🔹رمزِ نجات خوزستان، تداوم سیل در جلگههای پاییندست است🔹
🇮🇷: @darvishnameh
۱⃣ به دنبال انتشار یادداشتی از نگارنده در صفحه نخست روزنامه ایران، مورخ ۱۱ تیرماه ۹۷، با عنوان: “شفافسازی مثل آب”، آقای #هوشنگ_حسنی، مسوول کنترل کیفی مخزن #سد_گتوند، جوابیهای را تنظیم و برای آن روزنامه وزین ارسال کردهاند که البته در زمانهای که خیلیها خود را مشمول پاسخدهی نمیدانند، شایان تقدیر است.
۲⃣ در بند نخست از پاسخ، تاکیدشده از زمان احداث سد گُتوند میزان دبی رودخانه کارون، در تابستان بیشتر از قبل شده که البته ادعای درستی است؛ چرا که ایشان خود بهتر از هر ناظری میداند به دلیل کنترل شوری آب رودخانه در خروجی سد گتوند، چاره ای ندارند تا دبی را افزایش دهند!
۳⃣ نکته مهمتر که در نمودار ارسالی آشکار و کتمانناپذیر است، کاهش محسوس دبی رودخانه کارون در بهار و زمستان تا حد یک چهارم است که سبب شده دشت و #جلگه_خوزستان از موهبت دریافت سیل و امکان خودپالایی خویش محروم شده و پیوسته بر میزان شوریاش افزوده شود.
۴⃣ این نکته که اگر سدها، بهویژه گتوند نبود، اهواز و خوزستان به زیر آب میرفت، کاملاً انحرافی است. قدمت سازههای مشهور آبی در #شوشتر و دهها کهنسازه باستانی در خوزستان نشانه آن است که پدران ما در طول هزاران سال گذشته راه زیستن در کنار #کارون و بهرهمندی از سیلابهای حاصلخیز آن را بهتر و خردمندانهتر میدانستند تا فرزندان مغرور و مهندسشان! اگر پدیده سیل، امروز در خوزستان آسیب میزند، به دلیل عدم رعایت حریم سیلابی رودخانهها و تجاوز سازهها و تنگتر شدن معبر عبور آب در دزفول و اهواز و دیگر سکونتگاههاست.
۵⃣ در جوابیه آشکارا تاکید شده که به دلیل نیازهای روزافزون مردم، نباید و نمیتوان اجازه داد تا رودخانهها به مسیر طبیعیشان ادامه دهند تا به خلیج فارس برسند. این خود یک اعتراف به خطای آشکار است. درست مثل استدلال آن سارق مشهور است که میگفت: چرا وقتی من در تامین معاش خود و خانوادهام ماندهام، باید این همه طلا و پول در جواهرفروشیها و بانکها خاک بخورد؟! هنر آن است که توسعهای پایدار در قلب راهبردی ایران، خوزستان بیافرینیم که تداوم داشته باشد. چه کسی است که امروز نقش سدها، طرحهای انتقال آب و گسترش بارگذاری در بالادست کارون و کرخه و زهره و دز را به بهانه اشتغالزایی در افزایش چشمههای تولید گردوخاک، نابودی کیفیت آب شرب مردم #آبادان و #خرمشهر، کاهش حاصلخیزی جلگه خوزستان و اُفت محسوس کیفیت و کمیت آبزیان در اروندرود و خلیج فارس انکار کند؟ آیا این رخدادها به کاهش کیفیت زندگی مردم، افزایش هزینههای درمان و در نهایت تنشهای امنیتی و مهاجرت منجر نشده و نخواهد شد؟ اگر غیر از این است چرا ۱۰ هزار معلم آموزش و پرورش از خوزستان مهاجرت کرده و ۱۰ هزارنفر دیگر در صف ترک زادگاه خویش هستند؟
۶⃣ ایشان در پاسخ خود با شگفتی نوشتهاند: چرا #سدسازی معادل طرح انتقال آب درنظر گرفته شده است؟ درحالیکه سدها فقط آب را تنظیم کرده و مصرف نمیکنند! درپاسخ باید یاد ایشان بیاندازم به فجایع ناشی از اجرای پروژه گاپ در ترکیه با ساخت دهها سد به ظرفیت ۱۲۰ میلیاردمترمکعب درسرشاخه های #دجله و #فرات که عملاً نه تنها اغلب تالابهای اقماری در #سوریه و #عراق را نابود و میلیونها هکتار اراضی کشاورزی را خشک کرد، بلکه تعداد چشمههای تولید گردوخاک را در #میانرودان صدها برابر افزایش داد که اینک دودش به چشم مردم در ۲۵ استان کشور میرود! نمیرود؟ از آن مهمتر سدها نه فقط سطح تبخیر را در مخزن بزرگ خود بیشتر میکنند، بلکه امکان آبربایی را تسهیل کرده و سبب توهم توان برای بارگذاری بیشتر در حوضه میشوند، همان فاجعهای که در سد زرینهرود در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه یا سدهای بالادست رودخانه زهره در استان کهگیلویه و بویراحمد، سد زایندهرود در اصفهان، سد استقلال در میناب، سد جیرفت در کرمان، سدهای ساخته شده روی رودخانه اترک در خراسان شمالی، سد ملاصدرا، درودزن و سیوند در استان فارس و دهها نمونه دیگر رخ داده و میدهد.
۷⃣ دست آخر آنکه در مورد تاثیر سد گتوند بر میزان شوری آب کارون و جلگه خوزستان، ضمن ارجاع ایشان به گزارش کمیته علاجبخشی دانشگاه تهران به ریاست دکتر بنیهاشمی که تاکید میکنند سد گتوند حدود ۲۵ درصد بر شوری کارون افزوده – واقعیتی که #عیسی_بزرگزاده، معاون پژوهشی آب نیرو هم در نشستی مشترک در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری آن را پذیرفت – بنده هم چون ایشان بر این باورم که خسارت #کشت_و_صنعت_نیشکر بر افت حاصلخیزی خاک و افزایش شوری به مراتب بیشتر از سد گتوند بوده است. همچنین خوشحالم که این برادر ارجمند میپذیرند به جای غلبه تفکر سازهای در مدیریت آب، باید به ترمیم تمهیداتی برای مدیریت مصرف بپردازیم.
https://t.me/darvishnameh/7480