حرف‌ها را زده‌ایم؛ حالا هنگام عمل است!

این یادداشت در شماره 22 تیر 1388 روزنامه اعتماد ملی - ص 15 - منتشر شد.

     همیشه در مواجهه با هر چالشی – به ویژه در حوزه محیط زیست – این امید در نگارنده شکل می‌گیرد که شاید از پس این چالش و دشواری، قرار است که توجهی درخورتر به محیط زیست شده و جایگاه ملاحظات محیط زیستی به مرتبه‌ی سزاوارانه‌اش در سبد اولویت‌های راهبردی کشور بازگردد.
از همین رو، ماجرای طغیان ریزگردها در طول هفته‌ی جاری و قدرت‌نمایی ایشان در آسمان 18 استان کشور، برایم نویدبخش روزهایی طلایی و سبز برای طبیعت وطن است. چرا که تاکنون کمتر با چنین حجمی از خبرهای محیط زیستی و تفاسیر و تحلیل‌های علمی منتج از آن در صدر اخبار رسانه‌های دیداری و شنیداری و صفحات نخست روزنامه‌های پرشمارگان کشور مواجه بوده‌ایم.

این خودرو در تمام روزهای تعطیل - از دوشنبه تا پنج شنبه (18 تیر) در یکی از کوچه های سعادت آباد تهران متوقف بود و به خوبی می شود با استفاده از آن به برآوردی دست یافت که نشان می دهد چقدر خاک بر سر تهرانی ها ریخته شد؟

      امّا شوربختانه، این سکه یک روی دیگر هم دارد! این که چرا باید معضلات و بحران‌های محیط زیستی تا نزدیکی‌های کاخ پاستور و سعدآباد برسد تا ما دریابیم که باید برای یک بار هم که شده با عالی‌ترین مقامات کشورهای همسایه برای رفع معضلات محیط زیستی به گفتگو بنشینیم؟ مگر آنها که در اهواز و آبادان و ماه‌شهر و بوشهر و ایلام و سنندج و کرمانشاه و … زندگی می‌کنند، هموطنان ما نیستند؟ مگر مردم محروم میان‌کنگی که سالهاست در دشت سیستان مهمان همین گرد و غبار هستند، خون کم‌رنگ‌تری از ما دارند؟ پس چرا برای تحقق عملی و عینی شعار عدالت‌محوری هم که شده، محیط زیست را جدی نگیریم و به پایداری‌اش در گستره‌ی کشور نیاندیشیم؟ اصلاً مگر روح نهفته در اصل 50 قانون اساسی ما همین را به من و تو دیکته نمی‌کند؟

به مدد ریزگردهای عربی، می شد چشم در چشم آفتاب تهران دوخت - 18 تیر 1388

     اتفاقاً نخستین گروهی که از تخریب محیط زیست همواره در معرض بیشترین آسیب قرار داشته و دارند، همین اقشار آسیب‌پذیر و محروم هستند. بنابراین، دولت عدالت محور باید بیشتر از هر دولت دیگری در اندیشه‌ی حفظ محیط زیست برآید و کارمایه‌هایش را در این مسیر به قلیان و حرکت درآورد. نه این که وقتی پای احداث جاده‌ای در میان آمد؛ زمانی که خواستیم کارخانه‌ای را بسازیم و هنگامی که درصدد بنای یک سد جدید مخزنی برآمدیم، ماتریس‌های ارزیابی را به گونه‌ای تحلیل و ترسیم کنیم که بشود به راحتی گرایه‌های محیط زیستی را در پای مزیت‌های اقتصادی طرح‌ ذبح کرد.
    چنین است که امیدوارم این بار، توجه به حل ریشه‌ای معضل گرد و غبار فزاینده درکشور، از مرز مدیریت بحران گذر کرده و از منظر مدیریت پیش‌گیری بکوشیم تا مناسب‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها را در این حوزه سامان داده و مدیریت کنیم.

چه کسی فکر می کرد برج میلاد روزی شاخص آلودگی تهران باشد؟!

    نمونه‌برداری از ریزگردهای موجود در هوای کشور، تعیین منشا‌ء دقیق این ریزگردها – به تفکیک درون و برون کشوری –  تعیین سهم هر کشور در تولید این ریزگردها، یافتن دقیق محل‌های برداشت در داخل کشور و نیز کشورهای عراق، سوریه، عربستان، کویت، قطر و امارات متحده عربی و سرانجام بررسی مناسب‌ترین گزینه برای تثبیت زیست‌شناختی (بیولوژیک) عرصه‌ها و کانون‌های فعال فرسایش بادی، در شمار مهم‌ترین اولویت‌ها و دستور کار پیمان مشترکی باشد که از تعامل فرامنطقه‌ای کشورهای یادشده با محوریت ایران می‌تواند بوجود آید. پیمانی که درصورت شکل‌گیری می‌تواند علاوه بر مقاصد زیست‌محیطی، گامی استوار در مسیر نزدیکی دولت‌ها و ملت‌های منطقه محسوب شده و از دامنه‌ی کدورت‌ها بکاهد. چرا که وجود یک دشمن واحد در حوزه‌ی محیط زیست می تواند این پیام سبز را به همه‌ی مردم منطقه بازتاب دهد که: ما همه با هم هستیم و آماده‌ی مقابله با هر تهدیدی که پایداری زیستگاه مشترک‌مان را خدشه‌دار کند.
    در این میان، البته نباید نقش کشور ترکیه را نادیده گرفت. درحقیقت، ترکیه نیز با زدن سدهای متعدد بر سرشاخه‌های دجله و فرات، همان بلایی را بر سر این دو رودخانه و اراضی پایابش در دشت حاصلخیز بین‌النهرین آورده است که افغانستان بر سر هامون و صدام حسین بر سر هورالعظیم و خودمان بر سر گاوخونی و پریشان و طشک و بختگان و ارومیه و هورالهویزه و … آورده و می‌آوریم.
    درحقیقت، اگر قرار است که عرصه‌های تولید رسوب را مهار کرده و تثبیت کنیم، باید دولت‌های منطقه را ملزم کنیم تا حق‌آبه‌ی تالاب‌ها را بپردازند و بدین‌ترتیب از بوجود آمدن یا گسترش سطوح جدیدی برای تولید رسوب ممانعت به عمل آوریم. همچنین باید از گسترش دیمزارها در دامنه‌های پرشیب ممانعت آوریم و به بهای خودکفایی موقتی تیشه به ریشه‌ی پایداری منطقه نزنیم.

شرق راور - استان کرمان : حدیث مکرر غبار!

    واپسین نکته برمی‌گردد به تالاب‌های هورالعظیم و هورالهویزه که بیش از نیم میلیون هکتار از اراضی همجوار خود را متأثر می‌کنند. بررسی‌های دورسنجی نشان می‌دهد که دریاچه‌ی این تالاب‌ها یکی از مناطق رسوب‌گذاری توفان‌هایی بوده است که از سوی صحرای رب‌الخالی در عربستان سعودی سرچشمه می‌گرفته. اینک اما به دلیل خشک شدن این تالاب‌ها و محیط‌های آبی ارزشمند، نه‌تنها خاصیت مکش رسوب خود را از دست داده‌اند، بلکه با انباشت نهشته‌های ریزدانه‌ی حاصل، به همراه رسوبات بسیار ریز نمکی کف بستر خود، در هنگام وزش بادهای جنوب غرب به شمال شرق، بر وخامت و غلظت آلودگی هوا نیز می‌افزایند. رخدادی که مردم ایران بیشتر از هر زمان دیگری آن را در طول دومین و سومین هفته از تیرماه 1388 درک کرده‌اند. و البته خوزستانی‌های خونگرم دو سال است که آن را با پوست و خون خود تاب آورده‌اند.
    امید که این بار درس گرفته و به جای شعار دادن، عمل کنیم و بکوشیم تا چالش پیش رو را به فرصت و مزیتی ناهمتا بدل سازیم.

19 فکر می‌کنند “حرف‌ها را زده‌ایم؛ حالا هنگام عمل است!

  1. اشکار

    گوش اگر گوش تو و ناله اگر از آن من است
    البته ان چیز که به جایی نرسد فریاد است!
    خیالتان راحت باشد (برنیاید زمردگان آواز)
    وقتی هنگام تسلط طالبان نتوانستیم حق آبه خودمان را از هیرمند بگیریم ووووو…چه انتظاری می توان از آقای مدیر که حتما دانشجوی دکتراست داشت؟

    پاسخ:
    مگر خودمان به خودمان رحم کردیم و حق آبه دریاچه ارومیه و بختگان و گاوخونی و … را دادیم که از افغانها انتظار داشته باشیم برادر؟

  2. نسیم

    رییس محیط زیست میگه منشاش اونا هستن و ما در حال مذاکره اما کامران نجف زاده گیرش انداخت امیدوارم به جای سخن عمل کنند

    پاسخ:
    می گویند : کسی که راه درست می رود را امیدی هست که به مقصد برسد، حتا اگر درست راه نرود. اما برعکسش امکان ندارد نسیم جان.

  3. مهرگان

    با درود به استاد عزیز
    وقتی دروغ و تزویر و … جای خود را به کار و کوشش هدفمند بدهد نتیجه بدتر از این هم خواهد شد. من امیدی ندارم که بعضی ها درس بگیرند چون این اولینبار نیست که عالمان از پیش احساس خطر کرده اند و هشدار داده اند اما …

    پاسخ:
    خدا نیاورد روزی را که امید را هم از ما بگیرند مهرگان عزیز.

  4. يك صداي بي‌صدا

    سلام آقاي درويش عزيز

    متأسفانه ساختار حاكم، تنها (و البته در ظاهر…چون ديگر همگان مي‌دانيم كه دروغ و فريب، جزئي از كار اينان است) به دنبال پيشرفت و توسعه است و گويا قصد هم ندارد اين واقعيت را بپذيرد كه توسعه ناهمگون، فاجعه‌اي خواهد شد كه نتايجش اين روزها از هوا و زمين قابل مشاهده است…

    پاسخ:
    کاش مدیران ما فقط پیام اصل پروانه را درمی یافتند! زنده باشی صدای بی صدای عزیز.

  5. هومان

    سلام وخسته نباشی
    ای ول چه شروع طوفانی !
    کم کم دارم به افخم الشعرا فکرمی کنم:….

    پاسخ:
    کدام شروع؟ مگر پایانی بوده که شروعی باشد رفیق عزیز؟ البته این حق را به تو می دهم که به افخم الشعرا فکر کنی!

  6. navid

    ba salam va dorud be shoma, man yek soal koli az hozur shoma daram. chera ab daryaharo be kavir nemiarand , aya in kar amali hast va aya keshwarzharo mish be karhaye jadid mesle parvaresh mahi va migu sogh dad?

  7. محمد درویش نویسنده

    نوید عزیز: تاکنون چندین بار چنین طرح هایی داده شده است که عملاً امکان ناپذیر بودن آنها به اثبات رسیده. افزون بر آن، نگرش بوم سازگانی یا اکوسیستمی به ما می آموزد تا هر اکوسیتمی را در جای طبیعی خود محترم شمرده و به جنگ طبیعت نرویم. کویر مرکز ایران به دلیل گرمای شدید و تبخیر بالا چنین سیمایی دارد. یادت باشد که سواحل جنوبی و شمالی خلیج فارس و دریای عمان هم به رغم وجود آب فراوان چنین سیمایی دارند. البته راهکارهایی که گفتی برای تقویت اشتغال زایی کشاورزان کاملا عملی بوده و مسبوق به سابقه است. به اینها می توان اکوتوریسم و استحصال انرژی های نو را هم اضافه کرد. درود بر شما.

  8. حسین

    با سلام
    دانشجوی مهندسی عمران هستم و برای پروژه تخصصیم نیازمند اطلاعاتی در زمینه ابزار دقیق در سدها هستم اگر می توانید به من کمک کنید
    [email protected]

  9. محمد درویش نویسنده

    حسین عزیز در این زمینه به سایت آقای دکتر برهانی از اساتید دانشگاه خواجه نصیر مراجعه فرمایید که در همین وبلاگ در موردش یادداشتی نوشته ام.

  10. سینا

    سلام آقای درویش.
    این مشکلات به خاطر ضعف مدیریتی ایران و تموم کشور های همسایه ایرانه که فقط به مسائل بی ربط اهمیت میدند.
    راستی آقای درویش!دریاچه پریشان خشک شده!
    نمیدونم چرا از اینکه دریاچه های ایران خشک میشن خیلی دلم میگیره.انگار اونها هم مثل ما مورد بی مهری قرار گرفتن…
    http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=910386

  11. پریسا در دریای خوشبختی

    متاسفم اما خانه ازپای بست ویران است.. در زمینه کاری شما جان موجودات غیر از انسان در خطر است.در زمینه کاری من هم جان انسانها به راحتی نادیده گرفته میشود… باز شما راحت می توانید حرف بزنید چون محیط زیست حساسیت خاص برای دولت و عموم مردم ندارد..((بی تعارف) اما جان انسانها حساسیت دارد البته فقط حساسیت… بهمین خاطر نمی شود راحت همه چی رو گفت..

  12. فرزان اسدي(ابوحنانه)

    سلام
    دوستي در خبرگزاري تيتري زده بود كه :
    خدا را شكر كه گرد و غبار به تهران رسيد!!
    متاسفانه سال هاست كه مردم مناطق مرزي و بخصوص جنوب ايران با اين مسئله حاد كه مشكلات عديده ريوي و … را بوجود مي آورد ، دست و پنجه نرم مي كنند و تازه آقايان به فكر راه حل افتاده اند بازهم جاي شكرش باقي است!!
    سال هاي قبل كه در بوشهر و خوزستان زندگي مي كردم از نزديك شاهد مصيبت هاي اين گرد و غبار بودم . خدا به فرياد برسد اقايان كه … .
    بدرود.

  13. حسين قربانپور

    از قول مديران كشور… شما مردم ايران ادمهاي قدرشناسي نيستيد ما ب فكر شما هستيم(البته بعد از غزه وسوريه وآنگولا و چادو………) مگر در ان موقعيكه گردوغبار آسمان كشور را فرا گرفته بوداون زنه(رئيس جمهور محيط زيست ايران)نرفت عراق وبا چادرش جلوي گردوخاك عراقيها را گرفت. بعد از اون شما ملت ديگه گردوغباري ديديد؟نديديد.!!!

  14. زهرا جوادی

    راه داره. یک کلام: راهش کمک گرفتن از جغرافیدانان سیاسی هست.الان هر کاری رو بخواید به سرانجام برسونید باید از مجرای سیاست وارد بشید. اما سیاستمداران زیاد دغدغه محیط زیست رو ندارن پس باید از جغرافیدانان سیاسی کمک گرفت. من به نوبه خودم هر کاری بتونم انجام می دم.

  15. مسعود

    با سلام
    آقای درویش یه سوال از خدمتتون داشتم اگه می تونید راهنماییم کنید
    من می خواستم روی ریزگرد های خروجی حاصل از معادن( به خصوص معدن سنگ آهن بافق) تحقیق کنم می خواستم ازتون بپرسم آیا معادن روباز هم می تونن تو ایجاد ریزگرد ها دخیل باشند ؟
    اگه آره می تونین نوع ترکیبات ریزگرد های حاصل از معادن سنگ آهن رو هم بهم بگین؟
    باتشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تائید دیدگاه فعال است. دیدگاه شما ممکن است کمی طول بکشد تا ظاهر شود.