🌿دلچسبترین هدایایِ نمناکی که این روزها دریافت کردهام!🌿
🇮🇷: @darvishnameh
۱️⃣ چند روز پیش خانم خلعتبری – معلم کلاس اول دبستان – به ملاقاتم در باغ گیاهشناسی ملی ایران آمد که با خود این یادبرگِ خاص، عزیز و معصومانه را داشت – تصویر نخست – به همراه عروسکی زیبا – عکس دوم – که کلاهی سبز با گلی سرخ بر سر داشت. گفت: یکی از شاگردانم به نمایندگی از بقیه این نامه را برای شما نوشته است و آن عروسک را ساختهاند آقای درویش … چقدر آرزویشان قشنگ است … اینکه فکر کنی کودکانِ معصومِ این دیار آرزویشان این است که تو سلامت باشی تا درختی قطع نشود، رودخانهها پرآب بماند، پرچم سهشنبهها در اهتزاز و هوا آلوده نشود؛ کیفی وصفنشدنی دارد! ندارد؟
۲️⃣ میدانم که میدانید دریافتِ چنین هدایایی از معصومترین و پاکنهادترین فرزندانِ وطن تا چه اندازه شوقبرانگیز و شورآفرین است و تا چه اندازه توصیفِ احساسم با خزانهای که از واژگان فارسی میشناسم، دشوار …
۳️⃣ چند روز قبلتر هم یکی از خوانندگان وفادارِ صفحهام که دو روز پیش به آسمان پرکشید و اینک همهی ایران او را میشناسد – شهید مختار خهندانی – در مقام تشکر از یادداشتی که به قاچاق خاک پرداخته بودم، چنین نوشت: “سلام، خیلی ممنونم مهندس عزیز، انسانیتِ شما غیرقابل وصفه.” – تصاویر سوم و چهارم.
۴️⃣ فرزانهای میگفت: “قلم گفتا که من شاهِ جهانم، قلمزن را به دولت میرسانم” … خواستم بگویم هیچگاه چون امروز به ژرفای این کلامِ آهنگین نرسیده و با یاختهیاختهی سلولهایم درک نکرده بودم … و خواستم بگویم این اعتماد را … این هدایا را … و این بهانههای سرکردنِ زمستان را چون آن الههی سرخفام – تصویر پایانی – محفوظ داشته و تا زندهام اجازه نخواهم داد در دل و جانم خاک بخورد …
#شهید_مختار_خهندانی
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
https://instagram.com/p/CCELiHBFKc6/?igshid=4z6z481jpn6r