تعريف اروند از مادرجون!

     روز ؛ داخلي ؛ خونه مادرجون!
     پدر زنگ مي‌زنه تا از ماماني بپرسه كه اروند بالآخره كفش جديدشو خريد يا نه؟ و ماماني هم مي‌گه كه سرانجام كفش مورد علاقه‌شو انتخاب كرد و خريد. تلفن كه قطع مي‌شه، مادرجون (مامان مامانم) رو كرد به من و گفت: آقا اروند، مي‌بيني چه پدري داري، زنگ زده ببينه كفش مورد علاقه‌ات رو خريدي يا نه؟ اين يعني كه پدر خيلي خوبي داري. مامانت هم كه همه‌ي سعي شو كرده تا كفشي كه دوست داري رو برات پيدا كنه. بايد قدر اين پدر و مادر خوب را بدوني.
    اروند: اما من مادرجون خيلي خوبي هم دارم و قدر اونم خيلي مي‌دونم!
    ديگه مي‌تونيد حدس بزنيد كه مادرجون من با شنيدن اين جمله از تنها نوه‌ي خودش چه حال خوشي پيدا كرد …

   اين هم چند تا از آخرين آثار هنري كه در طول يك هفته گذشته آفريده‌ام:

روي تصوير كليك كنيدp۶۲۰۰۰۰۳-۱.jpgاز اين يكي پدر و ماماني بيشتر خوششون اومد! ماجراي دعواي بين دو ماه! كه اون يكي  مي‌گه نور من بيشتره!!

7 دیدگاه دربارهٔ «تعريف اروند از مادرجون!»

  1. اروند جون سلام
    بعد از مدتها اومدم دیدن وبلاگت. ماشالله کلی بزرگتر و عاقلتر شدی و چیزای خوبی یاد گرفتی. برات بهترین آرزوها رو دارم. خداحافظ.

  2. واي چه نقاشي هاي قشنگي كشيدي اروند ،‌خيلي عالي است ،‌ تو واقعا هنرمند بزرگي هستي ،‌ اميدوارم يه روز ببينم كه مثل استاد كمال الملك هنرمند بزرگي شدي ،‌ راستي چيزي از كمال الملك مي دوني ؟! از مامان يا بابا بپرسي بهت مي گه ،‌

  3. اگه علم باورش میشد که باید کمی هم وقتش را بیرون آزمایشگاه ها بگذرونه… اگه می دونست که چیز هایی در احساس و کلام وجود داره که شاید راهی برای محاسبه و سنجش براشون تا حالا تعبیه نشده… اگه علم خشک و بی احساس نبود حتما الان با اندازه و مقیاس و معیاری ناب و ویژه با عدد و رقم میگفت که وضعیت درونی، وضعیت احساسی، جوان شدن سلول ها و پرواز و اوج گرفتن مادرجون مقدارش چیست و قبل و بعد از این جمله او دچار چه حال و هوایی شده… ولی مهم اینه که احساس همه اینها را پوشش میده و قلب مادر جون آیینه گواه این لذت جادویی است.

پاسخ دادن به پرستووو لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا