سال آبی 89-1388 در حالی به میانههای خویش نزدیک میشود که رکوردی عجیب از قهر آسمان با ریزشهای جامد را میرود که به جای گذارد! نگارنده حتا در دامنههای همواره پربرف کندوان هم ، برف ماندگاری را ندید و چنین است روزگار دماوند و دنا و زردکوه و کوهرنگ و سبزکوه در بام ایران …
روز گذشته با دکتر لباسچی که سالها مسئولیت ایستگاه هومند آبسرد را در جوار دماوند سرفراز برعهده داشته است، سخن میگفتم؛ ایشان هم نتیجهی بررسی 36 سالهی ایستگاه کلیماتولوژی منطقه را کاملن هشداردهنده ارزیابی میکرد، زیرا حکایت از افزایش میانگین دمای سالانه تا بیش از 2.7 درجه سانتیگراد داشت که به نظر میرسد یک رکورد باشد. این در حالی است که به گفتهی لباسچی، میزان ریزشهای آسمانی منطقه کاسته نشده، بلکه ماهیت آن از برف و تگرک به سوی باران تمایل یافته است. لباسچی این را هم اضافه کرد که میزان اُفت سطح آب زیرزمینی در دماوند، به شدت نگرانکننده شده و حتا در 200 متری اعماق زمین هم آبی برای برداشت وجود ندارد!
دکتر خسروشاهی هم، پس از شنیدن نظریهی یخ زدن جهانگرمایی، آمار بلندمدت تعداد بیشتری از ایستگاههای سینوپتیک کشور را منتشر کرد که جملگی تأیید میکنند – دست کم – در طول دو دههی اخیر، روند گرم شدن میانگینها ادامه داشته است.
از طرفی، شهریار عیوضزاده، مرد دقیق وبلاگستان، دست به کاری ارزشمند زده و آشکارا نشان داده که تا چه اندازه آن افشاگری مشهور، میتواند راه به خطا برده باشد!
در حقیقت، همه چیز به یک دروغ بزرگ میرسد! نمیرسد؟
راست آن است که دانش بشری در حال پوستاندازی است و ما هر چه که به پیش میرویم، درمییابیم تا چه اندازه نادانیم. بهتر است (یعنی شرط عقل ایجاب میکند!) در چنین فضایی تا آنجا که امکان دارد، حکم مطلق صادر نکنیم. یخها دارند به شدت و شتابی باورنکردنی آب میشوند و پیشبینی میشود که میانگین دمای کرهی زمین هم در سال 2010 و به رغم موج سرمای هارپی! در بخشهایی از نیمکرهی شمالی با حدود 76 صدم درصد افزایش روبرو شده و 2010 را به گرمترین سال جهان در طول یک قرن اخیر بدل سازد. اما ریشهی این گرما تا چه اندازه انسانی و تا کجا طبیعی است؟! هر دو طرف دلایلی برای خود دارند …
امّا این یادداشت را فقط به یک دلیل نوشتم:
کار شهریار عیوضزاده ستایشبرانگیز است، او درست است که شابد در ماه بیشتر از یک یادداشت ننویسد، اما برای تولید آن یک یادداشت، وقت و انرژی فراوانی مصروف میدارد و اغلب نوشتههای – هر چند اندکش – تأثیرگذار و تأملبرانگیز بوده است.
این مقدمه را از من بپذیرید تا در فرصتی بهتر، مشروحتر از ماجرای جهانگرمایی، تغییر اقلیم و نوسان اقلیم گفتگو کنیم.
چه نوشته پر لینکی و چه ادبیات مسحور کننده ای , که آدم اگه بخواد از رویش بپره هم نمی تونه!
نگاه های متفاوت به یک پدیده ی واحد ؛ معمولا نمود ِ ارزش جهانی آن پدیده و تاثیر مستقیمش بر جهان است.
“راست آن است که دانش بشری در حال پوستاندازی است و ما هر چه که به پیش میرویم، درمییابیم تا چه اندازه نادانیم. بهتر است (یعنی شرط عقل ایجاب میکند!)”
عالی ؛ درست و دقیق بود.مرسی.
ممنونم از لطفی که به من دارید.
در ضمن میخواستم پیشنهاد کنم که شما و دوستانتان یافتههای سرزمینی خود در مورد گرمایش جهانی را در ویکیپدیای فارسی هم مندرج بفرمایید:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D9%85%E2%80%8C%D8%B4%D8%AF%D9%86_%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86
پاسخ:
زنده باشي شهريار جان.
در مورد پيشنهادت حتمن گفتگو خواهيم كرد.
یک مشکل بزرگ که در زمینه گرمایش جهانی و تاثیراتش در ایران وجود داره اینه که تا یک زمانی هیچ منبع قابل استناد و قابل دسترسی در این زمینه وجود نداشت و حالا هم خیلی کم وجود داره. منابع و مقالاتی که اومده باشن با عدد و رقم تغییرات رو بررسی کرده باشند و آدم بتونه به استناد اون ها علمی حرف بزنه. طرفداری ما از گرمایش جهانی و تاثیراتش در ایران همه ش به صورت یک سری حکم های کلی و جهانیه. چون چهار تا عدد و رقم ایرانی وجود نداره که آدم برای ملت مثال بزنه.
نمونه نبودن این اطلاعات هم اون نقشه ای که آقای عبادی چند وقت پیش منتشر کرده بود. همون نقشه که متاثر شدن کشورها از گرمایش جهانی رو نشون میداد و در مورد ایران چیزی نشون نداده بود و ایشون نتیجه گیری کرده بود پس یعنی اینجا خبری نیست. ولی به قول یکی از دوستان اقتصاددان من خیلی وقتها این مسئله به دلیل نبود آمار و اطلاعات دقیق منتشر شده توسط ایرانه که مثلا تو مسائل اقتصادی بارها اتفاق میفته و بعید نیست در این نقشه هم همین مسئله اتفاق افتاده باشه.
پاسخ:
درست مي گوييد … ما واقعن خيلي كم كار كرده ايم در اين حوزه.
اميدوارم بشود جبران كرد.
مثلن ناصر قول داده كه براي نخستين بار مي خواهد با آمار هواشناسي وارد ميدان شود!
محمد عزیز
چند روزی من نبودم باز شلوغش کردی؟ البته محمد در مقابل صد تا گنده تر از من هم شلوغکاری را بی هیچ واهمه ای انجام میدهد. و اما در باره مطلبی که نوشته ای. جان مطلب به واقع بازنوشت و اشاره ای به دو مقاله شهربار عیوض زاده و دکتر خسروشاهی است. به هر دو این مطالب مفصل هم در ایرن و هم در وبلاگم جواب داده ام. اما باز هم یک مطلب دیگر مینویسم. البته ترجیح میدهم ادامه بحث دراین باره را محدود کنیم به بررسی تغییر اقلیم در ایران چون به هر حال ممکن است چنین بحثی اندکی برای خوانندگان وبلاگستان سبز سودمند باشد. و اما بحث در باره ماهیت موضوع تغییر اقلیم را سودمند نمیدانم چون ما تولید کننده محتوا در این باره نیستیم و فقط شارح محتوایی هستیم که در جاب دوردستی با مستنداتی عمدتا غیر قابل دسترس برای ما تولید میشود. در این باره همچنا که گفتم مفصلا خواهم نوشت. اما باز تاکید میکنم ما داریم سال تنوع زیستی در کشوری را میگذرانیم که نود درصد حیات وحش خود را در کمتر از سه دهه از دست داده است!
درود بر ناصر عزيز …
آقا اتفاقن من اينبار هنوز حتا شروع نكرده ام به شلوغ كردن!!
سلام رفيق شفيق اگر اين خبر را بخوني بهتر متوجه عواقب جهان گرمائي ميشي.
http://www.bekhon.com/show_content.php?txt&code=4053
خيلي جالب بود مهرداد جان … قابل توجه ناصر كرمي كه اصلن موضوع را جدي نمي گيره! و ممكنه يكي آخر كار دستش بده!!
سلام بر همگن عزیزم
قبلن هم گفتم رفاقت بدرد همین روزها میخوره .
بدجوری هم می خوره! نمی خوره مهرداد جان؟
سلام
خسته نباشید
غیر مربوط:
اگر به سایت http://www.havairan.com سری بزنید، در پایین صفحه تبلیفات و تقاضای کمک به سایت را مشاهده می کنید.
این سایت جهت تبلیغات و مالی ایجاد شده و علمی و واقعی نیست.