در فاصلهی کمتر از شش روز تا برگزاری انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران قرار داریم؛ انتخاباتی که بیشک از یک منظر تاریخساز و بینظیر خواهد بود و شاید از آن با عنوان منشأ تحولی بزرگ در نگرشهای محیط زیستی دولتمردان ایرانی یاد کنند. کافی است به انتخابات گذشته مجلس شورای اسلامی در سال 1386 نظری اندازیم که چگونه نمایندگان رهبران هشت تشکل و حزب عمده سیاسی کشور، دیدگاه و برنامهای در باره اثر تغییرات اقلیمی و جهانگرمایی نداشته و از طرح چنین پرسشهایی آشکارا و بدون هیچ ابایی، ابراز شگفتی هم میکردند! حتا نباید فراموش کنیم که در انتخابات بحثبرانگیز ریاست جمهوری دهم هم، جایگاه مباحث محیط زیستی در مناظرههای مشهور تلویزیونیاش حتا به اندازه برنج باسماتی هم نبود . در حالی که امروز، هر 8 کاندیدا به صورت جزیی یا کلی، علاقهمندی و پایبندی خود و دولت متبوعشان به رعایت موازین محیط زیستی را دست کم بر روی کاغذ یا در موضعگیریهای رسانهای خویش اعلام داشته و از آنها دفاع کردهاند. در همین مناظرههای سهگانه هم شاهد طرح جستارهایی چون بحث آلودگی هوا، خطرات تخریب کوهستانها، فرسایش و فروش خاک، تغییر اقلیم، ریزگردها و مباحثی از این دست بودیم که در مواردی به رد و بدل کردن نقدهایی جدی بین برخی از کاندیداها، چون غلامعلی حداد عادل، محمّد رضا عارف، محمّد باقر قالیباف و محسن رضایی هم بدل شد.
حایز اهمیتتر آن که حسن روحانی به موضوع بسیار مهم رابطه امنیت ملّی و محیط زیست در دولت تدبیر و امیدش اشاره کرد ؛ محیط زیستی که محمدباقر قالیباف خود را یگانه کاندیدای واقعیاش معرفی کرده و محمّد رضا عارف در برنامه مفصل محیط زیستیاش، وضعیت امروز آن را بحرانیتر از هر زمان دیگری دانسته است. نظری که محسن رضایی نهتنها آن را در برنامههای محیط زیستیاش تأیید کرده و طبیعت ایران را در آستانه ورود به محدوده قرمز توصیف کرده است؛ بلکه یک گام هم به جلو رفته و برای نخستین بار، از نوع جدیدی از دیپلماسی در دولت فراگیر آیندهاش رونمایی کرده است؛ دیپلماسیای که نگارنده آن را دیپلماسی سبز مینامد. در حقیقت این اقتصاددان امروز و فرمانده نظامی دیروز میخواهد بکوشد تا با به خدمت گرفتن محیط زیست، بتواند باب گفتگو و نوعی همکاری با ایالات متحده آمریکا و کشورهای همسایه باختری ایران، به ویژه عراق و اردن را بگشاید تا به کمک یکدیگر، مردم منطقه میانرودان (بینالنهرین) و نیز 25 استان کشور که درگیر بحران خطرناک و روبه افزایشی به نام طغیان ریزگردها هستند، از تبعات ویرانگرش رهایی یابند. محسن رضایی حتا به این هم بسنده نکرده و آشکارا میگوید: حفظ محیط زیست و پایبندی به موازین آن، مهمترین اولویت دولت وی در فردای پیروزی در انتخابات 24 خرداد 1392 خواهد بود.
باید بپذیریم که چنین ابتکار و رتبهبندی راهبردیای، هم در نوع خود بیسابقه بوده و هم گواه آن است که نگاه به محیط زیست و کارآمدیهای گوناگون آن تا چه اندازه در بین عالیترین رهبران ایران در حال افزایش و ارتقایی امیدبخش است؛ تحولی که آشکارا به همهی طرفداران طبیعت ایران این نوید را میدهد که رییس دولت یازدهم در جمهوری اسلامی ایران – هر که باشد – بی شک تعلق خاطری بیشتر و درخورتر نسبت به رییس دولتهای نهم و دهم به محیط زیست و منابع طبیعی داشته و دیگر مرد شماره یک ساختمان پاستور، هرگز منابع طبیعی را سد راه توسعه نمیپندارد.
سلام آقای درویش گرامی
برنامه ها و دیدگاه های هر یک از کاندیداهای ریاست جمهوری به نظر من بازتاب خواسته های مردم و یا اقشار مختلف مردم است.
بی شک نسبت به 4 سال پیش مطالبات مردم در زمینه محیط زیست افزایش پیدا کرده است چون با مشکلات زیست محیطی در این 4 سال بیش از پیش دست و پنجه نرم کرده اند و در زندگی شان موثر بوده است. آلودگی هوای شهرهای بزرگ و ریزگردهای 25 استان بسیار فراگیر بوده و زندگی روزمره مردم را تحت تاثیر قرار داده است.
کامنت “مردخاکی” را در مطلب مربوط به برنج باسماتی در خرداد 88 (که لینکش را قرار داده اید) را مطالعه فرمائید ایشون نوشته است که یکی از طرفداران کاندیداها در انتخابات 88 از محیط زیست حرف زده است و شنونده می گفت این محیط زیست چیه دیگه؟ ولی مطمئنا الان دیگه عامه مردم هم می دانند محیط زیست یعنی چه و عدم توجه به آن چه بلایی بر سر آنها آورده است.
الان که داره به محیط زیست توجه میشه در واقع کمی هم کار از کار گذشته است. فکرش را بکنید اگر مردم در سال 88 مطالبات زیست محیطی داشتند و مسئولین کارهایی را انجام می دادند چقدر مشکلاتمان امروز کم تر بود. متاسفانه تا زمانی که خطرهای زیست محیطی دامن زندگی روزمره ما را نگیرد به فکر پیش گیری نیستیم. دلیلش عدم شناخت و آگاهی مردم و نداشتن مطالبات قبل از بروز فاجعه های زیست محیطی است. و نیز دلیل نداشتن مطالبات مردم نیز عدم آگاهی و آموزش کافی به آنهاست. شاید اگر محمد درویش 4 سال زودتر وبلاگ مهار بیابان زایی را ایجاد می کرد 4 سال جلوتر می بودیم! می بینید آخرش تقصیرها را گردن خودتون انداختم :)
به نکته خوبی اشاره کردید امیدوارم هر کسی رای بیاورد چه محسن رضایی و چه کاندیداهای دیگر، همین دیپلماسی را دنیال کند و با موضوع ریزگردها برای ارتباط با آمریکا آغاز کند چون موضوعی است که دیگر هیچ بهانه ای برای عدم همکاری نیست و مورد علاقه هر دو گروه می تواند باشد چرا که مستقیما به زندگی مردم مرتبط است.
به نظر من دراین بین فقط محسن رضایی راست میگه،بقیه درفکرجمع کردن رای هستند
از آگاهی بخشی به جا و موثر و مطلب دقیقت جدن سپاسگزارم
در برههای که سیاست (یا بهتر بگویم سیایت زدگی)سایه سنگین اش را بر همه چیز انداخته است توجه دادن به ضرورتهای حقیقی بسیار سزاوارانه است.
اینکه در این انتخابات نامزدها صحبت از محیط زیست انتخابات میکنند یک گام بهجلو است ولی نگرانی از سطحی بودن این گفتمانها است! و این شبهه را بوجود میآورد که برخی مشاوران هوشیار این نامزدها هستند که با زیرکی به یاد نامزدها میاندازند که صحبتها گذرا و سطحی به مباحث محیط زیستی هم میتواند یکی از راههای جلب آراء باشد! نگاه سطحی جناب قالیباف بهعنوان یکی از نامزدهای پیشگام در حوزه محیط زیست، در خصوص پروژههای انتقال آب بین حوضهای بهخوبی گواه این حقیقت تلخ است.