Tag Archives: ???? ?????

یک پیشنهاد برای محمد باقر قالیباف و محسن رضایی!

سرانجام انتخابات یازدهم هم به پایان رسید و نتیجه‌ی آن تقریباً با سه درصد اختلاف، همان چیزی شد که فعالان محیط زیست و خوانندگان تارنمای مهار بیابان‌زایی در نظرسنجی مورد اشاره، به آن رسیده بودند. Continue reading

رییس جمهور منتخب فعالان محیط زیست ایران کیست؟

کلیک کنید

    در پاسخ به این پرسش، تازه‌ترین یادداشتم را در خبرآن لاین بخوانید و اگر هنوز تصمیم نگرفته‌اید که رأی دهید، امیدوارم تا ساعتی دیگر به نفع صندوق‌های رأی از منزل خارج شده و با امید به ساختن ایرانی آباد با مردمان و زیستمندانی شاد، نه تنها خود رأی دهید، بلکه بکوشید تا آنهایی که هنوز در اطراف‌تان می‌شناسید که تردید دارند را هم مجاب به رأی دادن کنید.

    متشکرم.

وقتی که محیط زیست به داد دیپلماسی می‌رسد!

    در فاصله‌ی کمتر از شش روز تا برگزاری انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ایران قرار داریم؛ انتخاباتی که بی‌شک از یک منظر تاریخ‌ساز و بی‌نظیر خواهد بود و شاید از آن با عنوان منشأ تحولی بزرگ در نگرش‌های محیط زیستی دولتمردان ایرانی یاد کنند. کافی است به انتخابات گذشته مجلس شورای اسلامی در سال 1386 نظری اندازیم که چگونه نمایندگان رهبران هشت تشکل و حزب عمده سیاسی کشور، دیدگاه و برنامه‌ای در باره اثر تغییرات اقلیمی و جهان‌گرمایی نداشته و از طرح چنین پرسش‌هایی آشکارا و بدون هیچ ابایی، ابراز شگفتی هم می‌کردند! حتا نباید فراموش کنیم که در انتخابات بحث‌برانگیز ریاست جمهوری دهم هم، جایگاه مباحث محیط زیستی در مناظره‌های مشهور تلویزیونی‌اش حتا به اندازه برنج باسماتی هم نبود . در حالی که امروز، هر 8 کاندیدا به صورت جزیی یا کلی، علاقه‌مندی و پایبندی خود و دولت متبوع‌شان به رعایت موازین محیط زیستی را دست کم بر روی کاغذ یا در موضع‌گیری‌های رسانه‌ای خویش اعلام داشته و از آنها دفاع کرده‌اند. در همین مناظره‌های سه‌گانه هم شاهد طرح جستارهایی چون بحث آلودگی هوا، خطرات تخریب کوهستان‌ها، فرسایش و فروش خاک، تغییر اقلیم، ریزگردها و مباحثی از این دست بودیم که در مواردی به رد و بدل کردن نقدهایی جدی بین برخی از کاندیداها، چون غلامعلی حداد عادل، محمّد رضا عارف، محمّد باقر قالیباف و محسن رضایی هم بدل شد. Continue reading

برنامه های کدامیک از این هشت مرد، محیط زیستی تر است؟

    چند روز بیشتر تا برگزاری یکی از مهم‌ترین و در عین حال، پیچیده‌ترین انتخابات تاریخ حیات جمهوری اسلامی ایران باقی نمانده است؛ انتخاباتی که نگارنده در واپسین روزهای سال کهنه، آرزو کرده بود که در آن شاهد افزایش سهم جستارها و نقدهای محیط زیستی از زبان داوطلبین ورود به ساختمان پاستور باشد. آرزویی که البته تا این لحظه هم در مقایسه با 10 دوره‌ی قبلی تحقق یافته است و تقریباً همه‌ی هشت کاندیدا در سخنان یا برنامه‌های خود، اشاره‌هایی مختصر یا مفصل به ملاحظات و موازین محیط زیستی دولت متبوع‌شان داشته‌اند. اوج آن شاید در همین مناظره سوم و ماجرای ریزگردها بود که منجر به بروز چالشی جدی بین محمّدرضا عارف و غلامعلی حداد عادل هم شد. با این وجود به عنوان یک فعال و متخصص محیط زیست باید اذعان کرد که هرگز سطح جستارهای محیط زیستی ارایه شده در بین 8 مرد داوطلب سکونت در ساختمان پاستور، اغناءکننده نبوده است و در حقیقت آنچه رخداده با آنچه که باید رخ می‌داد، هنوز تفاوتی معنادار دارد. Continue reading