جام‌ باز!

جام باز يا همان جان باز!

اروند يك دفترچه دارد كه آن را من و همسرم بسيار دوست داريم. در اين دفترچه – كه البته مي‌تواند شبيه ميليون‌ها دفترچه‌ي جيبي ديگر باشد – اتفاق فرخنده‌اي را هر از چندگاه شاهد هستيم! درحقيقت، اين دفترچه‌ي يادداشت پسري است هفت ساله كه هنوز سواد خواندن و نوشتن را فرانگرفته، اما مجبور است بسياري از سفارش‌ها و دستورات معلم عزيزش را در آن به ثبت رساند تا فراموشش نشود!
و درست از همين منظر است كه موضوع براي پدر و مادرش كه ما باشيم، جالب مي‌شود!

كوتاه كردن ناخن!

مثلاً وقتي خانم حاتمي (معلم اروند) از بچه‌ها مي‌خواهد كه براي روز بعد با خود سيب و سنگ بياورند، اروند نقاشي سيب و سنگ را در دفترچه‌ي خود مي‌كشد و يا وقتي كه از آنها مي‌خواهد كه ناخن‌هاي دستشان را كوتاه كنند، او چنين فرمان آموزگار را به تصوير مي‌كشد:
اما تا امروز شايد زيباترين فرمان به تصوير درآمده‌ي آموزگار اين نقاشي باشد:
به اروند گفتم: يعني چي پسرم؟ و اروند گفت: خانم حاتمي به ما گفته تا از پدرامون بپرسيم كه آيا جام باز (جانباز) هستند يا نه؟!

قدر حضور آدم‌كوچيك‌ها را در بين خود بدانيم …

12 دیدگاه دربارهٔ «جام‌ باز!»

  1. وای که چقدر حندیدم … معلمشون یادداشت های بچه ها رو کنترل میکنه؟ اگه کنترل کرده یه دور هم معلم شون خندیده گفته بذارم مامان باباشم حال کنن 🙂

  2. آونگ خاطره های ما

    اروند جانم
    یکی از شیرین ترین مطلب هایی بود که در باره ی عالم قشنگ شما فرشتگان خوندم
    هم در بلاگ نیوز لینک دادم هم لینکدونی وبلاگم
    دلم می خواست می دیدمت و اون لپ های قشنگت رو می کشیدم 🙂

  3. نوعی نبوغ و خلاقیت را در نقاشی های اروند می شه مشاهده کرد . لطفا هیچ فشاری به پسرتون برای درس خواندن و جای گرفتن در قالب های از پیش تعیین شده اجتماعی نیاورید به وی اجازه بدهید خلاقیت ویژه اش فعالتر و فعالتر شود .

  4. من خودم جانباز 70% هستم کلی از این نقاشی لذت بردم سلام من را به فرزند دلبندتون برسانید خداوند پشت و پناهش باشد …

  5. خودمانیم ها اگه بودی چی میشد!
    دکتر….سفر به خارج…..و همینطور پشت سرهم نقطه چین

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا