هفتهی پیش آقای پدر دوباره دسته گل به آب داد و یه تصادف کوچولو با ماشینش کرد که 643 هزارتومان خسارت بهش خورد! اون هم در حالی که مطابق معمول نگران تأمین هزینهی اجاره خانه این ماه هم بود!
ماجرا از این جا آغاز شد که معلم موسیقی ام، خانم زنگنه دستور داد تا برای من یک ویولون جدید خریداری شود؛ زیرا دیگه بزرگ شده بودم و باید از ساز سه چهارم استفاده میکردم! منتها نخستین ویولونی که تهیه کردیم، مورد پسند استاد قرار نگرفت و مجبور شدیم آن را پس دهیم.
فردای آن روز که پدر اومد دم مدرسه دنبالم، خواست که به سمت خیابان بهار و مغازه استاد رمضانی برود تا ویولون مربوطه را خریداری کند؛ منتها من بهش گفتم: الآن خستهام … بگذار یه استراحتی چیزی بکنیم و بعد راه بیوفتیم برویم بخریم … اما پدر گفت: حالا که اومدیم بیرون یه هویی بخریم و تمومش کنیم …
خلاصه من هم قبول کردم و راه افتادیم (از بس که بچه حرف گوش کنی هستم) که چشمتون روز بد نبینه، همونجور یههواکی یا ناغافلکی، زدیم به یه دونه 206 دیگه که سر هفدهم تو بزرگراه کردستان یه دفعه زد رو ترمز تا بپیچه!
البته آقای راننده (جناب امیری)، خیلی آدم خوبی بود و قبول کرد که مقصر خودش بوده که یه هویی زده رو ترمز! تازه اومد سراغ من که منو هم دلداری بده! منتها من یه نگاهی به تصادف انداختم و گفتم: اشکالی نداره، پیش میآد … نگران نباشید!
آقا من که این جمله رو گفتم، ایشون رو کرد به پدر و گفت: من کارمند سازمان ملی جوانان هستم، دارم یه کلاسی پیش یک استاد فلسفه میروم که همهی حرفش همینه! این که زیاد غصه زندگی رو نخورید؛ چون پیش میآد و از پیشآمدها نمیشه فرار کرد!!
خلاصه ما کلی با اون آقای امیری رفیق شدیم و تازه رفتم واسش بستنی قیفی هم خریدم!
پدر هم درس خوبی گرفت و متوجه شد که از این به بعد باید همیشه حرف، حرف اروند باشه!
به همین خاطر، به جای یک ویولون 100 هزارتومانی، بهترین ویولن سه چهارم مغازه را برام خرید و 65 هزارتومان هم بیشتر پول داد و گفت: گور بابای اجاره خونه … حالا تا اون موقع یه کاریش میکنیم! نمیکنیم؟
ستاره را گفتم:
کجاست مقصد این کهکشان سرگشته؟
کجاست خانه این ناخدای سرگردان؟
کجا به آب رسد تشنه با فریب سراب؟
ستاره گفت که خاموش، لحظه را دریاب
“فریدون مشیری“
اروند جان
تو…. با این حرف های قشنگِ “نُت” گونه ات، زیبا ترین قطعات موسیقی زندگی آقای پدر را می نوازی…. حتا بدون ویولون سه چهارم، تنها با پوم تاک قلبت.
خوشا به حال خانم مادر و آقای پدر… خوشا به حالشان.
مهدكودك ميرفتم، پدرم يه پيكان آبي آسماني داشت، از مهد با هم برميگشتيم خونه، منم عقب نشسته بودم، نميدونم چي شد ماشين جلويي ترمز كرد و پدر من هم مجبور شد با 60- 70 تا سرعت، يهو ترمز كنه، ميدوني چي شد؟ من از پشت پرت شدم توي زيرپايي صندلي كنار راننده!
پدرم چنان عصباني شد كه من تا اون موقع اون شكلي نديده بودمش، در ماشينو باز كرد و دوييد اومد پايين كه از اون طرف منو از اون پايين بكشه بيرون، احتمالا تصميم بعديش هم يه گوشمالي حسابي به راننده ماشين جلويي بود…
اومد در جلو رو كه باز كرد، من از خنده ريسه رفته بودم، صحنه خندهداري بود برام، قشنگ يادم كه ته ِ دلم از خنده قلقلك مياومد!
آخه خيلي صحنه بود، كه عين يه توپ قلقلي از اون پشت پرتاب شي اون زير!
وقتي پدرم اومد منو بياره بيرون، توو بغلش غش غش ميخنديدم!
پدرم نه تنها بيخيال دعوا با اون مردك شده بود، احتمالاً توو دلش بايد ازش ممنون ميبود كه منو اينقدر خندونده!
اروند عزيزم، ما بچهها ميتونيم رنگ دنياي بزرگترامون رو عوض كنيم. با آبي چطوري؟!
خوش به حال پدر و مادرت كه تو رو دارن و دنياشون حالا حالاها آبي ميمونه.
مزهي اون بستني رو هيچوقت يادت نميره، آخه من مزهي اون لواشك اونروزي رو هيچوقت يادم نرفته و تازه اون تاب برقي پارك بابائيان كه بعد از تصادف رفتيم اونجا…
پاسخ:
اتفاقن ما هم آن روز رفتیم سر بهار و در یک ساندویج فروشی خیلی قدیمی که پدر باهاش خاطره داشت، یکی از خوشمزه ترین پیتزاهای زندگیم را خوردم و یه عالمه خندیدیم.
البته اینو بگم که پدر شما حق داره که با داشتن دختر به این شیرین زبونی دعواهاشو یادش بره! نیگاه کن، الان که اینقدر شیرین زبونی، اون موقع ها چه عسلی بودی! نبودی؟
درود.
راستي اين عكش خانم زنگنه چقدر خوشگله. من كه يه چند دقيقهاي دلم نيومد ازش چشم بردارم.

شما چرا این حرف را می زنید بانو؟
شما که خودتان هزار ماشاالله با چند ساعت هم نمی شه چشم ازتون برداشت! می شه؟
شما شرمنده ميفرماييد، همه در كامنت اولي هم در كامنت دومي…

من واقعیت را گفتم … می دانی که من اهل تملق نیستم.
مواظب خودت و دل ترد و شکننده و روح آسمانی ات باش دختر آنیموسی دوست داشتنی اتاق آبی.
در ضمن خوشحالم که تو هم با اون اغذیه فروشی سربهار خاطره داری …
کسی چه می دونه؟ شاید یه بار تمام اهالی اتاق آبی اونجا با هم قرار گذاشتند! نه؟
اوه اون پيتزا فروشي سر بهار كه براي منم كلي خاطرهست، لباس فروشيهاي بچهگونه اون اطراف رو كه ديدي؟؟؟؟؟! پاتوق (!) بچگييامون اون بود، آي كيف ميداد بري يه سارافون قرمز و مشكي چهارخونه بخري با كفش “تقتقي” قرمز و جوراب شلواري مشكي، بعد بري اونجا ساندويچ و پيتزا بخوري…
واي كه دلم ضعف رفت واسه بچگيام. كاش بچهي منم دنياش به قشنگي دنياي بچگيهاي خودم باشه، و الان زندگي تو…
بعععععععععععععععله. فقط لطفاً هواي تايم رژيم كليهي خانمهاي آبي رو در نظر بگيريد!

اون هم به روی چشم!
اصلن ما آمده ایم تا تایم نگه دار باشیم! نباشیم؟
می تونم بفهمم پدر چه کیفی کردن و اون آقای راننده !
انگار همه ی راز زندگی همینه که تو گفتی
بله … راز زندگی همینه …
و من موندم چرا راز به این آسونی را هنوز خیلی ها نمی دونند و یا نمی خواهند که بدونند؟
تو می دونی چرا؟
می دونی اروند…
گاهی ما آدم بزرگا می دونیم ولی یادمون می ره
گاهی هم سادیستیک از غرق شدن در درگیری ها لذت می بریم!
اعتراف تلخیه ولی هست!
پاسخ:
چقدر هم اعتراف تلخيه …
ها ها ها ها اااااااااااااااااااااااا
عاشقتم اروند تو خیلی باحالی بچه اژدها!@
پاسخ:
چه عجب يه بار هم عاشق من شدي! همش كه عاشق پدرم مي شدي تا حالا!!
راستي عمو الان يادم افتاد از اون دوران عسليت يه عكس نصفه نيمه اينجا دارم. ببينيد اين عسل بد اخلاق رو با يه من عسل هم…
:
http://bluenovember.persiangig.com/New%20Animoosi/66-1.jpg
ديديد من چقدر به مستند سازي علاقه دارم؟!!!!
پاسخ:
آره ديدم!
راستي تو اصلن عوض نشدي دختر … چقدر هنوز شبيه كودكي هايت هستي …
چه دخمل با مزه ای بودی آنیموس @ من عاشق دختر بچه های بداخلاق پررو هستم !
این رفیقت امروز چشه؟!!@
مرسي آرش داداشي
پررو نبودم اما اينجوري كه ميگن بداخلاق بودم، سخت هم با كسي دوست ميشدم…
دوستم يه كم، كم انرژي به نظر ميرسه… احتياج به كمي فضاي خصوصي داره به نظرم.
براي منم پيش مياد، اين جمله من توو خونه معروفه: “يه كم فضاي خصوصي لطفاً” …
چقدر جوونههههههه استادت….راستی من این اقای رمضانی را می شناسم..یکی از بهترین جاهاس برای خرید ساز.. فقط یک نکته بگم اروندی؟؟؟ یک جای دیگه هم هست که ساز می فروشه.. ساز هاش هم عالیه..وولی خوبیش نسبت به رمضانی اینه که هر وقت بخوای سازت را عوض می کنه با یک مقدار درصد کم.. مثلن 140 تومن ساز یک چهارم می خری بعد که میخوای عوض کنی با سه چهارم.. فقط 30 تومن می دی……..سازها هم به ضمانت مال شرکت هافنر آلمانه!
پاسخ:
ممنون از توصيه خوبت. كاش زودتر مي دونستم.
راستی ساز دو چهارمت را چکار کردی؟؟
پاسخ:
دارمش. هم اونو و هم يك چهارم را.
اروند جان اتفاقاً اون ماده شير كه در موردش حرف زديم، گاهي كه ميخواد منو حرص بده، دهنشو كج ميكنه و ميگه: “يه كم فضاي خصوصي لطفاً” !!!!
پاسخ:
حالا خوبه كه ازت خواهش مي كنه اون ماده شير! نه؟
ااااااروند! بابایی
ابرو بمن کج نکن کج کلا خان یارمه!!!!
..به درویش خان بگو فیلم قیصر رو برات بیاره بخصوص آهنگ ویلون زن عینکی هستم را یاد بگیر
ببین نبودم و نداشتم حساب نیس @ الان هستی!!
من چه خواهرای باحالی پیدا کردم اینجا!
کلا فک و فامیل شدیم اینجا ها!
@@@@@@@@@@@@@@@@@@22
اگه واقعنی فضای خصوصی بخاد که من از کله سحر استادش کردم اینقدر بهش گیر دادم!@
ولی من نگرانشم . یه جوریه
کلا خودداره و مواظبه به کسی برنخوره و حواسش جمعه
ولی امروز میخاد سر به تن کاربرای مادر مرده نباشه!@
گفت: گور بابای اجاره خونه …
نه! باورم نمیشه درویش من …!چرا!!! باید به عمو فرود بگیم یه چند صد متری از اون همه زمین خدا که تو موسسه زیر آفتاب افتاده رو برای آپارتمان سازی و طرح مهری کنار بذاره
اوووو!!! من امروز حضوراً يا حداكثر تلفني خدمتشون ميرسم، درد و بلاش توو سر شاه عباس دوم!
نگرانم گردي آرش…
الانم نيستم خوب برادر ِ من!
بچه پر رو رو ميگم… اينقدر بچه خوبيم.. به خداااا!
پاسخ:
من شهادت مي دهم!
گلنار
دیرزمانی بود که به دنبالش می گشتم و یافتمش!
گلنار، گلنار، کجايي که از غمت
ناله مي کند عاشق وفادار
گلنار، گلنار، کجايي که بي تو شد
دل اسير غم ديده ام گهربار
گلنار، گلنار، دمي اولين شب
آشنايي و عشق ما به ياد آر
گلنار، گلنار، در آن شب تو بودي و
عيش و عشرت و آرزوي بسيار
چه ديدي از من حبيبم گلنار
که دادي آخر فريبم گلنار
نيابي اي کاش نصيب از گردون
که شد ناکامي نصيبم گلنار
بود مرا، در دل شب تار، آرزوي بسيار
تا به کي پريشان؟
تا به کي گرفتار؟
يا مده مرا، وعده وفا، راز خود نگه دار
يا به روي من، خنده ها بزن، قلب من بدست آر
چه ديدي از من حبيبم گلنار
که دادي آخر فريبم گلنار
نيابي اي کاش نصيب از گردون
که شد ناکامي نصيبم گلنار
(لب خود بگشا)2 به سخن گلنار
دل زارم را، مشکن گلنار
(نشدي عاشق)2 زکجا داني
چه کشد هر شب دل من گلنار
داریوش رفیعی
کورش سرهنگ زاده
درود بر اشكار عزيز و ممنون از ابراز همدردي طنازانه ات!
سيمين بری گل پيكری آری
از ماه و گل زيباتری آری
همچون پری افسونگری آری
ديوانهء رويت منم
چه خواهی دگر از من
سرگشتهء كويت منم
نداری خبر از من
هرشب كه مه درآسمان
گردد عيان دامن كشان
گويم به او راز نهان
كه با من چه ها كردی
به جانم جفا كردی
هم جان و هم جانانه ای اما
در دلبری افسانه ای اما
اما زمن بيگانه ای اما
آزرده ام خواهی چرا
تو ای نو گل زيبا
افسرده ام خواهی چرا
تو ای آفت دلها
عاشق كشی شوخی فسونكاری
شيرين لبی اما دل آزاری
با ما سر جور و جفاداری
می سوزم از هجران تو
نترسی ز حال من
در خرمن و دامان تو
چه باشد گناه من
دارم ز تو نامهربان
شوقی به دل شوری به جان
می سوزم از سوز نهان
ز جانم چه می خواهی
نگاهی به من گاهی
يارب برس امشب به فريادم
بستان از آن نامهربان دادم
بيداد او بركنده بنيادم
گو ماه من از آسمان
دمی چهره بنمايد
تا شاهد اميد من
ز رخ پرده بگشايد
بیا برویم از این ولایت من و تو، تو دست مرا بگیر و من دامن تو – ای یار مبارک بادا – ایشالا مبارک بادا ! قربان بروم روشت مرغابی را (٩) ، آن حوض بلور و گردش ماهی را، این حیاط و اون حیاط، بپاشین نقل و نبات، به سر عروس و داماد، پنچ دری رو به قبله، شروشر آبش میاد، عروس ما بچه ساله، سر شب خوابش میاد، کوچه تنگه؟ بله. عروس بلنده؟ بله. دست به زلفاش نزنین، مرواوری بنده، بله. گل دراومد از حموم، سنبل دراومد از حموم، شاه دوماد رو بگین، عروس دراومد ازحموم. عروسه شاهانه، ایشالا مبارکش باد! عیش بزرگانه، ایشالا مبارکش باد!
آره فریناز جان یه حالی ازش بپرس
من نگرانشم
عمو سبزی فروش! – بله، قرمساق کم فروش! – بله، سبزی هم داری؟ – بله، سبزیت باریکه؟ – بله، دالون تاریکه؟ – بله، سبزیت گل داره؟ – بله، درد دل داره؟ – بله، ابروم رو دیدی؟ – بله، خوب پسندیدی؟ – بله، وسمه خریدی ؟ – بله ، به ریشت خندیدی ؟ – بله ، ترتیزک داری ؟ – بله ، پاچه خیزک داری؟ – بله.
این جا تهرونه – بشکن! قر فراوونه – بشکن! من نمی شکنم – بشکن! برای تاجرا – بشکن! روی آجرا -بشکن! زیر درخت یاس – بشکن! کردم التماس – بشکن! زیر درخت توت – بشکن! افتادم به روت – بشکن! (توسل به رکاکت به قصد خنداندن شنوندگان معمول است)، این جا بشکنم یار گله داره، اون جا بشکنم یار گله داره.
اشکار!خوبی تو برادر من!؟
اینجا رو با وبلاگ زیدت احتمالا اشتباه نگرفتی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!@؟؟؟؟؟
آخه آرش جان: مشكل اينجاست كه اين جناب كوشان مهران (اشكار) نمي دونه زيد را با كدام ز مي نويسند!!
بشکن بشکنه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
دندونه منه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
آخه صد تومنه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
اونجا شیرازه – بشکن
دختراش نازه – بشکن
اونجا تبریزه – بشکن
شیرینیاش ریزه – بشکن
اینجا اهوازه – بشکن
درهاشم بازه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
اینجا تهرونه – بشکن
غم فراوونه – بشکن
بیا فرار کنیم – بشکن
خانوم سوار کنیم – بشکن
بیا بکوب به طاق – بشکن
بیا بریم تو باغ – بشکن
من شیشه میخوام – بشکن
من ریشه میخوام – بشکن
من تیشه میخوام – بشکن
من گیشه میخوام – بشکن
بیا بوسم بکن – بشکن
یه کم لوسم بکن – بشکن
بشکن بشکنه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
این در خونمه! – بشکن
این ننه جونمه! – بشکن
این دماغمه – بشکن
این اجاقمه – بشکن
بشکن بشکنه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
این خط منه – بشکن
این ربط منه – بشکن
آخه من قول دادم – بشکن
صندوق منه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
کلــّه منه ! – بشکن
گلــّه منه !– بشکن
تو نمیشکنی؟– بشکن
تو نمیشنوی؟– بشکن
بشکن بشکنه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
اینجا نفتیه – بشکن
جای شگفتیه– بشکن
اینجام اوف شده – بشکن
خوراکم کوفت شده – بشکن
بشکن بشکنه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
تو دروغ میگی؟ – بشکن
توی بوق میگی؟ – بشکن
اینجا برف میاد؟ – بشکن
روی حرف میاد؟ – بشکن
بی شرف میاد؟ – بشکن
بی طرف میاد؟ – بشکن
بشکن بشکنه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
چرا هلم میدی؟– بشکن
چرا ولم میدی؟ – بشکن
کجا تو میشکنی؟ – بشکن
چرا تو میزنی؟ – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
آخه جون منه – بشکن
دندونه منه – بشکن
بشکن بشکنه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
آخه من دل دارم – بشکن
درد دل دارم – بشکن
آخ اینوره دلم – بشکن
آخ اونوره دلم – بشکن
آخ اینوره چشم – بشکن
آخ اونور گوشم – بشکن
آخه درد میگیرم – بشکن
سر درد میگیرم – بشکن
دل درد میگیرم – بشکن
پا درد میگیرم – بشکن
بشکن بشکنه؟ – بشکن
من نمیشکنم! – بشکن
بیا داد نزنیم – بشکن
فریاد نزنیم – بشکن
جیغ و داد نزنیم – بشکن
واسه چی میشکنی؟– بشکن
واسه کی میشکنی؟ – بشکن
شیشه ماشینه! – بشکن
کار تو همینه؟ – بشکن
داره خوشت میاد؟ – بشکن
آره خوشت میاد! – بشکن
بیا آرو م باشیم! – بشکن
بیا حروم نشیم – بشکن
بیا بریم حموم – بشکن
بیا کنیم تموم – بشکن
بشکن بشکنه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
بیا که نشکنیم – بشکن
بیا که جمع بشیم – بشکن
بعد که جمع شدیم – بشکن
بیا که خم نشیم – بشکن
بیا که قر بدیم – بشکن
موها رو فر بدیم – بشکن
بیا فشار بدیم – بشکن
به همه کار بدیم – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
بیا صفا کنیم – بشکن
در را رو وا کنیم – بشکن
آخه صدا میده – بشکن
صدای پا میده – بشکن
صدای پاش میاد؟– بشکن
داره باباش میاد؟ – بشکن
بابا نون میاره – بشکن
آب و دون میاره – بشکن
آخه گرسنمه – بشکن
این طلسممه! – بشکن
اینو که بشکنم – بشکن
دیگه نون ندارم – بشکن
اینو که بشکنم – بشکن
درمون ندارم – بشکن
نه نمیشکنم – بشکن
چقد تو خوشگلی! – بشکن
چرا تو مشکلی؟– بشکن
اینی که جون میده! – بشکن
بوی خون میده – بشکن
داره جوون میده – بشکن
برای نون میده؟! – بشکن
چیچیو بشکنم ؟– بشکن
واسه چی بشکنم؟ – بشکن
واسه کی بشکنم؟ – بشکن
بشکن بشکنه – بشکن
من نمیشکنم – بشکن
هنوزم چیز داری؟ – بشکن
نگاه ریز داری؟ – بشکن
شتر جهیز داری؟ – بشکن
سر تمیز داری! – بشکن
میل میز داری ؟ – بشکن
سبزیم رو دیدی؟ – بشکن
اونو پسندیدی؟ – بشکن
گوشهات به منه؟ – بشکن
چشمهات به منه؟ – بشکن
این رنگ منه؟ – بشکن
اون رنگ منه؟ – بشکن
این جون منه؟ – بشکن
مهمونه منه؟ – بشکن
نگاهت به منه؟– بشکن
حواست به منه؟ – بشکن
روزهات روشنه؟ – بشکن
….
اینجا بشکنم یار گله داره
اونجا بکشنم یار گله داره
این کاکا سیاه حوصله داره .
کاملا معلومه که نمیدونه!!!@