آلدولئوپلد را كه ميشناسيد؟ همان فيلسوف طبيعتگرايي كه پيشتر در «مهار بيابانزايي» از او و منظر نگاهش به جهان وام گرفتهام؛ در اين پست ميخواهم باز هم به بهانهي او، از پيامدهاي فاجعهبار ساخت سدهاي مخزني بر محيط زيست بگويم و بنويسم. لئوپلد در سال 1922 ميلادي، بلمراني خاطرهانگيزي را در دلتاي رودخانهي كلرادو شرح ميدهد. او با شور و حزني مثالزدني از مناظر زيبايي ميگويد كه در اين سفر تكرارناشدني مشاهده كرده است؛ از مردابي سبز، از كهورها و بيدهاي مجنون در بيابان باختري مكزيك، از بلدرچينها، غوغاي حواصيلها، فرار شتابان قرهغازها، شاهماهيهاي ترسو، مرغان ماهيخوارآمريكايي، پازردها، اردكها، مرغابيها، گرگها، آهوها و از پلنگ مشهور و تيزدندان جاگوار، اين سلطان بيرقيب دلتا، پنهانشده در بين درختان و علفزارهاي بلند سخن ميراند … لئوپلد هيچگاه ديگر تا زمان مرگش در 1948 به اين دلتا برنگشت، چرا كه نميخواست خاطرهي شيرين و بديع خويش را با مناظر رقتباري كه خواهد ديد، نابود سازد. با اين وجود، به قول پاتريك مككالي، نويسندهي كتاب «رودهاي خاموش» بعيد است كه لئوپلد حتا در تاريكترين و نوميدانهترين لحظات هم ميتوانست چنين عاقبت شوم و ويراني كاملي را براي دلتاي كلرادو پيشبيني كند! چرا كه سدهاي متعددي بر روي اين رودخانه زده شد و از سال 1960 تنها در برخي سالهاي سيلابي، اين رودخانهي خروشان توانست تا دريا ادامه يابد. در عوض در بيشتر سالها، در مرز جنوبي ايالات متحده تنها چند چالاب راكد پر از حشرهكش و زهاب شور را ميتوان ديد؛ جمعيت مرغان آبزي و پستانداران اين دلتا اينك به يكدهم كاهش يافته و مصيبتبارتر آن كه قطع آب شيرين و مواد غذايي همراه آن در دهانهي كلرادو، نهتنها ماهيگيري را از بين برد، بلكه نسل واكيتا (vaquita) ، كوچكترين گراز دريايي نيز براي هميشه منقرض شد و در نهايت، شمار بومنشينان منطقه موسوم به «كوپاكا» از 1200 خانوار به فقط 40 تا 50 خانوار كاهش يافت.
هموطن عزيز من!
آنچه كه در كلرادو اتفاق افتاد، اينك در كارون، كرخه، قمرود، قرهچاي، خررود، دلتاي مسيله، جلگهي خوزستان، هورالعظيم، سيوند و درياچهي بختگان و اروميه و … نيز به غمبارترين شكل ممكن شاهد هستيم. يادمان باشد، سدها مهمترين عامل انقراض يكپنجم از كل ماهيهاي آب شيرين جهان هستند؛ رقمي كه در آمريكا به دوپنجم و در آلمان تا سه چهارم رسيده است. افزون بر آن، سدها دشمن شمارهي يك زندگي دوزيستان، حلزونها، حشرات، مرغان آبزي و كنار آبزي و ساير گونههاي وابسته به محيطهاي تالابي و رودخانهاي به شمار ميروند.