ساعتی پیش از دیار شیخ بهایی عزیز – اصفهان – برگشتم. رفته بودم تا در «همایش بررسی علل بحران زایندهرود» شرکت کنم. همایشی که دستکم از دو نظر، کمنظیر بود؛ یکی موقعیت مکانی محل برگزاری همایش – که عبارت بود از کف بستر خشکیدهی زایندهرود در جوار سی و سه پل – و دیگری، تعدد چشمگیر شرکتکنندگان حاضر در همایش و حضور کمسابقهی مردم.
این همایش با همت جمعيت حمايت از منابع طبيعي و محيط زيست« پيام سبز» و حمایت شوراي اسلامي شهر اصفهان، شهرداري اصفهان، سازمان نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي استان اصفهان، سازمان نظام مهندسي ساختمان اصفهان و كانون خبرگان كشاورزي استان اصفهان برگزار شد. با این وجود به نظر میرسد، جای کارشناسان وزارت نیرو و نخبگان مرتبط از استانهای چهارمحال بختیاری، یزد، کرمان، قم و خوزستان خالی بود.
زایندهرود، میراثی جهانی و متعلق به تمام بشریت است. مردمان دیار زندهرود در طول چند هزار سال گذشته، سزاوارانه نشان دادهاند که استحقاق برخورداری از این رود زاینده و حیات بخش را در فلات مرکزی ایران دارند. بنابراین، دلیلی ندارد که از تعامل و هماندیشی و همافزایی با دیگر کارشناسان استانهای مرتبط برای یافتن خردمندانهترین راهکار پایداری این شاهرگ حیاتی ایران مرکزی و نگین فیروزهای انتهاییاش – تالاب بینالمللی گاوخونی – پرهیز کنند.
نگرشهای بخشی هرگز نتوانسته و نمیتواند به پایداری سرزمین کمک کند؛ اگر میخواهیم به درستی دلایل مرگ زایندهرود را بازیابی کرده و با شجاعت به جراحی و درمان بیماری مدیریتی حاکم بر این سامانه همت گماریم، باید نشان دهیم که از شنیدن حرف حق نمیهراسیم.
مگر نه این است که همهی ما ایرانی هستیم و باید برای اعتلای نام بلند ایران بکوشیم؟
در بارهی این همایش، موضوعات مطرح شده در آن، سخنرانی خویش و بازتابهای آن بیشتر خواهم نوشت.
تا آن زمان یادمان باشد که میخواهیم در بارهی پهنهی آبشناختیای صحبت میکنیم که زادگاه بزرگان و فرزانگانی چون شیخ بهایی بوده و فراخی آن بیش از سه برابر استان گیلان است؛ آبخیزی که هر قطرهی آبش برای این که از سراب تا پایاب برسد، باید 405 کیلومتر راه را طی کنید که از این منظر، زایندهرود را باید یازدهمین رودخانهی طویل کشور در بین 123 رودخانه مهم ایران دانست؛ رودخانهای که با دبی متوسط سالانهی 41 مترمکعب بر ثانیه، پانزدهمین رودخانهی پرآب کشور هم به حساب میآید و از همه مهمتر آن که صدها هزار سال است که از برکت زایندهرود، تالابی به بزرگی پایتخت ایران در پایابش آفریده شده و حیات را تطهیر کرده و میکند؛ تالابی بینالمللی و منحصر به فرد که به حق او را: «نگین فیروزهای کویر» مینامند.
بیاییم کاری نکنیم که اگر آن شیخ فرزانه و خردمند امروز میزیست، نفرینمان میکرد!
در همین باره:
– فروش آب رودخانه زايندهرود به طور موكد ممنوع شود!
– ما به مجلس ترحيم زايندهرود آمدهايم!
– توسعه بیش از حد بخشهای مختلف زاینده رود را خشک کرد
– نگاههای نگران به زاینده رود
– مردم بيش از مسوولان نگران وضعيت زاينده رود هستند
– همایش بررسی علل بحران زاینده رود
– بحران آب در اصفهان
درود بر استادم
ای کاش سخنرانانی چون شما؛ از دیار زنده رود در این همایش می بودند؛شاید یک سویه نگری ها در سخنان هم از سومین ویژگی های کم نظیر همایش بود.
درود بر دوست نازنین … دیگه نبینم بنویسی استاد!
با سلام خدمت حضرتعالي
براي اولين بار است كه در مدت چندين ماههاي كه مخاطب نوشتههاي شما هستم، نظري درج ميكنم. همواره از نوشتههاي شما لذت بردهام و بعضاً خواندن آنها را به دوستان پيشنهاد دادهام. مخصوصا نوشتههايي كه درباره خوزستان و مشكلات آن ديار نوشتهايد.من متولد شوشتر هستم و قريب 16 سال است كه در اصفهان ساكنم.
زماني كه پلاكاردهاي تبليغي اين همايش را در سطح شهر ميديدم به خود گفتم كه باز چند نفر دور هم جمع ميشوند و ميگويند كه مشكل از فلان جا است و فلان مركز هم چيزي بر گردن نميگيرد و در انتهاي برنامه هم از چند نفر تقدير ميشود كه حكماً يكي از آنها جناب شهردار و ديگري مسئول شوراي شهر است!(احياناً از مسئولين محيط زيست استان و ديگر سازمانهاي مرتبط هم!) آن هم به دليل اينكه در اين راستا تلاش كردهاند.(مثل همه يا خوشبينانهتر اكثر همايشهايي كه در كشور ما برگزار ميشود)
ليكن اكنون كه ديدم شما هم در آن حضور داشتهايد(و اگر ميدانستم كه تشريف ميآوريد حتماً حضوراً براي عرض ادب خدمت ميرسيدم)و با توجه به تفاوت دغدغه شما با مسئولين بي مسئولين نسبت به امور محيط زيست، اين فكر را كردم كه ممكن است تفاوتي در آن باشد. وجود تفاوت مهم نيست(فعلا)، اما ميخواهم بدانم كه برگزاري اين همايش چه مزايايي داشته و به عبارت ديگر اگر برگزار نميشد چه اتفاقاتي رخ نميداد كه با برگزار شدن آن ممكن است رخ دهد؟
چه تغييري در حس مسئوليت مسئولين ايجاد ميكند كه اگر نميبود، ايجاد نميكرد؟
اين را فقط من باب نمونه خدمت شما عرض كردم كه شما خود آگاه به اين اموريد و بهتر از هر شخص ديگري واقف.
به هر حال بسيار بسيار از شما سپاسگزارم و اميدوارم اندكي از دانش و حس مسئوليت شما در وجود مسئولين مربوطه باشد
خداوند يار و ياور شما
پاسخ:
سلام و درود بر هموطن عزيز شوشتري ام. ممنون از لطف شما. ديار زاينده رود دست كم در طول 200 سال گذشته هرگز چنين خشك پردوامي را در بستر زاينده رود نديده بوده است. ما بايد نشان دهيم كه مديريت آزمندانه و بي توجه به توان بوم شناختي سرزمين تا چه اندازه مي تواند خطراتي جبران ناپذير براي نسل امروز و فرداي وطن به ارمغان آورد. بايد از هر تريبوني استفاده كرد و حرف و نظر خويش را در معرض ديد و قضاوت مردم و مسئولين قرار داد. اين كمترين كاري است كه مي توان و بايد انجام داد؛ اين كه نبايد نااميد شد. به اميد ديدار جناب ساعدي فر عزيز.
ر حالی که استان کرمان بیشترین سطح زیر کشت پسته دنیا را داراست و سالانه از صادرات پسته این استان، درآمد بالایی نصیب کشور می شود، تولید و فروش این محصول در سال های اخیر با مشکلات و چالش های زیادی از جمله کم آبی روبه روست به طوری که به گفته نایب رئیس هیئت مدیره انجمن پسته ایران، سالانه حدود ۸ هزار هکتار باغ پسته در کشور خشک می شود بنابراین چنان چه برای رفع این مشکل، کاری صورت نگیرد رفته رفته پسته در ایران از دست می رود. از آن جایی که استان کرمان در حال حاضر یکی از قطب های اصلی تولید پسته در ایران و جهان به شمار می آید و این محصول استراتژیک، نقش بسیار مهمی در میزان صادرات غیرنفتی و ارزآوری برای کشور دارد، از بین رفتن باغ های پسته و کاهش سطح زیر کشت آن، می تواند لطمات جبران ناپذیری را بر اقتصاد منطقه و کشور وارد سازد بنابراین با توجه به این که آب، عنصر اصلی در تولید پسته محسوب می شود باید ساماندهی منابع آبی مورد اهتمام جدی مسئولان قرار گیرد.
در همین راستا استاندار کرمان در نشست اعضای هیئت امنای انجمن پسته ایران با اشاره به مشکلاتی که پسته کاران با آن ها مواجه هستند، گفت: مهم ترین چالشی که تولید پسته را تحت الشعاع قرار داده، بحران کم آبی است.
«دهمرده» اظهار داشت: امروز برای انتقال ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب باید بیش از ۱۰ هزار میلیارد ریال هزینه صرف کرد.
وی افزود: امکان انتقال آب، منوط به ثابت ماندن سطح زیر کشت باغ های پسته است و با افزایش سطح زیر کشت، پیش بینی ها نادرست خواهد شد.
وی عمق چاه های بیشتر از ۴۰۰ متر را برای سرمایه گذاری در تولید پسته، خطرناک دانست و تاکید کرد: باید انتقال آب با شیوه های جدید و مدرن آبیاری به منظور جبران بحران آب مدنظر قرار گیرد.
وی با بیان این که سالانه یک میلیارد مترمکعب از سفره های زیرزمینی به صورت اضافه برداشت می شود، اظهار داشت: با استفاده صحیح از داده های موجود، باید ۳۰ درصد این میزان برداشت ساماندهی شود.
دکتر «دهمرده» با اشاره به این که ۷۰ درصد پسته کشور در استان کرمان تولید می شود، تصریح کرد: برای رفع مشکل کم آبی این محصول، انتقال آب از مخزن به مخزن باید با شناسایی منابع لازم انجام شود.
رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن استان کرمان نیز گفت: اگر برداشت آب از منابع زیرزمینی در زمین های معمولی حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد باشد این رقم در زمین های پسته حدود ۴۰ درصد است.
«جلال پور» خاطرنشان ساخت: بهینه سازی مصرف آب، اعطای وام های بلندمدت و کم بهره برای انتقال آب و تلاش برای رفع ممنوعیت انتقال آب از نقطه ای به نقطه دیگر از اقدامات انجام شده برای رفع مشکلات آب موردنیاز پسته کاران است.وی با اشاره به این که انتقال آب به عنوان یک اصل در جلسه هیئت دولت به تصویب رسید، اظهار داشت: وزارت نیرو مکلف شده است از هر نقطه ای و به هر روش ممکن، آب را به کرمان برساند.نایب رئیس هیئت مدیره انجمن پسته ایران هم در این زمینه گفت: موضوع پسته مانند وقوع زلزله است، تا زمانی که رخ نداده و خسارت به بار نیاورده است کسی آن را جدی نمی گیرد.
«نظری» اظهار داشت: اگر انتقال آب از اصفهان و سرچشمه های زاینده رود به کرمان انجام نشود، این استان دچار ضرر و زیان می شود. وی متوسط اشتغال در حوزه پسته را یک نفر در هکتار عنوان کرد و افزود: با احتساب سالانه ۸ هزار هکتار باغ خشک شده، ۸ هزار نفر بیکار می شوند.
وی یادآور شد: این در حالی است که برای اشتغال هر نفر ۵۰۰ میلیون ریال سرمایه گذاری صورت می گیرد. وی ایجاد باغ پسته را در یک بازه زمانی ۱۲ ساله دانست و اضافه کرد: با این شرایط سالانه ۱۶۰ میلیارد ریال از دست می دهیم و اگر تلاش نکنیم پسته ایران و استان کرمان رفته رفته از دست می رود. همچنین نماینده مردم کرمان و راور در مجلس شورای اسلامی گفت: بحث انتقال آب در دستور کار جدی مجمع نمایندگان استان قرار دارد. «کریمی» افزود: توانسته ایم این باور را که بحران آب در کرمان جدی است در اذهان ایجاد کنیم.وی عنوان کرد: ۱۷۰ هزار میلیارد ریال کل اعتبار عمرانی امسال استان کرمان است که اگر ۲۵ هزار میلیارد ریال آن برای آب هزینه شود رقم بسیار سنگینی خواهد بود.
وی اظهار داشت: به ازای هر هکتار از ۷۰۰ هزار هکتار اراضی موجود استان، ۱۰ هزار مترمکعب آب مصرف می شود.
پاسخ:
متاسفانه در اغلب طرح هاي انتقال آب كه تاكنون در كشور به اجرا درآمده است، نه فقط نتوانسته ايم بحراني جدي را از بخش گيرنده رفع كنيم، بلكه بخش دهنده را نيز دچار مشكال كرده ايم.
قدیم بعضی ازاشخاص برای مزاحمت شماره ای تصادفی از اصفهان را می گرفتند ومی گفتند: الو سلام اینجا اصفهونس؟
…منار جنبون می جنبس؟
حالا باید باید پرسید الو زایده رود آب داره؟
مشتاقانه منتظر خوندن متن سخنرانیتون هستم
پاسخ:
سپاسگزارم. به زودي آن را انتشار خواهم داد.
بجز خشکسالی، آیا بي تدبيري مديران در خشكاندن زاينده رود نقش داشتهاند؟
با توجه به اخبار منتشره برخی افراد حقیقی و حقوقی استان اصفهان در خصوص مشكلات پيش آمده برای زاينده رود ضمن عرض سلام خدمت دوست گرامي آقاي مهندس درويش
مطالب زير براي دوستان محيط زيست تقديم مي گردد.
در حالي كه متوسط حجم كل آب سالانه چهار محال بختياري رقمي در حدود 10 ميليارد متر مكعب است، در سالهای آتی به علت پدیده گرمایش زمین، مقدار آن رو به کم شدن خواهد بود و در سالهاي اخير تقاضا براي آب بهعلت رشد نسبتاً بالاي جمعيت، توسعه كشاورزي، شهرنشيني و صنعت انتقال آب به يزد و كاشان و نايين و…. ، متوسط سرانه آب قابل تجديد حوضه كارون و زاينده رود را تقليل داده است. ارقام متوسط سرانه آب كشور در سالهاي آينده به مفهوم ورود ايران به مرحله تنش آبي از سال 1385 و ورود به حد كم آبي جدي در سال 1415 شمسي خواهد بود. در نهايت بايد نسبت به هشدار مشترك سازمان برنامه و بودجه و سازمان ملل متحد مبني بر اينكه “ در سه دهه اخير استحصال آب شيرين از رودخانه ها ، جويبارها ، سفره هاي آب زير زميني و ساير منابع چهار برابر شد است واكنش منطقي نشان داد. واكنش منطقي عبارت از احداث پي در پي سد و انتقال آب از اين حوضه به آن حوضه نيست ؛ واكنش منطقي عبارت است از استفاده شيوه هاي مناسب استحصال و بهره برداري آب موجود در هر منطقه است كه كارايي بالاي داشته باشند. در مورد كشاورزي استفاده از گونه هاي مناسب با اقليم منطقه و اصلاح الگوي كشت و بدور از نگاه سود جويانه و مهمتر از همه صرفه جويي در مصرف آب لازم و ضروري است.
بهرغم محدوديت منابع آب و توزيع نامناسب زماني و مكاني آن در كشور، استفاده از اين منابع باارزش و غيرقابل جايگزين از كارآيي مطلوبي برخوردار نبوده و راندمان آن بسيار پايين است. ميزان كارآيي مصرف آب بخش كشاورزي حدود 30 درصد محاسبه ميشود. در بخش مصارف شهري صرفنظر از مصارف بيرويه شهروندان، به دليل فرسودگي شبكههاي توزيع داخل شهرها ميزان اتلاف تا حدود 30 درصد برآورد ميشود. مجموعه مشكلات فوق از اتلاف شديد منابع محدود آب كشور حكايت دارد. از اينرو، بهمنظور مقابله با بحران كمبود آب، اتخاذ رويكردها و سياستهاي نوين از سوي دولت براي جلوگيري از تخريب روزافزون اين عنصر حياتي ضروري است.
برداشت بيرويه از آبهاي زيرزميني يكي ديگر از چالشهاي اساسي كشور ميباشد
برداشت بيرويه از آبهاي زيرزميني به همراه خشكساليهاي اخير در چند سال گذشته در مناطق خشك كشور نظير كرمان موجب نشست شديد سطح خاك و آسيبهاي جدي بر بخش كشاورزي شده است و همزمان با اين بهرهبرداريها، سفرههاي آب زيرزميني در بسياري از مناطق در نتيجه نفوذ آبهاي شور مورد تهديد جدي قرار گرفته و از حيز انتفاع خارج شدهاند.
عوامل عمده تهديدكننده منابع آبي حوضه كارون و زاينده رود
سه عامل عمده افزايش جمعيت و شهرنشيني، توسعه صنعت و كشاورزي، انتقال آب به حوضه هاي داخلي نه تنها نياز به مصرف آب بهويژه آبهاي شيرين را افزوده، بلكه زمينههاي نقصان كيفيت و آلودگي شديد منابع آبي اين حوضه را هموار كرده است. شهرنشيني سريع و گسترش فعاليتهاي صنعتي و كشاورزي از طريق دفع پسابهاي كشاورزي، صنعتي و فاضلابهاي خانگي در مناطق فاقد سيستمهاي جمعآوري و تصفيه فاضلاب از دلايل اصلي آلودگي آبهاي كشور محسوب ميگردند.. با توجه به شتاب روزافزون فعاليتهاي مختلف در اين حوضه، در اين بخش بهطور خلاصه تعدادي از مؤلفههاي اصلي اثرگذار بر محيط زيست و منابع آبي حوضه كارون و زاينده رود مورد بررسي قرار ميگيرد.
الف) توسعه شهرنشيني
رشد سريع جمعيت در چند سال اخير بسترهاي لازم براي توسعه شهرنشيني و تمركز جمعيت در بخشهاي خاصي از كشور را فراهم نمود. اين تمركز جمعيت در نواحي شهري در حالي صورت ميگيرد كه بسياري از شهرها فاقد زيربناهاي لازم براي پاسخگويي به نيازهاي جمعيت ميباشند. اين پديده تبعات مخرب زيادي بر محيط زيست شهرها بهويژه كلانشهرهايي نظير تهران و اصفهان بر جاي گذارده است. اين آثار در ابعاد گوناگوني بروز نموده و بحرانهاي زيست محيطي مختلفي را به همراه داشته است. اغلب شهرهاي استان اصفهان و ازانجمله شهر اصفهان به دليل عدم برخورداري از يك آيندهنگري و فقدان سيستم مستقيم و مستمر كنترل و هدايت رشد آنها، در دهههاي گذشته با رشد شتاباني مواجه بودهاند. مديريتها و طرحريزيهاي شهري نيز بيشتر به پردازش چهره ظاهري شهر تأكيد داشته و قوانين مصوبه نيز عمدتاً حدود و ثغور فعاليتها را تنها در بعد فيزيكي مشخص كرده است.
رشد سريع شهرنشيني در استان اصفهان، مانع از اتخاذ تدابير لازم براي حفاظت از محيط زيست شهري بهطور عام و منابع آبي استحصالي از حوضه كارون و زاينده رود(چهار محال بخياري) بهطور خاص شده است. ضعف اين اقدامات كاملا مشهود بوده و ابعاد اين مخاطرات هر روز گستردهتر ميگردد. بنابراين، چنانچه تدابير لازمي در اين مورد اتخاذ نگردد و با توجه به كمبود منابع آب كشور در نتيجه خشكساليها و تغيير الگوهاي زندگي ميتواند زمينهساز بحرانهاي جدي در كشور باشد. دراين ميان انتقال آب زاينده رود به يزد وكاشان و نايين را نيز در تشديد بحران نقشي مضاعف داشته است. اين در حالي است كه در چندين سال گذشته بارها توسط متخصص با انتقال اب بين حوضه اي شديدا مخالفت شده است.
ب) توسعه صنعت
رشد سريع صنايع در كشور ناشي از ضرورت تأمين نياز به اشتغال جمعيت رو به رشد بهويژه در مناطق شهري بوده است، به گونهاي كه بسياري از مراكز و واحدهاي صنعتي در حاشيه اصفهان مستقر شده اند و دومين استان از نظر تعداد واحد هاي صنعتي در كشور مي باشد(استان تهران، اصفهان و خراسان به بيشترين واحدهاي صنعتي كشور را تشكيل ميدهند) كه ، در خلال صنعتي شدن اصفهان ملاحظات زيستمحيطي كمتر مورد توجه قرار گرفته و اين روند بيشتر متأثر از مؤلفههاي اجتماعي، اقتصادي و گاه سياسي بودهاند اين رويكرد باعث ازدحام صنايع در اصفهان گرديد، كه اين پديده بهنوبه خود مشكلات زيستمحيطي عديدهاي را در پي داشته و تبعات فعاليتهاي آنها، به بهاي تخريب محيط زيست بهطور عام و تهديد منابع آبي بهطور خاص ميسر شده است.
جدول – توزيع كارگاههاي صنعتي ده نفر كاركن و بيشتر به تفكيك استان در سال 1379
درصد تعداد كارگاه نام استان
34/16 1830 اصفهان
55/0 62 چهارمحال و بختياري
مأخذ: آمارگيري از كارگاههاي كشور، نتايج آمارگيري كارگاههاي صنعتي 10 نفر كاركن و بيشتر 1379، مركز آمار ايران 1380
با توجه به اينكه هر مترمكعب فاضلاب تصفيه نشده ميتواند 40 مترمكعب آب پاك را آلوده نمايد، با توجه به رشد نسبتاً سريع مصرف آب توسط صنايع، آلودگي منابع آب هاي سطحي و زيرزميني پساب هاي فاضلاب شهري و صنعتي همواره زاينده رود را در معرض آلودگي قرار داده است .
ج) توسعه كشاورزي
نظر به اينكه كشاورزي يكي از عمدهترين بخشهاي مصرف كننده آب در كشور محسوب ميشود، در صورت استفاده ناكارآمد از آب، از پتانسيل بالايي براي آلوده ساختن منابع آب سطحي و زيرزميني كشور برخوردار است. همانطور كه عنوان گرديد بخش كشاورزي حدود 94 درصد مصرف آب كشور را به خود اختصاص داده است. با توجه به سطح گسترده اراضي كشور، استفاده ناكارآمد از منابع آب و نهادههاي كشاورزي (كود و سم) ميتواند از نظر كمي و كيفي منابع آبي كشور را در معرض تهديد جدي قرار دهد. دريك مقايسه براساس آمار منابع رسمي برداشت آب از منابع آب سطحي (كارون و زاينده رود و سرشاخه هاي آن ) بالغ بر 195 ميليون متر مكعب دراستان چهار محال بختياري مي باشد(1%درصد آب حاصله از استان) و اين در حالي است كه برداشت آب منابع سطحي آب(زاينده رود) تنهاد در بخش كشاورزي در استان اصفهان 1.3 ميليارد متر مكعب مي باشد. لذا فقدان مديريت مصرف آب از عمدهترين عوامل افت كمي و اتلاف منابع آب محسوب ميگردند. ميزان كارآيي مصرف آب در بخش كشاورزي بهطور متوسط حدود 30 درصد محاسبه ميشود با توجه به محدوديت منابع آب كشور و اثر مستقيمي كه بر سلامت شهروندان و بهطور كل توسعه كشور دارد، بهينهسازي مصرف آب و ساير نهادههاي كشاورزي جهت نيل به توسعه پايدار و درخور از اهميت اساسي برخوردار است. غفلت و بيتوجهي به آن با توجه به نياز روزافزون به منابع آب در آينده نزديك ميتواند حوضه كارون و زاينده رود را با بحران و تنگناهاي جدي مواجه نمايد.
در يك جمع بندي عوامل بحران آب در اصفهان (حقايق موجود)
1- به دليل رشد و توسعه بدون برنامه ريزي شهري و انتقال آب به يزد ((شهر يزد (شامل سي شهر و 200 روستا)- كاشان- نايين و…..( اين در حالي است كه حجم كل آب حوضه كارون و زايند رود همواره ثابت بوده و خواهد بود)
2-توسعه صنايع خارج از توان و ظرفيت اكولوژي رودخانه زاينده رود (رتبه دوم از نظر تعداد صنايع در كشور)
3- توسعه كشاورزي و با كاراي مصرف آب پايين (: اصفهان از لحاظ سطح زير كشت محصولات سبزي و صيفي داراي رتبه دوم كشور است نقل از مدير باغباني جهاد اصفهان.)
حال اگر مسئولين سياسي استان اصفهان از كارشناس و متخصصين در مديريت بخش آب و كشاورزي به جايي مديران غير متخصص سياسي بهره گرفته و و تنها 10 در صد كارايي مصرف آب كشاورزي را بالا ببرند (10% *1.3 ميليارد متر مكعب) عددي حدود 130 ميليون متر مكعب يعني دو برابر حداكثر حقابه تالاب گاوه خوني(10 تا 60 میليون متر مكعب به نقل از مدیرعامل شرکت آب منطقه ای اصفهان) در سال در رودخانه زاينده رود جريان مي يابد. و حتي در خشكسالي ها نيز زاينده رود نمي خشكيد. فلذا نتيجه بي تدبيري مديران در سالها گذشته را نبايد به گردن بهره بردارن بالادست (چهار محال بختياري) که درصد کمی از آب تولیدی خود را مصرف میکنند انداخت و به بهاي صرف ميلياردها دلار بودجه مملكت در انتقال آب بين حوضه اي و مشكلات متعدد اجتماعي در حوضه كارون و تبعات بي آبي در استان خوزستان، توسعه نيافتگي و عقب ماندگي در چهار محال بختياري و تخريب اكوسيستم زيباي زاينده رود ومحيط زيست گاوه خوني و با فرا كني سوء مديريت مديران آب اصفهان و سود جويي در تعريف پروژه هاي كه داراي توجيه اقتصادي و فني و زيست محيطي نبوده توجيه نمود. شاعر درد آشناي استان، بهمن رافعي چه نيكو گفته:
كنار چشمه نشسته اند وتشنه است كامشان فرانشين قله اند وخالي است جامشان
مهندس مصيب شيراني
كارشناس ارشد منابع طبيعي و محيط زيست (گرايش مديريت آب)
درود بر مصيب شيراني عزيز:
ممنون از دقت نظر و ارايه كامنت ارزشمند و مستدل تان. نكته مهم در حفظ پايداري سرزمين اين است كه نبايد فرافكني كرد؛ بايد ملي انديشيد و در فكر توسعه اي پايدار بود. ما بايد جسارت جراحي در سامانه چيدمان صنعتي و كشاورزي خود را داشته باشيم. ما بايد به سمت كاهش وابستگي معيشتي به سرزمين حركت كنيم. زنده باشيد.
از قضاوت علمی آقای شیرانی لذت بردم واقعاٌ این سئوال برایم وجود داشته که اگر به دلیل بی آبی و خشکسالی اراضی کشاورزان شرق اصفهان خشکیده و از بین رفته است چرا حتی یک متر مربع از فضای سبز و چمن موجود در پارکها و فضای سبز شهر و ادارات و کارخانجات و صنایع اصفهان خشک نشده و همچنان هر روز آبیاری شده و با طراوت هستند؟ چرا در توسعه اراضی کشاورزی، صنایع، شهر سازی و … وضعیت منابع در سال های کم آبی مد نظر قرار نگرفت؟ چه کسی می تواند واقع شدن کشور ایران به ویژه منطقه مرکزی آن را در مناطق خشک جهان انکار کند؟ چه دلیلی بر اصرار بر معرفی استان چهار محال و بختیاری به عنوان عامل تمام مشکلات ناشی از خشکسالی که یک پدیده جوی بوده و هر چند سال یک بار تکرار می شود وجود دارد؟ آیا فرافکنی سوء مدیریت مسئولان محترم حال و گذشته اصفهان نمی باشد؟ به یاد داریم چند سال پیش نیز شاهد خشک شدن رودخانه زاینده رود بودیم چرا در این مدت مسئولان محترم چاره اندیشی ننموده بودند؟ آنان موظف هستند به مردم پاسخ دهند در این فاصله چه کرده اند؟ آیا میزان هدر دادن پول مردم و بیت المال و صرف آن برای سیاه نمایی و دیگران را مقصر نمودن برای مردم بازگو نمودند. بهتر به جای این کارها، اندیشه و فکر خود را معطوف به یافتن راههای جدید بهره برداری بهینه از منابع آب موجود و یافتن منابع نو بنماییم.