چهارشنبهی هفتهی گذشته، در مسیر حرکت از بروجن به سمت شهرکرد، کارخانهی سیمانی را دیدم که همین سال گذشته افتتاح شده بود. این کارخانه دقیقاً در دو کیلومتری شهر سفید دشت و در جوار منطقهی حفاظت شده و پارک ملّی تنگ صیاد قرار گرفته است. کارخانهای که دو سال پیش از افتتاحش نیز آن را از بلندای ارتفاعات تنگ صیاد دیده بودم و با نگرانی میپرسیدم که چرا این کارخانه باید در فاصلهای چنین نزدیک به یک پارک ملّی با ارزش احداث شود؟ امروز امّا برایم جالب بود که بدانم، مردم منطقه در بارهی این کارخانه چه فکر میکنند و آیا توانستهاند با معضل آلودگی ناشی از آن کنار بیایند؟
تا این که متوجه شدم که میزان گرد و غبار و آلودگی ناشی از کارخانه – در برخی از روزها – به قدری زیاد است که کارگران شاغل در واحد تولیدی همجوار – كارخانه فولاد چهارمحال و بختياري – را به ستوه آورده؛ چرا که ایشان ناچار هستند همه روزه لایهای از غبار سیماناندود را از روی خودروهای پارک شدهی خویش پاک کنند!
به همین دلیل وقتی شنیدم که مردم سفید دشت نیز تاکنون دوبار اقدام به بستن این محور ارتباطی کرده تا مطالبات خویش را در ارتباط با این کارخانه به گوش مسئولین برسانند، خوشحال شدم؛ به ویژه آن که یاد اقدام ستایش برانگیز اهالی خیابان ملّت نوشهر نیز در باره جادهی کمربندی بندر نوشهر افتادم؛ امّا با کمال حیرت دریافتم که اعتراض مردم سفید دشت به آلودگی ناشی از فعالیت این کارخانه نیست؛ بلکه آنها میگویند: چرا نام این کارخانه باید «کارخانه سیمان شهرکرد» باشد که 30 کیلومتر با محل فاصله دارد؟ در حالی که سفید دشت در دو کیلومتری کارخانه است و بنابراین، باید نام کارخانه بشود «کارخانه سیمان سفیددشت»! جالب این که محمود احمدی نژاد هم خرداد سال گذشته در پاسخ به اعتراض مردم که مسیر عبور خودروی وی و همراهانش را بند آورده بودند؛ گفته بود: «مهم کشور است نه نام کارخانه.»
یاد جملهای از جبران خلیل جبران افتادم که میگوید: «ثروت حقیقی یک ملّت در ذخیرهی طلا و نقره – و چاههای نفت و گاز و … – او نیست، بلکه در توان یادگیری او، در بصیرت او و در درستکاری فرزندان اوست.»
راستش حرفهای دیگری هم میخواستم بزنم که دیدم، نزنم سنگینترم!
امّا شما مجازید که به شیوهی «در بارهی الی»، خودتان پایان دلخواه و نتیجهگیری اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و البته محیط زیستیتان را از این قصهی کوتاه بکنید!
و بفهمید و بفهمیم که چرا روند بیابانزایی و تخریب سرزمین در این کشور همچنان دست بالا را دارد؟
محمدجان سلام
البته از مردم شهر سفیددشت که سالیان سال درآرزوی استقرار صنایع در منطقه شان له له میزدند انتظار چندانی از حیث پرداختن به ملاحظات زیست محیطی نیست؛ چرا که اولویت اول آنان به مانند خیلی از مناطق کشور اشتغال فرزندان شان است ؛ اما اداره کل حفاظت محیط زیست استان چرا ؟!
درود بر هومان عزیز … متاسفانه چرا در این ماجرا زیاد است! امیدوارم بتوانم روزی را ببینم که مردم کشورم در انتخاب اولویت های حقیقی خویش، هر مصلحت دیگری را ذبح کنند.
بر اساس ظوابط مندرج بر کاغذ به هنگام احداث هر واحد صنعتی از جوراب بافی تا پتروشیمی می بایست فاصله آن تا نزدیک ترین منطقه تحت مدیریت محیط زیست سنجیده شود البته هنگامی که محدوده 120 کیلومتری حریم تهران به راحتی زیرپا گذاشته شود از این ناحیه چه انتظاری می رود؟
….در مورد بستن جاده برای تغییر نام در اینجا چیزی بشما نمی گویم شفاهی می گویم فقط بدانید که خانه از پای و بسط ویران است خواجه در پی نقش ایوان است
…مشرف ژغال شدیدا بالا رفته
حالا صحبت سر این است که آیا این کارخانه های احداث شده بصرفه است ویا مانند فرودگاه ها تنها نقش کار آفرینی(سرکارگزاری)داشته و بهره اقتصادی نداشته است؟
راستش حرفهای دیگری هم میخواستم بزنم که دیدم، نزنم سنگینترم
…. خطر مرگ دارد درویش خان
درود بر اشکار عزیز؛ هموطن کوشا و اهل مطالعه دیار مازندران. خطر مرگ را هم بی خیال! تحمل برخی دردها و غم ها از تحمل مرگ به مراتب دشوارتر است برادر.
خواندم!
و البته بعد از خواندنش چند تا علامت سوال بالای سرمه
واقعا چرا ما از تجربیات گذشته خودمان در همین زمینه متنبه نمی شویم!؟حالا علم استفاده از تجربه بقیه پیشکشمان!
پاسخ:
فکر کنم یک دلیلش آن باشد که زیاد اهل مطالعه نیستیم!
از زمان رنگین کمان های کودکی که دوران دبستان را باچه مراقبتهاق پدر و مادر تا دریافت دانشنامه دانشگاهی طی کردم ، هرگز بیاد ندارم که بغیر از مطالب آموزشی کلاسیک ( ارزش و محتوایش بماند )در هیج یک از این محیط ها لحظه ای به پرورش کودکان و نوجوانان و جوانان پرداخته شده باشد . تمامی دریافتهای تو از آن همه آموزش کلاسیک آنگاه به رشد و بالندگی تو می انجامد که در پردازش ذهن پرورش یافته تو آن همه دانش به بینشی ژرف بدل شود . اما پرورش بیرنگ است و بینش زرف دور از دست رس .
راستی میدانی چرا؟؟؟؟
چون هرگز نیاموخته ایم که چگونه بیاندیشیم .
تنها خوراکی که به ذهن هامان ارزانی داشته اند ان بوده است که به چه بیاندیشیم!!!!
و ذهن را واداشته اند که در قابی کوچک وکهنه به آنچه مجازش میدانند بیاندیشد. این خاصیت انسان نیست. لایه های بیکران ذهن باید که چگونه اندیشیدن را تمرین کند . اینگونه است که حفظ شرایط زیستن در همه ابعاد عظیمش جایگزین اندیشیدن به نام ها و تغییر نام ها خواهد شد.
این باور من است .
درود بر عمو محسن عزیز … امید که روزی یاد بگیریم و نترسیم از این که نخواهیم مقلد باشیم و بپرسیم چرا؟
درود بر شما، جناب درویش گرامی
از گزارش زیبایتان بسیار خوشحال شدم.
من از مردم همین سفیددشتی هستم که عکسهای کارخانه سیمانش را گذاشته اید.
شهر سفیددشت از کهن ترین مراکز تمدن در فلات ایران است. اگرچه تا به حال تحقیقات باستانشناسی زیادی در آن صورت نگرفته است اما وجود خرابه های چند شهر در اطراف آن و قنات معروف شادیخوار معروف به گبرکن قدمت آن به پیش از اسلام باز میگردد. دشت سفیددشت بزرگترین دشت استان چهارمحال و بختیاری است و با داشتن مراتع حاصلخیز، در قسمت شمالی منطقه حفاظت شده تنگ صیاد را جا داده است. پوشش گیاهی آن عموما از نوع گون هست. و حیوانات متنوعی در این محل وجود دارند.
درباره مشکل کارخانه سیمان این شهر چند نکته خدمتتان می نویسم:
1. مسئله نام کارخانه و مشکل آلایندگی آن، دو مورد جدا از هم هستند. مردم شهر سفیددشت که کارخانه را بیخ گوششان ساخته اند میگویند در اراضی کشاورزی و دامداری و مراتع شهر ما این کارخانه را ساخته اند تا صنعتی را در کنار شهر خود تجربه کنیم. اما جالب اینجاست که مسئولان شهرکرد بدون اطلاع مردم مرز بین دو شهرستان شهرکرد و بروجن (که سفیددشت در شهرستان بروجن است) را تغییر داده اند و این قسمتی را که الآن کارخانه سیمان در آن واقع است به شهرستان شهرکرد افزوده اند. یعنی این کارخانه در شهرستان شهرکرد واقع است. و به غیر از آلودگی آن هیچ بهره ای به مردم سفیددشت نمی رسد. الآن با تمام وجود در پی احقاق حق از دست رفته هستند.
2. مردم فهیم شهر سفیددشت درباره حفظ محیط زیست بسیار کوشا بوده و هستند. به طور نمونه با اقدام دسته جمعی یک واحد کارخانه تصفیه روغن سوخته را با پیگیری و هماهنگی مراجع ذیربط بسته اند که آلایندگی شدیدی در دشت ایجاد می کرد. گونه گیاهی گون که پوشش غالب این منطقه است از قداست و احترام خاصی در بین مردم شهر برخوردار است. جوانان بسیاری در زمینه حفظ محیط زیست فعالند. و هم اکنون مردم شهر پیگیر مسئله آلایندگی این کارخانه هستند.
3. در دشت وسیع سفیددشت تعداد زیادی قنات وجود دارد. که این شهر جزو رکوردداران قنات در ایران است. دستکم سه رشته از قناتها بویژه قنات شادیخوار در معرض مستقیم الاینده های کارخانه سیمان قرار دارد. قدمت این قنات به پیش از دوره اسلامی میرسد و هنوز آب دهی بالایی دارد.
حال با این تفاسیر، آیا نباید نام این کارخانه سیمان سفیددشت باشد که در جلوی چشم مردم شهر واقع است تا اگر هم مشکلی داشت با تلاش پیگیر معضلات آن باشند؟
3.
با عرض سلام
مطلب شما را در مورد نام کارخانه سيمان خواندم. آقاي رضا نيز مطالبي را عنوان کرده که بنظر اينجانب کاملا درست است. مسئله تنها نام اين کارخانه نيست. متاسفانه پس از انقلاب در کشور ما توجه به مراکز استانها و تضييع حق ساير شهرستانها بگونه اي روز افزون باعث شده که به نظر ميرسد نوعي استثمار انهم از نوع داخلي در جريان است.
علاوه بر تخصيص نا عادلانه بودجه ما شاهد تضييع حقوق ساير شهرها نيز هستيم. نمونه کوچکي از آن صرف هزينه هاي ملياردي براي احداث جاده خوزستان از مسير شهرکرد که بدليل شرايط جغرافيايي و نيز رانش زمين هر ساله مبالغ زيادي از بودجه راهسازي و عمراني استان را به خود اختصاص ميدهد بازدهي اين مسير بسيار پايين است در صورتي که مسير ديگري که هم کوتاهتر بود و هم کم هزينه تر و از بروجن و سپس لردگان به خوزستان متصل ميشد و کارشناسيهاي زيادي قبل از انقلاب و همچنين پس از انقلاب بر وي آن انجام شده بود ‘ به همين دلايلي که در بالا اشاره کردم دائما با کار شکني هاي فراوان به تعويق افتاد.
در مورد کارخانه سيمان نميدانم تا چه حد اطلاع داريد که در حدود سال 1370 با موافقت دولت کارخانه سيمان شهرکرد در منطقه فرخشهر به ثبت رسيد ( قابل توجه ) هنگام احداث کارخانه با توجه با آلودگي زياد کارخانه سيمان ( به همين دليل هيچکدام از کشورهاي پيشرفته دنيا خود سيمان توليد نميکنند) تصميم گرفنه شد محل کارخانه تغيير کند و انرا به محل فعلي تغيير مکان دهند تا از آلودگي هواي شهرکرد جلوگيري کنند. براي حفظ منافع حاصل از اين کارخانه ميبايست کارخانه سيمان متعلق به شهرستان شهرکرد باشد به همين دليل مسئولان با تغيير مکان خط مرزي خط مرزي شهرستان شهرکرد و بروجن را به سود شهرستان شهرکرد تغيير دادند. اکنون چيزي که نصيب مرم سفيد دشت يروجن و دريگر روستاهاي همجوار کارخانه سيمان در شهرستان بروجن ميشود تنها گرد و غبار مواد سمي حاصل از آلاينده هاي کارخانه سيمان است. منافع اين کارخانه مستقيما به شهرکرد تعلق دارد و بس. نمونه خيلي کوچکي از آن که من اطلاع دارم يک فقره چک يکصد مليون توماني هديه مدير کارخانه سيمان به تيم بسکتبال شهرکر اوايل راه اندازي کارخانه است.ديگر تو خود حديث مفصل بخوان ….
کارخانه سيمان نمونه کوچکي از تضييع حقوق شهرستانهاي استان است.
با سلام درود بر دو هموطن عزيزم؛ رضا و كياني بروجني. بسيار سپاسگزار از اطلاع رساني و روشنگري ارزنده تان. اميد كه مردم خوب ديار سفيد دشت در روزگاراني سزاوارانه تر و مرفه تر بتوانند زندگي كنند. زنده باشيد.
با سلام به همه دوستاران محیط زیست.
اولین بار بود به این سایت آمدم و خوشحالم که توجه خاص به مسئله محیط زسیت دارید. چند نکته بود که می خواستم مطرح کنم.
۱- اگه دوستان توجه کرده باشند منطقه تنگ سیاد در غرب کارخانه قرار دارد و در این منطقه باد های غالب از غرب به شرق می باشد و در صورت آلودگی احتمالی وارد منطقه تنگ سیاد نمی شود بلکه دور می شود.
۲- توضیحاتی که در مورد فیلترها داده شد چه در خصوص انواع فیلتر ها و چه مشکلات احتمالی که فیلترها ممکن است داشته باشد کاملا درست می باشد اما باید گفت کارخانه سیمان شهرکرد دارای ۴ دستگاه الکتروفیلتر با طراحی شرکت FLS آلمان بوده که مقداری از قطعات از آلمان وارد شده و قسمت اعظمی هم در ایران ساخته شده است طراحی غبار خروجی بر مبنای ۵۰ میلیگرم در مترمکعب هوا بوده در صورتی که استاندارد خروجی ۱۵۰-۲۰۰ می باشد و در هنگام تحویل دهی پیمانکار ۴۵ میلیگرم در مترمکعب بوده است.
۳- درصورت خارج شدن فیلتر از مدار درهر ساعت در حدود ۲۰ تن مواد به صورت غبار از دودکشها خارج و از پروسه تولید بیرون می رود در صورتی که تناژ تولیدی ۳۰۰ تن مواد می باشد یعنی در حدود ۷% نیاز به توضیح نیست که چه هزینه ای از معدن و انتقال و خرد کردن و … جهت تولید ۲۰ تن مواد صرف شده است . در صورتی که هزینه استفاده از فیلترها و برق مصرفی بسیار ناچیز است. پس بسیاز به صرفه تر است که فیلتر دائما در مدار باشد.
سلام
1-من یکسری کتاب در زمینه آداب صحبت کردن میشناسم که فکر میکردم تاریخ مصرفش گذشته ولی مثل اینکه جناب همان به این کتابها شدیدا نیازمندند.
2-من نمیدونم شما کجایی هستی که اینقدر راحت اظهار نظر راجب فکر و اندیشه ما میکنی،اگه آقای کیانی از سفیددشت دفاع می کنند به خاطر اینه که بروجنی اند و از شهرکرد بیزار،بهتون قول میدم شهرکرد هم هنوز از خجالت فرودگاه مشهورش در نیومده وگرنه با وجود صد برابر آلودگی بیشتر باز هم کارخونه را به خاطر اسمش هم که شده همون شهرکرد کلنگ میزد.
شما در مورد محیط زیست صحبت می کنی چون شغل و حرفه ات اینه ،دوست دارم بدونم اگه بیکار بودی و شب تا صبح یک ریال درامد نداشتی باز هم در مورد محیط زیست صحبت می کردی؟آلودگی سیمان مال مردم ما،مهندسینش شهرکردی ،اسمش هم نباید مال ما باشه؟کارخونه فولاد داخل شهرک صنعتی سفیددشت احداث می کنن اسمش را می ذارن کارخانه فولاد شهرکرد..،به خدا سنگ پا جلوشون کم میاره،
معلمهای بروجنی سر کلاسهای درس دبیرستانی های ما درس آشپزی میدن،هر کس از هرجا رونده میشه میفرستنش سفیددشت تا عقده های روانی و شغلیش رو اینجا تخلیه کنه،توی کنکور سراسری هم بلداجی میشه منطقه 3 ما میشیم منطقه 2بروجن شهرکرد هم منطقه 2،بعد اسم خودشونا می ذارن باهوش و یونان و ..،
امیدوارم روزی برسه که جوانهای شهرمون جای مهندسین سیمان بنشینند جایی که لیاقتش را دارند،اون موقع دیگه اسمش مال شما و جناب هومن…
با سلام من از پرسنل این کارخانه هستم متنی که من خواندم قبل از اینکه اهمیت محیط زیست را برساند به نام کارخانه پرداخته است. اولا نام کارخانه مهم نیست مهم صنعت و فرهنگی است که با خود وارد میکند. دوم در مورد آلایندگی این کارخانه غلو شده است این کارخانه به مجهزترین سیستم های غبارروبی و فیلترهای با بازدهی بالا مفتخر است الکتروفیلترها به ندرت از مدار خاج میشوند مگر جهت تعمیرات.سوم احداث یک کارخانه به بررسیها و برنامه ریزی های بسیاری نیازمند است این کارخانه که بی حساب و کتاب ساخته نشده و بودجه میلیاردی رو بدون تحقیق در یکجا هزینه نمیکنند تمام ابعاد آن سنجیده شده مهمتر از همه اینکه اولین مرحله ساخت کارخانه سیمان دریافت مجوز از محیط زیست استان است مگر آنکه به دانش فنی یا صداقت کاری پرسنل محیط زیست شک کنیم
خوشحالم که یکی از پرسنل این کارخانه با عشق از موجودیت محل کارش دفاع می کند.
درود بر محسن و سعید و غریبه عزیز.
اونی که این مطلب را نوشتی قبل از نوشتن هر چیزی به خوبی فکر کن که این جوری مسخره خاص وعام نشی
از کدام سوژه مسخره شدن بین خاص و عام گفتگو می کنید علی آقا؟!
سلام همين قضيه اسم سيمان وجالب تر نگراني ايشون براي محيط زيست آخه مگه تاسيس كارخانه به همين سادگيه براي خمين مجوز محيط زيست هفت خان كه چه عرض كنم 700 خان بايد پست سر گذاشت.
سلام همين قضيه اسم سيمان وجالب تر نگراني ايشون براي محيط زيست آخه مگه تاسيس كارخانه به همين سادگيه براي همين مجوز محيط زيست هفت خان كه چه عرض كنم 700 خان بايد پشت سر گذاشت.
با سلام از صبر و متانت شما در پاسخگویی به نظرات متشکرم
اولا اگر میخواهیید به نتایج مفید محیط زیستی برسید از خاشیه ها عبور کنید منظورم همین تیتر مقاله است و یا بحث در مورد نام کارخانه.
دوم در پاسخ به آقای غریبه باید بگویم که عزیز مهندسین این کارخانه از شهرکرد نیستند بلکه از بیش از ده شهر و بخش مختلف شاغل داریم. میتوانستید شما هم چند مهندسی درس خوانده تربیت کنید که افتخار کارخانه باشند مثل همین مهندس سعید. تا لازم نباشد از حاهای دیگر بیایند. تا جایی هم که من میدانم هیچ جا قانون و الرام نیست که وقتی کارخانه در جایی زده میشود الزاما از همان روست نیرو بگیرد. اشتبه شماهمین است که بجای فکر پیشرفت استان فکر خودتان هستید. علم کردن مسایل قومی و نژادی فط جلوی پیشرفت خودتان را میگیرد
ممنون از تذکر مفیدتان.
درود …
سلام
من خودم دهکردی ام اما به دور از تعصب شهری اگه اسم کارخونه سیمان را که چه عرض کنم اسم استان را بگذارن سفید دشت یا بروجنفرقی هم میکنه
خواهش میکنم اینقدر بی جنبه نباشید
چشم.
Keep posting stuff like this i really like it
سلام من تازه از این سایت بازدید نمودم در جواب هومان:اگر سواد نوشتن مطلبی که در انظار عموم قرار می دهی را نداری خواهشا لطف کن نظر نده. در جوابت چی بگم:…
خطاب به با جنبه های بی جنبه و بیخبران از اصل موضوع: مشکل مردم سفیددشت نام کارخانه سیمان نیست البته باعث عصبانیتشون بوده مشکل جابجایی مرز بین سفیددشت و فرخشهر در حدود 3الی4کیلومتر میباشد که از مراتع موروثی واراضی دیم وآبی مردم که دارای ثبت از سال1314 وسابقه زراعت از زمانهای قدیم که میتوان این سوابق را در عکسهای هوایی گرفته شده در سالهای1335و1346مشاهده نمود کسر و به نقشه فرخشهر افزوده شده که در ابتدا قسمتی از این اراضی توسط سپاه جهت احداث پادگان زورگیری شده که مردم به جهت قرار داشتن در دوره جنگ تحمیلی از اقدام به احقاق حق خودشان منصرف شدن که بعد چند سال پادگان به کارخانه سیمان جهت احداث واگذار شد که کارخانه هم برای احداث معدن اقدام به تعرض به مراتع مردم نمود با این ادعا که این مراتع در محدوده سفیددشت نمیباشد که با پیگیریهای محقین با تهیه طومار ورعایت سلسله مراتب وبا مراجعه به فرمانداری شهرستان تا حتی به تهران نتیجه فقط پرداخت مبلغ ناچیز به مرتعداران بود ولی مرز به جای قانونی خودش بر نگشت که با نصب تابلو کارخانه با نام شهرکرد و بی توجهی مسءولین ودولت باعث به جوش آمدن خون مردم شد و حرکت آنها که با وعده رسیذگی استاندار آن زمان مورد خیانت واقع شدن و تا مشکل مرز حل نشود همچنان مشکل باقیست در آرزوی اجرای عدالت در حکومتی کاملا اسلامی مانده ایم.
خطاب به دوستداران محیط زیست : مهمتر از محیط زیست وآلودگی ایجاد شده از کارخانه سیمان که باعث تهدیدش شده سلامت انسانهایی است که در سفیددشت زندگی میکند و پس از استنشاق هوای آلوده از آب آشامیدنی ای استفاده میکنند که اکنون مدت چند سالی است نیترات آن ازحد اعتدال واستاندار که 50میلی گرم در لیتر بر حسب نیترات میباشد را گذرانده وحتی این اواخر به درجه خطرناک خود که نزدیک به 100میلی گرم وبیشتر میباشد رسیده که تهدیدی مرگ آور وقاتلی خاموش برای این مردم میباشد که از عوارض نیترات بالا ایجاد تومورهای سرطانی مغزی ورشد سریع آن که در مدت حداقل 15 سال علایم خودش را ظاهر میکند که در درجه اول خیلی خیلی تهدید خطر ناکی برای اطفال وکودکان و زنان باردار میباشدواز مضرات دیگر آن میتوان به ایجاد سندرم BLUEBABY و بیحالی وکسلی ونداشتن تمرکز فکری ومواردی دیگر نام برد .در رابطه با محیط زیست هم به اطلاعتان برسانم که مهمترین تهدید محیط زیست آلودگی نشات گرفته از کارخانه سیمان نیست بلکه اجرای طرح انتقال آب بهشت آباد در عمق 300متری در صورت اجرا شدن میباشد که محیط زیست کل شهرستان شهرکرد و بروجن وبخش کیار را در بر میگیرد وبا اجرا شدن این طرح دیگر محیط زیستی میماند که نگرانش باشید وتمام چشمه ها و چاهای کشاورزی و چاهای آهکی آب آشامیدنی خشک میشود و آنقدر رطوبت زمین پایین میرود که پس از چند سال با یک کویر در بام ایران روبرو میشویم من نمیدانم چه اسراری به این گونه اجراشدن طرح دارن درد مردم این منطقه یکی دوتا نیست خشکسالی وبی آبی که بیداد میکند.
آقای چیز هیئت بسکتبال شهرکرد تنها تیم استان در سوپر لیگ و کلا لیگهای برتر کشور بود…
100 میلیون چیچیه؟ چیچیا به چیچی ربط می دی؟!
لا اله الا ا…
با سلام
الکترو فیلترهای که دوستان همکار در کارخانه سیمان نام بردن درسته ولی به شرطی که 24ساعته تو مدار باشه،نه اینکه شبا بخاطر مصرف بالای سیستم فیلترها را خاموش کنن!گرد سیمان سنگینه که با بارش باران رو زمین و به مرور زمان این گرد رو خاک تاثیر میذارهمیشینهمیذارهی را که قابل رشد برا انواع گیاه و درخته تبدیل به بیابان میکنه،بعد حق این مردم نیس که….
امير حسين عزيز در قبال مرتعي كه از دامداران شهر سفيددشت براي احداث كارخانه سيمان گرفته شد مبلغ ناچيزي كارخانه معلوم كرد كه دامداران از گرفتن ان ممانعت كردن فقط به اميد اينكه عدالت روزي در مورد كارخانه سيمان و شهر سفيددشت عملي شود.
من خودم يكي از همون دامداراي دشت شاديخار سفيددشت هستم.