تنهایی های یک حواصیل خاکستری در خلیج فارس!

به نظر خیلی تنها می رسید … نمی دانم چرا؛ ولی بدجوری تنهایی اش عظمت داشت! نداشت؟

بعداز ظهر 27 مهر

1389

بندر امام خمینی

گفتگو کنید

14 نظر

  1. ممنون صبا جان
    .
    .
    فرشته جان: تنهایی اش بزرگ است زیرا حواصیل ها معمولاً با جفت شان پرواز می کنند و دیده می شوند …
    اما او تنهای تنها بود …
    .
    درود …

  2. سلام
    ماشالله شما عجب عكاسي هستيد

    هم اين و هم اون پرنده پدرسوخته در تالاب شادگان

    بسيار زيبا بود
    مرسي

  3. تا دور دست ها تنهاست …

    خوشا لنز ِ دوربینی که تنهایی اش را شکار کرده ، بعضی تنهایی ها را کسی نمی بیند… .

  4. بیا تا برایت بگویم
    چه اندازه تنهایی من بزرگ است…

    گاهی با خودم میگم ؛ اگر سهراب زنده بود و این طبیعت رو به تخریب رو میدید چه ها که نمیگفت… شاید هم سکوت رو انتخاب میکرد سکوتی رازآمیز

  5. به فلورا:
    نه!
    مطمئن باش که سهراب اگر امروز را می دید، دق می کرد …
    .
    و ما چقدر پوست کلفتیم که هنوز دق نکرده ایم
    .
    دل او واقعاً گره گیر چشم نجیب گیاه بود ….
    درود

  6. چقدر زیبا
    چقدر استوار
    با این حال و هوا و با این کادربندی خیلی دوست داشتنی تر شده
    انگار خاک و آب را آشتی داده و حالا در آرامش دور می شود

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *