به نظر خیلی تنها می رسید … نمی دانم چرا؛ ولی بدجوری تنهایی اش عظمت داشت! نداشت؟
بعداز ظهر ۲۷ مهر
۱۳۸۹
بندر امام خمینی
14 thoughts on “تنهایی های یک حواصیل خاکستری در خلیج فارس!”
عالی بود
چرا تنهایش خیلی بزرگه
ثبت زیبایی شده
و
خوب این عظمت تنهایی رو به تصویر کشیدید
🙁
ممنون صبا جان
.
.
فرشته جان: تنهایی اش بزرگ است زیرا حواصیل ها معمولاً با جفت شان پرواز می کنند و دیده می شوند …
اما او تنهای تنها بود …
.
درود …
سلام
ماشالله شما عجب عکاسی هستید
هم این و هم اون پرنده پدرسوخته در تالاب شادگان
بسیار زیبا بود
مرسی
حالا خبر نداری که!
یه آدم مهربونی یه دوربین خیلی بهتری بهم هدیه داده که به کمکش می تونم پدرسوخته های بیشتری را شکار کنم!
درود …
تا دور دست ها تنهاست …
خوشا لنز ِ دوربینی که تنهایی اش را شکار کرده ، بعضی تنهایی ها را کسی نمی بیند… .
و برخی تنهایی ها را همان بهتر که نبینی …
بیا تا برایت بگویم
چه اندازه تنهایی من بزرگ است…
گاهی با خودم میگم ؛ اگر سهراب زنده بود و این طبیعت رو به تخریب رو میدید چه ها که نمیگفت… شاید هم سکوت رو انتخاب میکرد سکوتی رازآمیز
منتظر پدرسوخته های جدید با دوربین جدید هستیم
به فلورا:
نه!
مطمئن باش که سهراب اگر امروز را می دید، دق می کرد …
.
و ما چقدر پوست کلفتیم که هنوز دق نکرده ایم
.
دل او واقعاً گره گیر چشم نجیب گیاه بود ….
درود
به سمین:
چشم …
شاید اولین شکارهایم برگردد به ۱۵ تا ۱۹ آبان از کنار کارون!۰
چقدر زیبا
چقدر استوار
با این حال و هوا و با این کادربندی خیلی دوست داشتنی تر شده
انگار خاک و آب را آشتی داده و حالا در آرامش دور می شود
چه تعبیری …
آشتی دادن خاک و آب …
درود
how are you!This was a really marvelous topic!
I come from milan, I was luck to find your theme in yahoo
Also I get much in your website really thank your very much i will come later
عالی بود
چرا تنهایش خیلی بزرگه
ثبت زیبایی شده
و
خوب این عظمت تنهایی رو به تصویر کشیدید
🙁
ممنون صبا جان
.
.
فرشته جان: تنهایی اش بزرگ است زیرا حواصیل ها معمولاً با جفت شان پرواز می کنند و دیده می شوند …
اما او تنهای تنها بود …
.
درود …
سلام
ماشالله شما عجب عکاسی هستید
هم این و هم اون پرنده پدرسوخته در تالاب شادگان
بسیار زیبا بود
مرسی
حالا خبر نداری که!
یه آدم مهربونی یه دوربین خیلی بهتری بهم هدیه داده که به کمکش می تونم پدرسوخته های بیشتری را شکار کنم!
درود …
تا دور دست ها تنهاست …
خوشا لنز ِ دوربینی که تنهایی اش را شکار کرده ، بعضی تنهایی ها را کسی نمی بیند… .
و برخی تنهایی ها را همان بهتر که نبینی …
بیا تا برایت بگویم
چه اندازه تنهایی من بزرگ است…
گاهی با خودم میگم ؛ اگر سهراب زنده بود و این طبیعت رو به تخریب رو میدید چه ها که نمیگفت… شاید هم سکوت رو انتخاب میکرد سکوتی رازآمیز
منتظر پدرسوخته های جدید با دوربین جدید هستیم
به فلورا:
نه!
مطمئن باش که سهراب اگر امروز را می دید، دق می کرد …
.
و ما چقدر پوست کلفتیم که هنوز دق نکرده ایم
.
دل او واقعاً گره گیر چشم نجیب گیاه بود ….
درود
به سمین:
چشم …
شاید اولین شکارهایم برگردد به ۱۵ تا ۱۹ آبان از کنار کارون!۰
چقدر زیبا
چقدر استوار
با این حال و هوا و با این کادربندی خیلی دوست داشتنی تر شده
انگار خاک و آب را آشتی داده و حالا در آرامش دور می شود
چه تعبیری …
آشتی دادن خاک و آب …
درود
how are you!This was a really marvelous topic!
I come from milan, I was luck to find your theme in yahoo
Also I get much in your website really thank your very much i will come later