار و شکارگری ندارید! خودتان بهترین کارکرد را دارید نشان می دهید و مردم خوب قضاوت خواهند کرد.
موفق باشید جناب حجت ابراهیمی عزیز.
بنده هم همين را عرض كردم.مردم قضاوت ميكنند.لطف كنيد از طرف مردم سخن نگوييد.اگر روزي گذرتان به جمع اجمن شكارچيان افتاده باشد،آن وقت مي فهميد كه كه همين مردم چه عنايتي به شما دارند و چه قضاوتي ميكنند.
افتخاری است برای من که جامعه محترم شکارچیان از محمد درویش متنفر باشند.
خدا نکند روزی برسد که مردمی با من ابراز دوستی کنند که تفریح شان، ریختن خون حیوانات بیگناه باشد و افتخارشان، عکس گرفتن در کنار لاشه آن بی پناهان.
اسکندر فیروز حداقل آنطور که من اطلاع و سند دارم تا سال 50 شکار میرفت به غیر از همراهی باشکارچیهایی آمریکایی در بهترین مناطق ایران که اول هر حیونی رو که دلشون میخواست از پلنگ و خرس و … میزدن بعد براشون آقای فیروز مجوز صادر میکرد.
مشخصا تبدیل به کوله کش این شکارچی آمریکایی و الین گیتس شده بود :
http://www.jack-oconnor.org/gallery/gallery_13.html
این عکس مربوط به آقای فیروز هست که با جک اوکانر در پارک ملی گلستان که اون زمان برای پاچه خوری شاه اسمش را پارک محمد رضا پهلوی گذاشته بود.
تاریخ را نمیشود ماست مالی کرد. میتونم براتون دها خاطره شکار از این آمریکاییها از مجلات شکار آمریکایی در بهترین مناطق ایران بیارم که فیروز توشون هم شکار زده و هم نقش راهنمای شکار رو ایفا کرده.
احمد آقا:
کجای این عکس متعلق به آقای فیروز است؟ به نظرم شما ایشان را با فرد دیگری اشتباه گرفته اید.
در ضمن، اسکندر فیروز به صراحت تاریخی که از آن پس شکار را برای همیشه کنار گذاشته اند را شرح داده است. اگر مدرک معتبرتری دارید لطفا ارایه فرمایید.
خداوند به شما صبر بده آقای درویش.. چون در انتخاب “زمان-مکان” شانس نداد!
زمانی که منطق شکار کردن یا نکردن بر اساس فروش اسلحه است! و لابد منطق آزادی بر اساس تعداد اعدام!
“زمانی” ایران را می بینیم که شیر های باستانش نه در جنگل و نه روی پرچمش باقی ماندند. تنها همین که نقشه ای شبیه گربه به ما دادند!
“مکانی” که تفاخرش شاه هنرمندیست که روزگاری در آن میزیست و اولین مدرسه را ساخت ، اولین روزنامه، اولین تلفن – صنعت چاپ – حتی صنعت عکاسی و ظهور عکس را یاد گرفت که دوربین وارد کند – شاه خطاط – شاهی که نوازنده بود و نگاه مطربانه را از موسیقی گرفت و ردیف 7 گانه موسیقی در زمانش نگاشته شد – شاهی که پایه های هنر تاتر را با تعزیه خوانی بنا نهاد – شاهی که گربه اش را دوست داشت و به زبان فرانسوی نیز ، حرف میزد شاهی که شیرمرد بود…
امروز نه شیرِ شاه داریم، نه شاهِ شیر
————–
و اتفاقن همان شاه، پسر عموی پدر “اسکند فیروز” بود.
پسرعمۀ اسکندر خان فیروز دکتر مصدق بود که نفت را به ایران داد
خواهرش مریم فیروز همسر نورالدین کیانوری بود…
و باز خواهرش ستاره فرمانفرمائیان بود..
مادربزرگش عزت الدوله ، نوۀ امیرکبیر بود..
پدر بزرگش 100 سال پیش آزادی خواه در مشروطیت بود..
خودش:کانون شکار را تحویل گرفت و سازمان حفاظت از محیط زیست را به ایران تحویل داد
مناطقی 4گانه را با نام “ملی” بنا نهاد:پارک ملی-اثر طبیعی ملی..
در جهان او را به نام پدر تالابها و پدر محیط زیست ایران میشناسند
عضو هیات مدیره IUCN شدن، که زیرنظر سازمان ملله کار آسانی نیست، اما او بود.
رئیس اجلاس سازمان ملل برای … – عضو هیئت امنای صندوق جهانی حیات وحش و طبیعت – موسس سازمان گیاهشناسی و باغ گیاهشناسی
—————–
بله احمد، درست گفتی تاریخ را نمیشود ماست مالی کرد.
این گوشه ای از رزومۀ این مرد شریف بود. تو و خاندانت برای طبیعت و حیات وحش ایران چه کاری کردید؟ فقط یکی از خدماتت را هم بگویی، برایم کافیست.
با سلام
متاسفانه سطحی نگری در تمام سطوح مملکت وحتی زندگی ما رخنه کرده برنامه های اجرایی سطحی ٰ فرهنگی که دم از آن میزنیم ولی در تمامی زمینه هایش دچار ضعف مفرط وسطحی نگری شده ایم و لذتهای سطحی مثل شکار کردن که ما را از عمیق نگاه کردن به محیط زیستمان قافل کرده
سلام جناب درویش
دیر می گویم ولی هنوز هم می تواند مفید باشد:
تصویری که از یک نوجوان تپانچه بدست گذاشته اید بهتر است جایگزین شود. تپانچه بادی که در دست ایشان دیده می شود مخصوص سالنهای 10 متر(تیراندازی ورزشی) است و اتفاقا یکی از بهترین راهها برای بازداشتن مردم از شکار، گسترش تیراندازی ورزشی می باشد.
موفق باشید