فکر نکنم هنوز کسی باشد که خاطرهی تلخ لاکهای سوخته در پریشان را فراموش کرده باشد؛ پریشان با تمامی موجودیت زندهی سبز و دوزیستان ارزشمندش به ناجوانمردانهترین شکل ممکن نابود شد و در آتش جهل و آزمندی ما سوخت؛ همان گونه که امروز طبيعت ناب بختیاری نیز مجبور است تا سوختن بقایای گیاهی تالاب گندمان را تاب آورد و چه بسا زیستمندانی که هنوز در آن میانهها برای خویش آشیانی داشتند …
ممنون از دیدهبان عزیز و دلسوز طبیعت بختیاری که به سرعت خبر این رخداد ناگوار را منتشر کرد و تصاویرش را نیز به ثبت رساند.
باورم این است که اگر حساسيتها را نسبت به مواهب ناب سرزمین مادری افزایش دهیم، مدیریت حاکم بر سرزمین چارهای ندارد جز آن که پاسخگوتر و مسئولانهتر برخورد کرده و به مطالبات سبز مردم بیشتر اعتنا کند.
درويش جان،اشكها خشك شده،ديگر گريستن براي طبيعت معناي خودش را از دست داده است. كسي به فكر طبيعت و منابع طبيعي نيست. انسانها خود را گم كرده اند چه رسد به جايي كه در آن زندگي مي كنند. بهت و حيرت زندگي انسانها را پركرده است. چگونه مي توان اين همه خسارت را يكجا ديد و هنوز هم به فكر حقهاي مسلم بود و بستر زندگي انساني را فراموش كرد؟
سلام
ما خوزستانی ها باز هم درگیر قهر طبیعت، نه، قهر همنوعانیم!
بروزم با یک یادداشت پریشان
سلام
به نظرم هر كدام از افراد بايد يك خبرنگار باشند و شكارچي لحظات تا چشم و گوش جامعه هر لحظه در هر جايي حاضر باشد.
بدرود.
درود
دو سادداشت از شما در پایگاه خبری جبهه همبستگی خلیج فارس منتشر شد.
این پایگاه خبری با کسب اجازه از شما استاد گرانقدر اماده انتشار تمامی یادداشت ها و مطالب تخصصی شماست.
سلام من از استان چهارمحال وبختیاری هستم
من ده ها با به این منطقه رفتم واقعآ زیباست و وصف ناشدنی
خبر راشنیدم و به همین منطقه رفتم بسیار تاسف بار بود
تلاش آنچنانی برای مهار انجام نمیشد
و امیدوارم که این استان با منابع زیبای طبیعی و مردم خونگرمش کمی مورد توجه مسولین قرار گیرد ،که نمیگیرد
از شما هم بابت اطلاع رسانی به دیگر هموطنان کمال تشکر رادارم
موفق و سربلند باشید مثل استان ما
یا علی