در شانزدهمین برنامه از سری گفتگوی داغ سبز، میکوشم تا این هفته با کمک پورنگ پورحسینی از اعضای کمیتهی ملی طبیعتگردی ایران و دکتر ناصر کرمی، یکی از منتقدین و فعالان جدی این عرصه به فرازها و فرودهای داستان اکوتوریسم در ایران بپردازیم.
شما نیز با شماره تلفنهای 110 سبز همچنان میتوانید در این موضوع مشارکت داشته باشید.
گفتگوی داغ سبز را از حدود ساعت 15 امروز به مدت یک ساعت میتوانید بر روی صفحه نخست رادیو اینترنتی ایران صدا گوش دهید و ببینید.
فایل شنیداری برنامه را می توانید در این نشانی گوش دهید.
من شنيده ام كه افغانستان با قطع ترانزيت ترياك به ايران به جمع كشورهاي تحريم كننده ايران پيوسته. با اين حساب و كمي معادله سازي ميشه دريافت كه چرا طبيعت دل آرام ايران داره به سمت تخريب بنيادين ميره.
وقتي گردشگر خارجي طبيعت گرد ديگه نياد ايران ، (تصميم گيران محيط زيستي ميگن ما كه از اين درختها و باغها و تالاب ها كه ديگه درامد بازاري نداريم، مردم خودمان هم آنقدر گرفتار تنش هاي اقتصادي و اجتماعي هستند كه فرصتي براي درك طبيعت ندارند. پس ما اينارو براي كي نگه داريم؟ اصلا چرا برايشان هزينه كنيم؟ نسبت سود به هزينه زير يك شده. پس بياييم جاده ها را عريض كنيم، صادرات نفت و گاز را با استخراج نفت و گاز زياد كنيم. سدهاي زياد بزنيم و برق توليد كنيم.چوب درختان تنومند و كهنسال را صرف امور خيريه كنيم. تالاب ها را خشك كنيم تا فاصله بين شهرها كم بشه و مصرف سوخت بياد پايين. جنگل ها رو بسوزونيم تا مرتع بشه بعدش زراعت بشه. جانورانشو منقرض كنيم تا تشكيلات زيست محيطي جهان ديگه نياين تو ايران و مزاحم بشن. كارون را خشك كنيم تا خوانندگان لس آنجلسي ديگه بخاطرش ترانه نخونند. اصلا بايد بياييم خزر را به خليج فارس وصل كنيم تا حمل و نقل دريايي زياد شه و جاده ابريشم 2 احداث بشه. بعدش ايران ميشه پل نيمكره جنوبي به شمالي. جنگل هاي غرب را ريشه كن كنيم تا كنترل مرزهاي غربي راحت تر بشه و ديد وسيع باشه و بشه از روي دكل همه جا رو ديد.بياييم همين چندتا پلنگ و يوزپلنگ را به قيمت بالا به مزايده بذاريم و …)
حالا ميشه فهميد كه چرا بايد خدا رو شكر كنيم كه در تحريم هستيم و دعا كنيم تحريم ها بيشتر بشه.
حرف آخر اينكه بهتر است به طبيعت فهماند كه روي هيچ گردشگر داخلي و خارجي را نخواهد ديد و طبيعت بايد از تحريم ها استقبال كرده و فداي توسعه و ثروت اندوزي بشه تا تحريم خنثي بشه و از برخي حرفها مبني بر اينكه طبيعت مانع توسعه است ناراحت نشه و مارو گرفتار خشمش نكنه.
دردي كه دوا باعث آن است ، دوا چيست؟
بحث اکوتوریسم ، بحث بسیار جالبی است ؛
این که اکوتوریسم ، وقتی رفتار مسئولانه با طبیعت نداشته باشد ؛ نمی تواند طبیعت گردی نامیده شود و
یکی از رکن های آن تعهد به طبیعت است ، بسیار ایده آل است .
البته بحث مطمئناً می توانست بهتر باشد اگ دکتر کرمی هم مجال حضور داشتند ؛ نه؟
درود
شما ازمحیط زیست دفاع میکنی خیلی ها هم کار شمارا میکنند ! من نمیدم محیط زیست یعنی چی !؟ چون درشهری زندگی میکنم که سنبل خرابه وفاضلاب واشغال وآلودگی آب (آب شوروتصفیه نشده وآلوده به آب فاضلاب) وهوا( که تمام سال وماه از آسمان ماسه نرم وسرخ صحرای عراق که آلوده به مواده شیمیایی مانده اززمان جنگ) است!؟ موش وعقرب ومارمولک که از سرکولمان بالا میروند !به قول داداش درویش نمیروند!؟ به خدا ما که دیگه انسانیم، پلنگ وپرنده وباغ نوشهر وگربه شهری وگونه های گیاهی و وو…نیستیم !آقای درویش حمایت از انسانهایی که ساکن شهر خرمشهر هستند به چه سازمانی مربوط میشه !؟ توراخدا شاید ما مردم خرمشهر مثل کوه وکویر وپوشش گیاهی وپلنگ روی دکل برق وجوجه تیغیه آتش گرفته هم شامل محیط زیست باشیم !؟
اگه باشیم پس چرا شما ازما انسانهاکه درخرمشهرداریم توی فاضلاب وزباله وخرابهای جنگ زندگی میکنیم حمایت نمیکنید!؟ حتمابه شهر خرمشهر قهرمان آمدی! نیامدی!؟دلم میسوزه وقتی میبینم دیگردوستان ازقانون کدام کشور ویا
قلیه ماهی !ویا بحثهای که من نمیفهمم با هم تبادل نظر میکنند , پس ما چی !؟ماشامل کدام گونه هستیم !؟خرمشهر قهرمان چی !؟خرمشهر را خدا آزاد کرد چی !؟ چرا کسی به داد ما نمیرسه چرا ؟
با درود واحترام
برادر آقای محمددرویش روزتان هماننده افکار وقلبتان سبز .
من همچنان منتظر جواب از همه زیست شناسان ومحافظان محیط زیست هستم
که تشخیص بدهند ساکنان خرمشهر قهرمان
ازچه گونه ی زیست محیطی هستن !؟
ازگونه ای که زیاد شده وباید مهاربشه !؟
چون انسان نمیتواند مانند موش ساکن فاضلاب باشه ! ویا مثل درختان حرا نایبند درآب شور رشد کنه ! صدام سعی کرد منقرضمان کنه ولی کامل نتونست ! واینک
باقی مانده مان (درمیان بی توجه ی تمام مسئولین )درمانده بیکار بیمار وسردر گریبانن! حقیت تلخه حتی برای من که در
حقیقت زندگی میکنم !؟ هنوزم منتظر تشخیص شما هستم . درود برافکار اکوتوریسم آقایان ! ما هم شامل این اکوی
شمامیشویم چون هرساله زیردست وپای راهیان نور له میشویم !!!!! از بابت شهرمان تحقیر.
درود بر شما هموطن دردمند خرمشهری من …
گمان برم همه ی ایرانیان، آن گوشه از وطن را بسیار دوست دارند … آبادان و خرمشهر و اروند کنار در شمار خاطره های مشترک اغلب ایرانیان است و وقتی در ماه گذشته با این منظره روبرو شدم، بسیار ناراحت گردیدم … خوشحال می شوم تا اطلاعات و عکسهای شما را از وضعیت ناهنجار زیست در خرمشهر انعکاس دهم. ما چاره ای نداریم جز آن که با امید به آینده برای آبادانی دوباره طبیعت و سرزمین مان بکوشیم.
سرفراز باشید …
به ایران:
تا باشه از اینجور تحریم هایی بر ما اعمال بشه که طرف افغانی اعمال کرده!
به مسعود:
بله … موافقم جای ناصر خالی بود … واقعاً متاسفم برای دستگاه عریض و طویل رسانه ملی که از برقراری یک ارتباط تلفنی ساده درون شهری عاجز مانده است! آن هم در شرایطی که آقای مبینی – تهیه کننده برنامه – صبح همان روز به من اطمینان داده بود که همه چیز مطابق برنامه پیش خواهد رفت!