چند روزی است که اروند مدام مرا دلداری می‌دهد!

    پس از حذف ناگهانی و حیرت‌انگیز نشان دُرنا از پیراهن تیم ملی والیبال در لیگ جهانی که سبب تأسف و ناخشنودی بسیاری از دوستداران محیط زیست را فراهم کرد. بسیار تلاش کردم تا به کمک معصومه ابتکار بتوان معما را حل کرده و دریابیم که چرا آقای داورزنی دست به چنین حرکتی زد؟ و البته مانند اغلب موارد، هیچ پاسخ شفافی از وزارت ورزش و جوانان در این خصوص شنیده و دریافت نشد!

آه درناها و ...

    تا اینکه سرانجام، تیم ملی والیبال وارد مسابقه‌ها شد و به جای درنا، این نشان بانک سامان بود که بر سینه‌ی ملی‌پوشان ما می‌درخشید!
تیم ملّی هم که پی در پی با نتایجی غیرقابل باور مشغول باختن از آمریکا و لهستان بود تا جایی که اروند رو به من کرد و شاید برای دلداری دادنم گفت: پدر! چه خوب شد که این تیم والیبال با نشان درنا در بازی‌ها شرکت نکرد؛ وگرنه هم برای درناها بد می‌شد، هم برای محیط زیست و هم برای تو!
فکر کن می‌گفتند: درناهای ایرانی در تور صیادان آمریکایی افتادند! یا لهستانی‌ها آنها را کباب کردند!!
خلاصه دیدم پربیراه هم نمی‌گوید پسرک شیطوون من! تا دیشب که سرانجام طلسم شکست و والیبالیست‌های ایرانی، روس‌ها را در خانه به خاک نشاندند و خود اوج گرفتند …
هر چند هنوز می‌توانم اینگونه روزگار را تعبیر کنم که شاید اگر درناها همراه ملی‌پوشان بود، آن چهار بازی نخست را هم آنگونه غم‌انگیز به پایان نمی‌بردند! نه؟

طرحی که ناکام ماند!

    بلندپرواز بمانید بچه‌ها … می‌دانم که دل دُرناها هم با شماست …

7 دیدگاه دربارهٔ «چند روزی است که اروند مدام مرا دلداری می‌دهد!»

  1. با دلداري اروند موافقم
    و البته تصور شما رو ارج مي نهم 🙂 كه اگر بچه ها درنا بودن بهتر و بهتر هم مي شد

  2. فاطمه نوروزی

    درود بر اروند عزیزم 🙂
    تعطیلات تابستانی خوش بگذره،اگه دلت برای معماهای ریاضی تنگ شد حتما باخبرم کن :))

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا