دریاچه چیتگر به عنوان بزرگترین دریاچه انسان ساخت ایران، قرار است به زودی در باختر تهران آبگیری شود. البته نخست قرار بود که این اتفاق در پاییز سال 90 بیافتد و سپس به بهمن ماه همان سال تغییر کرد، آنگاه قرار شد که در بهار سال 91 تحقق یابد و اندک اندک رفت تا پایان بهار و اینک سخن از آبگیری دریاچه در تابستان پیش رو است …
در مورد مساحت این دریاچه هم اعداد مختلفی را ذکر کردهاند که از 355 هکتار شروع شد و سپس به 160 هکتار، 140 هکتار، 133 هکتار و 130 هکتار رسید که امیدوارم روند مزبور قبل از افتتاح رسمی دریاچه متوقف شود تا سرانجام بتوان چیز خیس ِ قابل رؤیتی را در غرب تهران مشاهده کرد!
اما این همه تاریخها و اعداد متفاوت را که در مورد مساحت و زمان آبگیری یک چالاب کوچک دستساز وقتی میبینیم، حال مان خوش میشود! زیرا یاد میگیریم دیگر خیلی از این که هنوز در مورد دریاچه ارومیه به یک مساحت و تراز بومشناختی یکسان و مورد توافق دست نیافتهایم، ناراحت نشویم و از کوره درنرویم! نه؟
از این پرانتز شیطنتآمیز طنازانه که بگذریم! میرسیم به بیان یک هشدار جدی در مورد ساخت این آبگیر مصنوعی.
پیشتر در باره تالاب شورابیل در جنب شهر اردبیل گفته بودم که چگونه در اثر انتقال آب از رودخانه آب شیرین بالاخلو یا بالیخلو به این تالاب آب شور و تبدیل ماهیتش به یک برکه آب شیرین، پشه کولکس در آن منطقه طغیان کرد و معضلات فراوان محیط زیستی و بهداشتی فراهم ساخت.
جمعه گذشته، 19 خرداد ماه هم وقتی به بالادست سد گُتوند علیا در شمال خوزستان رفتم، مشاهده شد که شمار جمعیت پشهها به شدت در منطقه در حال افزایش بوده، به نحوی که بسیاری از اهالی بومی منطقه، به ویژه کودکان در معرض نیش آنها قرار گرفته و ناراحتیهای پوستی آشکار پیدا کردهاند.
چنین است که اینک خواستم از همین تریبون درویشی خودم در سرزمین مجازی وبلاگستان سبز، به جناب قالیباف و دوستانشان تذکر دهم که آیا در جریان مطالعات و ارزیابیهای محیط زیستی ساخت این دریاچه، به نحوهی مدیریت این بحران احتمالی هم اندیشیده شده است و یا این که مردم ساکن در منطقه 22 تهران از هماکنون باید در فکر خرید و انبار کردن انواع و اقسام پشهکشهای شیمیایی و برقی و اتمی و … باشند؟! به ویژه این موضوع از آنجا حایز اهمیت بیشتر میتواند باشد که دریاچه در ابتدای دالان غربی تهران بزرگ جانمایی شده، جایی که جهت باد غالب هم از باختر به سوی خاور است و این امکان وجود دارد که دامنه اثربخشی پشهها از حد معمول فراتر رفته و به مرکز شهر نزدیکتر شود.
پس نوشت:
البته فراموش نکنیم که همچنان اعتقاد دارم که اگر در ساخت و مدیریت این پروژه، همهی نکات لازم فنی و محیط زیستی دیده شده و به درستی پایش گردد (به ویژه مسأله تأمین آب آن از طریق سامانههای بازچرخانی آب)، میتواند مرهمی باشد برای تمدد روانی مردمان شهری که از دود و غبار جانشان به لبشان رسیده است. پس مواظب باشیم تا این فرصت به تهدیدی جدید بدل نشود! همین.
سلام.وقتی حافظان محیط زیست ما از فقر فرهنگی و تربیتی و دانایی رنج میبرند شما از مردم عادی چه انتظاری دارید؟
حافظانی که به خودشون اجازه میدن هر توهین ناپسندی رو به همراه کلمات قبیحی که قلم از نوشتنش شرم داره نثار دیگری کنند!کلماتی که شاید خود شایسته اون هستند و میخان عقده های روانیشون رو با توهین به دیگران تسکین ببخشند.
من به عنوان یک حامی محیط زیست بی ادعا فقط میتونم ابراز تاسف برای این افراد داشته باشم که علیرغم تحصیلات بالا از نظر شخصیتی تهی هستند.ببخشید که مزاحم شما میشم قصد من به هیچ عنوان آزار شما نیست .فقط خواستم بهتون بگم که چه افرادی خودشون رو دوست طبیعت معرفی کردند.افرادی که رفیق دزد هستند و شریک قافله!
درود
محمد عزیز، به نظر من این دریاچه حتی نمی تواند آن “مرهمی” که تو امیدوار به آنی، باشد! این جور پروژه ها فقط وسمه هایی است بر ابروی کور تهران و حداکتر کارکرد آن ایجاد جاذبه های فریبنده برای شهرستان نشین ها است که آنان را به سوی این شهر بی در و پیکر بکشاند.
سلام
هیچ آدم غیر متخصصی اینده دریاچه رو نمی دونه منم نمی دونم ولی نمی دونم هر از گاهی کسانی پیدا میشند که مغرضانه بر یک پروژه یورش می برند نمی دانم 44 ساله این طرح وجود داره آقایون یا در لحظه ی گلنگ زنی یا در مرحله آب گیری صداشون در می یاد دو حالت داره یا با کسی دشمنی دارن یا پولشون تموم شده میخوان بتیغن یا آب باید بریزن جای که میسوزه یا خیلی عالمند یا شهرداری و کارشناساش احمقند ما که نفهمیدیم خداکنه مرهمی باشه آخرشو باحال اومدید
درود بر محد دویش عزیز.
من زیاد از این چیزهای محیط زیستانه سر در نمی آورم ولی فقط گمان می کنم یک دریاچه مصنوعی مراقبت و نگهداری زیادی می خواهد و اگر مرتب لایروبی و لجن زدایی نشود به خاطر راکد بودن و طبیعی نبودن آن مشکلات زیست محیطی به وجود می آورد که همانطوری که شما گفتید جمع شدن پشه هم یکی از آنها است. من حدود دو سال در یک شهرکی در امریکا زندگی می کردم که مثل نخل بر روی یک دریاچه مصنوعی ساخته شده بود. تمام خانه ها به سمت آب اسکله داشتند و حیاط آنها رو به دریاچه بود. با این که آب این دریاچه شور بود و توسط یک دستگاه محافظ آسانسوری به آب اقیانوس وصل شده بود ولی لااقل ماهی یک بار با قایق های مخصوص آن را لایروبی می کردند و هر سال هم آب آن را توسط آزمایشگاه بررسی می کردند و نتیجه آن را به تمام خانه ها می فرستادند که مبادا از طریق یکی از خانه ها آلودگی وارد آب شده باشد. در ضمن استفاده از کودهای شیمیایی و یا شستن ماشین در آن منطقه کاملا ممنوع بود و خلاصه خیلی مواظب سلامتی آن دریاچه بودند. اگرنه اگر این کارها را نکنند خیلی زود به گنداب تبدیل می شود و لابد پس از یک باران شدید تمام زباله های شهر هم آنجا ته نشین خواهد شد.
درود.
حتما شهردار هم به فکر احیای حشرات افتادن!!
.اگه برای محیط زیستی ها نان نداره برای پشه بند فروش ها و حشره کش فروش ها و دکتر هایی که مردم پشه گزیده میرند ویزیت میدن تا یه پماد بنویسند، برای اون داروخونه هایی که پماد اکبر و بتامتازون میفروشند تا زخم پشه ها التیام بگیره که اب داره ؟؟؟!!! باز هم بگین کار افرین کم داریم! تازه اقای درویش ایور شهر را خبر ندارین دارند باغ پرندگان میزنندد توی ارتفاعات پارک لویزان توی سرمای سخت زمستان شمالشرق تهران ،کلی پرنده که حتما انواع طوطی و عقاب و … هم هست بدون اینکه دانپزشکی و کلینیک در کنار ان در نظر بگیرند از جهت بیماریهای تخصصی انواع پرنده های زینتی یا شکاری که هر کدام تخصص جداگانه ای میطلبد اما فقط توی بوق میکنند باغ پرنده داریم میزنیم همین پارسال بود که ویروس انفولانزای پرندگان تا شهر ری و قزوین رسیده بود!!!
با سلام. ممنون از مطالب خوبتان. سئوالی در مورد انتقال آب شیرین رودخانه به تالاب های شور دارم. آیا از اثرات زیست محیطی مخرب آن اطلاعاتی دارید؟ سد حسنلو در استان آذربایجان غربی نیز از طریق انتقال آب شیرین رودخانه گدارچای به تالاب شورگل تامین آب می شود.
آقایان مسؤل: اگر پشه ها حمله کنند باید دریاچه که هیچ,تهران را هم ترک کرد و فرار کرد. مخصوصآ پشه مالاریا از انواع مرسوم زیست محیطی آبهای راکت هستن.
مردم بیچاره همینو کم داشتن!!!!