حامد رحیمی عزیز، دیدهبان دلسوز منطقهی حفاظت شده بافق، دیروز از یک شکار زیبا و کمیاب برایمان خبر آورده بود!
این شاید تازهترین و داغترین تصویری باشد که از یک کاراکال – Caracal caracal – ساکن در ایران گرفته شده و بر روی وب قرار گرفته است.
کاراکالی که ملاحظه میکنید، همین دیروز به دام دوربین اصغر خواجه افتاد؛ محیطبان سلحشور و هنرمند منطقه حفاظت شده بافق در استان یزد که پیشتر هم از او شکارهای دیگری نظیر این مار شاخدار – Pseudocerastes persicus persicus – یا آن دلبرکان تیزپا رؤیت کرده بودیم.
شکار این عکس از آنجا اهمیت دارد که کاراکال در شمار شکارچیان تیزپایی است که معمولاً شب کارند و اصطلاحاً خود در هوا میزنند! و گاه میتواند چند پرنده را با یک حرکت سریع خود شکار کند.
تنها مورد اخلاقی که در پرونده این حیوان ثبت شده این است که تمایل فراوانی به چند همسری دارد و از این منظر باید از قوها بسیار خجالت بکشد!
در ضمن حالا که کار به شکار کشید، برای این که ثابت کنیم ما هم از شکار بدمان نمیآید، دعوتتان میکنم تا از مصاف نایاب لاکپشتها و معاشقهی سینهسرخهای ایرانی – Irania gutturalis – هم دیدن کنید و خود قضاوت نمایید که آیا حامد رحیمی شکارگر تواناتری است یا یاسمین یوسفی تودشکی؟ و آیا حق دارد که او به طبیعت حسودی کند؟!
سلام درويش زيستبوم ايران
پس هنوز هم محيط زيست كشورمان آنقدري ازش مانده كه گاه گاهي برايش ذوق كنيم.
پايدار باشيد
بله هنوز هم می توان برایش ذوق کرد و یا حتا به چیزهایی که دارد و در خلوتش می بیند! حسودی کرد!!
درود بر قباد عزیز.
مطلب بسیار خوبی بود. دست همه ی محیط بانان منطقه ی حفاظت شده ی بافق درد نکند برای شکار این لحظه های ناب و این عکسهای زیبا. عکسهای یاسمین خانم هم بسیار حرفه ای گرفته شده و بی نظیر هستند.
ممنون از دقت نظر و آرزوهای سبزت برای طبیعت ناب ایران زمین و سلحشوران پاکنهادش.
ممدآقا ما از سفر دریائی بر روی کشتی شناور بر فاضلاب کرمان برگشتیم در اولین فرصت خبرهای انرا منعکس خواهم نمود.
پاسخ:
درود بر مهرداد عزیز …
از بالاآمدن سفره های زیرسطحی چه خبر؟
جناب درویش با سلام و صبح به خیر
وقتی تیتر را خواندم ابتدا ترسیدم ولی بنده می دانستم که نوشته شما هیچگاه بی حکمت نیست سریع شروع کردم به خواندن متن تازه فهمیدم که موضوع از چه قرار است.
پاسخ:
خب الحمدالله …
راستی جناب درویش از این دوست مشرکمان جناب اشکار چند وقتی است بی خبریم امیدوارم که هر کجا که است به او خوش بگذرد.
پاسخ:
در به در دنبال یه لقمه روزی حلال است!
من هم به این محیط بان سلحشور و هنرمند بخاطر چنین شکار زیبایی که حظش را بردم تبریک و خدا قوت میگویم.
دست مریزاد.
زنده باشی حسین جان.
گوجه سبزهایت خیلی دلرباست رفیق!
من به سهم خودم حاضرم هرکاری که لازمه انجام بدم
که باز از این شکارهای قشنگ ببینیم
بچه هامون ببیند
دنیا ببینه
خدا قوت
پاسخ:
زنده باشی پژمان جان.
چه دعا و آرزو و آرمان قشنگی داری رفیق …
درود …
سپاسگزارم جناب درویش
پاسخ:
درود بر شما … امیدوارم در کارتان استمرار داشته و همچنان به بالندگی و اوج گرفتن ادامه دهید.
در به در دنبال یه لقمه روزی حلال است!…
..نبود یک پیرزن پولدار؟ نبود؟
…سال 1384 که مسئول بازدید بار در کارخانه بودم می توانستم تا 3 میلیون تومان در هر ماه از صاحب بارها رشوه بگیرم!!!به هر راننده کامیونی در هر بار بار زدن 30000 تومان به عنوان پرداخت شیرینی و رشوه به تمامی اعضای محترم کارخانه صاحب بار پرداخت می کرد.بعد از مدتی یکی از صاحبان بار خشمناک به کارخانه آمد و شاکی بود که با وجود پرداخت پول درصد ضایعات بارش بالا رفته کاشف به عمل امد راننده از عدم پول گرفتن من سواستفاده کرده و هربار 30000 تومان به عنوان پرداخت حق و حساب گرفته و با دوستان خرج تریاک و نوشیدنی و جنس لطیف در شهریار می کردند……درویش خان شاگرد راننده خوب هم نعمتی هست ها!!!!!کثافت غریبی است این کار
…
پاسخ:
این نظر به دلیل عدم ارتباط با محتوای این یادداشت حذف گردید.
چه تماشای قشنگی!
پاسخ:
بله حقیقتاً زیباست ….
آقا عجب پیام گذاشتند برای دکتر مهدی زارع!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
طفلکی دکتر نه شما بگویید به قیافه دکتر این کارها می آید؟
وقتی در روز روشن بجان گون ها می افتند وقتی که در گیلان …زحمت کش و مشتضعف 5 مامور را برای جلوگیری از تخلف کتک می زنند وقتی یک وزارت خانه زمین های منابع طبیعی را تصاحب می کند ووووووو معلوم می شود چه شرایطی هم برای دکتر شدن وجود دارد.می خواهید پست مرا پاک کنید یا نه خود دانید لحن خطاب ان آقا به دکتر زارع خلاف ادب بود ولی آیا رگه هایی از حقیقت را با خود نداشت؟
پاسخ:
اشکار جان!
یکی از مهم ترین اشکال های شما این است که محتوای کامنتهایت گاه با محتوای یادداشت هماهنگی ندارد! من واقعن متآسفم که شما وبلاگ ندارید و مجبورید که درد دل های خود را زیر پست هایی منتشر کنید که ربطی به موضوع مورد علاقه شما یعنی رانندگی در بیابان و خیابان ندارد!
جناب درویش عزیز .
اطمینان دارم همکاران محیط بانم با دیدن نظرات محبت آمیزی که دوستان نوشتن ، کلی دلگرم خواهند شد.
ممنون .
پاسخ:
زنده باشی حامد جان. من کاری نکردم … به همکاران شریفت سلام و درود مرا ابلاغ فرما …
دست مریزاد فرزند عزیز گیلان.
جناب درویش بنده احوال اشکار پرسیدم ایشان دوباره شروع کرد به انتقاد .
پاسخ:
تا تو باشی دیگه احوال پرسی نکنی!!
با سینه سرخ هات موافقم؛ طبیعت عشق می ترکونه …
درود بر حامد رحیمی و همکاران پاک سیرت شان.
بله طبیعت بزرگترین الهام بخش عاشقان در بین همه ی زیستمندان ساکن در همه ی قاره های جهان است …
درود بر پاسدار طبیعت بختیاری.
عجب زیباست این کاراکال!
مورد غیراخلاقی ش هم چندان مهم نیست، از اشرف مخلوقات که غیراخلاقی تر عمل نمیکنه قربان!
اون “قربان” را خووب اومدی!
درود بر سبزترين درويش وبلاگستان.
خداييش بايد خداقوت گفت به اين محيط بانان فعال و با شرف اداره محيط زيست بافق باشد براي بقيه هم درسي و انگيزه اي…!
لذت بردم. ممنونم از اين قدرشناسي هاتان.
وظیفه است …
این کمترین کاری است که باید انجام دهیم.
درود بر ضحا روستای عزیز.
چه منظر بی نظیری و چه نظری که این ها را شکار کرده !دست مریزاد
متشکرم …
ای کاش همه با دوربین شکار می رفتند
بسیار زیبا بودند